ماهان شبکه ایرانیان

گوهرشادخاتون؛ بانی سنگر حماسه خونین حجاب

صبح روز جمعه ۲۰ تیر ۱۳۱۴ نظامیان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم، به روی آنها آتش گشودند، ولی مردم مقاومت کرده و سربازان نیز بنا به دستوری که به آنها رسیده بود، مراجعت کردند. به دنبال این حادثه مردم اطراف مشهد با بیل و داس و ... به سوی مسجد گوهرشاد حرکت کرده و فردای آن روز جمعیت بیشتری در مسجد گوهر شاد تجمع کردند.

سرویس سبک زندگی فردا: ملکه گوهرشاد از معدود زنانی است که در عصر تیموریان نام نیک و شخصیت گران‌قدر خود را در اوراق تاریخ تمدن اسلام ثبت و جاودانه کرده است. این زن خیّر بناها و موقوفات زیادی از خود به یادگار گذاشته است که مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس یکی از مهم‌ترین آنها است. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.
 
گوهرشادخاتون؛ بانی سنگر حماسه خونین حجاب

زمانی‌که این بانو مسجد گوهرشاد را بنا می‌کرد، نمی‌دانست که قرار است یادگار او نقشی مهم در تاریخ مبارزات مذهبی و ضداستبدادی این مرز و بوم ایفا کند. ملکه هنردوست و عمران‌خواه تیموری، مسجد گوهرشاد را در سال821 ه.ق بنا کرد و دست تقدیر آن بود که این یادگار هنر اسلامی ‌به سنگر حماسه حجاب در عصر پهلوی اول تبدیل شود. روز 21 تیر 1314 ه.ش قیام مردم مشهد در اعتراض به سیاست‌های ضداسلامی ‌رضاخان در صحن مسجد گوهرشاد به شدت سرکوب شد و این کشتار فجیع مردم، لکه ننگی بود که برای همیشه در کارنامه اقدامات سلسله پهلوی ثبت شد.

نوشتار حاضر ضمن تمرکز بر شخصیت، اقدامات و آثار گوهرشاد؛ ملکه ایران عصر تیموری، درصدد پیوند وقایعی با فاصله زمانی چندین قرن است؛ وقایعی که با کارهای خیر گوهرشاد آغاز و به حماسه حجاب در عصر رضا خان ختم می‌شود و مسجد گوهرشاد فصل مشترک آنها است.

شرح حال گوهر شادخاتون
گوهرشادبیگم یا گوهرشادخاتون ملقب به بلقیس زمان، قیدافه دوران، مهد علیا و ستر عظمی؛‌ فرزند «امیر غیاث‌الدین ترخان» و «بانو خان‌زاده بیگم» بود که در حدود سال 780 ه.ق به دنیا آمد.

پدرش یکی از نجیب‌زادگان جغتایی بود و خاندانش به لقب «ترخانی» معروف بودند. عنوان ترخان مترادف عنوان آغاجی است که منصب خاصی در دستگاه سلاطین و امرای ماوراء‌النهر و خراسان بوده است. صاحب این عنوان به سبب حشمت و نفوذی که داشت بدون واسطه و میانجی و بدون التزام به رعایت نوبت و رخصت، نزد سلطان شرف‌یاب می‌شده است و مخصوصاً در دوره مغول این مزیت را داشته که از پرداخت تمام یا قسمتی از عوارض دیوانی معاف بوده است. در واقع ترخان واسطه‌ای بین سلطان و رعیت بوده است.(1)

گوهرشادبیگم که یک ترخان‌زاده بود در سن 14 سالگی به همسری شاهرخ‌میرزا؛ پسر تیمور گورکانی، درآمد و دیری نگذشت که عروس مؤسس حکومت تیموریان به یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین زنان ایران آن روز بدل شد؛ چراکه شاهرخ‌میرزا پس از پدرش به مدت 43 سال بر مناطق وسیعی از ایران و افغانستان حکمرانی کرد. شاهرخ برخلاف پدرش مردی صلح‌جو، دین‌دار، بخشنده و هنردوست بود که به عمران و آبادانی کشور اهمیت زیادی می‌داد و این خصوصیت او با روحیات گوهرشاد کاملاً هماهنگ بود و آزادی عمل قابل توجهی را برای ملکه تیموری به ارمغان می‌آورد.(2)

از میان فرزندان شاهرخ، دو پسر هنرمند او به نام‌های «ابراهیم سلطان» و «بایسنغر» بی‌گمان از بطن گوهرشاد بودند و مادرشان نقش مهمی ‌در تربیت آنها داشت؛ پسران گوهرشاد، شاهزادگان خوش‌طبع و هنرمندی بودند که در عصر تیموری به حسن خط و سایر کمالات اشتهار یافته بودند؛ هرجند دست اجل هر دوی آنها را در سنین جوانی ناکام گذاشت، اما شاهکارهای هنری چندی از آنها باقی ماند که نامشان را نیز همچون نام مادرشان ماندگار کرد.(3)

گفتنی است کمالات ملکه گوهرشاد در قدرت و ثروت خانوادگیش خلاصه نمی‌شد؛ چراکه او زنی ادب‌دوست، هنرپرور و بسیار نیکوکار بود که دارایی‌اش را همیشه صرف کارهای خیر می‌کرد. او به تاریخ و ادبیات علاقه زیادی داشت؛ تا آن‌جاکه برای شاعران عزت زیادی قائل بود و به آنها بذل‌های شاهانه می‌کرد و تحت حمایت‌های او، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی به عنوان عنصر اصلی در دربار تیموریان ارتقاء یافت. البته این حمایت‌ها مختص شاعران نبود، بلکه معماران، هنرمندان، اهل فن، نقاشان، نویسندگان و همه کسانی که در راه ترقی هرات می‌توانستند کاری انجام دهند، مورد حمایت این ملکه قرار می‌گرفتند.

به قول بسیاری از مورخان گوهرشاد و همسرش سلطان شاهرخ تیموری، با حمایت بی‌دریغ از هنر و جذب هنرمندان، معماران، فیلسوفان و شاعران به دربار خود، نوعی رنسانس فرهنگی را به‌وجود آورده بودند.(4)

ملکه گوهرشاد و سیاست
ملکه گوهرشاد زنی خردمند، بااحتیاط و اهل سیاست بود و نقش مهمی ‌در تاریخ اوایل دوره تیموری ایفا کرد. او پس از وفات پدرشوهرش، آهسته آهسته سلطنت‌داری را به دست خود گرفت. حتی خود شاهرخ‌میرزا نیز به عقل و دانش او تن داده بود و در سلطنت‌داری به مشاوره‌های ملکه توجه می‌کرد.(5)

این بانوی زیرک که حضور پررنگی در صحنه سیاست در سراسر دوران سلطنت شاهرخ و حتی پس از او داشت، نقش ویژه‌ای در اداره کشور به‌خصوص در اواخر حیات شاهرخ، ایفا کرد. در واقع می‌توان گفت اداره کشور در زمان شاهرخ به دست گوهرشاد، فرزندان و سردارانش انجام می‌گرفت؛ چراکه شاهزادگان زیر نظر او تربیت می‌یافتند و او می‌کوشید آنها را با یک اسلوب مرتب بار آورد؛ بدین ترتیب نفوذ ملکه در دربار بسیار زیاد شد؛ تا آن‌جاکه دخالت‌های به‌جا و نابه‌جای این بانو در امور سیاسی گه‌گاه یکی را بر می‌کشید و به اوج اقتدار می‌رسانید و گاهی دست دیگری را از ملک و مال کوتاه می‌کرد و او را روانه زندان یا چوبه دار می‌ساخت. ملکه تیموری حتی پس از مرگ شاهرخ نیز از همین نفوذ خود استفاده کرد و در دسته‌بندی‌های مربوط به منازعات جانشینی شرکت جست.(6)

البته فعالیت‌های سیاسی گوهرشادخاتون زمانی بیشتر جلب توجه می‌کند که به یاد داشته باشیم که او در چه زمانه‌ای می‌زیست؛ بدیهی است که در زمانه‌ای که عصبیت‌های جنسیتی بر جامعه حاکمیت قاطع داشته و زنان را به کل از فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بازداشته و به کنج خانه‌ها رانده بود، بانو گوهرشاد بسیار فراتر از جو عمومی‌ جامعه خود عمل کرد و نقش مؤثری در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زمان خود داشت. هرچند که او بهای سنگینی برای ورود به دنیای سیاست پرداخت و جان خود را در این راه گذاشت.(7)

سرانجام بانوی اول امپراتوری شاهرخ، در دوره‏ سلطنت سلطان ابوسعید به دسیسه‏ جمعی از امرا و مشاوران سلطان گرفتار شد و در حالی‌که 80 سال از عمرش می‌گذشت، به دستور پادشاه به قتل رسید و در مجموعه‏ مدرسه و مسجد گوهرشاد هرات به خاک سپرده شد.

آثار و معماری‌های ماندگار گوهرشاد
اشاره شد که گوهرشادآغا به تاریخ، ادبیات و هنر علاقه داشت. باید اضافه کرد که این بانوی هنرپرور به معماری نیز علاقه شدید داشت و در کنار شوهرش سلطان شاهرخ، یادگار‌های گران‌بهایی از معماری دورانش را به‌جا گذاشته است. این زن عمران‌خواه، به مظاهر تمدن اسلامی ‌در هرات و خراسان توجه اساسی داشته و آن را در عمارت‌ها و بناهای عظیم و ماندگاری به یادگار گذاشته است که از آن جمله می‌توان به ‌مصلی، خانقاه، مدرسه و مساجد «گوهرشاد» هرات و مشهد اشاره کرد؛ این مساجد از شاهکارهای هنر معماری و کاشی‌کاری قرن نهم هجری به شمار می‌روند که به امر این بانوی فرهیخته و به دست توانای معمار نامی ‌آن روزگار؛ یعنی استاد قوام‌الدین شیرازی اعمار گردیده است.

ملکه گوهرشاد زنی متدین بود و ارادت زیادی به ائمه اطهار داشت؛ وی که شاهد افزایش زوار حرم امام رضا(ع) بود برای رفاه حال و اقامت آنها علاوه بر مسجد گوهرشاد، دو رواق بزرگ به نام‌های «دارالحفاظ» (خانه حافظان قرآن) و «دارالسیاده» (خانه سادات) نیز در کنار حرم بنا کرد.(8) روش کار این بانوی نیکوکار آن بود که پس از تکمیل بنا، املاک و اسباب و چهارپایان زیادی برآن وقف می‌کرد و اداره امور موقوفات مزبور را به متولیان مورد اعتماد می‌سپرد تا این بدایع عالم هنر و معنویت آبادان بماند و از رونق نیفتد.(9)

از میان تمام بناها و یادگارهای ملکه تیموری؛ مسجد گوهرشاد مشهد از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ایران برخوردار است؛ اگرچه کار بنای این مسجد باشکوه به نقل از کتیبه ایوان مقصوره بایسنغر میرزا، در سال 821 ه ق به پایان رسید، اما دست تقدیر آن بود که یادگار گوهرشاد چندین قرن بعد به سنگر حماسه حجاب در تاریخ ایران مبدل شود.

حماسه حجاب در مسجد گوهرشاد
واقعه مسجد گوهرشاد مشهد در 21 تیر 1314 ه ش، از رخدادهای مهم تاریخ ایران در دوران پهلوی اول به شمار می‌آید. ریشه این قیام را باید در سیاست‌های تجددگرایانه و ضدمذهبی رضاخان جستجو کرد. در این رابطه پهلوی اول نه تنها به‌طور رسمی‌ و علنی خود را از قید و بند دین و مذهب رها کرد، بلکه حتی پا را فراتر گذاشته، با شعائر دینی و سلطه اجتماعی مذهب به ستیز برخاست.

رضاشاه که می‌پنداشت با تغییر ظاهر می‌توان به ترقی و پیشرفت رسید، از سال 1314 مرحله جدیدی را در راستای نهادینه‌کردن سیاست‌های ضدمذهبی و کشف حجاب آغاز کرد. اولین اقدام در این زمینه در جریان جشنی اتفاق افتاد که در 13 فروردین با حضور وزیر معارف علی‌اصغر حکمت در شیراز برگزار شد و در آن عده‌ای از دختران کشف حجاب شده بر روی صحنه به رقص و پایکوبی پرداختند. این اقدام با مخالفت شدید روحانیون شیراز و تبریز مواجه شد و دولت به دستگیری و تبعید این مخالفین پرداخت، اما قضیه به این سادگی فیصله نیافت؛ چراکه رسیدن خبر جشن شیراز و گرفتاری روحانیون معترض به مشهد، غوغایی را در این شهر بر پا کرد؛ به دنبال برگزاری جشن‌های مشابه در مشهد و تهران و اعلام این که رأی شاه بر این است که کشف حجاب را عملی کند، جو اعتراض تشدید شد و مراجع روحانی مشهد طی جلساتی به بررسی و تقبیح اقدامات رضاشاه پرداختند. در ادامه آیت‌الله قمی ‌برای مذاکره با رضاشاه عازم تهران شد تا شاید بتواند او را منصرف سازد، اما پس از ورود به تهران دستگیر و ممنوع‌الملاقات گردید.(10)

در چنین شرایطی دستور تغییر لباس و تبدیل کلاه پهلوی به کلاه شاپو از مرکز به پاکروان استاندار خراسان ابلاغ شد. او نیز بدون کمترین تأملی دستور رضاخان را به اجرا گذاشت. این اقدام پاکروان گویی جرقه‌ای بود در انبار باروت خشم مردمی ‌که مسجد گوهرشاد را به عنوان محل اصلی تجمع و بیان اعتراضات خود انتخاب کرده بودند. اجتماعات مردم در این مسجد هر روز بیشتر می‌شد و سخنرانان نیز به ایراد بیانات آتشین می‌پرداختند.

صبح روز جمعه 20 تیر 1314 نظامیان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم، به روی آنها آتش گشودند، ولی مردم مقاومت کرده و سربازان نیز بنا به دستوری که به آنها رسیده بود، مراجعت کردند. به دنبال این حادثه مردم اطراف مشهد با بیل و داس و ... به سوی مسجد گوهرشاد حرکت کرده و فردای آن روز جمعیت بیشتری در مسجد گوهر شاد تجمع کردند.

نیروهای نظامی ‌نیز به دستور رضاخان در حوالی ظهر به مردم هجوم آورده و در داخل مسجد به کشتار آنها پرداختند. کشتار مردم در این مسجد به اندازه‌ای بود که به گفته برخی از شاهدان عینی، نیروهای دولتی چندین کامیون جنازه را که صدای ناله‌های زخمی‌ها هم در آنها شنیده می‌شد از صحنه کشتار خارج و در گودالی دفن کردند. آنها همچنین درهای مسجد گوهرشاد و صحن رضوی را به مدت 3 روز بستند تا خون‌های کشته‌شدگان شسته شود.(11)

بدین ترتیب قبل از سپیده دم روز یکشنبه 22 تیر 1314 مقاومت متحصنین و معترضین شکسته شد و قیام مسجد گوهرشاد سرکوب گردید، اما این حماسه خونین حجاب همانند معماری ماندگار گوهرشاد برای همیشه در دل تاریخ این مرز و بوم ثبت و ماندگار شد.

پی‌نوشت
1. کاظم مدیرشانه چی، گوهرشاد، نامه آستان قدس، سال 1346، شماره 31، صص 89- 90.
2. مهدی سیّدی، مسجد و موقوفات گوهرشاد، قم، کومه، 1386، صص 21- 25.
3. همان.
4. بی نام، گزارشی از برگزاری سمینار بزرگداشت ملکه گوهر شاد، نسیم بخارا، بهمن و اسفند 1383 ، شماره 2 و 3، ص 36.
5. همان، ص 34.
6. سیُّدی، همان، ص 26.
7. اعظم جنابی، شخصیت گوهرشاد، تاریخ پژوهی، پاییز و زمستان 1385، شماره‌های 28 و 29، ص 112.
8. مهناز شایسته فر، بررسی تزیینات و کتیبه‌های قرآنی دو مجموعه گوهرشاد مشهد و هرات، ص 75
9. سیدی، همان، صص 25- 26.
10. سجاد راعی گلوجه، آن همه استبداد، آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن)، زمانه، سال دوم، دی 1382، شماره 16،  صص 32- 33.
11. غلامرضا آذری خاکستر، جایگاه قیام مسجد گوهرشاد در مطالعات تاریخی، تاریخ پژوهی، پاییز و زمستان 1385 شماره‌های 28 و 29، ص 51.
 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان