جواد محسنی؛ اگر به یاد داشته باشید، سال 2008 سالی بسیار پربار برای گیمرها بود که باعث شده خاطرات بزرگ و کوچک از آثاری فاخر در ذهن همه گیمرها از آن باقی بماند. آثار بسیار بزرگی 10 سال گذشته عرضه شدند که هر کدام بدون شک میتوانند جزو برترین بازیهای تاریخ باشند، مثل جی تیای 4، 3 Fallout و Metal Gear Solid 4 Guns of the Patriot در کنار این بازیها که از قبل هواداران متعددی داشتند، آثاری جدید مثل Dead Space نیز به بازار عرضه شدند.
سال 2008، سالی بود که استانداردهای بازی سازی برای همیشه تغییر کرد و سازندگان تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا آثاری با بالاترین کیفیت به بازار عرضه کنند. این تلاش باعث شد تا خاطرات بسیار خوبی در ذهن همه شکل بگیرد.
Devil May Cry 4
در محبوبیت و بزرگی سری Devil May Cry هیچ شکی نیست. اثری که در چند سال افسانهای کنسول پلی استیشن 2 به نمادی از شرکت کپکام تبدیل شد و شخصیت دانته تا ابد در ذهن همه گیمرها باقی خواهد ماند. این سری پرستیژ مخصوص به خود را در ارائه هیجان و صحنههای اکشن بسیار سریع دارد. حتی تماشای گیم پلی این سری که توسط گیمری ماهر انجام میشد، صحنهای چشم نواز بود.
Devil May Cry در 5 فوریه 2008 (16 بهمن 1386) برای پلی استیشن 3 و ایکس باکس 360 منتشر شد. در حالت کلی گیم پلی این بازی نسبت به قبل تغییر نکرده بود، اما گرافیک آن با استفاده از قدرت کنسولهای جدید بسیار چشم نواز بود. از تغییرات رادیکالی DMC4 که عکس العملهای متفاوتی را به همراه داشت.
معرفی «نرو» به عنوان شخصیت اصلی و جایگزین دانته باید اشاره کرد؛ تصمیمی که باعث شد موج منفی بزرگی علیه این بازی به وجود آید. هر چه باشد پسر مو سفید اسپاردا نماد اصلی این سری بود. این موج منفی بعد از عرضه بازی کمی فروکش کرد و گیمرها دیگر آن فاز منفی را نسبت به نرو نداشتند.
Grand Theft Auto 4
سری جی تیای بدون شک جزو بازیهایی است که تقریبا توسط تمام گیمرها تجربه شده است. این سری در دوره افسانهای پلی استیشن 2 با نسخههای جی تیای 3، جی تیای وایس سیتی و البته جی تیای سن. آندریاس به اوج خود رسید و به یکی از محبوبترین بازیهای کل تاریخ تبدیل شد.
«سرقت بزرگ اتومبیل 4» در زمان معرفی اولین بازی از این سری بود که از قدرت سخت افزاری جدید استفاده میکرد و ظاهر جدید آن با روایت داستانی بسیار بهتر، آن را تبدیل به یکی از بهترین بازیهای تاریخ کرد.
در حالی که سه نسخه منتشر شده روی PS2 داستانی تقریبا متصل به یکدیگر داشتند، نسخههای پی اس پی نیز همین روال را ادامه دادند. گرچه جی تیای 4 همه چیز را از ابتدا آغاز کرد. اتفاقات بازی در نسخهای جدید از شهر لیبرتی سیتی دنبال میشد و به همین خاطر حس یک ریبوت کامل را به هواداران القا کرد.
جی تیای 4 در 29 آوریل 2008 (10 اردیبهشت 1387) برای ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 منتشر شد. گیمر در این بازی نقش یک مهاجر از یکی از کشورهای اروپای شرقی به اسم نیکو بلیک را ایفا میکرد. این بازی داستان یک فرد خارجی که قصد داشت در دنیای غریبه جا باز کند را به خوبی به تصویر کشید. جی تیای 4 توانست به خوبی فرهنگ مصرف گرایی آمریکایی، طمع و خشونت را در دنیای بازی بازسازی کند. به عقیده بسیاری از منتقدان این بازی توانست به خوبی مشکلات در فرهنگ غربی را به نمایش بگذارد.
Metal Gear Solid 4
اگر از هواداران سری Metal Gear Solid باشید حتما خاطرات بسیار خوشی از «متال گیر سالید 4» دارید. این بازی در تاریخ 12 ژوئن (23 خرداد 1387) به صورت انحصاری برای پلی استیشن 3 منتشر شد. سالید اسنیک بعد از غیبت به عنوان شخصیت اصلی در دو نسخه قبلی ام جی اس اینبار در روزهای آخر زندگی خود قصد دارد تا نقشههای الیکوئید آسلات را برای سلطه روی گروه Patriots بی اثر کند.
کوجیما قصد داشت تا با ساخت این بازی داستان سرباز افسانهای این سری یعنی سالید اسنیک را به پایان برساند. شاید بدترین و البته بهترین نکته در مورد ام جی اس 4 این باشد که به عنوان یک بازی مجزا قابل درک نیست. این بازی در زمان خود یکی از بهترین تجربههای آثار مخفی کاری را ارائه کرد و در سمت مقابل در داستان توانست آینده تیره و تاریک انسانها که حالا چیزی به جز جنگ و نفرت را نمیشناسند به تصویر بکشد.
دنیایی که حالا به صورت کلی توسط گروههای نظامی کنترل میشود و جنگ تقریبا در تمامی نقاط دنیا به امری روزمره تبدیل شده است. جمله شخصیت بیگ ماما خطاب به سالید اسنیک «این پسر من است» برای گیمرهایی که ام جی اس 4 اولین تجربه آنهاست، مفهوم خاصی ندارد. در سمت مقابل، اما اگر هوادار این بازی باشید این جمله میتواند به اندازه 50 سال داستان با ارزش باشد. این جمله میتواند تداعی کننده ارتباطهای به وجود آمده و در هم تنیده شخصیتهای اصلی این سری باشد.
Battlefield Bad Company
یک دهه پیش و در روز 23 ژوئن (3 تیر 1387) شاهد عرضه «بتلفیلد بد کمپانی» بودیم. این بازی تجربهای بسیار متفاوت نسبت به چیزی که قبلا از سری بتلفیلد بودیم را به گیمرها ارائه کرد.
بازی که میتوان از آن به عنوان ستونهای اصلی نسخههای مدرن بتلفیلد یاد کرد. تا قبل از آن بتلفیلد تمرکز کاملی روی پلتفرم کامپیوتر شخصی داشت، اما حالا تجربه این بازی روی کنسولها درهای زیادی را برای تبدیل شدن این سری به یکی از غولهای پول ساز EA فراهم کرد. با استفاده از قدرت موتور فراسبایت تقریبا همه چیز در دنیای بتلفیلد بد کمپانی قابل تخریب بود که تجربهای جدید را برای گیمرها به وجود آورد.
دیگر کسی نمیتوانست در یک ساختمان برای مدت زیادی مخفی شده و به اصطلاح «کمپ» کند. فقط کافی بود که ساختمان را روی سر آنها خراب کنید. این ویژگی باعث شد تا دید بسیاری از گیمرها نسبت به شوترهای مالتی پلیر تغییر کند. دیگر هیچ مکانی امن نبود. پویا بودن نقشههای بخش مالتی پلیر و تغییر ظاهری آنها در طول بازی به خاطر تخریب، چیزی نبود که قبل از آن مشاهده کرده باشیم. البته نباید از بخش داستانی بد کمپانی غافل باشیم.
Dead Space
اولین نسخه از سری Dead Space در تاریخ 20 اکتبر 2008 (29 مهر 1387) به بازار عرضه شد. بازی بسیار جاه طلبانه که توسط Visceral ساخته و توسط EA منتشر شد.
در نگاه اول Dead Space یک کپی از سری Resident Evil در فضا به نظر میرسید، اما با تجربه آن کاملا درک میکردید که با یک بازی متفاوت و البته بسیار خوب روبه رو هستید. اتمسفر عجیب، رابط کاربری نوآورانه و مبارزات نفس گیر از نکاتی بودند که Dead Space را به یکی از موفقترین بازیهای سال 2008 تبدیل کردند.
اگر 10 سال پیش Dead Space را بازی کرده باشید میدانید که بازی قدرت این را دارد که با ویژگیهای منحصر به فردش همیشه در ذهن شما باقی بماند. استرس همیشه جزئی از بازی بود و گیمر باید همیشه خود را برای مبارزه با نکرومورف بعدی آماده میکرد. تجربه این اثر میتواند تعریف بسیار خوبی از سبک Survival Horror در ذهن گیمر ایجاد کند.
در زمانی که دیگر خبری از ساخت Silent Hill با کیفیت بالا نبود و Resident Evil نیز صرفا به یک اثر اکشن تبدیل شد، Dead Space امید را برای ژانر وحشت زنده کرد.
منبع: روزنامه هفت صبح