نقد حدیث را می توان به دو نوع کلی بررسی سند و نقد محتوا تقسیم کرد که این دو در عرف امروز به ترتیب به نقد خارجی و نقد داخلی مشهورند.(24)
در «التفسیر الاثری الجامع» روایات ذیل آیات دسته بندی شده و برای برخی از آنها هیچ گونه نقدی - نه از جهت سند و نه از جهت محتوا - صورت نگرفته است. بعضی دیگر از جهت سند و بخشی نیز از جهت محتوا و گروهی از هر دو جهت مورد نقد قرار گرفته اند. در ذیل به طور جداگانه به بررسی سندی و محتوایی که بر روایات تفسیری انجام یافته، اشاره می کنیم و مثال هایی می آوریم. قابل ذکر است که علامه معرفت (رحمه الله)، اشکال حدیث را اغلب با لفظ «قلت» ذیل آن بیان می کند.
الف) نقد سند
آیت الله معرفت (رحمه الله) سند روایات در «التفسیر الاثری الجامع» را با توجه به منبع روایت ذکر می کند؛ یعنی چنان چه در سند آن روایت، آخرین راوی سند یا تمامی سند ذکر شده باشد، به همان صورت می آورد و از آنجا که بررسی سند بخشی از ارزیابی حدیث را تشکیل می دهد، وضعیت سند در داوری نهایی وی درباره ی روایات به عنوان قرینه مطرح است و برای نپذیرفتن روایت، وجود اشکال در متن
آن را لازم می داند. با این همه وی با احتمال صحت سند به توضیح روایت پرداخته و یا آن را به تأویل برده است.
به عنوان مثال ذیل آیه ی 2 سوره ی بقره در تفسیر واژه ی «الکتاب» حدیثی بدین صورت از عیاشی آمده: «سعدان بن سملم از بعض اصحابه از امام صادق (ع) می گوید: کتاب علی لا ریب فیه. هدی للمتقین.» (همان، 61/2) علامه معرفت (رحمه الله) بعد از بیان حدیث می گوید:
«سعدان بن مسلم موثق نمی باشد و وجود «بعض اصحابه» سبب مجهول بودن سند است، بنابراین سند روایت صحیح نیست.»
و در پایان با احتمال صحت سند، حدیث را به تأویل می برد و می نویسد:
«شاید منظور کتابی است که حضرت علی (ع) آن را تفسیر کرده است؛ زیرا حضرت قرآن ناطق درکنار قرآن صامت هست.» (همان، /62 و برای نمونه بیشتر ر.ک: همان، 378/1 و 105/2 و 234 و 22/6)
آیت الله معرفت (رحمه الله) درباره ی روایاتی که در شأن و فضیلت سوره ها آمده، می گوید:
«این احادیث اصلی ندارند و بیشترشان موضوع و ساختگی هستند و نمی شود بدان ها اعتماد نمود. بیشتر متون حدیث با توجه به اینکه دارای سند معتبر و بالایی هستند، موهون و ضعیف بوده و متناسب با جایگاه رفیع قرآن نمی باشد.» (همان، 17/2)
وی این روایات را در ابتدای سوره ی بقره نقل می کند و شناخت سلیم از سقیم آن را برعهده ی خواننده می گذارد.
بررسی سندی حدیث، تنها بخشی از ارزیابی حدیث را تشکیل می دهد. عدم صحت آن می تواند قرینه ای برای ضعف حدیث تلقی شود، اما برای کنار گذاشتن روایت نیازمند دلیل محکم تری از نقد متن هستیم. در عین حال ضعف سند مجموعه ای از روایات در یک موضوع می تواند هشداری باشد به محقق تا با دقت بیشتری در این دسته از روایات تأمل کند.
ب)نقد محتوا
نقد محتوا مهم ترین راه ارزیابی حدیث است. این امر همواره مورد توجه حدیث پژوهان به ویژه متأخرین بوده است. محدثان با لحاظ نقد محتوا، حدیث مضطرب، مقلوب، مصحف، مدرج، مزید و ... را شناسایی کردند و حدیث را با لحاظ کردن متن به دلیل وجود معارض، شاذ یا منکر دانسته اند.(25) آیت الله معرفت (رحمه الله) برخی روایات را با توجه به متن آن از جهات مختلف به نقد کشیده است. در زیر به برخی ملاک های ارزیابی حدیث مورد تأکید وی اشاره می کنیم:
1- عرضه بر قرآن
اصلی ترین مورد نقد محتوایی، عرضه ی روایات بر قرآن کریم است. در روایات این امر بیان شده است. (مجلسی، 80/50) و علمای شیعه و اهل تسنن(26) بدان تصریح نموده اند.
آیت الله معرفت (رحمه الله) همچون دیگر اندیشمندان، قرآن را مهم ترین ملاک ارزیابی روایات می داند و در مقدمه ی «التفسیر الاثری الجامع» می نویسد:
«از آن رو که احادیثی که از گذشتگان به ما رسیده، نقش اساسی در تفسیر و فهم معانی قرآن دارند، باید دید آیا در طول زمان سلامت و زلالی و خالصی آنها پایدار مانده است؟ این مطلب توجه دانشمندان اسلامی را به خود جلب کرده و موجب شده است که مرز شناخت احادیث صحیح از ساختگی را مشخص کنند و مهم ترین آن مرزها مطالبی است که پیامبر اکرم (ص) به آن توجه داده که عبارت از «عرضه روایات بر کتاب خدا و آیات محکم آن» است. بر این اساس، روایاتی که موافق کتاب خدا باشند، حق هستند و آنچه مخالف آنها باشد، باطل است. باید دانست که کتاب در اینجا کنایه از محکمات دین و بدیهیات عقلی است و شامل سنت مستحکم و برهان آشکار عقلی می شود و در نتیجه هر چه موافق آن است، صحیح و هر آنچه با آن مخالف باشد، ناصحیح است.» (219/1)
وی نسبت به دیگر علما معنای وسیع تری از عرضه بر قرآن در نظر گرفته است، علاوه بر مخالفت، جهت رد حدیث، موافقت آن با قرآن را دلیل صحت آن برشمرده است. همچنین در اینجا برای «الکتاب» در حدیث نبوی معنای وسیعی در
نظر گرفته است و آن را کنایه از محکمات دین و بدیهیات عقلی می داند که شامل سنت مستحکم و برهان آشکار عقلی می شود. در نتیجه موافق با آن را صحیح و مخالف با آن را ناصحیح پنداشته است.
وی مقصود از مخالفت یا موافقت با قرآن را موافقت یا مخالفت حرفی و لفظی با قرآن نمی داند، بلکه مراد از آن را مخالفت جوهری دانسته که با روح اسلام در همه ی قوانین و احکام آن منافات دارد. و معتقد است دانشمندان ژرف اندیش به دلیل علمی که به مواضع دین و اسرار شریعت دارند، می توانند بر آن اشراف یابند. (همان، /225)
به عنوان نمونه در داستان سامری و گوساله، روایاتی آمده که ویژگی های «عجل» را بیان می کند. یکی از آن ویژگی ها سخن گفتن گوساله با مردم است که آیت الله معرفت (رحمه الله) می گوید: هر آنچه در این باره آمده، مخالف صریح قرآن است و سپس صفات «عجل» را در آیات مختلف قرآن می آورد. (طه/88 و 99 و اعراف/148) در نهایت روایات موجود در این زمینه را علاوه بر مخالفت با عقل رشید، مخالف با آیات قرآن می داند. (همان، 82/3-83)
ایشان ذیل آیه ی 142 سوره ی بقره در بحث تحویل قبله، این حدیث را از ابن عباس نقل کرده که: «اولین آیه ای که از قرآن نسخ شد، آیه ی قبله است»، آن گاه می گوید:
«در قرآن آیه ای به شأن قبله اول نبوده تا نسخ شود، بلکه فقط آیه ناسخ وجود داشته و شاید درتعبیر مسامحه شده است.» (همان، 135/4 و نیز ر.ک: 237/3-238)
با توجه به اینکه مهم ترین ملاک آیت الله معرفت (رحمه الله) عرضه ی روایت بر قرآن بوده، از این نمونه در «التفسیر الاثری الجامع» نسبت به دیگر موارد بیشتر است. (ر.ک: 323/4 و 344؛ 559/5؛ 163/6 و 285)
2- عرضه بر سنت
عرضه ی روایات بر حدیث معتبر، نکته ای است که پیامبر اکرم (ص) یاران خود را بدان متنبه ساخته اند (27)و ائمه معصومین علیهم السلام نیز بر آن تأکید کرده اند؛
«از ما سخنی را که برخلاف قرآن باشد، نپذیرید؛ چرا که ما چون سخن بگوییم، در موافقت با قرآن و سنت سخن خواهیم گفت. ما از خداوند و رسول گرامی اش حدیث می کنیم. همانا سخن آخرین ما مانند کلام اولین ماست و کلام اولین ما مؤید کلام آخرین ماست. پس اگر کسی آمد که جز این بر شما روایت کرد، سخنش را به خودش بازگردانید.» (مجلسی، 249/2)
بیشترعلما و اندیشمندان، عرضه به سنت را دومین ملاک ارزیابی حدیث می دانند. برخی از آنان سنت را به صفتی همچون تواتر یا استفاضه مقید کرده اند. (سبحانی،/60)
آیت الله معرفت (رحمه الله) در بیان روش خویش در مقدمه ی «التفسیر الاثری الجامع»، عرضه ی روایات تفسیری به سنت را بیان نموده و در تفسیر از آن بهره برده است. از جمله مواردی که جهت نقد حدیث آن را با سنت رد کرده، می توان به روایتی اشاره کرد که در بحث «متعة فی الحج» آمده که عمر متعه در ایام حج را رد می کند (التفسیر الاثری الجامع، 152/5) و علامه معرفت (رحمه الله) با بیان روایتی از پیامبر اکرم (ص) مبنی بر اینکه متعه در انجام حج اتفاق می افتد، از انکار عمر بعد از تأکید بلیغ حضرت تعجب می کند و به جهت عدم همخوانی با روایت پیامبر اکرم (ص) کنار گذاشته می شود. (همان، /153 و برای نمونه بیشتر ر.ک: 65/5؛ 26/6 و 115)
3- تعارض با عقل
یکی از راه های شناخت سره از ناسره ی احادیث، مخالفت با سنجش عقلی است که عموم پژوهشگران و محققان اسلامی در میان اهل سنت و شیعه آن را معتبر می شمارند. علامه طباطبایی (رحمه الله) (طباطبایی، 339/13) و آقای سبحانی (سبحانی، /64-65) از شیعه، مخالفت روایت با عقل را دلیلی برای عدم پذیرش آن دانسته اند. همچنین صبحی صالح (صبحی صالح، /265) و ادلبی (ادلبی، /305) از اهل تسنن آن را از ملاک های ارزیابی حدیث می دانند.
آیت الله معرفت (رحمه الله) در مقدمه ی «التفسیر الاثری الجامع»، روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که: «اذا اتاکم عنی حدیث فاعرضوه علی کتاب الله و حجة عقولکم». بدین
معنا که رسول خدا (ص) عقل را در کنار کتاب خدا، معیاری جهت تشخیص سلیم از سقیم قرار داده است. (التفسیر الاثری الجامع، 225/1)
علامه معرفت ذیل برخی روایات که در باب چگونگی نزول «بسمله» آمده، می گوید:
«می دانیم ازهمان آغاز نزول و با آیات آغازین، «بسم الله الرحمن الرحیم» نیز نازل شده است و این روایات ساختگی هستند و هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که بسمله بدین گونه نازل شده باشد.» (همان، /356)
ذیل آیه ی 229 سوره ی بقره: - (الطلاق مرتان...)- روایتی از امام صادق (ع) آمده که از حضرت درباره ی مردی که همسرش را در یک مجلس سه بار طلاق داده، سؤال می شود و حضرت در پاسخ به او می فرماید: «من آن را دوست نمی دانم؛ اما پدرم (امام باقر (ع)) آن را یک بار حساب می کند!»
مفسر محترم در نقد آن چنین می نویسد:
«با چشم پوشی از ضعف سند، چنین چیزی غیرمعقول است، زیرا ائمه معصوم علیهم السلام نور واحدی هستند که سخن اولین آنها همان کلام آخرینشان است.» (همان، 21/6-22. برای نمونه دیگر ن.ک: 271/4 و 559/5)
این سه مورد، ملاک های اصلی علامه معرفت (رحمه الله) است که در ارزیابی حدیث در مقدمه ی «التفسیر الاثری الجامع» بدان تصریح نموده است.
جمع بندی و نتیجه گیری
«التفسیر الاثری الجامع»، تألیف مفسر ارجمند آیت الله معرفت (رحمه الله)، تفسیری است که از طریق آن می توان به روایات تفسیری فراوانی دست یافت. از جمله امتیازات این تفسیر می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1. قبل از ذکر روایات مربوط به هر آیه، بخش هایی از آیات تعیین گردیده، از این رو اطلاع از روایات مربوط به هر آیه آسان است و از طریق فهرست کاملی که در ابتدای تفسیر آمده، می توان به راحتی به مطالب تفسیری دست یافت.
2. دسته بندی روایات از نظر مضمون و محتوا در یک موضوع از دیگر مزایای این تفسیر است.
3. در این تفسیر هنگام نقل روایت یا کلام تابعی و صحابه، نام منبع آن ذکر شده و از این رو دسترسی به مصادر آن آسان است.
4. در این تفسیر علاوه بر روایات شیعی، به دیگر روایات نیز توجه شده و حتی سخنان صحابه و تابعین آورده شده است. آیت الله معرفت (رحمه الله) با استفاده از احادیث و اقوال مفسران فریقین در کنار هم، با نقدی منصفانه ذیل برخی از آنها، رویکردی جدید در تفسیر شکل داده است و این امر زمینه ساز وحدت بین شیعه و اهل تسنن و استفاده ی همگان از احادیث اهل بیت علیهم السلام و پی بردن به نقاط قوت روایات فریقین و رفع نقاط ابهام و ضعف آنها می شود.
و با توجه به این مطلب که هدف از نگارش تفسیری اثری در قرن پانزده هجری، نقد، بررسی و تمحیص روایات تفسیری بوده، به نظر نگارنده، مفسر محترم به این منظور توجه زیادی ننموده؛ زیرا در بیشتر موارد تنها روایات آمده و هیچ گونه توضیحی درباره ی آن بیان نشده است. خواننده ی این تفسیر تکلیف این روایات را نمی داند که آیا مورد پذیرش مفسر بوده یا تشخیص صحت و عدم صحت آن به خواننده واگذار شده است؟
همچنین فقدان نتیجه گیری بعد از نقل و نقد و بررسی روایات احساس می شود، چون تفسیر بنا بر گفته ی مفسر فقط نقل روایات نیست، از این رو جمع بندی مطالب روایات نیز لازم می آید.
با مطالعه ی «التفسیر الاثری الجامع»، روشن می گردد که روش غالب تفسیر، نقلی بوده و مفسر نقل معتبر را قرآن کریم، روایات پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام، سخنان صحابه و تابعین - در صورت صحت محتوا و سند آنها - می داند و نص معتبر خویش را مرجعی موثق جهت فهم معنای آیات قرآن به شمار می آورد.
با توجه به اهداف سه گانه ی مفسر (گردآوری و جمع آوری روایات تفسیری در یک مجموعه، نقد و بررسی عالمانه و منصفانه روایات و نشر فرهنگ اهل
بیت علیهم السلام) به نظر می رسد مفسر محترم به هدف اول و سوم نسبت به هدف دوم تا حد زیادی دست یافته است.
پی نوشت ها:
1. همچون آیت الله علی اکبر نائینی (رحمه الله)، آیت الله شیخ هادی طهرانی (رحمه الله)، آیت الله سید محسن حکیم (رحمه الله)، آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی (رحمه الله)، آیت الله میرزا محمدباقر زنجانی (رحمه الله)، آیت الله شیخ حسین حلی (رحمه الله) و امام خمینی (رحمه الله).
2. مفسر در این بخش خواننده را به کتاب «التفسیر و المفسرون» ارجاع داده و پس از اشاره به معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر و تأویل، روایاتی در باب ظاهر و باطن قرآن ذکر نموده است.
3. مفسر در ابتدای این بخش، آفات تفاسیر نقلی و اجتهادی را بیان کرده است. وی اهم مواضع آفت در تفاسیر اثری را وجود اسرائیلیات و جعل احادیث دانسته و اهم آفات تفاسیراجتهادی را احتمال تفسیر به رأی و تحمیل رأی شخصی به قرآن می داند. (ج1، ص129)
4. در این قسمت، مفسر شیوه ی کار خود را بیان نموده و چند نمونه از عرضه ی روایت بر قرآن را ذکر کرده است.
5. هر چند به تناسب در برخی موارد به تفسیر موضوعی آیات نیز پرداخته است.
6. از هر کدام نمونه ای بیان شد. خواننده ی محترم می تواند برای مشاهده ی لیست کامل این منابع، به بخش فهرست منابع «التفسیر الاثری الجامع»، انتهای جلد 1 مراجعه نماید.
7.ر.ک: التفسیر الاثری الجامع، 90/5و299، 34/4-36 و 124، 188/6-189 و 62/2.
8. قابل ذکر است که مفسیر محترم روایات ائمه علیهم السلام را زیرمجموعه ی روایات صحابه و تابعان می داند، اما از آنجا که رویه ی ایشان در تفسیر، ذکر جداگانه ی این روایات از سخنان صحابه و تابعان است، ما نیز این موضوع را در این بخش متذکر می شویم.
9. برای مطالعه ی بیشتر ن.ک: التفسیر الاثری الجامع، 299/2، 529/6 و 64 و 31، 148/4 و 196، 340/5 و 268 و 259.
10. البته روایات منقول از امام علی علیه السلام را در بخش قرآن به سنت ذکر نمودیم.
11. از این نمونه ها در «التفسیر الاثری الجامع» فراوان یافت می شود، بدین معنا که بیان سخنان صحابی را می توان در ذیل بیشتر آیات مشاهده کرد. ر.ک: 371/4 و 402، 302/5 و 366، 75/3 و 77، 125/6 و 178 و 258.
12. برای نمونه: ر.ک: التفسیر الاثری الجامع، 85/3 و 99 و 147، 500/2 و 516.
13. نگارنده تا بدانجا که در کتاب علوم قرآنی و تفسیر ایشان جستجو نموده، نظری از وی در این باره نیافته است.
14.برای نمونه ر.ک: 62/2، 68، 124، 149، 224و433؛ 52/3، 101، 207، 208، 224 و 228؛ 15/4، 216، 237، 347، 394، 416 و 516؛ 63/5، 64 و 455؛ 267/6، 269، 311، 335-339 و 383.
15. برای دیدن نمونه ر.ک: التفسیر الاثری الجامع، 374/4 و 409، 543/3، 521/2، 280/5، 37/6.
16. وی در کتاب «التفسیر و المفسرون» نیز به این مطلب اشاره نموده است (ج2، ص375).
17. تفسیر ترتیبی و موضوعی تمایزی است که نزد عده ای رایج است. این اصطلاح را شلتوت به کار برده (من هدی القرآن، ص322-323) و شهید صدر آن را به ترتیب «روش تجزیه ای» و «روش توحیدی» در تفسیر نامیده است. (المدرسة القرآنیة، ص8-12)
18. (فاصدع بما تؤمر) (حجر/94).
19. (و أنذر عشیرتک الأقربین) (شعراء/214).
20. بخشی در الاتقان و کتاب لباب النقول فی اسباب النزول.
21. در البرهان.
22. در مناهل العرفان.
23. نمونه هایی در بخش رویکرد آیت الله معرفت (رحمه الله) به روایات تفسیری ذیل مبحث بیان اسباب نزول بیان شد.
24. تعبیر نقد داخلی و خارجی از اصطلاحاتی است که در نقد ادبی به کار می رفته و به مباحث اصولی جدید راه یافته است. ن.ک: الرافد فی علم الاصول، ج1، ص12.
25. برای تعریف انواع حدیث ر.ک: مقباس الهدایه فی علم الدرایه، ج1، ص 390-255.
26. جعفر سبحانی، الحدیث النبوی بین الروایة و الدرایة، ص54 و جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج1، ص 137-138 (از علمای شیعه) و عزم الله دمینی، مقاییس نقد متون السنة، ص 117 (از علمای اهل سنت).
27. در بیشتر احادیثی که در آن عرضه بر قرآن آمده، عرضه بر سنت نیز بر آن عطف شده است.
منابع و مآخذ:
1. قرآن کریم.
2. ادلبی، صلاح الدین؛ منهج نقد المتن عند علماء الحدیث النبوی، بیروت، دارالآفاق الجدید، 1403ق.
3. بابایی، علی اکبر و همکاران؛ روش شناسی تفسیر قرآن، تهران، انتشارات سمت، 1379ش.
4. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم، بی جا، نشر اسراء، 1378ش.
5. الدمینی، عزم الله؛ مقاییس نقد متون السنة، ریاض، 1404ق.
6. رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، 1379ش.
7. زرقانی، محمد عبدالعظیم؛ اسباب النزول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1991م.
8. سبحانی، جعفر؛ الحدیث النبوی بین الروایة و الدرایة، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1405ق.
9. سیستانی، سید علی؛ الرافد فی علم الاصول (محاضرات)، قم، نشر مکتبة سیستانی، بی تا.
10. شلتوت، محمود؛ من هدی القرآن، قاهره، دارالکتب لطباعة و النشر، بی تا.
11. صالح، صبحی، علم الحدیث و مصطلحة، چاپ نهم، بیروت، دارالعلم للملایین، 1978م.
12. صدر، محمدباقر؛ المدرسة القرآنیة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، بی تا.
13. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات جامعة المدرسین فی الحوزه العلمیه، 1395ق.
14. مامقانی، عبدالله؛ مقباس الهدایة فی العلم الدرایة، بی جا، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1411ق.
15. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق.
16. مجلسی، محمدباقر؛ تفسیر و مفسران، چاپ دوم، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، 1385ش.
17. ــــــــــ؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1415ق.
18. ـــــــ؛آفتاب معرفت (ویژه نامه چهلمین روز ارتحال فقیه فرزانه، استاد علوم قرآنی، مفسر بزرگ آیت الله علامه حاج شیخ میرزا محمدهادی معرفت «1»)، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، 1385ش.
19. ـــــــ؛التفسیرالاثری الجامع، قم، مؤسسه التمهید و المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیة، 1383ش.
20.ـــــــ؛ علوم قرآنی، چاپ سوم، قم، انتشارات سمت و التمهید، 1385ش.
21. ـــــ؛ مجموعه مقالات، معرفت قرآنی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1-5 ج. 1387ش.
22. ـــــ؛ «نسخ در قرآن در تازه ترین دیدگاه ها»، فصلنامه بینات، شماره 44، سال یازدهم، 1383ش، ص 107-99.
/م