1393/01/26 – گروه گردشگری- عاطفه نبوی*- نام ریچارد فرای این روزها به کرات و بسیار بیش از زمانی که در قید حیات بود، شنیده میشود. فرای ایرانشناس و شرقشناس آمریکایی و استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد بود که بیش از 70 سال از زندگیاش را صرف مطالعه و پژوهش درباره تاریخ و فرهنگ ایران کرد و به گفته خودش؛ تمام عمرش را به ایران اختصاص داده.
تاسیس کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاههای کلمبیا و هاروارد و مرکز مطالعات خاورمیانه در تهران، از جمله دستاوردهای ریچارد فرای بود. این ایرانشناس پیش از این در وصیتنامه خود خواسته بود که وی را در اصفهان و در کنار زاینده رود به خاک بسپارند. در آن زمان نه تنها مخالفتی با این وصیت مطرح نشد، بلکه احمدینژاد در زمان ریاست جمهوری خود خطاب به ایشان اظهار داشت «آقای فرای ما خودتان را در ایران میخواهیم و از طرف ملت ایران خانهای در اصفهان به شما پیشکش میشود.» به نظر میآمد که این پیشاپیش به معنی پذیرفته شدن درخواست و وصیت وی توسط دولت وقت ایران بود.
حدود 2 هفته پیش فرای در سن 94 سالگی در شهر بوستون درگذشت و عدن نبی همسر ایرانی وی درصدد اجرای این وصیت نامه برآمد که با مخالفتهای متعدد و شدیدی از سوی نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی، امام جمعه اصفهان و گروهی که برای نشان دادن اعتراض خود به شعار نویسی بر آرامگاه آرتور پوپ (ایران شناس دیگری که قبل از انقلاب در حاشیه زاینده رود به خاک سپرده شده بود) و همسرش پرداخته بودند، مواجه شد. نمایندگان و امام جمعه اصفهان در اظهارنظرهایی وی را جاسوس CIA و آشغال اروپایی خطاب کردند و این در حالی بود که بسیاری از مقامات بلند پایه ایرانی از جمله محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه درگذشت وی را تسلیت گفته و نمایندگانی چون علی مطهری خواهان اجرای وصیت وی شدند.
فرای و گردشگری
فارغ از این کشمکشها، در حوزه گردشگری نیز این روزها بحث بر سر تعامل دوستانه ایران با کشورهای دیگر و اصلاح تصویر مخدوشی است که به دلایل مختلف از ایران در ذهن دنیا شکل گرفته است. گردشگری نسبت به سیاست، حساس است و به شدت از تغییرات این حوزه تاثیر میگیرد. معاهده ژنو 3 به شهادت فعالان گردشگری پیش از آثار عینی اثر روانی خود را بردنیا گذاشته و ما در چندین ماه اخیر شاهد روند رو به رشد گردشگران ورودی به ایران بودیم. حال ایجاد ثباتی در این بازار و نگه داشتن سیر صعودی آن مستلزم مراقبت و دقت در عکسالعملها و رفتارها در این حوزه است، برخوردهایی از این دست که این روزها در اصفهان شاهد آن بودیم اقدامی در جهت تقویت این تعامل دوستانه و بهره بردن از آن و به نفع گردشگری نیست.
از سوی دیگر باید به این مساله توجه کرد که گردشگران در کشورهای مقصد، به جز مشخصههای منحصر به فرد آن کشورها که برایشان تازگی دارد، به دنبال نشانههایی آشنا از تاریخ و سرزمین خود نیز هستند؛ اشتراکاتی که آنها را به جامعه مقصد پیوند بزند. بنایی که به دست هموطنانش ساخته شده باشد، تاریخی مشترک یا فردی از گذشتگانشان که پیش از این به هر دلیلی گذارشان به این سرزمین افتاده و به نوعی اثری از خود به جای گذاشته است. پیش از این در گزارشی در همین صفحه از این شکل از گردشگری به عنوان زیرمجموعهای از گردشگری فرهنگی یاد کردیم که در آن گردشگران به دنبال نشانههای خاصی از تمدن و فرهنگ خود در کشورهای میزبان هستند. هر کشوری بسته به پیشینه تاریخی خود میزبان فرهنگ و تمدنهای مختلفی بوده یا بهدلیل تعاملات فرهنگی با دیگر کشورها، تاثیرات زیادی از فرهنگ آنان به خود گرفته است. آثار به جای مانده از این تعاملات و تاثیرات خود یکی از جاذبههای مهم گردشگری به حساب میآید.
ایران به واسطه پیشینه تاریخی طولانی و قوی خود مقصد بسیاری از شرقشناسان و ایرانشناسان بوده و هست. این افراد علاوهبر آثار مثبتی که در زمان حیات خود برای شناساندن تاریخ، فرهنگ و جاذبههای ایران به دیگران دارند با چنین وصایایی بعد از مرگ نیز میتوانند به سرزمینمان سود برسانند.
سیاستی که فرهنگ را میبلعد
به زعم «مهدی کیوان»، استاد تاریخ دانشگاه اصفهان، برخورد سیاسی با پدیدههای فرهنگی کار نادرستی است. به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، کیوان با اشاره به مخالفتهای اخیر با فرای و پوپ گفت: از دیدگاه من برخورد سیاسی با پدیدههای فرهنگی کاری نادرست است و نتیجه خوبی ندارد. نگرانی اصلی نماینده محترم اصفهان در مجلس شورای اسلامی باید پیکر بی جان زاینده رود باشد که امروز روی دستان ما مانده و نمیدانیم آن را باید کجا به خاک بسپاریم.
کیوان این درخواست فرای را قابل احترام دانسته و گفت: بجاست که شبیه مقبره الشعرای تبریز یک آرامگاه، ویژه کسانی که برای تاریخ ایران و در راه معرفی اصفهان در حد پوپ و فرای تلاش کرده اند، در کنار زاینده رود در نظر گرفته شود. این آرامگاه لزوما نباید در کنار پل خواجو باشد، اما میتواند در کنار زاینده رود در محلی مناسبتر باشد.
اما همسر ریچارد فرای نیز برای خروج از این بنبست پیشنهاد جدیدی داده و اظهار کرد که دفن این ایرانشناس نامی در نارنجستان شیراز هم خوب است. لزوم اینکه فرای در ایران به خاک سپرده شود، به جز وفای به عهدی که از سوی دولت ایران با او شده بود و نشان دادن قدر شناسی ایرانیان و بزرگداشت کسی که برای این سرزمین، تاریخ و مردمش ارزش قائل بوده، از جهات دیگری نیز قابل بررسی است.
آرامگاه این افراد در درازمدت میتواند خود تبدیل به یکی از مقاصد گردشگری برای هموطنانشان شود. مخالفت با اجرای این وصیت و میدان دادن موضعگیریهای غیرمنطقی و سرسختانه اینچنینی در واقع محروم کردن این سرزمین از امکانهای بالقوهای برای رشد و پیشرفت گردشگری است که میتواند در درازمدت با تعریف گونههای متفاوت از گردشگری به رشد این صنعت در ایران بینجامد. بنابر اخبار رسیده، امروز دولت روحانی قرار است که تکلیف اجرای این وصیت نامه را مشخص کند و امید است با تاکیدهای مکرر این دولت، بر تعامل دوستانه با کشورهای دیگر و همچنین علاقه و توجهشان به رشد گردشگری در ایران، شاهد بهترین تصمیم باشیم.
*Nabaviatafe11@gmail.com