سرویس جهان مشرق - بندر گوادر پاکستان در جنوب غربی این کشور قرار دارد. این بندر در نزدیکی تنگه هرمز و مشرف به دریای عمان و اقیانوس هند و در نزدیکی بندر مکران قرار دارد. منطقه ای که یک سوم تجارت جهانی نفت از طریق آن انجام میشود. از سال 1977 گوادر تحت حاکمیت عمان قرار داشت، اما در سال 1958 به مالکیت پاکستان درآمد. این بندر تا سال 2002 بدون استفاده بود تا اینکه چین به دنبال پروژهای برای تسلط بر این شاهراه آبی مهم و استفاده حداکثری از آن افتاد.
اهمیت این بندر این بود که در نزدیکی چین قرار داشت و چینیها با عبور از عرض پاکستان میتوانستند خیلی زود خود را به این بندر اقتصادی حیاتی برسانند.
چینیها بویژه در منطقه شین جیانگ، این بندر را از سواحل شرقی خود نزدیکتر میدانستند، علاوه بر اینکه استفاده از آن، مسیر دریایی آنها را به بازار پر مصرف خاورمیانه هر چه بیشتر نزدیک میکرد. پاکستان نیز از اینکه بتواند این بندر متروک را به بندری برای لنگر انداختن کشتیهای غول پیکر نفتکش و تجاری تبدیل کند، بدش نمیآمد.
این معادلات باعث شد چین مسیری زمینی را در عرض پاکستان احداث کند تا خود را به گوادر برساند و از آنجا به سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه دسترسی سریعتری داشته باشد. در سال 2013 چین در چارچوب تلاش برای تبدیل شدن به قدرت برتر اقتصادی در جهان، پروژه بزرگ خود را تحت عنوان کمربند واحد و مسیر واحد کلید زد.
این پروژه شامل چند مسیر زمینی و دریایی بود که با همکاری 68 دولت احداث میشد و هدف از آن رساندن کالاهای چینی به صورت مستقیم به اروپا و خاورمیانه بود. هزینه سرمایهگذاری سالیانه در این پروژه بالغ بر 150 میلیارد دلار ارزیابی شد، اما با این وجود این پروژه میتواند کمربند زمینی و مسیری دریایی را ایجاد کند که چین را به شاهراه اقتصادی دنیا تبدیل کند. البته پروژه چین منحصر به بندر گوادر نشد و از 6 مسیر اصلی تشکیل شده بود. این پروژه علاوه بر غرب آسیا شامل شمال اروپا و جنوب روسیه و شرق آسیا نیز میشد و تا سواحل دریای مدیترانه نیز پیش میرفت. طول این مسیر 18 هزار کیلومتر بود و از 9 کشور منطقه عبور میکرد.
در سال 2015 چین در توافقی دوجانبه با پاکستان بندر گوادر را به مدت 40 سال اجاره کرد. چین از آمادگی خود برای سرمایه گذاری 4.5 میلیارد دلاری در این منطقه برای احداث هتلها و فرودگاهها و احداث مسیرهای مواصلاتی و دیگر زیرساختهای مورد نیاز خود در این منطقه خبر داد.
یک سال بعد چین اولین محمولههای تجاری خود را از طریق بندر گوادر منتقل کرد تا به رؤیای خود جامه عمل بپوشاند. مسیر زمینی اقلیم شین جیانگ چین تا دریای عمان 3000 کیلومتر بود.
** آیا گوادر، دبی را ورشکسته میکند؟
در طرف دیگر این معادله دبی قرار دارد که تلاش دارد خود را به یک مرکز جهانی بازرگانی و تجارت و گردشگری در دنیا تبدیل کند. البته این منطقه اقتصادی فاقد هرگونه منابع طبیعی است و اقتصاد خود ا بر روی بخش خدماتی بنا گذاشته است. دبی خدمات خود را از طریق بنادر بزرگ خود نظیر بندر راشد و منطقه جبل علی ارائه میدهد. این بدان معنا است که تا زمانی که کشتیهای غول پیکر قصد عبور از دبی را داشته باشند، این بندر مهم منطقه ای در سلامت خواهد بود، اما اگر روزی این واقعیت تغییر کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
امارات به همین علت تلاش زیادی به کار بست تا بتواند جلوی پروژه چین و پاکستان را بگیرد. این تلاشها در دو مسیر متفاوت دنبال شد. بخش اول حمایت از مخالفان پاکستان در برابر نواز شریف نخستوزیر این کشور بود.
این تلاشها در جولای سال 2017 به ثمر نشست. رسانههای وابسته به امارات پروندههای گستردهای را در رابطه با فساد مسئولان پاکستانی منتشر کردند.
محور دوم تلاشهای امارات، تلاش برای ایجاد یک ائتلاف منطقهای از تمامی کشورهایی بود که بازنده این پروژه بزرگ اقتصادی بودند. در همین راستا امارات به دنبال ائتلاف با هند به عنوان دشمن سنتی پاکستان برآمد.
نارندا مودی نخستوزیر هند در همان سالِ امضای توافق مذکور میان پاکستان و چین به امارات سفر کرد. این اولین سفر نخست وزیر هند به امارات از 37 سال پیش تاکنون بود.
هندیها نیز پروژه گوادر را در تناقض با امنیت ملی خود برآورد میکنند. علاوه بر اینکه آنها چین را دشمن سنتی خود میدانند و هر نوع دستاورد این کشور در ابعاد اقتصادی و تجاری را برای خود یک شکست قلمداد میکنند، باید گفت که این پروژه از منطقه مورد تنازع کشمیر عبور می کند و به این معنی است که کشمیر پس از این در ثبات وضعیت موجود، مورد حمایت چین قرار خواهد داشت.
آمریکا نیز به عنوان بزرگترین رقیب تجاری چین در جهان که اولویت اصلی خود را مبارزه با فعالیت های اقتصادی این کشور و تسلط بر بازار تجارت و اقتصاد جهان قرار داده، با این پروژه مخالف بود. آمریکاییها معتقد بودند این پروژه میتواند قواعد تجارت خاورمیانه را تا حد زیادی تغییر دهد.
در این میان قطر نیز خود را وارد این بازی کرد و 15 درصد از سرمایهگذاریهای این مسیر را تامین کرد تا خود را وارد این رقابت منطقهای کند. روسیه نیز از پروژه چین در بندر گوادر حمایت کرد.
مسکو این طرح را نقطه مثبت دیگری در افزایش روزافزون نفوذ خود در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه میداند. به این ترتیب بندر متروکه پاکستانی به یکی از نقاط عطف رقابتهای بینالمللی برای نفوذ در منطقه و تثبیت حاکمیت در آن تبدیل شد.
با این وجود عمیق ترین نگرانیها در این پروژه متعلق به امارات است که راهاندازی کامل بندر گوادر را به معنی پایان کارکرد بندر دبی به عنوان یک مرکز تجارت جهانی برای خود میداند. کارشناسان معتقدند که روند تحولات به همین صورت باشد تا 10 سال آینده دبی به بندری ورشکسته تبدیل خواهد شد و گوادر با تکیهای که بر اقتصاد و صنعت بزرگ چین دارد، خود را به عنوان جایگزین این بندر تثبیت خواهد کرد.
** تلاش جایگزین امارات برای اشغال سقطری
برخی تحلیلگران اصرار امارات متحده عربی مبنی بر اشغال بندر سقطری یمن را در رابطه با تلاشهای بازدارنده برای جلوگیری از جایگزینی بندر گوادر و ورشکستگی دبی ارزیابی می کنند.
دولت امارات با اشغال این بندر راهبردی تلاش دارد کنترل آبراهه باب المندب و ورودی و خروجی آن را به صورت کامل تحت کنترل خود قرار دهد و به این ترتیب تا حد قابل توجهی از اهمیت بندر گوادر پاکستان برای انتقال کالاهای چینی به کشورهای اروپایی کاسته میشود. گرچه چین مسیرهای جایگزین را از شمال سوریه و از طریق مسیرهای مواصلاتی زمینی دارد، اما همواره مسیرهای دریایی از آسان ترین و امنترین مسیرها برای انتقال کالاهای مختلف میان کشور به شمار رفته و اقبال فراوانی نسبت به آنها وجود دارد.
علاوه بر اینها امارات تلاش دارد در صورتی که نقش و موقعیت این بندر در نتیجه جایگزینی بندر گوادر کاهش پیدا کرد، سقطری را به عنوان رقیبی جدید در برابر این بندر پاکستانی مطرح کند.
جزیره سقطری مجمع الجزایری است که در غرب اقیانوس هند، در دهانه تنگه عدن و بین دو قاره آسیا و آفریقا قرار دارد و بین 40 تا 50 هزار نفر را در خود جای داده است. مجمعالجزایر سقطری، در برگیرنده جزیرههای مرجانی «سقطرا، عبدالکوری، سمهه، درسه» و چندین جزیره کوچکتر است که روی هم رفته 3.625 کیلومتر مربع وسعت دارند.
جزایر سقطری، علاوه بر موقعیت راهبردی ژئوپلتیک خود، با جاذبههای طبیعی که دارد، میتواند یکی از مهمترین مکانهای توریستی در منطقه غرب و حتی در کل جهان باشد. البته این در صورتی است که صلح پایدار و طولانی مدت بر این جزیره حاکم شود که با توجه به تحولات منطقهای این اتفاق بعید به نظر می رسد.
** جمع بندی
آنچه که اهمیت راهبردی جزیره گوادر را در معادلههای منطقهای افزایش داده، موقعیت نظامی این بندر علاوه بر کارکردهای تجاری و بازرگانی آن است.
همانطور که گفته شد، بندر گوادر میتواند مسیرهای مواصلاتی امن میان چین و به تبع آن روسیه برای دسترسی به منطقه خاورمیانه فراهم کند. این موضوع برای دو کشور که نیم نگاهی به حضور نظامی خود برای حمایت از منافع اقتصادی در منطقه دارند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
علاوه بر اینها تکمیل پروژه مذکور میتواند با اهداف و برنامههای آمریکا و عربستان برای استفاده از بلوچستان پاکستان در مسیر اهداف ضد ایرانی با تقویت رویکردهای تروریستی و وهابی در تناقض باشد. مجموعه این عوامل باعث قطببندی جدید در منطقه شده که تا حد زیادی ساختارهای مربوط به تقسیم بندی گذشته در مورد محور آمریکایی و متحدانش در برابر روسیه و چین و محور مقاومت را حفظ کرده است. رقابت در این عرصه، گرچه با ویترین اقتصادی دنبال میشود، اما قطعا اهداف نظامی در آن نادیده گرفته نخواهد شد.