مشرق: «علی دارابی» معاون استانهای صداوسیما و مدرس دانشگاه مطلبی با موضوع فیلمهای کمدی روی پرده سینماها نوشته که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
این روزها غالب تولیدات سینمای ایران به سمت فیلمهای کمدی و خندهدار سوق پیدا کرده است و در سردر اکثر سینماهای کشور پوسترهای این فیلمها خودنمایی میکنند. ستارههای گران قیمت سینما کمدینها شدند و در این مسیر آزمون و خطاهای بسیاری را در شکل و محتوای این فیلمها فیلم سازان و مدیران فرهنگی سینما و حوزه نمایش تجربه میکنند و این تجربهها انشاالله برای جریان اخلاقی و فرهنگی عموم جامعه، گران تمام نشود.
این که عدهای از کارشناسان و عدهای از دست اندرکاران تولیدات سعی دارند حال و فضای جامعه را شاد و تلطیف کنند و از رهگذر اقبال تماشاگران به دیدن این نوع از فیلمها گیشه و در نتیجه اقتصاد سینما را رونق و بهبود دهند و حال سینما و سینماگران را خوب کنند هم فی نفسه امر خدا پسندانه و خوبی است؛ اما قیمت این حال خوبها نباید در بلند مدت بد کردن حال اخلاق و عرف تراز و سالم جامعه باشد. زمانی که به شکل و محتوای این فیلمها دقیق میشوید اشکالاتی رخ مینماید و بحثهایی بروز میکند و نگرانیهای جدیای را پدید میآید که از زمان شکلگیری نمایش کمدی در زمانهای دور و مشخص از زمان یونان باستان که آثار مکتوب آرا و نظریات نظریهپردازان و تولیدکنندگان آثار نمایش کمدیاش به دست مان رسیده تا امروز ادامه دارد؛ مباحثی، چون آیا هدف کمدی فقط خنداندن است؟ کمدی سخیف چیست و کمدی درست کدام است؟ مرز شوخی کردن با ارزشهای اخلاقی و اعتقادات یک جامعه در کمدی تا کجاست؟ تمسخر و تحقیر تیپها یا شخصیتهای اجتماعی به عنوان شیوهای برای خنداندن آیا مجاز است؟ حد مجاز شوخی با عرفها و اصول فکری حاکم در جامعه برای خنداندن کجاست؟ آیا باید مرزی برای شوخی با سیاستمدران جامعه و اصول سیاسی و منافع ملی در کمدی در نظر گرفت؟ و بسیاری سئوالها و مباحث دیگری که مورد بحث بوده و هست. ولی در جامعهی ما این بحثها در میان نظریه سازان و سیاست مداران و متولیان اخلاق در میان بحثهای داغ جناحی و سیاسی و پر رنگ شدن مجادلههای اقتصادی گم شده است و اصلا کسی توجه جدیای به آنها ندارد و به بهانهی حل بحران اقتصاد سینما و سینما گران و مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه و خواست بخشی از مخاطبین سینما نوع کمدی بی ارزش و تخریب کننده رشد کمی یافته است و لطمات و صدمات و آسیبهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی آنها به تدریج رخ نموده و بخش زیادی از این آسیبها در فضای مجازی قابل مشاهده است.
آسیبهایی، چون بیاعتمادی به برخی از تیپها و شخصیتهای مورد اعتماد عموم جامعه، سست و کم ارزش شدن عرفها و اصول اخلاقی جامعه، بیاعتمادی نسبت به مسئولان و سازمانهای دولتی، کم ارزش شدن اصول اخلاقی و عرفی روابط درون خانواده، شیوع اصطلاحات و تکه کلامهای بیمعنی در جامعه و جایگزینی در ادبیات کلامی رسمی و غیر رسمی و القاء تیپ و رفتارهای خلاف شئون و ارزشهای جامعه و بسیاری از آسیبهای دیگرکه میتوان احصاء کرد و بر شمرد.
در بالا اشاره شد که سینماگران و مدیران فرهنگی در حال تجربه هستند و خطا همین جاست عرصهی اصول اخلاقی و ارزشی جامعه و فرهنگ جای تجربه نیست بلکه باید نظریه پردازان و متولیان فرهنگ و اخلاق جامعه نسبت به این مسائل حساس باشند و در تعامل با دست اندر کاران تولید این آثار و مدیران فرهنگی دلسوزانه نظریه پردازی کنند و در مسیر تولید به اصلاح بپردازند.
از این منظر ذکر و توجه به چند مسئله و نکته ضروری مینماید:
1-آیا فیلم کمدی با حفظ چارچوب اصول اخلاقی و ارزشهای اجتماعی توان کشاندن مخاطب به سینماها را ندارد و یا ضعف در انتخاب موضوع و ساخت باعث میشود فیلمها نفروشند؟
2-آیا برخی از فیلم سازان، چون توان ساخت فیلم استاندارد کمدی ندارند با انتخاب سوژههای ملتهب و هنجار شکنی اخلاقی، عرفی و سیاسی و تمسخر کردن سعی ندارند فیلم شان کمدی شود و با این ابزار قشری از تماشاچی را به سینما بکشند؟
3-آیا مدیران سینمایی اعتقاد دارند بخشی از تولیدات کمدی به بهانهی خنداندن تماشاچی بسیاری از ارزشها و مرزهای اخلاقی، عرفی اجتماع و خانواده را زیر پا گذاشته اند؟
4-آیا مدیران سینمایی و فرهنگی کشور اعتقاد دارند سطح حرفهای برخی از آثار تولید شده بسیار ضعیف و غیر استاندارد است و سطح سلیقهی مخاطب را در بلند مدت نازل خواهد کرد؟
5-به بهانهی درست کردن وضعیت اقتصادی سینماگران و سینما مدیران و دست اندرکاران تولید تا چه حد مجاز هستند اصول و قواعد اخلاقی و ارزشهای اجتماع را زیر پا بگذارند؟
6-سهم سینمای کمدی در تولیدات سینمای کشور باید چه مقدار باشد؟
7-به بهانهی اقبال تماشاچی به فیلمهای کمدی تا چه میزان سهم تولید سینما و اکران سینماها باید به این نوع فیلمها اختصاص پیدا کند؟
8-آیا اقتصاد و اقبال تماشاچی باید تعیین کنندهی سیاست گذاری در تولیدات سینمایی باشد یا با در نظر گرفتن این مختصات باید برنامهریزی دقیق و سیاستگذاری کلان داشت؟
و...
در پایان ذکر این نکته ضروری است نگارندهی این یادداشت اکثر تولیدات روی پرده را رصد کرده است و تنها برای حفظ حقوق افراد و تضییع نشدن حقوق آثار و تولیدات نامی را به عنوان مصداق نیاورده است.