-*دکترمهدی کلاهی: مساحت ایران 40 برابر هلند است ولی مثلا طول خطوط راهآهن هلند 5 برابر ایران است! مساحت ایران حدود چهار برابر ژاپن است ولی طول خطوط راه آهن ژاپن بیش از 2 برابر ایران است. این آمار در کنار کیفیت بالای شبکه حمل و نقل عمومی، تشویقکننده مردم هستند تا برای آسایش خود و جامعه، سعی کنند از خودروهای شخصی کمتر استفاده کنند. آیا ما این شرایط را مهیا کردهایم تا بعدا انتظار داشته باشیم که مردم فرهنگ و رفتار اجتماعی-محیطزیستی را رعایت کنند؟
به گزارش به نقل از کانال زمین آنلاین، بیتوجهی به بحرانهای محیطزیستی از جمله آلودگی هوا، چقدر یک مسأله فرهنگی هست؟ چقدر فرهنگ در آلودگی هوا نقش دارد؟ آیا میتوان فرهنگ کنونی مردم را عامل این آلودگی کشنده هوا دانست؟ آیا فقر فرهنگی عامل اصلی آلودگی دیوانهوار هوا است؟
شاید با مثالی بشود پاسخ این سوالات را دقیقتر بیان کرد. فرض کنید شما فردی با فرهنگ اجتماعی- محیطزیستی هستید، یعنی هم به مسایل اجتماعی دقت دارید و هم به مسایل محیطزیستی. از نظر دانش و نگرش، کاملا خود را به رعایت مسایل اجتماعی و مسایل محیطزیستی آگاه و مقید میدانید. پس انتظار است که طبق مدل «دانش-نگرش-رفتار» (Knowledge-Attitude-Behavior)، عملکرد شما کاملا اجتماعی و محیطزیستی باشد. حال تصور کنید شما بعد از سالها تلاش و کوشش و پساندازهای خستهکننده، اکنون موفق شدهاید یک خودروی معمولی ایرانی داشته باشید که علاوه بر گرانی، کمترین استانداردهای روز دنیا را دارد. با اینکه مصرف بنزین و هزینه نگهداری آن خیلی زیاد است، ولی مجبورید که برای راحتی خود و خانواده، این خودرو را داشته باشید. حال مثلا شما در عرصه عمل قرار گرفتهاید و میخواهید از جایی به جای دیگر بروید. در ایام آلودگی هوا، مدل «دانش-نگرش-رفتار» به شما میگوید ایثار کنید و تصمیم بگیرد که اینبار از خودروی خود استفاده نکنید زیرا میدانید بنزین مصرفی دارای سرب و سایر عناصر سرطانزا است و طبق مطالعات جهانی، آلودگی هوا یکی از عوامل افزایش مرگ و میر است. برای رفتن به مقصد، دنبال مسیرهای تردد وسایل نقلیه عمومی میگردید. تاکسی گران است. متوجه میشوید که به مترو دسترسی ندارید یا ایستگاه آن بسیار دور یا شلوغ است. مسیر اتوبوسهای واحد را بررسی میکنید و متوجه میشوید که به دلیل دور بودن ایستگاه اتوبوس، کیفیت پایین، سرعت حرکت پایین، و تعداد کم اتوبوسها و یا تعداد زیاد مسافران، آرامش و امنیت خود را در سفر درون شهری با اتوبوس، در خطر مییابید. با تصور این شرایط، چه تصمیمی میگیرید؟ اگر برمیگردید و خودروی دودزای خودتان را برمیدارید، آیا مقصر، فقر فرهنگی شما است؟
به نظرم مردم و مسئولان به میزان ضروری دارای فرهنگ اجتماعی-محیطزیستی هستند. یعنی اگر هم اکنون، فضا برای عملیسازی همین مقدار فرهنگ مهیا گردد، مردم پیشقدم میشوند. پس نمیتوانیم فقر فرهنگی را عامل اصلی آلودگی هوا بدانیم. به عبارت دیگر، میتوانیم بیان کنیم اکنون اگر مردم مجبورند در انتشار آلودگی هوا سهیم باشند، به دلیل آن است که راهی غیر از آن ندارند و این ربطی به فقر فرهنگی آنها ندارد. پس مشکل این است که مردم اکنون انتخابی دیگر ندارند. بهترین راه کنترل و کاهش آلودگی، همانا تمرکز بر روی «عامل آلودهکننده» است.
حال تصور کنید در شهری زندگی میکنید که دارای کاملترین و مناسبترین شبکه سیستم حمل و نقل عمومی است. در کمترین زمان و با ارزانترین روش و در امنترین حالت، به دورترین مقصد خود میرسید. در این حالت، حتی اگر شما جدیدترین و بهینهترین خودرو را هم داشته باشید که طبق استانداردهای روز جهانی تولید شده باشد و حتی ارزان هم خریده باشید، به دلیل آرامش و امنیت و سرعت بیشتر، انتخاب شما برای یک تردد ساده همانا شبکه حمل و نقل عمومی خواهد بود.
مساحت ایران 40 برابر هلند است ولی مثلا طول خطوط راهآهن هلند 5 برابر ایران است! مساحت ایران حدود چهار برابر ژاپن است ولی طول خطوط راه آهن ژاپن بیش از 2 برابر ایران است. این آمار در کنار کیفیت بالای شبکه حمل و نقل عمومی، تشویقکننده مردم هستند تا برای آسایش خود و جامعه، سعی کنند از خودروهای شخصی کمتر استفاده کنند. آیا ما این شرایط را مهیا کردهایم تا بعدا انتظار داشته باشیم که مردم فرهنگ و رفتار اجتماعی-محیطزیستی را رعایت کنند؟
در بازار جهانی و رقابتی کنونی، هر چقدر سعی کنیم با سوبسید و حمایتهای دولتی، صنعت ورشکسته خودروی کنونی را دولتی و بیمار نگه داریم، به این معنا است که تلاش کردهایم هزینههای اجتماعی بالایی را به جامعه و کشور تحمیل کنیم. بستن صنایع آلودهکننده و افزایش شبکه با کیفیت سیستم حمل و نقل عمومی، هزینههای میلیاردی کنونی آلودگی هوا را به شدت کاهش میدهد. به عبارت دیگر، خرج کردن در گسترش، نوسازی و سلامت سیستم حمل و نقل عمومی، هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری است. بعد از این سرمایهگذاری اصولی و تهیه ساختارهای اولیه و بهینه خدمات عمومی، میتوان با اجتماعی کردن مسأله آلودگی هوا به راهکار اجتماعی رسید. پس باید نقشه راه توسعه خدمات عمومی را در اولویت قرار دهیم.
*دکتری جامعهشناسی محیطزیست، کنشگر و پژوهشگر محیطزیست