مشکلات و فتنه های فرآیند ظهور(دجال)

ظهور امام زمان(عج) و تشکیل حکومت جهانی او امر و وعده الهی است که در تمام هستی جاری است. به گونه ای که اگر این معنا و اعتقاد وجود نداشته باشد خلقت بی معنا و بی هدف تلقی می شود

مقدمه

ظهور امام زمان(عج) و تشکیل حکومت جهانی او امر و وعده الهی است که در تمام هستی جاری است. به گونه ای که اگر این معنا و اعتقاد وجود نداشته باشد خلقت بی معنا و بی هدف تلقی می شود. در منظومه اعتقادی اسلام به ویژه شیعیان بخش آخر و انتهائی دنیا که به قیامت متصل می شود. در واقع نتیجه و ثمره انزال کتب آسمانی و ارسال رسل، نصب نبی و بعثت انبیاء و نیز نصب امام و هادیان امت و اوصیای رسول اکرم(ص) است. و می توان گفت پدیده ها و حوادث عالم در مسیر ظهور امام و مقدمه ای برای استقرار و گسترش عدالت و توحید قرار دارند. و در این مسیر قابل تفسیرند. بدیهی است که در برابر این حرکت، جریان دیگری به سرکردگی شیاطین، فریب کاران و دجالان با استفاده از روشهای مختلف و القاء اوهام و خرافات برای انحراف افکار عمومی و بازداشتن آنها از انتخاب مسیر درست و الهی و سیره اولیای او استفاده می کنند. و در صدد ایجاد اختلاف، انحراف، درگیری و تفرقه در میان حق طلبان و صفوف یاران و یاوران آن حضرت هستند. مباحث ظهور و مشکلات مربوط به آن مقطع از تاریخ در فرهنگ مهدویت به ویژه در دوران پیش از ظهور و یا به تعبیر دیگر در آستانه ظهور در روایات متعددی مورد بحث واقع شده است. گر چه به طور کل می توان گفت حوادث و فتنه های فرآیند ظهور بخشی از دوره آخرالزمان است که ویژگیها و حوادث آن در برخی روایات ذکر شده است.

البته تعداد و گونه های فتنه های آخرالزمان آنچنان زیاد است که به طور عادی اولین تصوری که برای هر شنونده ای از شنیدن واژه ظهور و فرآیند آن به وجود می آید، همین موضوع است. در میان روایات نیز گونه های متعددی از فتنه های آخرالزمانی بیان شده است. به خصوص از امام علی(ع) بیانات متعددی در این زمینه وجود دارد. از جمله این روایت است که فرمودند: «در آینده چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولی خون ریزی مباح می شود، در دومی خون ریزی و غارت اموال، در سومی خون ریزی، غارت اموال و تجاوز به نوامیس، و چهارمی آن که حتی اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشی دچار آن فتنه خواهی شد.» و یا در روایتی دیگر به چند نوع فتنه در میان امت پیامبر(ص) اشاره کرده و فرمودند: «خداوند در این امت، پنج فتنه قرار داده است: ابتدا فتنه عمومی و فراگیر است، سپس فتنه خواص، و پس از آن فتنه سیاه و تاریک است که مردم در آن مانند حیوانات می شوند، و پس از آن هدنه است.(صلح میان مسلمانان ولی کفار در پی جنگ و کشتارند.) و در آخردعوت کنندگان به ضلالت و گمراهی می آیند. در آن روز اگر برای خداوند خلیفه و جانشینی ماند درخدمتش باش.» در میان انواع فتنه و عسرت که به مردم رو می آورد، به چند فتنه (دجال، سفیانی، شیطان و....) بیش از دیگر موارد، توجه شده است. و به نظر می رسد این فتنه ها بیش از دیگر موارد انسان ها را مبتلا می کند. و با توجه به روایات و متون دینی به ویژه اهل سنت بر روی فتنه دجال بیشتر نظر شده و از آن بحث شده است. به گونه ای که عده ای از آن به دوران موسوم به عسرت و سختی یاد می کنند. چرا که در این دوره بسیاری از مردم در معرض امتحان و آزمایش الهی قرار می گیرند و به دلیل سختی آن عده ی زیادی گمراه شده و از حرکت در مسیر اصلی باز می مانند. باز ماندن و ریزش در زمان ظهور به دلیل وجود فتنه حتی در میان خواص یک مسئله بسیار جدی است که عبور از آن و سالم ماندن فقط با شناخت عمیق، بصیرت نافذ، درایت و ایثار امکان پذیر خواهد بود. در این مقاله نگارنده در صدد توصیف و تحلیل فتنه دجال به عنوان یکی از مهمترین فتنه ها و رخدادهای فرآیند ظهور با عنایت به روایات وارده می باشد.

معنا و مفهوم فتنه

فتنه در لغت، به معنای امتحان و آزمودن می باشد. « الفاء و التاء و النون أصلٌ صحیح یدلُّ علی ابتلاءٍ و اختبار.من ذلک الفِتْنة.» این واژه معمولاً درباره آن دسته از امتحاناتی به کار برده می شود که با رنج و سختی همراه است. در قرآن کریم، این واژه علاوه بر این معنا، برای اعجاب و شگفتی، بستن راه و بازگرداندن ازمسیر حق، شرک و کفر، افتادن در معاصی و نفاق، اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن حق از باطل، گمراهی، کشتار و اسارت، تفرقه و اختلاف میان مردم به کار رفته است.

معنا و مفهوم دجّال

دجّال از دجل، بر وزن فعّال صیغة مبالغه به معنای بسیار فریبکار، حیله گر و دروغگو است. در کتب لغت، احتمالات متعددی برای معنای این واژه مطرح شده است از جمله:

به معنای قَطْران(ماده سیاه رنگی که به تمام بدن شتر می زدند.) است. که با آن شتر را تدجیل(روغن مالیدن) می کردند. به گونه ای که آن ماده تمام بدن شتر را فرا بگیرد. و چون دجّال با دروغ و نیرنگ موجب فریب مردم می شود. و مانند قطران همه جا را فرا می گیرد و می پوشاند. از او با این عنوان یاد می شود.

و نیز به معنای کذاب و کسی که حق را با باطل خلط می کند. و یا با دروغ و فریب حق را می پوشاند. و همچنین کسی که اهل تلبیس، نیرنگ و خدعه است.

بنابراین تعبیر، دجال یعنی: ضد خدا، دشمن خدا. این واژه در متون ادیان الهی مانند مسیحیت و یهودیت نیز به همین معنا و نظایر آن استعمال شده است. اما در واقع مفهوم دجّال، سمبل و نماد خطرناک ترین دشمن ادیان و پروردگار است. و تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنی به خود ندیده است.

دجال، رخداد و فتنه فرآیند ظهور:

اهم حوادثی و رخدادهائی که در آستانه ظهور و فرآیند ظهور بر اساس برخی روایات اتفاق می افتد. که برخی از آنها تعبیر به علائم می شود. عبارتند از: خروج سفیانی، قیام یمانی، خروج دجال و.... اما یکی از آن رخدادها و مشکلات پیش روی امام و جامعه اسلامی در دوران ظهور و پیش از آن فتنه دجّال است که نه فقط برای مسلمانان بلکه برای جوامع بشری بسیار خطر آفرین و ویرانگر است. به گونه ای که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده و پیروان خود را از این فتنه برحذر داشته اند. پیامبر اسلام(ص) نیز در باره آن فرموده است: « هیچ پیامبری نبوده مگر این که پیروانش را از دجّال بر حذر داشته است.» این گونه روایات در حوزه اهل سنت پر رنگ تر از شیعه است. در روایات اهل سنّت از دجال به عنوان یک فتنه گسترده، و یا بزرگ ترین فتنه آخرالزّمان، یاد شده و با عنوان معروف «خروج دجّال» عبارات ارزشمندی از پیامبر(ص) در این زمینه نقل شده است. بدیهی است که فتنه معلول و پدیده ای است که دارای علت و منشا مشخصی است. که در کلام معصومین به آن تصریح شده است. عللی مانند: هواپرستی و آرزوهای طولانی که برای دیگران فضا را مسموم و آلوده می کند و حق و باطل، درست و نادرست را با هم مخلوط می کند. این دو علت اصلی فتنه که توسط دجالان و شیطان صفتان به وجود می آید و در واقع سبب ایجاد فتنه و اشتعال آتش آن در جوامع می شود، در کلام نورانی امیرالمومنین به صراحت بیان شده است. آنجا که فرموده است:« همانا از دو خصلت بر شما هراسانم، پیروی از هوای نفس و آرزوهای طولانی. اما پیروی از هوای نفس، شما را از حق باز می دارد و آرزوی دراز، باعث فراموشی آخرت می شود. دنیا، پشت کنان می رود و آخرت، کوچ کرده و به سوی ما می آید، و هر کدام را فرزندانی است. پس شما از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا، چرا که امروز عمل هست و محاسبه نیست و فردا محاسبه هست و عمل نیست. فتنه ها و آشوب ها از هواپرستی آغاز می شود. و با فرمان های خدا مخالفت می شود و مردانی در عهده دار شدن آنها، به جای مردانی دیگر می نشینند. اگر حقّ خالص در میان بود، اختلاف به چشم نمی خورد، و اگر باطل محض در میان بود، بر هیچ خردمندی پوشیده نمی ماند، لیکن مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته شده و با هم آمیخته گردیده است. اینجاست که شیطان بر دوستداران خود چیره می گردد، و عده ای رهایی می یابند که از طرف خداوند عاقبت نیکی برای آنها رقم خورده باشد. از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: چگونه خواهید بود زمانی که فتنه ای شما را در برگیرد که در آن کودکان بیش از آن به نظر رسند که هستند. (سن و سالشان بیشتر به نظر می رسد.) و جوانان به پیری رسند. مردم به کژراهه می روند. و آن (انحراف) را مانند سنّت خویش می گزینند. و هرگاه بخشی از آن به روش درست تبدیل گردد، گفته می شود سنّت دگرگون شده است. این در نظر مردم کاری زشت آید و در پی آن، بلایا شدّت یابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بکوبد، چنان که آتش، هیزم را می کوبد و آسیاب طعمه خود را. آنها دین می آموزند اما نه برای خدا، دانش می جویند نه برای عمل؛ و به وسیله آخرت، دنیا را می طلبند.» خلاصه این که فتنه ها در زمان ظهور و آستانه ظهور بسیار زیاد است که دجال یکی از معروفترین آنهاست. اما فتنه شدیدتری که در برخی از روایات به آن اشاره شده نیز وجود خواهد داشت. شدت این فتنه به قدری است که فرموده اند: «اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل می کشانند و به عکس.» و در حدیثی دیگر از رسول خدا(ص) در باره این فتنه نقل شده است که فرمود: «زمانی بر مردم می آید که دل مؤمن در نهادش آب می شود، همان طور که سُرب در آتش آب می شود، و سبب آن نیست مگر اینکه فتنه ها و بدعت هایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده می کنند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارند.»

دجّال در روایات:

دجال و ظهور او در روایات اسلامی یکی از علامات نزدیک شدن قیامت شمرده شده است. دجال عمر طولانی دارد و هم اکنون نیز موجود است. و اکثر مناطق جهان بجز مکه و مدینه را فتح خواهد کرد. و سرانجام توسط عیسی مسیح “علی نبینا و آله و علیه السلام” به قتل خواهد رسید. فتنه «دجال» در روایات ما به عنوان یکی از فتنه های قبل از ظهور حضرت امام مهدی(ع) شمرده شده است. هرچند در پی پرسش های گوناگونی که درباره مشخصات امامان معصوم(ع) پرسیده شده، ایشان به بیان ویژگی هایی از دجال پرداخته اند. اما این موضوع هم چنان در دوران ما، در هاله ای از ابهام قرار دارد.

مسأله دجال در منابع روایی شیعه برخلاف منابع اهل سنّت، کمتر دیده می شود. در کتاب هایی مانند الکافی کلینی، کتاب الغیبة نعمانی و الإرشاد شیخ مفید که روایات فراوانی در مورد نشانه های ظهور نقل شده، روایتی درباره دجّال در آن ها دیده نمی شود. و مجموع روایاتی که در کمال الدّین شیخ صدوق و کتاب الغیبة شیخ طوسی دراین باره نقل شده است، به ده مورد هم نمی رسد. در حالی که در مورد (سفیانی)، (فرو رفتن زمین)، (صیحه و ندای آسمانی) و (قتل نفس زکیه) و. .. روایات بسیاری نقل شده است و گذشته از این در کتاب ارشاد شیخ مفید، به بیش از 50 علامت و نشانه های مشهور و حتمی آخرالزمان و عصر ظهور تصریح شده است ولی از دجّال هیچ سخنی به میان نیامده است علاوه بر این که اکثر احادیثی که از طریق اهل سنّت دربار دجّال و ویژگی های او نقل شده یا ضعف سند دارند و یا حاوی مطالب عجیب و غریب و دور از ذهن هستند.

آنچه که در برخی روایات اسلامی به ویژه اهل سنت از دجال و ویژگی های او نقل شده است چهره و سیمایی عجیب از چنین موجودی ترسیم می کند. موجودی که دارای خصوصیات ذیل است:

 «صورتی آبله رو که یک چشم او کور شده( چشم راست) وچشم دیگرش در وسط پیشانی است.

نامش، صائد بن صید و کنیه اش ابو یوسف و از مادری یهودی به نام میمونه به دنیا آمده است.

 او خروج می کند. و بر تمام شهرها مسلط می شود و بیت المقدس را محاصره می کند.

در چنین زمانی حضرت مهدی (ع) ظهور می کند و با جماعت محصورین به نماز می ایستد.

حضرت عیسی بن مریم (ع) از آسمان فرود می آید و به آن حضرت اقتدا می کند.

حضرت مهدی (ع) پس از خروج از حصار، دجال و پیروانش را از بین می برد.»

در روایتی اسبغ بن نباته از امیرمؤمنان علی(ع) درباره دجال نشانه هایی را نقل کرده و آورده است:« از امام پرسیدم: دجال کیست؟ فرمود: آگاه باشید، دجال صائد بن صید است. شقی کسی است که او را تصدیق و سعید کسی است که او را تکذیب کند. او از روستایی معروف به یهودیه، خروج می کند. چشم راست ندارد و چشم دیگرش در وسط پیشانی است، مانند ستاره صبح می درخشد. در چشمش چیزی مانند گوشت همراه با خون قرار دارد. و در میان چشمش کلمه «کافر» نوشته شده است. به دریاها داخل می شود و آفتاب با وی سیر می کند. و در پیش رویش کوهی است از دود و در پشت سرش کوه سفیدی است که مردم می پندارند طعام است. او در ایامی که قحطی شدیدی آمده، خروج می کند. و به دراز گوش خاکستری رنگ سوار است. و زمین در زیر پایش پیچیده می گردد و به هیچ آب نمی گذرد مگر اینکه خشک می شود. و تا روز قیامت خشک می ماند. و به آوازی بلند که همه جن و انس و شیاطین، صدای او را می شنوند ندا می زند: «ای دوستان من! به سوی من آیید. منم آن کسی که مخلوقات را خلق نمود و ایشان را در محکم نمودن ترکیبشان با هم مساوی گردانید و اندازه صورتها و هیاتهای ایشان را تعیین نمود. و منم آن پروردگار شما که بر همه اشیا قادر است.» و این دشمن خدا، اینها را دروغ می گوید، زیرا که او مردی است که طعام می خورد و در بازارها راه می رود. و حال آنکه پروردگار شما کور نیست و طعام نمی خورد و راه نمی رود و ازمکانی به مکان دیگر منتقل نمی شود.آگاه شوید بدرستی که بسیاری از تابعان او در آن روز اولاد زنا هستند. خداوند عزوجل او را در شهرشام در بالای تلی که معروف است به تل افیق سه ساعت از روز جمعه گذشته به دست کسی که مسیح بن مریم (ع) در پشت سرش نماز می گزارد، به قتل می رساند.آگاه شوید بدرستی که بعد از این طامه کبری واقع خواهد شد و آن خروج دابه از زمین است. سپس امام فرمود: از من مپرسید که بعد از خروج دابه چه واقع خواهد شد.»

از دیگر خصوصیات دجال در روایات این است که، فتنه دجّال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزّمان یا نشانه های قیامت، مطرح شده است. از جمله در روایتی که حضرت علی (ع) از پیامبر(ص) نقل کرده آمده است:«پیش از قیامت ده حادثه گریزناپذیر رخ می دهد: خروج سفیانی، خروج دجّال و.... » در برخی روایات نیز خروج دجّال مانند ظهور امام مهدی (ع) حتمی و قطعی دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. مانند روایت نبوی که فرمود: «هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمّد نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجّال را انکار کند، کافر شده است.»

در برخی روایات نیز از فتنة دجّال، به فتنه ای بزرگ، فراگیر، گسترده و ویرانگر تعبیر شده است. لذا تمام پیامبران نسبت به آن تذکر و هوشدار داده اند. مانند روایتی که از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: « ای مردم! بر روی زمین فتنه ای بزرگ تر از فتنه دجّال نیست، خداوند پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه امّتش را از او برحذر داشت.» و در روایتی نظیر همین روایت فرمود:« از آفرینش حضرت آدم تا قیامت، امری بزرگ تر از دجّال نبوده است.» از این رو توصیه شده است که از شر دجال به خدا پناه ببرید. در این باره از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: « هنگامی که از تشهّد پایانی نماز فارغ شدید، از چهار چیز به خدا پناه ببرید: از عذاب جهنّم، از عذاب قبر، از فتنه زمان و مرگ و از شرّ مسیح دجّال.»

تحلیل و برداشت:

با عنایت به مطالب فوق که بر اساس روایات بیان شد، نمی توان تصویر شفافی از ماهیت دجال ترسیم کرد. از این رو برخی در اصل وجود دجّال یا ویژگی های او تردید کرده و برخی نیز آن را حمل بر سخنان رمزگونه و کنایه ای کرده اند. چرا که ویژگی های دجّال بر شخص یا موجود معین و مشخصی منطبق نیست. از این رو قضیه دجال و فتنه او با تمام خصوصیات و ویژگی های مندرج در روایات در واقع بیان رمزی از جنگ نور و ظلمت، و خیر و شر است. که در ادیان الهی و ملل دیگر هم سابقه دارد. سید محمّد صدر، با وجود این ویژگی ها درباره دجال آورده است: « بی تردید در اینکه اگر از مفاهیم رمزی و کنایی این عبارات صرف نظر کنیم هیچ یک از آنها را نمی توانیم بپذیریم و نمی شود آنها را صحیح دانست؛ زیرا از نظر ضوابط سندی اکثر آنها اخبار واحدی می باشند که قابل اعتماد نیستند و اگر از ضوابط سندی نیز صرف نظر کنیم می بینم که در این روایات مطالبی اعجاز آمیز به دجال نسبت داده شده است. با اینکه وی شخصی کافر و سرکش و طاغی است و قبلاً گفتیم که صدور معجزه از یک شخص کافر ممکن نیست.... با وجود این نقاط ضعف، امر از دو حال خارج نیست یا باید تمامی این اخبار را مردود بدانیم یا اینکه بر یک معنای رمزی و کنایی برخلاف معنای ظاهری حمل کنیم و روشن است که حمل بر معنای رمزی از کنار گذاشتن و مردود دانستن بهتر است.»

همچنین فقدان تصویر شفاف از دجال این سوال جدی را در اذهان به وجود آورده است که آیا دجال شخص خاصی با ویژگیهای مذکور می باشد؟ یا یک تفکر و جریان انحرافی است؟ به نظر می رسد این روایات، بنابر مصلحتی در هاله ای از ابهام قرار داده شده اند. و منابع حدیثی شیعه و اهل سنت با زبانی رمزگونه و کنایاتی مبهم، پیرامون دجال مطالبی را بیان کرده اند. از این رو احتمالات مختلف و متعددی وجود دارد. برخی دجال را نام شخص معینی نمی دانند. و معتقدند هر کسی که با ادعای پوچ و بی اساس و حیله گری سعی در فریب مردم داشته باشد دجال است. و از احادیث نیز این نکته قابل استفاده است. لذا دجال ها متعدد و متنوع هستند. برخی دیگر دجال را شخص معینی می دانند و دجال های دیگر را افراد شیاد و حیله گری می دانند که در پدیده های اجتماعی با ظاهر شدن سعی در فریب مردم دارند.

نکته دیگری که می توان از روایات برداشت کرد این است که دجال دارای جلوه های رنگارنگ و مختلفی است که از طریق آنها در پی رسیدن به مقصود خویش یعنی انحراف از مسیر درست است. این جلوه ها می تواند موارد ذیل باشد: زن پرستی، دنیاپرستی، ماهواره، شیطان پرستی، عرفان های نوظهور، مظاهر مدرن شیطان پرستی، سیطره نظام مادی و تسلط رسانه هایی که مادی گری و دوری از معنویت را تبلیغ و ترویج می کنند.

نکته دیگر این است که پیش از خروج دجّال اصلی، دجّال ها یا کذّاب های فراوانی خروج می کنند که هر یک به نوعی موجب فریب و گمراهی مردم می شوند. همان گونه که پیامبر ص به آن تصریح کرده، و فرمود: «پیش از خروج آن دجّال، بیش از هفتاد دجّال خروج می کند.» و نیز در حدیثی دیگر فرمود:«در آخرالزّمان دجّال های دروغ گویی خواهند آمد. آنها احادیثی را به شما عرضه می کنند که نه شما آنها را شنیده اید و نه پدرانتان، برحذر باشید از این که گمراه شوید.» از این رو دجّال با ویژگی های موجود در روایات با دجال واقعی و مشخص در اظهار بیان ادّعاهای خلاف واقع و فریفتن مردم همانند و مشترک است. و این همان فتنه ی سهمگین، پیچیده و بسیار گمراه کننده است که از وقوع در آن بر حذر داشته شده ایم.

به هر جهت مشکلات و فتنه های فرآیند ظهور از جمله فتنه دجال، دوران بسیار سختی را پیش روی منتظران و معتقدین به منجی قرار می دهد که با تحقق وعده الهی و از بین رفتن ظلم و فساد و گسترش عدالت در جهان قلبها به آرامش واقعی خواهند رسید.«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین » و ما اراده کرده ایم که بر مستضعفین منت گذارده و آنها را پیشوایان خلق و وارث ملک قرار دهیم.

فرصتها و راههای مقابله با فتنه:

طبیعت فتنه و آثار آن همراه است با سختی ها و رنج های خاصّ خود. ولی فرصتها، درسها و نکات قابل توجهی نیز در پی آن نصیب مبتلایان می شود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها ممکن نباشد. این معنا و نظایر آن در روایات نیز آمده و توصیه هایی بابت مقابله با فتنه شده است. از جمله در حدیثی چنین آمده است: «از فتنه های آخرالزمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود می کند». و در حدیثی دیگر فتنه ها و گرفتاریها زمینه امتحان و غربال مردم دانسته شده است. از این رو امام صادق(ع) فرمود: «پس از آنکه عثمان کشته و با امیر المؤمنین(ع) بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد، خطبه ای خواند و در آن فرمود: « قسم به آن که پیامبر را به حق برانگیخت، باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنکه زیرورو و بالا و پایین گردید. باید افرادی که کوتاه آمده اند پیشی گیرند و آنانی که پیشی گرفته اند کوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانه ای را پنهان نکرده ام و هیچ دروغی نگفته ام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود». وجود آثار مثبت و عبرت از فتنه و شدائد متعدد غیر قابل انکار است. که با تأمل در سخنان معصومین(ع) می توان به برخی از آنها مانند: اعطای اجر جزیل، پختگی و آبدیده شدن، استقامت روحی و روانی، تقویت ایمان، بصیرت و شناخت عمیق و.......اشاره کرد. نکته دیگر این است که در کنار این آثار و فوائد راههای مقابله و رها شدن از بند فتنه های آخرالزمان و زمان ظهور نیز توسط هادیان دین ارائه شده و آنها مومنان و معتقدین را رها نکرده اند. و برای انجام رسالت خود که همان ایصال به مطلوب است راهکارهایی را بیان کرده اند. از جمله تمسک به قرآن کریم و توسل به اهل بیت(ع)

درباره تمسک به اهل بیت(ع)، آمده است: هر کس از ما پیروی کند گمراه نشود، و هر که منکر ما شود هدایت نگردد، و نجات نیابد آنکه بر زبان ما کمک دهد دشمن ما را و یاری نشود آنکه ما را وابگذارد. پس به طمعِ دنیای پوچ و بی ارزشی که سرانجام از شما دور شود و شما نیز از آن زوال یابید از ما روی نگردانید، زیرا هر کس دنیا را بر ما ترجیح دهد افسوس فراوان دارد. خداوند متعال [از زبان این فرد] می فرماید: «ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حقّ خود ظلم و تفریط کردم».

اما استفاده از فرصت ها و بهره گرفتن از درس های فتنه بسیارند از جمله: استقامت و تقیّه در برابر دشمنان، ثبات و دوری از رنگ به رنگ شدن، پرهیز از دنیاگرایی، پیشه کردن تقوی، عدم سازش با ستمکاران، و........ که مومنین و مشتاقان فرج امام(ع) با انجام و عمل کردن به آنها از فتنه های مختلف آخرالزمانی به ویژه فتنه دجال سربلند و سرافراز بیرون می آیند.

منابع

1.عثمان بن سعید بن عثمان بن عمر أبو عمرو الدانی، السنن الواردة فی الفتن وغوائلها والساعة وأشراطها، محقق: رضاء الله بن محمد إدریس المبارکفوری، الریاض، دار العاصمة چ اول، 1416ق.

2.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،قم، دارالحدیث، 1429ق.

3.جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، محقق محمد باقر محمودی، بیروت، موسسه المحمودی

4.فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، محقق:مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، گرداورنده: محسن آل عصفور، قم، موسسه دار الهجره، ١409ق.

5.ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، موسسه النشرالاسلامی، بی تا.

6.طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، قم، موسسة المعارف الاسلامیه، چ اول، 1425 ق.

7.ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر، چ اول، 1997م.

8.ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تهران،دارالکتب الاسلامیه، چ سوم، 1377ش.

9.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران،دارالکتب الاسلامیه، 1363ش.

10.الجوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی والبتول والسبطین والائمه، بیروت، مؤسسه المحمودی، 1400ق.

11.طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ترجمه: مجتبی عزیزی، قم، نشر مسجد جمکران، چ اول،1386ش.

12.الغیبه، نعمانی، ابن ابی زینب، تحقیق: فارس حسون کریم، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1403ق.

13.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، چ اول، 1404ق.

14.السیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور،قم،کتابخانه آیه الله مرعشیٍ، 1306ق.

15.حلی، حسن بن یوسف، کشْفُ الیقین فی فَضائل أمیرالمؤمنین (علیه السلام)، قم، وزارت ارشاد،1314ق.

16.متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال،بیروت، دارالکتب العلمیه،

17.ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﺍﻟﻤﺮﻭﺯﻱ، نعیم، ﺍﻟﻔﺘﻦ، ﺗﺤﻘﻴﻖ:ﺍﻟﺪﻛﺘﻮﺭ ﺳﻬﻴﻞ ﺯﻛﺎﺭ. ﺩﺍﺭ ﺍﻟﻔﻜﺮ، ﺍﻟﻄﺒﻌﺔ: ١٤١٤ ق.

18.حجاج نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم،

19.صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه: سیّد حسن افتخارزاده، تهران، نیک معارف،1382ش.

20.ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1385ش.

21.طوسی، محمد بن حسن، الامالی، مترجم:حسن زاده، صادق،اندیشه هادی،قم، 1388ش.

22.حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العَروس من جواهر القاموس، بیروت، مکتبة الحیاة، چ اول، 1306ق

23.ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی.

24.ابن فارس، احمد بن فارس، مقاییس اللغه،محقق:هارون، عبد السلام محمد، قم، مکتب الاعلام الاسلامی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر