ماهان شبکه ایرانیان

نشست نامزدهای ایرانی؛ از انتقاد تا شوخی

نشست نامزدهای ایرانی جایزه جهانی «آسترید لیندگرن» با معرفی نامزدها، طرح پیشنهاد، انتقاد و شوخی همراه شد.

نشست نامزدهای ایرانی؛ از انتقاد تا شوخی

به گزارش ایسنا، گردهمایی نامزدهای ایرانی جایزه جهانی «آسترید لیندگرن» با حضور هوشنگ مرادی کرمانی (نامزد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)، فرهاد حسن‌زاده (نامزد شورای کتاب)، علی اصغر سیدآبادی (نامزد انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در بخش ترویج کتاب) و نمایندگانی از این تشکل‌ها روز یکشنبه (چهارم شهریورماه) در اندیشگاه فرهنگ کتابخانه ملی برگزار شد.

جایزه جهانی «آسترید لیندگرن» به مناسبت بزرگداشت آسترید لیندگرن، نویسنده بنام سوئدی و صاحب کتاب‌هایی چون «پی‌پی جوراب بلند» و «کارلوس روی پشت‌بام»  توسط دولت سوئد در سال 2002  بنیان نهاده شده است.  این جایزه بزرگ‌ترین جایزه جهانی ادبیات کودک و نوجوان پس از جایزه «هانس کریستین اندرسن» است. این‌ جایزه  نه تنها به نویسندگان و تصویرگران داده می‌شود، بلکه قصه‌گویان، مروجان و نهادهای حوزه ادبیات کودکان و ترویج کتاب‌خوانی نیز می‌توانند به آن دست یابند. این جایزه سالانه به یک یا بیش از یک هنرمند یا مروج کتاب‌خوانی و ... صرف نظر از زبان و ملیت آن‌ها اهدا می‌شود.

در حال حاضر در ایران شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نامزدهای‌شان را به جایزه «آسترید لیندگرن» معرفی می‌کنند. امسال جمشید خانیان به عنوان نویسنده و علی‌اصغر سیدآبادی در زمینه ترویج کتاب‌خوانی توسط انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، هوشنگ مرادی‌ کرمانی و کتابخانه‌های سیار روستایی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فرهاد حسن‌زاده  به عنوان نویسنده و طرح «با من بخوان» موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان توسط شورای کتاب کودک و هوشنگ مرادی کرمانی و طرح «با من بخوان» از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به عنوان نامزدهای ایرانی جایزه جهانی «آسترید لیندگرن» معرفی شده‌اند. 

در نشست برگزارشده، علی خاکبازان - نماینده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - درباره نامزدهای این نهاد اظهار کرد: هرچه درباره هوشنگ مرادی کرمانی بگویم به او امتیاز منفی داده‌ام. مرادی را همه می‌شناسند و هر چه درباره او بگویم کم گفته‌ام. بنابراین ترجیح می‌دهم چیزی درباره او نگویم. درباره کتابخانه سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز باید بگویم در ایران روستاهایی داریم که تعداد جمعیت کمی دارند و به صرفه نیست که کتابخانه‌ای در آن روستاها دایر شود. کانون پرورش فکری ماشین‌هایی را مجهز به کتابخانه کرده که هر هفته به این روستاها سر می‌زنند و کتاب‌ها را بین بچه‌ها توزیع می‌کنند. بچه‌ها هم معمولا این ماشین‌ها را می‌شناسند و از آن‌ها به خوبی استقبال می‌کنند. به نظر من با توجه به شرایط موجود بهترین شکل ترویج کتابخوانی در روستاها این کار است.

سپس هوشنگ مرادی کرمانی - نامزد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نامزد موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان - درباره ارزیابی حضور ایران در مجامع بین‌المللی و اینکه ادبیات کودک ما چقدر حرف برای گفتن دارد، اظهار کرد: ما باید فرهنگمان را به زبان‌های دیگر انتقال بدهیم. مشکل اصلی ما این است که ترجمه‌هایی که از کتاب‌های ما می‌شود بردی ندارد. از طرف دیگر در فضای مجازی و تلویزیون کشورهای دیگر حرف و حدیث بسیاری درباره ایران گفته می‌شود مثلاً این‌که نویسنده‌هاو و شاعران ما آدم‌های تلخ، بیچاره و فلک‌زده‌ای  معرفی می‌شوند که کارهایشان قابل خواندن نیست. ما زمانی می‌توانیم در کشورهای دیگر حضور فرهنگی داشته باشیم که چیز جذابی بنویسیم و فرهنگمان را به آنها معرفی کنیم. اگر بخواهیم مثل آنها بنویسیم جایزه‌ای نمی‌بریم. ما باید مثل خودمان بنویسیم.

او سپس به شوخی و طنز گفت: من در دوران نامزدی پیر شدم و نمی‌دانم کی می‌خواهم سر و سامان بگیرم. در واقع من نامزد تمام‌وقت هستم و امیدی هم ندارم. جوان بودیم مگر ما را چقدر می‌بردند که حالا  که پیر شدیم ما را ببرند. جوایز راه خیلی خوبی  برای معرفی  ادبیاتمان به کشورهای است. ما زمانی می‌توانیم رو به جلو حرکت کنیم و دیده شویم که ناشر خارجی داشته باشیم و کتاب‌هایمان به زبانی که ترجمه می‌شود زبان مادری مترجم باشد. در واقع این مسیر خوبی است که بگوییم ما برای بچه‌ها می‌نویسیم و در این حوزه حرف برای گفتن داریم.

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان سپس خاطرنشان کرد: زود است که قضاوت کنیم چرا به ما جایزه نمی‌دهند. یادم هست یکی از مترجمان می‌گفت هیچ وقت به ایرانی‌ها جایزه نمی‌دهند. ما به خاطر مسائل سیاسی و تبلیغات جهانی نمی‌توانیم وارد عرصه‌های دیگر شویم. ما هر چه بنویسیم می‌گویند تبلیغاتی و سفارشی است. ما در چنین موقعیت‌هایی قدم برمی‌داریم. من  به این نتیجه رسیدم زمانی که به عنوان نامزد معرفی می‌شویم ذهنیت‌مان به هم می‌ریزد. فکر می‌کنیم یک خواستگاری برایمان آمده است و زمانی که می‌رود و پشت‌سرش را نگاه نمی‌کند با خودمان می‌گوییم مگر ما چه مشکلی داشتیم و سرخورده می‌شویم. از طرفی دیگر نهادهایی که ما را به عنوان نامزد معرفی می‌کند مانند پدر و مادر دختری هستند که از دخترشان تعریف می‌کنند. ما نباید دم به چنین تله‌هایی بدهیم. همین که بتوانیم رضایت خواننده‌های جامعه خودمان را جلب کنیم طبیعتا تمرینی کرده‌ایم که توجه مخاطبان کشورهای دیگر را جلب کنیم.


در ادامه مراسم آفاق اشراقی - نماینده شورای کتاب کودک - نیز درباره انتخاب‌های شورا توضیح داد و گفت: ما دلمان می‌خواست افراد جدیدتری را معرفی کنیم تا نام ایران بیشتر دیده شود و فکر نکنند محدود به چند نام هستیم. کمیته 10 نفره شورا طی شش ماه مطالعه تصمیم گرفتند آقای حسن‌زاده را به عنوان نماینده شورا انتخاب کنند. فعالیت‌های ایشان بسیار وسیع بود و کارشان جنبه‌های متفاوتی داشت. البته شورا در حال تهیه لیستی است تا پرونده نویسنده‌های دیگری را تکمیل کند تا برای سال‌های آینده این افراد را معرفی کنند.

سپس فرهاد حسن‌زاده - نویسنده ادبیات  کودک و نوجوان و نماینده شورای کتاب کودک - درباره این‌که چه انتظاری از نهادهای معرفی‌کننده دارد، گفت: این جایزه سرمایه لازم برای ادبیات ماست. ادبیات کودک به مرحله‌ای از پختگی رسیده که از تولید و داوری داخلی گذشته و وارد عرصه جهانی شده است. ما نویسنده‌ها کار خودمان را می‌کردیم، کسانی آمدند و ما را نامزد و مطرح کردند، حالا ما باید جواب خیلی چیزها را بدهیم که این موضوع با دنیای نویسنده‌ها متفاوت است. شاید افق دید یک نویسنده جایزه باشد اما هیچ‌گاه برای جایزه نمی‌نویسد.

او با بیان این‌که رقابت ادبی و ورزشی تفاوت‌های بسیاری دارد، گفت: ورزشکاران به دنبال جایزه هستند و برای دریافت جایزه تلاش می‌کنند اما در عرصه ادبی این جایزه است که به دنبال نویسنده است. نویسنده در تنهایی خود آثارش را خلق و به مخاطبان خود عرضه می‌کند. کسی  که برای یک جایزه معرفی می‌شود برآیندی از ادبیات کودک سرزمین ما است.

این نویسنده  ادبیات کودک و نوجوان در ادامه بیان کرد: اگر وضعیت کتابخوانی در ایران خوب باشد خود به خود بر روند ادبیات تاثیر می‌گذارد و فضا برای نویسنده فراهم می‌شود و او در یک محیط آرام‌تری به کار خود ادامه می‌دهد و اگر نشر ما حرفه‌ای باشد و کتاب با استانداردهای جهانی تولید شود و ناشران با آژانس‌های بین‌المللی نشر ارتباط داشته باشند و آثار ایرانی را به کشورهای دیگر ارائه کنند، امتیازات مثبتی برای ادبیات ایران خواهد بود. همچنین رسانه‌هایی که درباره ادبیات کودک فعالیت می‌کنند اگر خوب کار کنند همه اینها باعث می‌شود ادبیات کودک خلاق، پویا و رو به رشد داشته باشیم و نویسنده‌ها می‌توانند به عنوان نامزد این ادبیات سری از سرها دربیاورند.

فرهاد حسن‌زاده ادامه داد: ما ضعف بودجه داریم. برخی از نهادهای دولتی برای فعالیت فرهنگی بودجه بسیاری می‌گیرند و برخی از نهادها هم به صورت داوطلبانه فعالیت می‌کنند. انتظاری از کسانی که داوطلبانه کار می‌کنند نداریم.  زمانی که فردی به عنوان نامزد معرفی می‌شود برای تشکیل پرونده باید به او کمک شود. مثلا نهادی را تشکیل بدهند و یک برنامه 10 ساله داشته باشند و کسانی که می‌خواهند برای نامزدی یک جایزه معرفی کنند و بر روی آثارش کار کنند تا در مجامع بین‌المللی نویسنده مطرح شود و با تشکیل پرونده درست به درستی مورد قضاوت قرار بگیرد. شورای کتاب به عنوان یک نهاد مردمی برای ترجمه پرونده مشکل داشت. هزینه ترجمه کتاب‌ها و پرونده بسیار زیاد است. وزارت ارشاد می‌تواند حداقل از این حرکت‌ها حمایت کند.


محمود برآبادی - نماینده انجمن نویسندگان کودک و نوجوان - نیز درباره دلیل انتخاب نامزدهای این نهاد توضیح داد و گفت: جمشید خانیان به خاطر توجه به ادبیات بومی و اقلیمی، توجه به دنیای فانتزی و خاص، توجه ویژه به مخاطبان نوجوان به عنوان خواننده‌ای دانا، توانمند و باهوش و نگاه انسان‌مدارانه به زنان و کودکان از سوی این انجمن انتخاب شده است. همچنین آقای سیدآبادی به خاطر اینکه در ترویج کتاب فعالیت‌های بسیاری داشته و در چند سال اخیر در تاسیس باشگاه کتاب‌خوانی در سراسر کشور فعال بوده است. تهیه فهرست لاک‌پشت پرنده و فهرست گوزن زرد، کتابخانه‌های خانگی و روستایی و سایر فعالیت‌هایش از سوی این نهاد انتخاب شده است.


همچنین هورزاد عطاری - نماینده موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان - نیز در این مراسم هوشنگ مرادی کرمانی را به عنوان نامزد این نهاد برای جایزه آسترید لینگرد معرفی کرد و گفت: دلیل انتخاب ما این است که او تاثیر بسیاری  بر فرهنگ خودی و گسترش در فرهنگ دیگری داشته است. مرادی کرمانی نویسنده شناخته‌شده‌ای است و از طرف موسسه ما معرفی شده است. من فکر می‌کنم ادبیات کودک ما پتانسیل بسیاری دارد و همه ما را می‌شناسند. طرح «با من بخوان» زمانی که مطرح شد و نزدیک دریافت جایزه بود با ترافیک بسیاری در سایتش مواجه بود که این نشان‌دهنده بازتاب این طرح است.

او درباره طرح «با من بخوان» نیز گفت: این طرح در سال  2017 و 2018 به جایزه «آسترید لیندگرن» معرفی شد و در سال 2016 نیز موفق شد جایزه آساهی را از آن خود کند. امسال نیز چهار نهاد این طرح را معرفی کرده‌اند. کار اصلی ما در طرح «با من بخوان» آموزش و توانمند کردن مربیان و معلمان مدرسه است. آموزش و پرورش با ما همکاری خوبی در این زمینه داشته است. همچنین ما پیگیری‌های بسیاری داشته‌ایم و به تک تک روستاهایی که کارشناسان ما رفته‌اند، سر می‌زنیم و آنها را بررسی می‌کنیم و کارهایمان را مستند می‌کنیم. همین باعث شده دستمان در این زمینه پر باشد.


در ادامه مراسم علی‌اصغر سیدآبادی - نویسنده ادبیات  کودک و نوجوان و نامزد انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در بخش ترویج کتاب‌خوانی - درباره فعالیت‌های ترویج کتابخوانی خود توضیحاتی را داد و درباره  نحوه شکل‌گیری «باشگاه‌های کتابخوانی»، «جشنواره روستاها و عشایر دوست‌دار کتاب» و  انتخاب «پایتخت کتاب» اظهار کرد: من از 14 سالگی این کار را انجام می‌دادم اما نمی‌دانستم نامش ترویج کتاب است. زمانی که روزنامه‌نگار بودم در بخش کتاب و معرفی کتاب فعالیت می‌کردم. به نوعی ترویج کتاب داشتم. زمانی انجمن نویسندگان را پایه‌گذاری کردیم یا جشنواره کتاب‌های خانگی که فکرنمی‌کردیم کسی این کار را انجام داده باشد. آن زمان داریوش مهرجویی، مرحوم علی اشرف درویشیان و جناب دولت‌آبادی درباره این موضوع صحبت کردند که بسیار تاثیرگذار بود.

او افزود: با توجه به مطالعاتی که درباره سرانه مطالعه کتاب در کشورمان داشتیم، دیدیم که این موضوع در مناطق مختلف فرق می‌کند. استانی به طور متوسط 24 دقیقه سرانه مطالعه‌اش بود و استان دیگر 4 دقیقه. بنابراین ما تصمیم گرفتیم برنامه‌ریزی‌هایمان به صورت محلی باشد. به طور کلی در ترویج کتابخوانی سه عامل جهانی، ملی و محلی تاثیر گذار است. همچنین سعی کردیم در طرح‌هایمان نهادهای مردمی، عمومی و دولتی را نزدیک هم کنیم زیرا اگر آنها در کنار هم نباشند ممکن است مانع یکدیگر شوند. ما نقش دولت را در این میان تسهیل‌گری می‌دانیم. البته در وهله اول باید موانع دولتی را برداریم. به همین دلیل ما جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی را برگزار کردیم. باشگاه‌های کتابخوانی نیز به نظر من نهادسازی و اجتماعی‌سازی طرح کتابخوانی است. بچه‌ها در باشگاه‌های کتابخوانی کارگاه برگزار می‌کنند.  با نویسنده‌ها دیدار دارند و به آن‌ها نامه می‌نویسند. امسال حدود 1800 شهر و روستا به جام باشگاه کتابخوانی پیوستند و بیش از یک میلیون بچه درگیر این باشگاه‌ها هستند.


در بخشی از مراسم هوشنگ مرادی کرمانی با طنز گفت: من به مسئولان پیشنهاد می‌کنم نام جایزه را عوض کنند. گفتنش خیلی سخت است. شش ماه طول کشید تا من نام این جایزه را یاد بگیرم. خیلی‌ها زمانی که به من می‌رسند می‌گویند شنیدیم نامزد جایزه آن خانم نویسنده شدی و من باید کلی فکر کنم تا نامش به ذهنم بیاید. همچنین در مبلغ آن بازنگری کنند. مبلغش خیلی زیاد است و حرف و حدیث زیادی پیش می‌آید. می‌ترسم ماجرای «مرواید سیاه» پیش بیاید. ما نباید وقت خودمان را صرف جایزه کنیم. اگر به آن فکر کنیم از کارهایمان می‌مانیم. کار ما نوشتن است. ما فوتبالیست نیستیم که به دنبال جایزه باشیم. معرفی شدن به جایزه‌ها و ترجمه‌ شدن کتاب‌ها دورچین غذای اصلی‌ای است که ما تولید می‌کنیم. ما باید ابتدا با آنچه خلق می‌کنیم بچه‌هایمان را راضی کنیم.
 

شهرام اقبال‌زاده - مترجم ادبیات کودک و نوجوان - نیز در این مراسم اظهار کرد: نسل میرهادی‌ها نسل خاصی بود، نسلی که هم اعتبار داشت و هم مال. آن‌ها زندگی خود را وقف ادبیات کودک و نوجوان می‌کردند، نسل اسطوره‌ای که دارد منقرض می‌شود. به نظر من ساختار و بودجه بسیار مهم است. زمانی که میرحسین موسوی رئیس فرهنگستان هنر بود جلساتی را برگزار می‌کرد و در آنجا صحبت‌هایی می‌شد. یادم می‌آید نقدی که داشتند این بود دولت کنار برود و کارها به بخش خصوصی واگذار شود. به شوخی یکی از حاضران گفت مهرمان حلال جانمان آزاد. اما من می‌گویم ما صیغه یا عقدی دولت هستیم. زمانی که اقتصاد تک‌محصولی باشد همه به نوعی وابسته دولت می‌شوند. زمانی که تحریم می‌شویم می‌مانیم. ما هیچ نهاد خصوصی نداریم. ما رانتخوار داریم. افراد توانمند در جای خود نیستند. روحانی هیچ کاری هم نکرده باشد  حداقل امسال در بودجه شفاف‌سازی کرد. دیدید که نهادهایی به نام فرهنگ چه بودجه‌ای می‌گیرند اما هیچ کاری نمی‌کنند. ما هم برای ترجمه آثار و پرونده‌ها مانده‌ایم.


او در ادامه بیان کرد: ما مدیر خوب نداریم اگر مدیری خوب باشد بر حسب اتفاق است. اصل آقازادگی و روابط است. ادبیات کودک ما به حدی از رشد رسیده که چند کاندیدا معرفی می‌شود. من با متعدد بودن کاندیداها و غیر متمرکز کردن کارهایمان مخالفم اما الان نمی‌توانیم. ما فرصت‌ها را می‌سوزانیم. حسن‌زاده ظرفیت خاصی دارد. مرادی کرمانی خلاقیت خاص خود را دارد. آقای مرادی کرمانی 50 سال است که می‌نویسد اما 16 اثر دارد. یکی از دوستان ما هفته‌ای یک اثر چاپ می‌کند. حتی یک ماه 14 اثر چاپ کرد.

اقبال زاده خاطرنشان کرد: من نان به کسی قرض نمی‌دهم. سهمی هم نمی‌خواهم. نامزد جایزه هم نیستم اما می‌گویم ما بودجه می‌خواهیم. ما در کارهایمان مانده‌ایم.

فرهاد حسن‌زاده نیز در پایان خاطرنشان کرد: معیارهای این جایزه جهانی برای جامعه ما روشن نیست. بسیاری فکر می‌کنند معرفی نامزدها براساس یک کتاب بوده است.نیاز به یک اطلاع‌رسانی درست است. جایزه سه سطح دارد. سطح جهانی، سطح ملی و به نظر من سطح محلی اما سطح جهانی تاثیر عمیق‌تری دارد. مثلا زمانی که من نامزد جایزه «هانس کریستین اندرسن» بودم چند ناشر خارجی برای ترجمه کتاب‌هایم با من تماس گرفتند. ادبیات کودک و نوجوان ما جوان است و باید به آن کمک کنیم.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان