آخر هفتۀ گذشته بود که به هنگام غروب خورشید خودم را کنار ساحل یافتم. آسمان فوقالعاده بود و پر از رنگهای صورتی، نارنجی و بنفش. همان رنگهایی که پس از یک روز بارانی در آسمان پدیدار میشوند. دو دوستی که همراهم بودند به جای زندگی در لحظه گوشیهایشان را از جیبهای خود در آوردند و شروع به عکس گرفتن کردند…
گوشی من البته قبل از آنها از جیبم در آمده بود. همۀ افرادی که اطراف ما بودند نیز در حال همین کار بودند. عکس پشت عکس و تصویر پشت تصویر؛ چهرهها و ژستهای مختلف و البته تا حدودی شبیه به هم! همه طوری رفتار میکردند که انگار عکس برداری و مشاهدۀ این منظرۀ زیبا از لنز دوربینهایشان، وضوح رنگها را بیشتر کرده و منظره را زیباتر میکنند.
پس از غروب کامل خورشید، زمانی که دیگر هیچ اثری از نور نارنجی و فرح بخش آن نبود، حس همیشگی گناه را در خودم احساس کردم. دقیقاً همان حسی که پس از ساعتها مرور کردن عکسهای اینستاگرام یا چک کردن توییتر به آدم دست میدهد. همان که ذهنتان را به هم ریخته و در گوشتان فریاد میزند: از زمانی که داشتی بدترین استفاده را کردی!
میتوانستم به جای گرفتن آن همه عکس، روی شنهای ساحل راه بروم یا با دوستانم نوشیدنی بنوشم. میتوانستم در آن لحظات زیبا کارهای زیادی انجام دهم؛ همان کارهایی که هر فردی در این ساحل زیبا و به هنگام غروب خورشید انجام میدهد. اما به جای زندگی در لحظه و تماشا و لذت بردن از این مناظر زیبا، دنیا را از قاب دوربینم مشاهده کردم و این فرصت استثنایی را از دست دادم.
شاید این کوتاهیها به این علت باشند که این روزها هر جا که میرویم دوربین در دسترسمان قرار دارد. شاید هم به خاطر شبکههای اجتماعی باشد که همه چیز را خراب میکنند. اما همۀ ما میدانیم که مشکل هیچ کدام از اینها نیست.
زندگی در لحظه را تجربه کنید
همۀ ما به این باور رسیدهایم که عکس گرفتن نقطۀ مقابل زندگی در لحظه است. اینکه عکس گرفتن بستن چشمان خود به روی همۀ زیباییها و از دست دادن تجربههای خارقالعاده است. من هم بر خلاف حس بدی که در آن لحظه پیدا کردم، عمیقاً این موضوع را باور ندارم که عکس گرفتن، نقطۀ مقابل زندگی در لحظه است. محققین نیز البته این موضوع را اثبات کردهاند که بر خلاف تصور عمومی، عکس گرفتن میتواند فواید زیادی نیز داشته باشد. البته تا زمانی که به دلایل مناسبی این عکسها را ثبت میکنید.
در سالهای اخیر، روانشناسان به تحقیق در مورد همین امر پرداختهاند. آنها به تازگی بیشتر روی مسئلهی دوربینهای تلفنهای همراه هوشمند حساس شده و سعی کردهاند به تأثیر عکسهای ثبت شده در یادآوری خاطرات بپردازند.
باور عمومی بر این است که گوشیهای تلفن همراه (یا به عبارت دیگر دوربینهای گوشیها) برای خاطرات و خوشحالی انسان مضر هستند. الکساندرا باراش (Alixandra Barasch)، یکی از محققین دانشگاه نیویورک که اخیراً روی این موضوع تحقیقات گستردهای انجام داده است، در این مورد میگوید:
مردم عمیقاً به این موضوع باور دارند که عکس گرفتن آنها را از زندگی در لحظه خارج کرده و تأثیر مستقیمی بر خوشحالی آنها دارد. با این حال و پس از سالها تحقیق، ما بارها و بارها به این نتیجه رسیدهایم که عکس برداری فواید خاص خود را هم دارد.
باراش و همکارانش توضیح میدهند که عکاسی و عکس گرفتن میتواند حس لذت را بیشتر کرده و حافظه و خاطرات را بهبود ببخشد. سادهترین توضیح میتواند این باشد که وقتی فردی از چیزهای مورد علاقهاش عکس میگیرد، بیشتر روی آن موضوع تمرکز میکند. این نوع از تمرکز هدایت شده میتواند باعث درگیری بیشتر فرد با محیط اطرافش شده و در نتیجه خاطرات با ثباتتری در حافظۀ فرد ثبت کند.
باراش میگوید:
زمانی که در حال بررسی منطقۀ بصری اطراف خود هستید تا در مورد سوژۀ عکاسی موردنظر خود تصمیم بگیرید، پروسۀ اختیاری تصمیم برای عکس برداری از آن لحظه، در واقع شما را در داخل آن تجربه غوطهور میکند. این عین زندگی در لحظه است.
کلمۀ اختیاری، در واقع کلمۀ کلیدی این گفته از باراش است. چند سال قبل، یک محقق دیگر به نام لیندا هنکل (Linda Henkel) به نتیجهای مخالف دست یافت. این محقق نتیجه گرفت که عکس برداری در واقع حافظۀ شما را به داخل یک حافظۀ خارجی منتقل میکند. به گفتۀ هنکل به محض فشردن دکمۀ دوربین شما به مغز خود این دستور را میدهید که دیگر لازم نیست اطلاعات را حلاجی کند.
برداشتهای باراش و هنکل در این مورد کاملاً با یکدیگر متناقض است و در واقع این دو نفر کاملاً متفاوت به این ماجرا نگاه میکنند. تفاوت آنها نیز از آنجا سرچشمه میگیرد که در طول تحقیقات، هنکل خودش به افراد میگفت از چه چیزهایی عکس بگیرند. در حالی که باراش از افراد مورد تحقیق خود میخواست که خودشان برای عکس برداری سوژهای انتخاب کنند. اینجاست که میتوان گفت کلمۀ اختیاری یک کلیدواژۀ کانونی بسیار مهم است.
خود هنکل نیز به این موضوع اعتراف میکند:
برایم اصلاً جای تعجبی ندارد که زمانی که از افراد بخواهیم خودشان سوژۀ موردنظر خود را بیابند و از آن عکس بگیرند، تأثیر متفاوتی در ثبت خاطرات آنها ایجاد شود.
یک تغییر رویۀ مهم
البته هر عکسی نیز اختیاری و برای ثبت خاطره و زندگی در لحظه گرفته نمیشود. از 8605 عکس موجود در گوشی خود من، تقریباً نیمی از آنها برای ثبت لحظات به خصوصی بودهاند. نیم دیگر تنها برای رفع حاجت از به خاطر سپردن برخی چیزها (عکس و اسکرین شات گرفتن از رمزها و دستور تهیهها) و انتشار برخی عکسها در فضای مجازی بوده است. البته قصد دارم از این پس بیشتر عکسهای اختیاری بگیرم و زندگی در لحظه را بهتر تجربه کنم.
در نهایت تمایز بین دلایل مردم برای عکس برداری است که مهم میباشد. زمانی که بخواهید فواید عکاسی را بیشتر از گذشته کنید، باید اختیار خود را بالا ببرید. ارزش عکسهای شما زمانی به شدت کاهش مییابد که عکس را برای منتشر کردن در فضای مجازی میگیرید. این امر باعث میشود به این موضوع فکر کنیم که بقیه در مورد عکسهای ما چه فکری میکنند. و همین هم عامل خراب شدن پروسۀ ثبت خاطره شده و باعث میشود زندگی در لحظه را فراموش کنیم. این کار ما را در مورد قضاوت دیگران نگران میکند و باعث القای احساس استرس و اضطراب به وجود ما میشود.
زمانی که عکسهای دوربین گوشیم را چک میکنم، بیشتر به حرفهای باراش پی میبرم. عکسهای مورد علاقهام همانهایی هستند که صرفنظر از قضاوت مردم در فضای مجازی گرفتهام. آنهایی که از ابتدا میدانستهام قرار نیست در فضای مجازی منتشر شوند. در مورد عکسهای آن شب به هنگام غروب خورشید نیز همین موضوع صادق است. آن شب زندگی در لحظه را فراموش کردم و آن عکسها نیز در نهایت روی اینستاگرام منتشر شدند.