حسد-قاتل-حسود-است‏

در روزگار حکومت فرزند خطاب دختر بچه یتیمى در حوزه سرپرستى مردى بود که بیشتر اوقات در مسافرت به سر مى‌برد و از جمع خانواده دور مى‌زیست، مدت‌ها سپرى شد تا دختر به سن رشد و بلوغ رسید، دختر از زیبائى و ملاحت لازم برخوردار بود، همسر مرد که همه امور خانه را عهده‌دار بود بر زیبائى و آراستگى دختر یتیم به شدت حسد مى‌ورزید.

«حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد؛ اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود رنج می برد و نه از بهره مندی دیگران و در نتیجه، آرزو یا تلاش نمی کند که نعمت از دیگری سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش می کند که خود نیز به آن برسد

 برای رهایی از بیماری روحی حسد باید به این نکات توجه داشت: 1ـ ریشه های حسد و عواملی که در رشد حسد مؤثرند. 2ـ زیانهای حسد. 3ـ رهایی از حسد و درمان آن.

«حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد؛ اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود رنج می برد و نه از بهره مندی دیگران و در نتیجه، آرزو یا تلاش نمی کند که نعمت از دیگری سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش می کند که خود نیز به آن برسد

«حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد؛ اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود رنج می برد و نه از بهره مندی دیگران و در نتیجه، آرزو یا تلاش نمی کند که نعمت از دیگری سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش می کند که خود نیز به آن برسد

«حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد؛ اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود رنج می برد و نه از بهره مندی دیگران و در نتیجه، آرزو یا تلاش نمی کند که نعمت از دیگری سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش می کند که خود نیز به آن برسد

«حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد؛ اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود رنج می برد و نه از بهره مندی دیگران و در نتیجه، آرزو یا تلاش نمی کند که نعمت از دیگری سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش می کند که خود نیز به آن برسد

از بادیه نشینان عرب مردى نزد معتصم عباسى مکانت و منزلت ویژه اى یافت تا جائى که بدون اجازه معتصم به حرمسراى وى وارد مى شد، ملا احمدنراقى در کتاب خزائنش مى نویسد: بادیه نشین پیوسته این سخن را مى گفت: خدایا نیکوکار را پاداش ده، و کسى که بدى کرد، کردار بدش او را به کیفر مى رساند.

در روزگار حکومت فرزند خطاب دختر بچه یتیمى در حوزه سرپرستى مردى بود که بیشتر اوقات در مسافرت به سر مى برد و از جمع خانواده دور مى زیست، مدت ها سپرى شد تا دختر به سن رشد و بلوغ رسید، دختر از زیبائى و ملاحت لازم برخوردار بود، همسر مرد که همه امور خانه را عهده دار بود بر زیبائى و آراستگى دختر یتیم به شدت حسد مى ورزید.

 برای رهایی از بیماری روحی حسد باید به این نکات توجه داشت: 1ـ ریشه های حسد و عواملی که در رشد حسد مؤثرند. 2ـ زیانهای حسد. 3ـ رهایی از حسد و درمان آن.