ماهان شبکه ایرانیان

رازهای موفقیت شیخ عباس قمی

خوشه چین خرمن اخلاص خود کن خلق را نخل بی بر، ابر بی نم، بحر بی گوهر مباش موفقترین قشر در بین بشریت و ماندگارترین آنان، انبیا و پیامبران و اولیای الهی «علیهم السلام» بوده اند

رازهای موفقیت شیخ عباس قمی

خوشه چین خرمن اخلاص خود کن خلق را
نخل بی بر، ابر بی نم، بحر بی گوهر مباش

موفقترین قشر در بین بشریت و ماندگارترین آنان، انبیا و پیامبران و اولیای الهی «علیهم السلام» بوده اند. رمز و راز اصلی موفقیت آنها نیز در یک کلمه خلاصه می شود و آن اینکه در تمام گفتارها، رفتارها و حبّ و بغض ها اخلاص حقیقی و واقعی داشتند.
علما، واعظان و مبلغان ادامه دهندگان راه انبیا هستند و اگر بخواهند در این مسیر موفق باشند و هدایتگران خوب مردم و در جامعه تأثیرگذار و ماندگار باشند، باید به اخلاص همه جانبه و حقیقی مسلح و مجهز شوند. هم ماندگاری یاد و نام ما در دنیا و هم تأثیرگذاری سخنان ما در نفوس مردم، و هم سعادت ابدی ما، در گرو اخلاص است و بس.
علی «علیه السلام » فرمود: « طوبی لمن اخلص لله عمله و علمه و حبه و بغضه و اخذه و ترکه و کلامه و صمته و فعله و قوله» (1) (خوشا به حال کسی که عمل و عملش را، دوستی و بغضش را، گرفتن و نگرفتنش را، سخن گفتن و سکوتش را، و رفتار و حرفش را برای خدا خالص کند.)
مرحوم شیخ عباس قمی به حقیقت و بدون هیچ تعارف و اغراقی، مصداق این حدیث شریف بود. منبر رفتن، کتاب نوشتن، نماز جماعت و نیز تعطیل کردن منبر و نماز جماعتش و همه گفتار و رفتارش برای خدا و از سر اخلاص بود. به همین جهت، نام او و کتاب هایش ماندگار شده است. در حدیث قدسی می خوانیم که «الاخلاص سر من اسراری استودعته قلب من احببت من عبادی» (2) (اخلاص یکی از اسرار من است که آن را در دل بندگان محبوب خویش به ودیعت نهادم).
آنچه پیش رو دارید تلاشی است برای به تصویر کشیدن اخلاص و شهرت گریزی آن عالم بزرگ اسلام. امید که روح پاک و مخلص و ناظر او، ما را در این امر یاری رساند.
 

الف) منبر برای خدا
 

پیامبر اکرم (ص) فرمود: « یا اباذر! لیکن لک فی کل شیء نیه صالحه حتی فی النوم والاکل» (3) (ای ابوذر! در هر کاری، حتی در خوابیدن و خوردن، باید نیتی شایسته داشت» و شیخ عباس حقیقتاً این گونه بود و اخلاص در تمام کارهای او از جمله در منبر رفتن موج می زد:
روزی مرد نیکوکاری از محدث قمی خواهش می کند که قبول کند بانی مجلس شود و تعهد می کند که مبلغ پنجاه دینار عراقی به ایشان بپردازند آن هم در زمانی که هزینه زندگی ساده محدث در هر ماه، سه دینار بوده است. محدث می گوید: من برای امام حسین «ع» منبر می روم، نه برای دیگری و آن وجه را نمی پذیرد.(4) این همان اخلاصی است که امروزه در جامعه کمیاب و کیمیا شده است.
همچنین نقل شده است ماه رمضانی که محدث قمی در مشهد اقامت داشت، در مسجد گوهرشاد منبر می رفت. مرحوم آخوند ملا عباس تربتی - که از علمای ابرار و روحانیان پارسا و خود، منبری مخلصی بود- از تربت حیدریه، محل اقامت خود به مشهد آمده بود تا در ماه مبارک رمضان از منبر حاج شیخ عباس قمی استفاده کند. او با محدث قمی سابقه ی دوستی داشت و این دو بسیار با هم صمیمی بودند. روزی محدث قمی از بالای منبر چشمش به ملا عباس می افتد که در گوشه ای از مجلس پر جمیعت وی نشسته و به سخنان وی گوش می دهد. همان وقت می گوید: «ای مردم! آقای حاج آخوند تشریف دارند؛ از ایشان استفاده کنید» و - با آن کثرت جمیعت که برای او آمده و آماده شنیدن سخنان وی بودند - از منبر پایین می آید و در حضور آن جمعیت، از آخوند می خواهد که تا آخر ماه رمضان به جای او منبر برود و در آن ماه مبارک، دیگر خود منبر نرفت.(5)

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

هم، آخوند تربتی اخلاص دارد که دویست کیلومتر را برای شنیدن سخنرانی شیخ عباس می آید و هم شیخ عباس که آن همه جمعیت را رها و منبر را به دیگری واگذار می کند. آری این هر دو خوانده اند که رسول خدا فرمود: « من تقدم علی قوم من المسلمین و هو یری ان فیهم من هو افضل منه فقد خان الله و رسوله و المسلمین » (6) (اگر کسی خود را پیشوای گروهی از مسلمانان قرار دهد، در حالی که می بیند در بین آنان کسی برتر از او هست، به خدای سبحان و پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است» و این هر دو به وظیفه خود در حد فهم خویش عمل می کنند.
 

تأثیر منبرهای شیخ
 

آری سخن برآمده از خلوص، بر قلب ها نیز خواهد نشست. علی «ع» در پایان خطبه متقین به اثر نداشتن موعظه و نصیحتی که از زبان اهلش خارج نشود اشاره می کند. آنجا که همام ناله زد و جان داد و حضرت فرمود: « اهکذا تصنع المواعظ البالغه باهلها؟»(7) ( آیا پندهای رسا با اهلش چنین می کند؟) و از حکما نقل شده است که «الکلام اذا خرج من القلب وقع علی القلب و اذا اخرج من اللسان لم تجاوز الاذان».(8) (سخن وقتی از دل برآید بر دل هم می نشیند ولی اگر از زبان خارج شود از گوش تجاوز نمی کند). و منبرهای شیخ عباس قمی همیشه از دل برمی آمد و لاجرم بر دل ها می نشست. به این خاطرات توجه کنید:
یک: محدث قمی شب های پنج شنبه و جمعه در مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن مطهر رضوی برای طلاب علوم دینی درس اخلاق می گفتند و نزدیک به هزار نفر از طلاب و علمای بزرگ در آن مجلس شرکت می کردند. منبر ایشان حدود دو ساعت و نیم تا سه ساعت طول می کشید. واعظ دانشمند جناب آقای راشد که در آن زمان یکی از طلاب حاضر در مجلس حاج شیخ بود، درباره سخنان ایشان می گوید: «اثر یک منبر ایشان در آن دو شب تا یک هفته در ما باقی بود. در طول یک هفته، مضامین سخنان آن مرحوم در اعمال دل ما ریشه دوانیده و ما را به خود مشغول می داشت؛ به طوری که تا هفته بعد کاملاً تحت تأثیر آن بودیم. سخنان نافذ آن مرحوم چنان بود که تا یک هفته انسان را از پندارهای ناروا و گناهان بازمی داشت و به خداوند متعال متوجه می کرد.» (9)
دو: هنگامی که شیخ عباس قمی در مسجد هندی نجف منبر می رفت، همه مراجع عصر در آن شرکت می کردند. وقتی نظر آیت الله حائری را درباره منابر حاج شیخ عباس قمی پرسیدند، با یک دنیا ادب فرمود: حاضرم تا سه روز، تمام نمازهای واجب خود را به هر طلبه ای که کنار منبر و پای موعظه محدث قمی دیده باشم اقتدا کنم، زیرا منابر و مواعظ این مرد در شنونده روح عدالت می بخشد»(10)
سه: مرحوم آیت الله آقا شیخ کاظم دامغانی از علمای بزرگ مشهد مقدس می گوید: « منبرهای حاج شیخ با اینکه جز اخبار و احادیث و تاریخ، چیز دیگری نبود، نورانیت خاصی داشت. ایشان روضه را هم خیلی ساده می خواندند، اما چون با حال [و اخلاص] می خواندند و خودشان هم منقلب می شدند، مردم را فوق العاده منقلب می کردند. در یکی از سال ها، صبح روز تاسوعا در مجلس منزل آیت الله حاج آقا حسین قمی، همه منبری ها [ی معروف] منبر رفتند و هر چه راجع به حضرت ابوالفضل بود گفتند و بعد از همه آنها مرحوم حاج شیخ عباس منبر رفتند. وقتی وارد روضه شدند شروع کردند به خواندن اشعار جناب ام البنین «لا تدعونی ویک ام البنین» تا آخر.
من از شدت گریه از حال رفتم، وقتی مرا به حال آوردند، دیدم یازده نفر در اطراف من هنوز در حال بیهوشی هستند. خود ایشان هم حال عجیبی داشتند و گریه می کردند».(11)
چهار: در نقل دیگری درباره درس اخلاق شیخ در مدرسه میرزا جعفرخان مشهد آمده است: « قریب هزار تن از علما و طلاب شهر در آن جا حضور می یافتند و ایشان بر منبر می رفتند و در حدود سه ساعت در قسمت های اخلاقی بحث می کردند تتبع و تبحر ایشان در اخبار و روایات و احتیاط ایشان در نقل و تفسیر آنها که غالباً مستند نقل می شد و تأثیر عجیب آن گفته ها، شنوندگان را که همه اهل علم و اطلاع بودند، سخت مورد اعجاب قرار می داد، لکن با تأسف، بیش از چند ماهی آن استفاده و افاده دوام نیافت.»(12) شاید راز دوام نیافتن آن مجلس، حضور خیل عظیم جمعیت از یک طرف و شهرت گریزی محدث قمی از طرف دیگر بوده است.

ب) اخلاق در نوشتن کتاب
 

مرحوم شیخ عباس، خود در تعریف اخلاص می گوید: « الخالص فی اللغه کل ما صفی و تخلص و لم یمتزج بغیره و الثقرب فیه عن جمیع النتسوائب» (13) (خالص در لغت به هر چیز پاکیزه و مبرا از مخلوط بودن با چیز دیگر می گویند و عمل خالص در نظر عرف آن است که قصد قربت در آن از هر نیتی دیگر خالی و خالص باشد.» و شیخ عباس خود حقیقتا این گونه بود تا جایی که تلاش می کرد حتی پدر بزرگوارش نیز از کارهای او اطلاع پیدا نکند.

منازل الآخره و لب بستن
 

محدث قمی برای فرزند بزرگش نقل کرده است که وقتی «منازل الاخره و مطالب الفاخره» را تألیف و چاپ کردم و این کتاب به قم رسید و به دست شیخ عبدالرزاق مسئله گو افتاد که قبل از ظهر در صحن مطهره، حضرت معصومه «ع» مسئله می گفت. پدرم کربلایی محمدرضا از علاقه مندان شیخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر می شد. شیخ عبدالرزاق بعد از چاپ منازل الآخره آن را برای حضار می خواند. روزی پدرم به خانه آمد و گفت: «شیخ عباس! کاش مثل این مسئله گو می شدی و می توانستی منبر بروی و این کتاب راکه امروز برای ما خواند بخوانی» چند بار خواستم بگویم آن کتاب از تألیفات من است، اما هر بار خودداری کردم و چیزی نگفتم فقط عرض کردم: دعا بفرمایید خداوند توفیقی رحمت فرماید».(14)
و در حدیث قدسی چه زیبا آمده که «اخلاص یکی از اسرار من است که آن را در دل بندگان محبوب خویش به ودیعت نهادم».(15)

هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و لبانش دوختند

حضرت صادق «ع» فرمود: « الابقاء علی العمل حتی یخلص، اشد من العمل »(16) (باقی ماندن [و پایداری] بر عمل تا آن زمان که خالص شود [و یا خالص بماند] دشوارتر از خود عمل است).
راستی خیلی هنر می خواهد این همه بر اخلاص پای فشردن و اسرار الهی را حفظ کردن. این هنر جز از امثال شیخ عباس قمی ساخته نیست و امروزه جامعه واعظان و مبلغان ما سخت به آن نیازمند و محتاجند.
 

پی نوشت ها :
 

1. ذکر شهرت گریزی شیخ عباس قمی در کنار اخلاص وی، به دو جهت است: 1. مقوّم اصلی و رکن رکین اخلاص این است که انسان دنبال شهرت طلبی و ستایش دیگران نباشد. رسول خدا«ص» فرمود: « ان لکل حق حقیقه و ما بلغ عبد حقیقه (الاخلاص حتی لایحب ان یحمد علی شیء من عملٍ لله» بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، (بیروت، دار احیاء التراث العربی)، ج 72، ص304.
2. همان، ج 77، ص 288، ح 1.
3. منیه المرید، زین الدین، شهید ثانی، تصحیح حسن مصطفوی، دوم، 1351، هـ. ش، ص 133.
4. میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، (قم، دارالحدیث)، ج13، ح 20999.
5. حاج شیخ عباس قمی، مرد تقوا و فضیلت، علی دوانی، (اول: تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1354هـ. ش)، 1396 هـ.ق. ص 46.
6. همان، صص 29- 28 و سیمای فرزانگان، ص 116.
7. الغدیر، علامه امینی، (سوم: بیروت، دارالکتاب العربی، 1387ق)، ج 8، ص 291.
8. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 193، ص 406.
9. مجموعه ورام یا «تنبیه الخواطر»، ابی فراس، (اول: قم، مکتبه الفقهیه، بی تا)، ج 2، ص 153.
10. مفاخر اسلام، علی دوانی، دارالکتب الاسلامیه، ج 11، ص 103.
11. عرفان اسلامی، شیخ حسین انصاریان، (قم، انتشارات ام ابیها)، ج12، ص 25.
12. مفاخر اسلام، پیشین، ج 11، ص 102.
13. الفوائد الرضویه، مقدمه محمود شهابی، صفحه «د» (تهران کتابخانه مرکزی) و سیمای فرزانگان، ص 44.
14. سفینه البحار، شیخ عباس قمی، (دارالاسوه، 1427، هـ. ق، 1373 ش)، ج 2، ص 667.
15. حاج شیخ عباس قمی؛ مرد تقوا و فضیلت، پیشین، ص 49- 48 و سیمای فرزانگان، ص 116.
16. منیه المرید، ص 133. متن عربی آن قبلا گذشت.
 

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام شماره 347
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان