نقد و بررسی فیلم Shot Caller (سرکرده)

خلاصه داستان : یک گانگستر تازه از زندان آزاد شده مجددا مجبور به هدایت گروهش برای شروع جرم و جنایت در جنوب کالیفرنیا می‌شود.

0

کارگردان : Ric Roman Waugh

نویسنده : Ric Roman Waugh

بازیگران : Jon Bernthal, Nikolaj Coster-Waldau, Holt McCallany

خلاصه داستان : یک گانگستر تازه از زندان آزاد شده مجددا مجبور به هدایت گروهش برای شروع جرم و جنایت در جنوب کالیفرنیا می‌شود.

Shot Caller

www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/12/logo-trans.png

Shot Caller

علی رغم اینکه «سرکرده»(Shot Caller) در تبلیغات انجام شده برای آن بیشتر به عنوان یک فیلم هیجان انگیز و حادثه ای شناخته شده بود اما در واقع وجه درام آن در مرکزیت اثر قرار دارد و بخش جالب توجه آن است. کارگردان این اثر یعنی آقای «ریک رومن» بر خلاف دیگر فیلم های این سبک که یک داستان سنتی و تصنعیِ جنایی دارند، سعی در ترسیم چهره ی زشت و غیر انسانی زندان و تاثیرات آن دارد. اگرچه نحوه داستان‌گویی فیلم تکراری ای است و پیچش های روایت آن نیز کمی غیر قابل درک هستند. «سرکرده»(Shot Caller) بخشی از توجه بینندگان را به دلیل بازی بسیار خوب و محکم ستاره سریال «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) یعنی نیکولای کاستر-والدو( جیمی لنیستری که اخیراً در کم‌تر اثر سینمایی ای حضور پیدا می کند) و بخش دیگر را نیز به دلیل اینکه شخصیت های اینگونه معمولاً تا این حد در داستان ها مورد توجه قرار نمی‌گیرند.

Shot Callerداستان فیلم در دو بازه زمانی مختلف که حدود 10 سال با یکدیگر فاصله دارند روایت می‌شود. در زمان حال حاضر، خلافکار با سابقه و عضو باند با نام مستعار «مانی»(کاستر-والدائو) به تازگی از زندان آزاد شده است. بعد از ملاقاتی با یک‌دیگر از همکارانش با نام «کوچر»(عمری هاردویک)، او رد همسر سابق خود را می‌گیرد تا مقداری پول به او داده و اعلام کند که قصد ندارد پسرِ حالا نوجوان خود را ببیند. او باور دارد که فرزندش بدون داشتن اطلاعات درباره پدرش و تکرار اشتباهات او زندگی بهتری خواهد داشت. علی رغم اینکه «مانی» از زندان آزاد شده اما هنوز هم با خلاف سر و کار دارد. در حقیقت اولین کاری که پس از آزاد شدن از زندان انجام می دهد این است که به همراه یکی از خلافکاران دیگر به نام «شاتگان» بر روی یک معامله اسلحه به سرکردگی رئیس همچنان آزاد گروه یعنی «بیست»(هالت مک لانی) نظارت داشته باشد. اما «مانی» نیز برنامه خاص خود را دارد و ما این مسئله را از طریق فلش بک هایی که به گذشته و اتفاقاتی که دقیقا قبل و بعد از به زندان افتادن او روی داده اند میفهمیم. وقتی که «جیکوب» وارد زندان می‌شود(به زودی نام مستعار «مانی» را می‌گیرد)، او یک فرد با پیرهنی سفید است که به جرم آدم‌کشی به هنگام رانندگی در حالت مستی 2 سال به حبس محکوم شده است( یکی از دوستان که مسافر او بود د‌ر یک حادثه رانندگی که دلیل اش مستی بیش از حد و عدم توجه به جاده بود کشته شد). «پول» یک قاتل نیست اما فردی واقع گرا است و می داند که اگر می خواهد در خانه جدید خود زنده بماند تنها یک راه دارد و آن هم این است که یا یک طعمه باشد یا یک شکارچی. او تصمیم می‌گیرد تا راه دوم را پی بگیرد و نیازمندی‌های این کار از بین بردن رقبا است. خیلی زود این کارمند صاف و ساده تبدیل به یک قاتل همه فن حریف می شود. حضور او در یک قتل بسیار وحشیانه 8 سال به حکم زندان او اضافه می@کند که باعث می‌شود روابط بین او و همسرش شکراب شود و از روی ناچاری با تقاضای طلاق او موافقت کند.

Shot Caller«مانی» نه به وسیله طمع و نه به خاطر اشتیاق به قدرت و موارد این چنینی در فیلم هایی نظیر «سرکرده»(Shot Caller) تحریک نمی‌شود. در عوض مهم ترین و اصلی ترین نکته شخصیت او عشق به خانواده اش است. او خانواده اش را مهم‌تر از هر چیزی در نظر می‌گیرد و هر تلاشی می‌کند تا مطمئن شود آن ها به هر لحاظ تامین هستند حتی اگر به معنی این باشد که مجبور شود خود را از زندگی آن ها حذف کند. اگر برای این کار او مجبور شود که به همکاران خود خیانت کند و بقیه عمر خود را پشت میله های زندان بگذرد، او حاضر است تا این هزینه را بدهد. او در ابتدا تنها به دلیل قضاوت ضعیف و بدشانسی دست هایش به خون آلوده شد اما انتهای داستان نمی‌تواند این گونه باشد.

Shot Callerاز آنجایی که «نیکولای کستر-والدو» کار خود را به عنوان یکی از شخصیت های اصلی سریال «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) آغاز کرد، هنوز فرصت نشده تا او را در نقش های دیگر ببینیم تا میزان انعطاف او برای بازی در شخصیت های مختلف مشخص شود. در شات کالر می توانیم میزان توانایی او را ببینیم. شخصیت «مانی» یک پروسه تغییر بسیار سخت را طی می کند و بازی «کاستر والدو» به ما باور این تغییر را می دهد. بازیگران فرعی که شامل افرادی مثل «جان برنثال»، «لیک بل»، «بنجامین برت»( که در فیلم سال 2013 همین کارگردان یعنی «دله دزدی»(Snitch) نیز حضور داشت) و «هالت مک کالنی» می شود عملکرد خوبی دارند اما این فیلم متعلق به «کاستر-والدو» است.

«سرکرده»(Shot Caller) قطعا فیلم بهتری می‌شد اگر کارگردان در پایان بندی فیلم زیاده روی نمی کرد. برای اینکه بینندگان شوکه شوند او سناریو ای را پیاده می کند که ذره ای منطق و احتمال در آن دیده نمی شود. در یک فیلم کمتر جدی که سبک پاپ کورنی داشته و همه چیز مسخره بازی باشد این حرکت جواب می داد، حداقل برای 90 دقیقه ابتدایی فیلم اما «سرکرده»(Shot Caller) چیزی بیشتر از این ها بود. تغییر داستان نهایی و احمقانه در انتهای فیلم کلیت آن را زیر سوال می برند اگرچه نقطه اوج داستان در کل راضی کننده است. اگرچه دیدن از دست رفتن دستاورد های فیلم در نهایت ناامید کننده است. در نهایت برای فیلم در این سبک، «سرکرده»(Shot Caller) از فیلم های هم رده بهتر ظاهر می شود.

اختصاصی نقدفارسی

مترجم: امید بصیری

//

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر