نگاهی به مساله تحول در حوزه های علمیه
در بخش نخست این نوشتار به اهمیت نوآوری و تحول در جوامع بشری پرداخته شده است . در این بخش آمده است که نخستین و پایه ای ترین، مبحث در ارتباط با تحول گرایی در حوزه «وجه ضرورت تحول» است. به عبارت دیگر ، پیش از هر گام دیگر ، باید مشخص کنیم که نظام فعلی حوزه چه خلاءها و کاستی هایی دارد که آن را نیازمند تحول کرده است ؟
در بخش بعدی به آسیب شناسی تحول د حوزه ها پرداخته شده است . مباحث این بخش ذیل عناوینی نظیر فقدان نگاه سیستمی به مسائل ، دچار مسائل روبنایی و شکلی شدن ، افراط در بحث های تحول ، گرته برداری و استقلال حوزه های علمیه ارائه شده است . بخش بعدی نوشتار به بررسی ضعف های حوزه در زمینه تحول پرداخته است . در آنجا آمده است که یکی از اساسی ترین کارهایی که حوزه در رساتای تحول می تواند انجام دهد ، طراحی نقشه جامع علمی کشور است . ذیل چنین نگاهی می توان نیازهای مربوط به هر بخش را به خود آن بش اختصاص داد . بر اساس نقشه جامع علمی تقسیم وظایف به خوبی صورت می گیرد و هم از موازی کاری و دوباره کاری جلوگیری می شود و هم به تمامی نیازها پاسخ داده می شود.
ضرورت تحول
«تحول » و «نوآوری» همواره به عنوان یکی از نیازها و ضرورت های اصیل جامعه بشری مطرح بوده و به صورت های مختلف نمود پیدا کرده است . جمیع اختراعات و ابداعات بشر ، از ابتدایی ترین ابزار کار در اعصار بدوی گرفته تا پیچیده ترین و بغرنج ترین تجهیزات مکانیکی و الکترونیکی زمان حاضر ، را باید مرهون همین ویژگی ، یعنی«ضرورت نوآوری» دانست. این مهم در حوز های علمیه همچون عرصه های دیگر به عنوان یکی از ضرورت ها محسوب می شود. از این روی توجه از به مقوله تحول و مطالعه دقیق و موشکافانه آن از ضرورتی تام و تمام برخوردار است .
بدیهی است که نمی توان در یک نوشتار به تمامی ابعاد و زوایای این بحث پرداخت . با لحاظ این واقعیت در این نوشتار ، به بعضی از مهم ترین جوانب مساله همچون «وجه ضرورت» ، «آسیب ها» ، «ضعف ها» و «ضرورت های تحول در حوزه های علمیه» خواهیم پرداخت.
نخستین و پایه ای ترین ، مبحث در ارتباط با تحول گرایی در حوزه «وجه ضرورت تحول» است . به عبارت دیگر ، پیش از هر گام دیگر ، باید مشخص کنیم که نظام فعلی حوزه چه خلأها و کاستی هایی دارد که آن را نیازمند تحول کرده است؟
در ارتباط با وجه ضرورت تحول در حوزه های علمیه باید به چه نکته اساسی ، یعنی جایگاه و وظایف حوزه های علمیه ، از یک سو و شرایط و مقتضیات دنیای امروز ، از سوی دیگر ، توجه کنیم.توجه به این نکات به فهم ضروری بودن «تحول» مدد می رساند.
1 ـ جایگاه و وظایف حوزه:
امروزه به درستی ، از حوزه های علمیه به عنوان مهم ترین پایگاه تولید ، تبلیغ و ترویج معارف دینی شیعه یاد می شود. از منظری کلی وظایف و ماموریت های اصلی حوزه ها را می توان «دفاع از ارکان و اصول اعتقادات شیعه» ، «پاسخگویی به شبهات» ، «ترویج و تبلیغ معارف دینی در اقصی نقاط جهان» و «آموزش صحیح اندیشه های دینی به سنل های بعدی» ، به عنوان حاملان فرهنگ دینی، معرفی کرد.
2ـ شرایط و مقتضیات دنیای امروز:
شرایط و اوضاع پیرامونی ، در عصر ما به شدت در حال تغییر و تحول است . در دنیای امروز ، نیازها بسیار متکثر و متنوع شده اند و زنجیره تازه ای از احتیاجات سربرآورده و معرفی شده است . طبیعی است که برای رسیدن به اهداف و عمل به وظایف ،در چنین فضایی ، باید شرایط و اقتضائات دنیای جدید را درک کرد و متناسب با آن پیش رفت. به عبارت دیگر حال که ندای اسلام تحت تاثیر انقلاب اسلامی ، به اقصی نقاط دنیا رسیده است روشن است که نمی توان به چهارچوب های قدیمی در تبلیغ، آموزش و پژوهش اکتفا کرد بلکه لازم است به تحولی متناسب با تحولات این عرصه و ویژگی های جهانی این دوره در حوزه های علمیه اندیشید.
به عنوان نمونه ، هم اکنون ما با نسل جوانی سرو کار داریم که لازم است با دین بیشتر آشنا شود . بنابراین یکی از رسالت ها و ضرورت های تحول در حوزه ها آن است که خود را به گونه ای بازسازی کنند که بتوانند پاسخگوی این نسل جوان باشند. حوزه ها باید در جهت جذب جوانان به آغوش مهر و معرفت دینی به نحوی عمل کنند که برای آنان جذابیت کافی داشته باشند و به سمت شاخه های معرفتی دیگر یا عرفان های کاذب و جنبش های معنوی نوظهور نروند.
حاصل آنکه یکی از وظایف عمده حوزه های علمیه ،در حال حاضر آن است که این آموزه ها و معارف دینی را در قالب بسته بندی های متناسب با زمان خود تهیه کرده و در جامعه نشر دهند. نکته مهم آن است که منابع اصلی هدایت
که همان مفاهیم و آموزه های دینی هستند ، در اسلام وجود دارد ولی ارائه آنها در قالب های جذاب و متناسب با شرایط زمانه ، وظیفه ای است که به عهده حوزه های علمیه است.
آسیب های پیش روی تحول
برای تحول در حوزه ، چند آسیب قابل پیش بینی است. به عبارت دیگر ممکن است حوزه ها ، در مسیر تحول، به چند آسیب مبتلا شوند که لازم است از قبل مورد شناسایی قرار گیرند. این آسیب ها عبارتند از :
1. فقدان نگاه سیستمی به مسائل
فقدان نگاه سیستمی به مسائل و جزئی دیدن آنها اولین آسیبی است که می توان برای حوزه ها تصور کرد. این آسیب را می توان در سه سطح توضیح داد:
الف: اولین سطح مربوط به خود حوزه است: به این گونه که تحول در قسمت های مختلف حوزه به صورت جدای از هم در نظر گرفته شود؛ یعنی تحول در سه رکن آموزش ، پژوهش و تبلیغ با یک نگاه یکپارچه و منسجم دیده نشود و شناسایی شود.
بدیهی است چنین نگاهی می تواند منجر به تداخل وظایف ، موازی کاری و... شود. طبعا توجه به این مهم از ضروریات رویکرد به تحول در حوزه هاست.
ب: دومین سطح آسیب را می توان در سطح ملی مطرح کردی، به این معنا که حوزه علمیه به عنوان یک نهاد تعلیم و تربیتی نباید خود را از دیگر نهادهای تعلیم و تربیتی نظیر «آموزش و پرورش» و «دانشگاه» جدا ببیند بلکه باید اهداف ، وظایف و رسالت های حوزه در ارتباط با دیگر مراکز و نهادهای تربیتی در نظر گرفته شود.
به زعم نگارنده بهترین نهادی که می تواند این کار را انجام دهد«شورای انقلاب فرهنگی» است. این شورا می تواند بر اساس نقشه جامع فرهنگی کشور تمامی مراکز و نهادهای فرهنگی را در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر ببیند و به تنظیم روابط آنها بپردازد. اگر چنین کاری صورت نگیرد ممکن است آسیب هایی به نظام فرهنگی وارد آید . به عنوان نمونه در صورت عدم تنظیم روابط دقیق میان نهادهای گوناگون فرهنگی ممکن است حوزه نقش هایی پیدا کند که در آینده در تعارض با نقش های دانشگاه یا دیگر نهادها قرار گیرد و در نهایت ، این مجموعه ها نتوانند به عنوان اعضای یک پازل ، زنجیره نیازهای کشور را بر طرف کنند.
ج: سومین سطح آسیب را باید در نسبت حوزه با زمان دانست : فقدان رویکرد سیستمی و وجود نگاه جزئی نگر عقب ماندن حوزه از تحولات را سبب خواهد شد. بدیهی است که اگر حوزه وظایف و ماموریت های خود را بدون در نظر گرفتن تغییر و تحولات زمان در نظر بگیرد و فارغ از توجه به عنصر زمان وارد میدان شود، به نتایج مطلوبی نخواهد رسید. اهمیت این مساله آنگاه مشخص می شود که رسالت های حوزه در عرصه جهانی را با لحاظ ضرورت توجه آن به عرصه هایی نظیر «جهانی سازی» و «آینده پژوهی» در نظر بگیریم.
2. دچار مسائل روبنایی و شکلی شدن
دومین آسیبی که ممکن است حوزه های علمیه در مسیر تحول با آن رو به رو شود ، درگیر شدن با مسائل شکلی و روبنایی است . حوزه های علمیه ممکن است در بحث های تحول و نوآوری دچار مسائل روبنایی و شکلی شوند و به این وسیله از اهداف اصلی و مسائل زیربنایی خود غافل بمانند.
پر واضح است که چنین وضعیتی بیانگر آسیبی بزرگ در مسیر تحول گرایی حوزه هاست . بر این اساس لازم است حوزه ها در عین حفظ سنت و سیره های اصلی خود نظیر «روش های علمی» ،
«روش های تهذیب و تزکیه» ، «اصول ،مبانی و اهداف اصلی حوزه» و... به دنبال تحول و نوآوری باشند، نه اینکه صرفا به مسائل جزئی و شکلی نظیر «تغییر دادن شکل کتاب ها» ، «مدرک حوزوی» و مسائلی از این قبیل پرداخته شود.
3. افراط در بحث های تحول
سومین آسیب آن است که در بحث های تحول دچار افراط شویم و به این وسیله ، اصول اساسی حوزه تحت الشعاع تحول قرار گرفته و دستخوش تحول شود. به عنوان نمونه یکی از اصول حوزه این است که در هر شرایطی باید دغدغه دین داشت . به همین جهت نباید مسائلی از قبیل مدرک ، شغل و... باعث شود که «دغدغه دین داشتن» در حوزه کمرنگ شود.
4. گرته برداری
نکته مهم دیگری که در رابطه با تحول لازم است به آن توجه شود آن است که نباید در امر تحول ، «گرته برداری» از افکار، آرا و روش های دیگران صورت گیرد. از تجارب ، اندیشه و اندوخته های دیگرانی همچون «دانشگاه» ،«مراکز علمیه اهل سنت» ، «مراکز علمی مسیحیت» و «نهادهای عملی تربیتی دیگر کشورها» باید استفاده بشود ولی باید مراقب بود که در این میان «گرته برداری» و «کلیشه برداری» صورت نگیرد؛ چرا که اساسا اهداف و دیدگاه ها با یکدیگر متفاوت است . به عنوان یک نمونه ناموفق نتیجه گرته برداری را در سطحی شدن بعضی رشته های دانشگاهی به وضوح می توان مشاهده کرد به همین جهت نباید غنای علوم حوزوی را به این گونه از دست داد.
5. استقلال حوزه های علمیه:
یکی دیگر از اصول اساسی حوزه های علمیه که باید در راستای تحول به آن توجه کافی بشود تا دچار آسیب نشود «استقلال حوزه» است. از افتخارات حوزه های علمیه در طول تاریخ آن است که همواره به صورت مستقل به حیات خود ادامه داده و حریت خود را حفظ کرده است .
در حال حاضر نیز حوزه علمیه در عین حال که در عداد اصلی ترین پشتوانه های فکری نظام سیاسی قرار دارند و می تواند نظام سیاسی را به لحاظ فکری تغذیه کند و مسائل نظری و تئوریک نظام را در ابعاد دینی حل کند، ضروری است که نه نهاد دولتی باشد و نه به مثابه نهادی این گونه به حساب آید . طبعا در چنین فضایی این گونه نباید باشد که عزل و نصب ها از نظر ساختاری زیر نظر دولت انجام پذیرد بلکه همان طور که رویه حوزه ها بوده است ، فرایندهایی از این دست باید زیر نظر مراجع عظام صورت گیرد؛ چه آنکه حوزه باید زیر نظر بالاترین مقام حوزوی ـ که مرجعیت است ـ اداره شود.
نکته مهم دیگری که باید در رابطه با استقلال حوزه ها مطرح شود ، بحث «بودجه» است ،همان گونه که شهید مطهری(ره) به آن اشاره فرمودند: بودجه وابستگی می آورد و به همین جهت می تواند استقلال و حریت را از حوزه بگیرد. بر این اساس حوزه باید از لحاظ منابع بودجه ای مستقل باشد . البته دولت در بخشی از قسمت ها مانند «خدمات» می تواند کمک هایی را به حوزه ها داشته باشد ولی در قسمت های اصلی و بنیانی حوزه مثل «شهریه» و «اداره مدارس حوزوی» ـ که حریت حوزه را رقم می زنند ـ نباید چنین رویکردی دنبال شود.
ضعف های حوزه در زمینه تحول
در رابطه با ضعف های حوزه در زمینه تحول می توان به عنوان نمونه ، به پژوهش های فعلی و در جریان اشاره کرد. پژوهش های فعلی حوزه تناسب چندانی با نیازهای پژوهشی ما ندارد. به این ترتیب ، در نگاهی آسیب شناسانه به ضعف های موجود می توان گفت که پژوهش حوزه باید متناسب با نیازها و متناظر با آنها صورت بگیرد و تحقق یابد.
به عنوان نمونه در عرصه ی فقه ، درس های خارج هم اکنون بیشتر معطوف به
بحث هایی نظیر «طهارت» و «صلوه» شده اند که البته این گونه مباحث در جای خود بسیار مهم هستند ولی جا دارد که در مباحث مهم دیگری نظیر «حکومت» ، «جهاد»، «ولایت فقیه» و مسائلی از این قبیل درس های خارج جدی دایر شوند تا در آنها نیازهای جامعه فعلی مورد بررسی قرار گیرد و به این وسیله فتاوای مناسبی از آیات و روایات برای آنها استخراج و استنباط شود.
در عرصه اخلاق ، به خصوص اخلاق کاربردی، نیز می توان چنین ضعفی را مشاهده کرد. در حال حاضر اخلاق کاربردی یکی از حوزه های بسیار پر دامنه در کشورهای غربی است . اخلاق کاربردی شاخه های متعددی در نظیر «اخلاق محیط زیست» ، «اخلاق زیست پزشکی» ، «اخلاق مسائل فرهنگی» ، «اخلاق مسائل اقتصادی» و «اخلاق حرفه ای» شامل می شود . این در حالی است که در قم حتی یک پژوهشگاه اختصاصی برای اخلاق کاربردی وجود ندارد. این یک ضعف و آسیب جدی است که باید به آن رسیدگی شود.
بایسته های تحول در حوزه
در این قسمت از نوشتار ، بایدها و بایسته های تحول را به صورت مختصر مورد اشاره قرار خواهیم داد.
1. نقشه جامع علمی
یکی از اساسی ترین کارهایی که حوزه در راستای تحول می تواند انجام دهد ، طراحی نقشه جامع علمی کشور است.ذیل چنین نگاهی می توان نیازهای مربوط به هر بخش را به خود آن بخش اختصاص داد. بر اساس نقشه جامع علمی تقسیم وظایف به خوبی صورت می گیرد و هم از موازی کاری و دوباره کاری جلوگیری می شود و هم به تمامی نیازها پاسخ داده می شود.
در حال حاضر که حدود صد مرکز پژوهشی در قم وجود دارد، اگر چنین نقشه جامعی وجود می داشت ، خلأها مشخص می شد و معلوم بود که در کدام قسمت کاری صورت گرفته نشده است و در کدام بخش ها نیاز به تلاش و همتی جدی تر و مضاعف است.(1)
2. حضور حوزه در عرصه های بین المللی آکادمیک
حضور حوزه در سطح بین الملل می تواند به سه صورت باشد .
الف : حضور در عرصه تبلیغ:
حضور در عرصه تبلیغ به این معنا که حوزه مبلغینی برای تبلیغ در سطح بین الملل بپروراند و ایشان ، با هدف تبلیغ درسطح بین الملل حضور داشته باشند. در این راستا فعالیت های خوبی صورت گرفته است .
ب: حضور در سطح بین الملل به عنوان حوزه:
حضور به عنوان حوزه به این معناست که در کشورهای خارجی حوزه هایی تاسیس شود و نیروهایی برای تدریس در آن حوزه ها پرورش داده شوند . در این قسمت هم تلاش ها و کارهای خوبی انجام گرفته است که می توان به جامعه المصطفی العالمیه اشاره کرد.
ج: حضور آکادمیک در سطح بین الملل:
متاسفانه در این عرصه تاکنون حرکت موثری صورت گرفته نشده است؛ یعنی حوزه ها نتوانسته اند حضوری جدی و آکادمیک در دپارتمان های دانشگاهی کشورهای دیگر داشته باشند. به نظر می رسد یکی از تحول های جدی که باید در حوزه صورت گیرد، تحول در همین قسمت است . حوزه باید به این سمت نیل کند که حوزه و معارف تولیدی در آن امکان حضور در مراکز دانشگاهی در سطح جهان را پیدا کنند.
پینوشتها:
* پژوهشگر مطالعات دینی و قائم مقام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
1 ـ حال آنکه از میان این همه موسسه و مرکز پژوهشی هیچ موسسه پژوهشی ای برای اخلاق کاربردی وجود ندارد و هیچ نهادی از حوزه نیز متکفل این امر نشده است.
منبع:خردنامه همشهری ش 65