به گزارش ایسنا،نشست «ضرورت انتقال تجربیات خبرنگاران جنگ» با حضور جمعی از پیشکسوتان خبری دوران دفاع مقدس در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) با محوریت گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم حاج اسدالله مشایخی برگزار شد. در این نشست سعید فخرزاده از پژوهشگران دوران دفاع مقدس بیان کرد: خاطرات بسیاری در سینه خبرنگاران دفاع مقدس باقی مانده است. این خاطرات در حقیقت تجربهای در بحران بودهاند که باید به آنها توجه و اطلاعاتی که در سینه آنها نهفته است، مکتوب شود.
وی خاطرنشان کرد: اکنون باید از فرصت باقی مانده استفاده کنیم. در این نشست که برای گرامیداشت مرحوم اسدالله مشایخی از پیشکسوتان روزنامهنگار دوران دفاع مقدس برگزار شده است، باید جرقهای زده شود و توجه مسئولین نسبت به این مسئله جمع شود.
در ادامه این نشست،سردار سعید الفتی با اشاره به اینکه دو سال است از نزدیک با مرحوم اسدالله مشایخی آشنا شدهام، توضیح داد: در دوران دفاع مقدس گزارشهای او را در جنگ میخواندم اما در سالهای گذشته او یکی از داوران جشنواره ایثار و رسانه بود. این جشنواره با حمایت انجمن روزنامهنگاران دفاع مقدس شکل گرفت.
مانند مرحوم اسدالله مشایخی کم داریم
وی خاطرنشان کرد: مرحوم مشایخی داوری دلسوز بود و ما را یاد زمان جبهه و جنگ انداخت. مشورتهای خوب و فراجناحی میداد و در راستای ارتقای فرهنگی کار میکرد. کمکهای او در حوزه مدیریتی موثر بود. ما مانند مشایخی کم داریم و حیف شد که نتوانستیم از تجربههای او استفاده کنیم. باید تاریخ شفاهی مشایخیها را جمعآوری کنیم چرا که روزنامهنگاران دفاع مقدس افرادیاند که به دنبال ارتقای فرهنگی کشور هستند. بنابراین اعلام آمادگی میکنیم که بتوانیم رسالت جمعآوری تجربیات و خاطرات روزنامهنگاران، عکاسان و گزارشگران دوران دفاع مقدس را برعهده بگیریم چرا که این عزیزان رسالت بسیار سنگینی در دوران جنگ تحمیلی بر عهده داشتند.مرحوم مشایخی علی رغم اینکه حدود 35 سال از جنگ گذشته بود، عاشقانه زحمت کشید.
الفتی بیان کرد:در طول تاریخ، جنگهای حق و ناحقی انجام شده است که برای آنها ساعتها فیلم، مستند یا کتاب نوشتهاند. به عنوان مثال روسیه بعد از جنگ سوریه به دستور پوتین با دو هواپیما برخی از تجهیزات و لوازمی که در این جنگ مورد استفاده آنها قرار گرفته بود را به موزه جنگ مسکو انتقال داد. این موزه از انقلاب مارکسیستی ایجاد شد. یعنی اواخر دهه 70 افتتاح شد. هشت سال دفاع مقدس ما، تجربه، رشادت مردم و شیوه مدیریت مسئولین باید الگو باشد. این موارد برای ما گنجینههای دوران جنگ هستند. خوشبختانه از سال 96 فرماندهان ستاد کل نسبت به انتقال و ثبت تجربیات دفاع مقدس اهتمام جدی داشتهاند و در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نیز برنامههای متعددی در دست اقدام است.
نباید اجازه دهیم توفان فهم جوانان ما را دِرو کند
در ادامه این نشست سعید صادقی از عکاسان پیشکسوت دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه باید نقد و پژوهش در راستای روزنامهنگاری دفاع مقدس شکل بگیرد، توضیح داد: تا زمانی که این مسئله انجام نشود، ما نمیتوانیم با نسل جدید ارتباط برقرار کنیم. چرا که نسل جوان واقعیتها را میفهمد و میداند کدام گروهها ریاکارانه و با نقاب فعالیت دارند و چه جریانهای سیاسی به دفاع مقدس سمت و سوی خاص میدهند. از این رو باید واقعبین باشیم و در جامعه خود زندگی کنیم. نباید اجازه بدهیم که توفان فهم نسل جوان ما را درو کند.
وی گفت: مرحوم مشایخی قلم بسیار بزرگی داشت و همه را در بر میگرفت میتوان او را با گلشیری و جلال آل احمد مقایسه کرد. احساس گناه بزرگی باید داشته باشیم که اجازه ندادیم جامعه او را بشناسد. او به تنهایی روزگار خود را سپری کرد اما شاهد بودیم که در مراسم ختمش چگونه افرادی که به او توجه نمیکردند حاضر شدند و دربارهاش صحبت کردند. او انسانی بزرگ بود و در زمینه تعهد و تدین زبانزد بود و کسی نمیتواند این مسئله را درباره او زیر سوال ببرد چرا که پدرش از همرزمان امام و خودش نیز از مبارزین دوران انقلاب بود. مشایخی جزو بدنه انقلاب ما محسوب میشود.
در ادامه این نشست سعید علامیان نویسنده دفاع مقدس و دبیر کل انجمن روزنامه نگاران دفاع مقدس گفت: ای کاش اکنون حاج اسدالله مشایخی در بین ما حضور داشت. ما میتوانستیم به واسطه تجربیاتی که داشت در زمینه خبرنگاری جنگ یا بحران بزرگ کتابهایی تدوین کنیم. اسدالله اهل قلم بود و قلمش بسیار شیوا و همه فهم بود. در حوزه داستان نویسی نیز خبرنگاری کم نظیر محسوب میشد. او سبک نگارشی خودش را داشت
از تجربه خبرنگاران و عکاسان جنگ غافل نشویم
وی یادآور شد: وقتی صحبت از انتقال تجربه میشود، باید یادآور شویم که تجربه به جز صرف عمر به دست نمیآید و با پول یا رانت نمیتوان آن را خرید. بنابراین تجربه قیمتیترین کالا است. آدمی هم که تجربه دارد، مانند یک گاوصندوق است که باید سرمایههای درون آن را بیرون کشید. اسدالله مشایخی در این زمینه یک حرفهای بود. کارهای بسیار فراوانی از او برمیآمد اما مسئولین فرهنگی به او توجهی نکردند. اکنون خبرنگاران جوان باید از تجربه پیشکسوتان بهرهمند شوند و مدیران فرهنگی ما نیز باید در این راستا در اولویت قرار بگیرند اما متاسفانه در این زمینه غفلت میکنند. نمونه آن برگزاری جایزه ایثار و رسانه بود که فقط یک دوره از آن برگزار شد.
از ضایعه بیتوجهی رنج میبریم
این خبرنگار جنگ با انتقاد از اینکه مدیران فرهنگی باید به سراغ اسدالله مشایخی میرفتند، گفت: حتی برخی در دفترشان را به روی اسدالله بستند اما دیدید که چگونه در مراسم ختم او حضور یافتند و جزو نخستین کسانی بودند که در زمینه فقدان او صحبت کردند. ما از ضایعه بیتوجهی رنج میبریم.
در بخش دیگر این نشست جلال خوشچهره از دیگر پیشکسوتان روزنامهنگاری دوران دفاع مقدس تأکید کرد: درگذشت اسدالله مشایخی برای ما یک تلنگر است. ما باید دور یکدیگر جمع شویم و به انتقال تجربه بپردازیم. اسدالله یک انسان است و نباید از او قدیس بسازیم. قطعا اگر شرایط و بستری که در دوران دفاع مقدس برای ما به وجود آمد، برای نسل جوان امروز ایجاد شود، آنها نیز مانند ما در معرکه حاضر خواهند شد اما در این شرایط مسئلهای که نباید از آن غفلت کرد، انتقال تجربه روزنامهنگاری در جنگ به خبرنگاران نسل جوان است.
هنوز شاهدیم که برخیها سوال میکنند که چرا انقلاب کردیم؟
وی افزود: ما هنوز شاهدیم که برخیها سوال میکنند که چرا انقلاب کردیم؟ یا چرا برخی از عملیاتها انجام شد؟ در این زمینه باید توضیح داد که ما برای تاریخ نمیتوانیم تعیین تکلیف کنیم و باید در آن مقطع حضور داشته باشیم تا بتوانیم تصمیم درستی بگیریم. در آن زمان ایران مورد حمله قرار گرفته بود و ارزشهایی که مردم به دنبال آن بودند، در معرض تهدید و حمله قرار گرفت. ما باید از آن ارزشها دفاع میکردیم.
در جنگ به فهم مشترک رسیدیم
خوشچهره بیان کرد: در همین راستا تقسیم کاری میان تمام ارکان جامعه شکل گرفت؛ به عنوان مثال رزمندگان در جبهه حضور مییافتند و با دشمن میجنگیدند. از طرف دیگر روزنامهنگاران در بازتاب حوادثی که توسط رزمندگان شکل میگرفت، فعالیت میکردند. ما در جنگ به فهم مشترکی رسیده بودیم و تلاش میکردیم هر گاه رزمندهای روزنامهای را باز میکند، این تصور را نداشته باشد که چون در شهر نیست، فراموش شده است.
نگاه غیر جناحی به جنگ داشته باشیم
این خبرنگار پیشکسوت با بیان اینکه واژهها بار معنایی و رنگ خاص خود را دارند، توضیح داد: وظیفه ما این بود که وقتی صحبت از بسیجی میشود، انسانی مهربان با رنگی سبز به ذهنش بیاید. افرادی امثال مشایخی و دوربین سعید صادقی بسیج را «مدرسه عشق» کرده بودند. روزنامهنگاران دفاع مقدس روی ارزشها میایستادند. بچههای دوران دفاع مقدس مهربان و صادق بودند. اکنون باید نگاهی غیرجناحی داشته باشیم. در آن دوران افرادی همچون سعید علامیان، سعید صادقی و جوانفکر همواره در خطوط مقدم به عنوان خبرنگار حضور داشتند و به بازتاب حماسهافرینی رزمندگان میپرداختند. اگر شأن جلسه اجازه دهد میخواهم بگویم که ما آنقدر با رزمندگان و با خودمان صاف و صادق و خوشبرخورد بودیم که اسم «هپلیون» را برای خودمان انتخاب کرده بودیم. صمیمیت ما باعث شده بود که رابطهای بسیار نزدیک با هم برقرار کنیم. اما در گزارش لحظه به لحظه وقایع جنگ رسالت خود را هم انجام میدادیم.
وی افزود: افرادی همچون اسدالله مشایخی با همه تجربه و توانمندی به کسی فخرفروشی نمیکرد. ما به دنبال صلح و رفاه در جامعه بودیم. نسل دوران جنگ این گونه بودند. به عنوان مثال شاهد بودم رزمندهای به سنگر ما آمد و تقاضا کرد که کفشهایمان را واکس بزند. وقتی سر نماز حاضر شدیم، متوجه شدیم که آن رزمنده امام جماعت بوده است.
هیچگاه رزمندگان به دنبال استمرار جنگ نبودند
خوش چهره تاکید کرد: روزنامه نگاران دوران دفاع مقدس به دنبال امنیت و منافع ملی بودند و میخواستند توازن و هارمونی را در جامعه ایجاد کنند. اما از این تجربه اکنون به خوبی استفاده نمیشود. متأسفانه مدیریت در کشور ما پرهزینه است. ما میدانستیم در هنگامی که جنگ عراق، بوسنی و هرزگوین یا کویت پیش آمد، چه برخورد رسانهای داشته باشیم. ما و همه رزمندگان برای صلح جنگیدند تا آبادانی در کشور ایجاد شود. برای جلوگیری از بحران و گشایش در کشور با دشمن جنگیدیم و هیچ گاه رزمندگان به دنبال استمرار جنگ نبودند و طلبکارانه با جنگ برخورد نکردند. همین باعث میشد که مردم غمخوار یکدیگر باشند. به عنوان مثال در جبهه اصطلاحی بود به عنوان «لقمه تقوا»؛ کسی آخرین لقمه را درون بشقاب نمیخورد و همه به یکدیگر تعارف میکردند و در نهایت نیز باقی میماند. امیدوارم از این مؤلفههای دوران دفاع مقدس درس بگیریم و برای ما تلنگر باشد. متأسفانه افرادی در داخل یا خارج از کشور میخواهند ایران را تکه تکه کنند. در این زمینه کم هزینه نکردهایم.
از تجربه مدیریتی یکدیگر استفاده کنیم
در ادامه این نشست بیگی حبیبآبادی از شاعران دفاع مقدس گفت: هر گاه در کشوری مدیر یا مسئولی میخواهد پستی را به شخص دیگری واگذار کند، دفتری در اختیارش قرار میدهند که تجربه مدیریتی خود را در آن بنویسد. از همین رو مدیر جدید میداند که چه کارهایی صورت گرفته است و باید از چه جایی کار را ادامه دهد. متاسفانه در کشور ما در هیچ زمینهای چنین رویهای نداریم. در حوزه گزارشگری جنگ نیز باید چنین روشی در پی گرفته شود.
وی افزود: اگر اشخاصی در زمینه روزنامهنگاری جنگ تجربیات خود را به نگارش درآوردهاند؛ از روی علاقه شخصی خودشان بوده است. ما باید به این مسئله توجه کنیم چرا که حاصل تجربه فرماندهان و همه اقشار مختلف مردم است.
همچنین علی شیرین از اعضای انجمن روزنامه نگاران دفاع مقدس گفت: بهتر است کارگروهی در زمینه آموزش روزنامهنگاران نسل جوان در زمینه دفاع مقدس شکل بگیرد و روزنامهنگاران حوزه دفاع مقدس یا ایثار و شهادت با یکدیگر در ارتباط باشند و صفحاتی که در زمینه دفاع مقدس چاپ میشوند، ساماندهی شوند.