شناسه : ۵۵۸۲۱۳ - شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۵
همان طور که هفت آسمان داریم هفت زمین هم داریم؟
در مورد زمین اصلا در قرآن "زمین های هفت گانه" نیامده و فقط "الارض" آمده و تنها در یک آیه ...
اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً؛ در این آیه فرموده: خدایی که هفت آسمان را آفرید و از زمین مثل آن ها؛ در این که مراد از "مثل آن ها" چیست، اختلاف است. شاید نتوان معنای قطعی آن را معلوم کرد. نظرهایی که در باره این عبارت داده شده ،به شرح زیر است: 1. منظور مثل در آیه قدرت است ،یعنی همان گونه که آسمان های هفت گانه دلالت آشکار بر قدرت بی پایان خداوند دارند، خلقت زمین هم مانند آن ها چنین دلالت آشکاری دارد. در این دلالت کم تر از آسمان های هفت گانه نیست. این که آسمان همیشه در قرآن به لفظ جمع آمده و زمین همیشه به لفظ مفرد آمده،معلوم می شود که آن دو با هم اختلاف دارند. زمین هم مانند آسمان هفتگانه نیست.(1) 2. ممکن است تقدیر جمله این باشد:"و خلق مثلهن الارض" بنا بر این نظر حرف"من" بیانیه است . معنایش این می شود :" زمین را هم مثل آسمان ها خلق کرد". بنا بر این نظر منظور از آسمان ها کرات آسمانی است. زمین هم مثل آن ها کروی خلق شده، بنا بر این نظر این آیه از معجزات علمی قرآن است.(2) بنا بر این نظر "هفت" عدد کثرت است و آسمان ها همان کرات بیشمار هستند. 3. ممکن است همان گونه که خدا هفت آسمان آفریده، در کهکشان هم هفت کره با شرایطی مثل شرایط زمین آفریده باشد.(3) 4.ممکن است منظور طبقات هفتگانه زمین باشد که مثل پوست پیاز همدیگر را احاطه کرده اند. اولینش همین پوسته زمین آست که ما بر آن زندگی می کنیم.(4) 5. ممکن است منظور قاره های زمین باشد که به وسیله اقیانوس ها احاطه شده اند. طبق جغرافیای جدید و قدیم تقسیم بندی های هفتگانه مختلف داشته است.(5) 6.ممکن است مراد از جمله" وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ"، این است که خدا از زمین چیزی( موجودی) خلق کرده، مثل آسمان های هفتگانه، و آن عبارت است از انسان که موجودی است مرکب از ماده زمینی و روحی آسمانی، که در آن روح نمونههایی از ملکوت آسمانی است.(6) برای یافتن جواب بقیه سوال ها به سایت "pasokhgoo" مراجعه کنید و اگر موردی را جواب نیافتید در ارتباط بعدی مطرح کنید تا جواب دهیم. پی نوشت ها: 1. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج28، ص 304. 2. همان. 3. طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج19،ص546. 4. همان. 5. همان،ص547. 6. همان.