هر ساله تعداد زیادی فیلم کمدی در سینمای ایران تولید میشود. تعداد زیادی از این کمدیها ضعفهای جدی در فیلمنامه و کارگردانی دارند. علاوه بر این، همه آنها در گیشه موفق نمیشوند. سوال که در ذهن عموم اهل فرهنگ نقش بسته است این است که چرا شورای پروانه ساخت به چنین فیلمهایی پروانه ساخت میدهد. روزنامه اعتماد مصاحبهای با محمود اربابی عضو شورای پروانه ساخت انجام داده است و این پرسش در بخشی از این مصاحبه مطرح شده است. بخشهایی از مصاحبه روزنامه اعتماد با محمود اربابی را از نظر میگذرانید:
آقای اربابی از سالهای دور بحث ممیزی همواره در شورای پروانه ساخت مطرح است اما در سالهای اخیر کمدیهای رایجی را بر پرده سینمای ایران میبینیم که از الفاظی استفاده میشود که علامت سوال در ذهن به وجود میآورد که آیا این دیالوگها را شورای پروانه ساخت خواندهاند؟ جدای از این برخی فیلمنامهها اصلا قصه ندارد ابتدا و انتهای داستان مشخص نیست. فیلم کارگردانی و ساختار ندارد. معیار و ملاک شورای پروانه ساخت در مواجهه با نام کارگردان و این فیلمنامهها برای صدور مجوز ساخت چیست؟
ببینید اگر شورای پروانه به هر فیلمی پروانه ساخت ندهد در جلسه دیگری باید پاسخگو باشیم که سلیقه شخصی خود را اعمال کردهایم. اما به این نکته باید توجه کرد که فیلمنامههایی که ما میخوانیم محصول کامل نیست.ما فقط فیلمنامه را خواندیم. الفاظ رکیک در فیلمنامهها لحاظ نمیشود. حتی برای عدم استفاده از کلمات نامناسب اداره کل تعهد میگیرد. دیالوگها را اغلب سر صحنه اضافه میکنند. کیفیت هنری داستان بارها به نویسنده و تهیهکننده گفته میشود اما گوش شنوا نیست و تعبیر به ممیزی میشود. کیفیت ساخت اغلب در مرحله فیلمنامه مشخص نمیشود و بعد در مراحل تولید و ساختهشدن مطرح میشود.
البته که اجازه ساخت به کارگردان را شما صادر میکنید.
البته ما سعی میکنیم پیش از بقیه چنین مشکلاتی را ببینیم و به گروه سازنده گوشزد کنیم. این را بگویم به عنوانمثال اگر ما سال گذشته دو فیلمنامه صادر کردیم این فیلمنامهها از شش فیلمنامه بررسیشده بوده و چهار فیلمنامه رد شده. ایکاش بشود نام فیلمنامههایی که مجوز نمیگیرد، منتشر شود تا ببینید اوضاع از چه قرار است. یکچهارم فیلمنامههایی را که به ما ارجاع داده میشود مجوز ساخت میدهیم. این مرحله پروانه ساخت است. فیلمها وقتی ساخته میشود و به مرحله پروانه نمایش میرود، داستان دیگری است. این نکته را باید در نظر بگیرید که باید پروانه نمایش حداقلی را صادر کنیم. با وجود این بدانید شورا مجوز نمایش فیلمهای زیر کیفیت را صادر نمیکنند. خیلی مواقع فیلم ساخته میشود و کیفیت لازم را ندارد و شورا به آن پروانه نمایش نمیدهد. آنوقت برای همه سوال به وجود میآید که چرا به این فیلم پروانه ندادند. دلایل هم بیاورند که فیلم تقلبی است اصلا کیفیت لازم را ندارد گوش کسی که شنوا نیست. از سوی دیگر فیلمساز به ما میگوید «من تلاشم را کردم فیلم خوب بسازم نشد. مزخرف از کار درآمده اما من یک میلیارد برای ساخت فیلم هزینه کردم خانهام را برای ساخت این فیلم فروختم.» شورا اینجا چه کند؟
حرف شما متین. اما وقتی فیلمی ساخته میشود، همه دستاندرکاران، فیلمنامه را هدف قرار میدهند. کسی ایراد را متوجه خود نمیداند. همه میگویند فیلمنامه ناقص بود.
خودم مثالی دارم که میگویم از فیلمنامه خوب، فیلم متوسط تولید میشود ولی از فیلمنامه بد، فیلم متوسط هم تولید نمیشود.
مثالی بزنم برای شما. این روزها که فیلم «تنگه ابوقریب» اکران است و فیلم خوشساختی هم هست اما همه اعتراف دارند این فیلم از جانب قصه میلنگد. داستان ندارد.
اتفاقا وقتی فیلمنامه را خواندیم به سازندگان گفتیم فیلم خیلی خوب است و قطعا باید ساخته شود اما به آنها گفتیم فیلمنامه ضعیف است. به سازندگان گفتیم. تهیهکننده در جواب به ما گفت تلاش میکنم فیلمنامه و داستان را تقویت کنم وقتی تهیهکننده این را به ما میگوید ما که نمیتوانیم بگوییم فیلم را نساز. اگر به او پروانه ساخت ندهیم باید به دیگر فیلمنامههای کمدی تقلبی پروانه بدهیم. به این نکته دقت کنید که در چرخه تولید، اگر فیلمنامهنویس یا کارگردان و تهیهکننده دقت لازم نکنند و یا توانایی نداشته باشند یا بیتوجه هستند با وجود اینکه میدانند فیلمنامه اشکال دارد اما خودرایی میکنند. قطعا فیلم بدی ساخته میشود. نکته مهم دیگر اینکه وقتی هزینه تولید فیلم با سازندگان نباشد و سرمایهگذار هم حساسیت نداشته باشد، سازندگان هم حساسیت به خرج نمیدهند. «خرج که از کیسه مهمان بود/ حاتم طایی شدن آسان بود.»
اگر تهیهکنندهای هزینه تولید را خودش بدهد به نکات فیلمنامه حتما توجه میکند. تردید نکنید در جلسهای که هستیم در موقعیتی پارادوکسیکال هستیم. نمیگویند فیلمنامه بیارزش را رد کردند، میگویند ممیز هستند.
اما باید پذیرفت که آستانه صبر جامعه و حوصله موضوعات سیاسی و اجتماعی برای تولید فیلم کم است.
بله. بحث من هم این است. شورای پروانه ساخت و در اصل معاون ارزشیابی و نظارت باید پاسخگو باشد. اگر سختگیری شمارا بپذیریم و ما در سال 20 پروانه ساخت صادر کنیم پس سهم بقیه سینما چه میشود؟ جمعیت، نیروی انسانی، بازار کار و سینماها لذا باید پاسخگو باشیم.
اگر بگوییم که دولت فیلمنامه خوب تولید کند که آنوقت میگویند سینما دولتی شده اگر به خود مردم و فیلمسازان بدهیم که اینگونه میشود اینجاست که ما با وضعیت پارادوکسیکال مواجه هستیم. من فکر میکنم 90درصد اعضا یا صددرصد اعضای شورای پروانه نمایش برای مجوزی که برای یک فیلم ضعیف صادر میکنند از صمیم قلب ناراحت هستند و احساس خوشحالی ندارند اما خودتان میدانید همهچیز را باید در نظر گرفت. اقتصاد کشور، شرایط جامعه، میزان تولید در سینما و بازار عرضه و تقاضا همه و همه ایجاب میکند که باید این چرخه وجود داشته باشد. اما درنهایت میبینیم که همین افراد شورای پروانه نمایش و ساخت، متهم به ممیزی میشوند.
آقای اربابی برخی فیلمها کاملا مشخص است برای شبکه نمایش خانگی ساختهشده.
کاملا موافقم.
اینجا بحث ایدئولوژی مطرح نیست. واقعیات را باید در نظر گرفت. این سینمایی نیست که علی حاتمی، مهرجویی و کیمیایی در آن فیلم میساختند و میسازند.
البته علی حاتمی خودش جوهره هنرمندی داشت. اما توجه کنید تاریخ سینمای کمدی ایران به مردم کف خیابان مربوط میشود. ولی نکتهای که وجود دارد درباره بازار صحبت میکنیم. اگر شما به کیفیت فیلمهای کمدی اعتراض دارید چرا جریانسازی نمیکنید؟ ما به عنوان مسوول نباید دیکتاتوری رفتار کنیم. قانونا نمیتوانیم جلوی ساخت را بگیریم به خاطر ضعف فیلمنامه قطعا پروانه ساخت نمیدهیم و درخواستها را رد میکنیم و همانطور که گفتم درصد بالایی از درخواست پروانه ساختها را رد میکنیم. اما تکلیف چیست؟ امکان ندارد فیلمنامهای که تحلیل درستی از شرایط موجود دارد را ما رد کنیم. اصلا اگر ما فیلمنامه خوب را رد کنیم جامعه سینمایی با چالش مواجه و مطلع میشود بلافاصله رسانهای میشود. در سال از 300 فیلمنامه 80 تا پروانه میگیرد.
حتی بحث ما این نیست که سینما تحت سیطره فیلمهای کمدی است. صحبت ما این است که شما با حساسیت خاصی فیلمنامههای اجتماعی را میخوانید، پس نسبت به فیلمنامههای بیارزش کمدی چه واکنشی دارید؟
حرف شمارا قبول میکنم. من با شما موافقم وضعیت نامناسب است. ولی ما که مقصر سطح فیلمنامههای بیکیفیت نیستیم. خلاصه کنم سطح فیلمنامههایی که به ما ارجاع میشود همین است. فیلمنامه خوب وجود ندارد اما ما که نمیتوانیم پروانه ساخت صادر نکنیم. مگر در بازار جنس مرغوب وجود ندارد ولی برخی از مردم خواهان جنس تقلبی هستند. ما هم باید کف درخواستها را رعایت کنیم؛ ضمن اینکه فرآیند صدور پروانه ساخت محصول نویسنده، کارگردان و تهیهکننده است. وقتی کارگردانی نمیتواند تهیهکننده برای متن خوب خود پیدا کند مقصر ما نیستیم.