همان طور که میدانیم با آغاز نزول آیات قرآن حفظ آن نیز آغاز گردید و به این امر سفارش میشده است در عصر امروز حفظ قرآن با گرایش بیشتر جوانان روبروست و روزبه روز بر تعداد آنها افزوده میشود. در این مقاله قصد داریم از زاویه دیگری به حفظ قرآن بنگریم ونتایج مادی ومعنوی آن را دریابیم. عده ای تصور میکنند حفظ قرآن صرفاً یادگیری الفاظ قرآن است ویا اینکه میگویند قرائت، تفسیر ویا ترتیل قرآن اهمیت بیشتری دارد. اما اگر ظریفتر به مسئله حفظ توجه کنیم میبینیم که همه این موارد در حفظ وجود داردوبرخی محدودیتهایی که در آنها است در حفظ نیست. کسی که قاری قرآن است باید صدای خوبی داشته باشد و روانخوانی خوبی داشته باشد؛ یامفسر قرآن باید بتواند بین آیات رابطه بر قرارکند. حال آنکه حافظ قرآن اگرهم صدای خوب ویاروانخوانی خوبی نداشته باشد، باز هم موفق است. وچون بر آیات مسلط است میتواند حتی بدون اطلاع زیادی از تفسیر آنها بین آیات سوره های مختلف ارتباط برقرار کند، امایک مفسرقرآن به سختی میتواند این کار را انجام دهد. بیشتر مفسران قرآن در ابتدا آن را حفظ نمودهاند وسپس به سراغ آن رفتهاند. شاید این نکته جالب باشد که بسیاری از قاریان بزرگ هم قبل ازاینکه قاری قرآن باشند حافظ کل قرآن بودهاند. استاد شحات محمد انور (استاد دانشگاه الازهرمصر)، عبدالباسط، راغب مصطفی غلوش و... بیان کردهاند که قاری قرآن بایدحافظ قرآن هم باشند. برکات معنوی زیادی در حفظ قرآن وجود دارد که شاید در قرائت وتفسیرکمتر باشد. حافظ قرآن، قرآن ناطق است. میتواند در جلسات بحث مختلف با استفاده از آیات قرآن سخن بگوید یکی از حافظان قرآن میگفت که در طول روز چندین بار با آیات قرآن با دیگران صحبت میکند حتی کسانی که در مناظرات دینی که بین ادیان ومذاهب گوناگون شرکت میکنند اغلب حافظ قرآن بودهاند.
دانشمندان علوم پزشکی میگویند: مکانیسم مغز انسان طوری است که هرچه بیشتر از آن استفاده کنیم کارآیی آن بیشتر میشود و ظرفیت آن نیز نامحدود است. این مسئله دقیقاً در حافظان قرآن صدق میکند. حافظان قرآن در ابتدای کار مقدارکمی میتوانند حفظ کنند، اما با گذشت زمان بر مقدارآن افزوده میشود. شاید اگر در ابتدای راه حفظ گفته شود که قرار است حدود ششصد صفحه قرآن راحفظ کنند، میدان را خالی کنند، اما اگر اراده محکمی داشته باشیم مصداق این آیه می شودکه: «ان تنصروا الله ینصرکم ویثبت اقدامکم» وخداوند هم کمک میکند وسینه رابرای ذخیره آیاتش مبسوط می کندوانسان را تجلی گاه آیات الهی قرار میدهد. ساعات حفظ قرآن هم بسیار مهم است. استاد پرهیزگار دراین باره نظرات مفیدی دارد : «معمولاً برای حفظ قرآن ساعاتی را پیشنهاد میکنند که انسان یک استراحتی کافی داشته باشد و بعد از استراحت وقت خوبی است برای حفظ قرآن که طبیعتاً صبحها یا بعدازظهرها که یک کمی استراحت کرده است، مواقع خوبی برای حفظ است. ولی باز نمیشود حفظ را به ساعات مخصوصی مقید کرد. برای قرائت قرآن افرادی که اهل تلاوت و اهل حال هستند، تجربه کردهاند و دیدهاند که صبحها و بینالطلوعین وقت خوبی است هم برای تلاوت و هم بهره معنوی بردن از قرآن». حفظ قرآن مانند بسیاری از اعمال دیگر مخاطراتی دارد که باید آنها را شناخت وآنها رابا موفقیت گذراند. آیت الله قاضی طباطبایی میفرمود : برای رسیدن به مقامات معنوی باید استاد بگیرید. حفظ قرآن نیز نیاز به راهنما دارد تا در صحت حفظ با فنون تخصصی آن یاریگر حافظ باشد. حافظ در عین حالی که قرآن به آن تواضع میبخشد ممکن است مغرورشود؛ و آن روحیه معنوی درآن کم شود. بعضی افراد امروزه متاسفانه پس از حفظ قرآن از آن استفاده ابزاری کرده و کسب درآمد میکنند و این برای حافظ یک سم است. دیگر اینکه هر چه محفوظات ما بیشتر شود وظیفه ما نیز سنگینتر میشود وباید همت بیشتری صرف مرور آنها کند. بسیاری از بزرگان وعلما در توصیه های خود به شاگردانشان تاکید زیادی بر حفظ قرآن میکنند و آن را دری برای رسیدن به معنویات میدانند. حضرت آیت الله بهجت (حفظه الله) میفرماید: «به جای آنکه آیات قرآن را بسیار بخوانید بروید وآنها را حفظ کنید».
یکی از نکات کلیدی در حفظ قرآن، نظم داشتن در آن است. استاد شهریار پرهیزگار در این باره میگوید : «الان که از ما روش میخواهند و میپرسند، من روی نظم خیلی تکیه میکنم، ولی خودم چون تجربه نداشتم براساس روش منظمی کار نکردم و الان متوجه میشوم که نظم و این که آدم بداند در هر روز چه مقدار حفظ کند، خیلی مهم است و من خودم این تجربه را نداشتنم. گاهی پنج، شش ساعت کار میکردم. اما خسته نمیشدم و بعضی اوقات اصلا حفظ نمیکردم. ولی اگر به طور متوسط حساب کنیم روزی دو ساعت بیشتر نمیشد.» برای حفظ قرآن روشهای متنوعی برای انواع استعدادها و موقعیتها وجود دارد، اما هیچکس نباید با روش خود کار کنند و باید از افراد مجرب کمک بگیرد. در این روش که یکی از اساتید بزرگ مشهد مقدس گرفته شده است سعی شده است تا همزمان با حفظ به مفاهیم هم توجه شود و معجزه حفظ را میتوان به وضوح در این روش مشاهده کرد. قبل از شرح این روش این نکته لازم است بدانیم که باید در امر حفظ حداقل وابستگی به نوار ترتیل باشد. چون فرضاً اگر در مسافرت باشیم یا ضبط صوت نداشته باشیم نمیتوانیم خوب حفظ کنیم و باید به خود اتکا کنیم نه به نوار. فرض کنیم حافظی را که مقداری از قرآن را (مثلا ده صفحه) حفظ کرده است. هرروز پس از حفظ قرآن حدود 5 صفحه از روی قرآن و همراه نوارجلوخوانی میکند و زمانی که قرار است روز بعد به سراغ حفظ جدید برود تقریبا روان میخواند، چون در روزهای گذشته زمینه آن را فراهم آورده است. اما خود حفظ. برای کسی که مبتدی است از روزی سه خط باید شروع کند (مبنای کار ما بر اساس تعداد خط است نه تعداد آیه) وپس از مدتی (حفظ حدود نیم تا یک جزء) روزی 5 خط و به همین صورت پس از حفظ حدود 4 جزءاین مقدار به روزی یک صفحه میرسد. در شروع حفظ حدود چهار بار از روی قرآن با نوار میخوانیم. سپس 6- 5 بار هم بدون نوار از روی قرآن میخوانیم. در بار دوم یا سوم از روی ترجمه تحت اللفظی یکبار میخوانیم و نیاز به حفظ ترجمه نیست. همین یکبار ترجمه را خواندن، هنگام مروربه ما کمک زیادی میکند و آیات وکلمات آنها را مانند حلقه های زنجیر به هم ربط میدهد. در این 6- 5 بار خواندن بدون نوار میبینیم کم کم بر آیات مسلط شدهایم و در حال تثبیت آنها هستیم. حال برای پایان کارباید 14-10 بار از حفظ این آیات را بخوانیم وحتی المقدور از قرآن استفاده نکنیم. پس از آن این آیات در حافظه کوتاه مدت ما ثبت شدهاند، ولی بعد از یکی دو روز فراموش میشوند. برای انتقال آنها به حافظه بلند مدت باید هر روز قبل از حفظ، حدود پنج صفحه از قبل را از حفظ بخوانیم چرا که مرور همواره مهم تراز حفظ است. همچنین سعی کنیم کار های حفظ و مرور را هرروز در دفتری ثبت کنیم.
منبع:کتاب بهجت عارفان
ارسال توسط کاربر محترم سایت :javad_afshar85