دو نمایشنامه و یک مجموعه شعر منتشر شد

ترجمه دو نمایشنامه خارجی و یک مجموعه شعر منتشر شده است.

دو نمایشنامه و یک مجموعه شعر منتشر شد

به گزارش ایسنا، نمایشنامه «حالا کی قراره ظرفارو بشوره؟» نوشته ماتئی ویسنی‌یک با ترجمه ملیحه بهارلو در 163 صفحه و با قیمت 15 هزار تومان از سوی نشر کتاب فانوس به چاپ رسیده است.

ماتئی ویسنی‌یک درباره این اثر نوشته است: «این نمایشنامه را برای بزرگداشت صدمین سالگرد تولد اوژن یونسکو نوشتم. در رومانی کمونیستی، جایی که پوچی هرروزه با تئاتر ابزورد در رقابت بود، وقتی برای اولین بار با نمایش‌نامه‌های یونسکو آشنا شدم، آزادی مطلق به معنای واقعی را پیدا کردم. در عین حال، ابزار بسیار کارآمدی برای مبارزه علیه تبعیض و ستم، حماقت و باورهای تعصب‌آمیز ایدئولوژیک یافتم. بعد از خواندن نمایش‌نامه‌های یونسکو، دیگر هرگز در زندگی‌ام نترسیده‌ام. بیش‌تر از هر نظام فلسفی یا کتاب حکمت‌آمیزی، یونسکو بود که کمکم کرد انسان‌ها و تناقض‌ها و تفاوت‌های‌شان را بفهمم و روح انسانی، زندگی و جهان را درک کنم.

این نمایش‌نامه را به همه نویسندگان اروپای شرقی تقدیم می‌کنم که علیه «ادبیات دولتی» و «هنر رسمی» مبارزه کرده‌اند و بیش‌ترشان در این راه هزینه‌های شخصی وحشتناکی داده‌اند.

در بزرگداشت یونسکو، این نمایش‌نامه دنیای او و مهمتر از همه، شخصیت‌ها و موقعیت‌های دراماتیک چند نمایش‌نامه‌اش را به یادمان می‌آورد (آوازه‌خوان تاس، درس، صندلی‌ها، کرگدن...).

صحنه‌های چهارم و نهم اشاره‌هایی دارند به نمایش‌نامه‌ «صندلی‌ها» و شیوه‌ای که یونسکو شخصیت‌های نامرئی‌اش را «وارد می‌کند».

در صحنه افزوده‌ دوم، دانشجوی دکترا را به همان شیوه‌ای که یونسکو شاگرد را در «درس» کشت، به قتل رساندم.

به خودم اجازه تصور رویایی را دادم که در آن «آوازه‌خوان تاس» و «درس» با هم ترکیب می‌شوند (این رویایی‌ است که شخصیت اصلی من، که شاعر و مترجم است، از نمایش‌نامه‌های یونسکو دارد)... برای آن که نشان دهم این صحنه (صحنه‌ بیستم) اشاره‌ای ادبی دارد، فونت و اندازه متفاوتی در نوشتنش به کار بردم. جاهایی که واژه به واژه از نمایش‌نامه‌های یونسکو گرفته شده است  با علامت نقل قول مشخص شده، که شیوه درست هم همین است.

شخصیت اصلی‌ام شیفته آوازه‌خوان تاس است؛ شاید این موضوع کاملا توهین‌آمیز به نظر برسد، ولی ادای احترامی واقعی به یونسکو، استاد بزرگ نمایش‌نامه‌نویسی‌ است. آوازه‌خوان تاس حتی این شهامت را دارد که ظاهر شود و با شخصیت نمایشم گفت‌وگو کند. برای چنین سرپیچی و تخلفی از یونسکو تقاضای بخشایش دارم.

و در پایان، می‌خواهم از کسی که ایده این نمایش‌نامه را به من الهام کرد سپاس‌گزاری کنم؛ زیرا او در واقع صحنه زندان و ازبرخوانی قطعه آوازه‌خوان تاس را تجربه کرده بود: نویسنده و منتقد، نیکلای بالوتا. رژیم کمونیستی رومانی بین سال‌های 1956 و 1964 او را به خاطر عقاید سیاسی‌اش زندانی کرده بود. بالوتا این داستان را در سمیناری درباره یونسکو که در مارس 2008 با حمایت «نمایشگاه کتاب پاریس» برگزار شد تعریف کرده بود.»

***

«قتل غیرعمد» نوشته کوبوآبه با ترجمه فردین توسلیان دیگر نمایشنامه منتشرشده در این نشر است.این نمایشنامه در 100 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 10 هزار تومان منتشر شده است.

***

همچنین مجموعه شعر «خط سیاه، متروی لندن» سروده علیرضا آبیز در 105 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 10 هزار تومان در نشر کتاب فانوس به چاپ رسیده است.

یادداشت شاعر درباره این مجموعه: «این مجموعه گزیده‌ای از شعرهایی است که در سال‌های 2013 تا 2016 نوشته‌ام.  بیشتر این شعرها در طی مسافرت‌های روزانه در مترو و در فاصله خانه‌ام در شمال لندن و کتابخانه بریتانیا در مرکز لندن نوشته شده‌اند و از این رو قطار و مترو در بیشتر آن‌ها حضور دارد.

این مجموعه حاصلِ گشت و گذاری ذهنی و عینی است در سفری که از شعر آغاز می‌شود و به شهر می‌رسد. شکل ظاهری مجموعه سفری روزانه است در مسیر خانه تا کتابخانه و برگشت همراه با توقف‌هایی در ایستگاه‌ها و مکان‌های گوناگون لندن. اگرچه مکان یکی از عناصر اصلی شعرهای این مجموعه است، حضور ذهنیت فرامکانی شاعر را نیز نباید نادیده انگاشت.

خط سیاه یا خط شمال خطی است که مرکز و شمال لندن را به هم وصل می‌کند. نام مجموعه قرار است اشاره‌ای به بن‌مایه اصلی شعرهای این دفتر یعنی حرکت، زمان و مکان داشته باشد.

در مواردی که حس کرده‌ام برخی عبارات یا ارجاعات نیازمند توضیح‌اند در پایان کتاب با ذکر شماره صفحه توضیح داده‌ام.

برخی از این شعرها پیش‌تر در نشریات ادبی ایران و خارج از کشور منتشر شده‌اند. از دبیران این نشریات سپاس‌گزارم.

تنی چند از دوستانم این شعرها را پیش از چاپ شنیدند و نظرات مفید و راهگشایی ارائه دادند. از آن‌ها سپاس‌گزارم  و بویژه از مانی پارسا که با دقت و وسواس در مورد تک تک شعرها نظر داد و از غزل مصدق که در چندین نشست شعرها را شنید و نظرات صادقانه خود را دریغ نکرد. مسعود احمدی بر من منت گذاشت و با دقت ستودنی و تیزبینی ویژه خویش هم خطاهای نگارش را ویراست و پیراست و هم پیشنهادهای مفید دیگری ارائه داد. قدردان‌ام و سپاس‌گزار و آرزومند تندرستی و شادکامی ایشان.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان