دنیای کارآفرینی بسیار جذاب است و همیشه افراد جسور و ماجراجو میتوانند هفتخان رستم را پشت سر بگذارند و در این کار موفق شوند. تعریف شما از موفقیت چیست؟ آیا با رساندن یک سازمان به اهدافش میتوانیم خود را یک فرد موفق قلمداد کنیم؟ به نظر یک زوج کارآفرین که امروز میخواهیم در کتاب محبوب آنها کمی سرک بکشیم، تعریف موفقیت در کسب و کار اندکی فرق میکند. از نظر آنها میتوان کلمه کسب و کار موردعلاقهی موفق را جایگزین کسب و کار موفق کرد. در ادامه با زومیت همراه باشید.
«سخنران، مدیر کارگاه، کارآفرین و رهبران دانا» اینها القابی هستند که این زوج برای خود در دنیای خود توسعهدهندگی برگزیدهاند. این دو برای نشان دادن راه و رسم زندگی سعادتمندانه به مردم، یک کتاب جامع و مفید نگارش کردهاند. این کتاب «هماکنون یا هیچوقت: زندگی حماسی شما در پنج گام» (Now or Never: your epic life in five steps) نام دارد که در آن روش زندگی سعادتمندانه را در پنج قدم آموزش میدهد. این زن و شوهر موفق، پرستون اسمایلز و الکسی پانوز نام دارند.
پیام آنها درست در زمانی به کار میآید که کارآفرینان از هر زمان دیگری بیشتر مشتاق هستند به سطح عمیقتری از آگاهی دست یابند و رهبران بااستعداد نیز به دنبال مدیریت راههای کسب درآمد منطقیتری میگردند. الکسی میگوید:
بررسی دوراهی از هر دو جهت جذاب است. افرادی را میشناسیم که در زمینه تجارت و کارآفرینی موفق بودهاند؛ اما در عین ناباوری احساس خوبی نسبت به این پیشرفتها نداشتهاند. در سمت دیگر ماجرا با جامعهای روبهرو هستیم که برای رسیدن به سطح معقولی از زندگی تلاش میکنند؛ اما هنوز نمیتوانند نیازهای ابتدایی خود را برطرف کنند. اینگونه افراد شغل ثابت روزانه دارند ولی با پرداخت قبوض و گذراندن زندگی روزمرهشان مشکل دارند... نهایتا تمام افراد متحمل رنج و سختی میشوند. این شکاف مردم را از فرصت همکاری با یکدیگر محروم میسازد؛ اما اگر صادقانه بیندیشیم، هیچ نکته مهمی جز اینکه بدانید چه کسی هستید و اینجا چهکار میکنید و چه ارزشی در جهان دارید، وجود ندارد. ما به دنبال حل این قضیه هستیم.
نقطه عطف طلایی را چگونه میتوانید پیدا کنید؟ بنا بر گفتههای الکسی، بسیاری از کارآفرینان میخواهند منطقی عمل کنند و دوست دارند نتیجه تلاششان را هرچه زودتر ببینند؛ اما موضوع مهمتر این است که با گذشت زمان متوجه شوند تحقق چه چیزی در درونشان باعث احساس آرامش آنها خواهد شد؛ زیرا تا زمانی که ریشه علایق خود را ندانند، به هر چه برسند برایشان کافی نیست. او میگوید:
کسب و کار متداول همیشه تلاش دارد تمرکز را از شغل مورد علاقه افراد بردارد؛ اما شغلی که متکی به علایق شخصی باشد بهترین گزینه برای استفاده بهینه از زمان است.این کار باعث میشود که بدانیم در عمیقترین سطح علایقمان میخواهیم چه کاری بکنیم؛ در نتیجه از هر طریقی که بتوانیم آن کار را انجام میدهیم.
پرستون اضافه میکند:
اگر میخواهید این پروسه (فعالیت در شغل موردعلاقهتان) واقعا اتفاق بیفتد، همانطور که برای کسب و کارتان زمان میگذارید، باید زمانی برای تفکر در مورد علایقتان در نظر بگیرید. زمانی برای مدیتیشن (مراقبه) در نظر بگیرید. زمانی برای پیادهروی در طبیعت اختصاص دهید و زمانی هم برای گذراندن با افرادی که دوستشان دارید، کنار بگذارید. زمانی برای رفتن به سمینارها (هماندیشیها) و مراسمهای مناسبتی در نظر داشته باشید.
علاوه بر موارد گفتهشده، میتوانید با استفاده از روش سادهی قانون پارتو یا 80/20 زمانبندی مفیدتری برای کارهای خود داشته باشید. خلاصه اینکه حتما زمانهای مشخصی برای کارهایی که به شغلتان مربوط نیستند، اختصاص دهید.
در جای دیگری پرستون میگوید:
هیچچیزی باارزشتر از آن نیست که یک فرد دائما از زندگی خود درس بگیرد. همانطور که شما از فعالیت در شغل موردعلاقهتان هیچگاه دست نمیکشید، کسب تجربه و این روند هیچگاه پایان نمییابد. همیشه کار دیگری وجود دارد که بتوانید انجام دهید و این موضوع را هر کارآفرینی میداند؛ بنابراین نکته کلیدی این است که به همان کاری مشغول شوید که برای آن ساخته شدهاید و سپس بر هر قدمی که در مسیرتان برای پیشرفت برمیدارید، تمرکز کنید.
روش الکسی و پرستون را میتوان روشی کاملا کارآمد برای انتخاب فعالیت شغلی در نظر گرفت
این زوج سه کسب و کار ششرقمی خود را در سال آینده به کسب و کار هفترقمی ارتقاء میدهند. اما رمز موفقیت آنها در چیست؟ الکسی میگوید:
ما نشان میدهیم که دقیقا چه کسی هستیم و این یک موضوع نادر در دنیای کسب و کار است. شما نمیتوانید ارزش زندگی در شکل حقیقیتان را اندازهگیری کنید؛ اما زمانی که در شغل موردعلاقه خود مشغول به کار میشوید، تأثیر بینظیر آن را نیز میتوانید مشاهده کنید.