#کرواسی ؛ کشوری متفاوت در جنوب مرکزی اروپا است. کشوری که در کنار کشور های صربستان ، بوسنی و هرزگوین و مونته نگرو قرار دارد و از سال 1991 ، استقلال خود را از یوگسلاوی سابق تجربه می کند. کشوری غنی از مناظر طبیعی و جاذبه های فرهنگی که ساکنان آن را کروات می نامند.
همه چیز در این کشور زیبا ، عادی به نظر می رسد تا اینکه می فهمیم در برخورد با این کشور با مردمی رو به رو هستیم که خود را ایرانی تبار و از ریشه ایرانیان باستان می دانند.
کارناوال شما را به بررسی این ادعای جنجالی دعوت می کند.
ایرانی بودن کروات ها ؛ فرضیه ای جنجالی !
این فرضیه ی جالب و بحث بر انگیز که 200 سال پیش توسط پرفسور یوسیپ میکوزی بلومنتال ( Josip sluznice Blumenthal ) مطرح شد ؛ تاکنون منجر به ارائه 249 مقاله تحقیقی، علمی و چاپ آن در نشریات مختلف توسط 120 استاد کروات و غیرکروات شده است.
پرفسور یوسیپ میکوزی بلومنتال در پایان نامه خویش در سال 1797 ، ریشه ایرانی بودن کرواتها را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که کرواتهای امروزی از بخش غربی ایران باستان مهاجرت کرده اند.
آنچه شواهد تاریخی نشان می دهد
یکی از مهمترین کتیبه ها درمورد تاریخ کشور کرواسی و بهترین دلیل و سندی که بر تقویت این تئوری می پردازد ، کتیبه تانائیس می باشد. این کتیبه توسط یک باستان شناس روسی به نام پل میخایلوویچ ( Pavel Mihajlovič ) در بین سالهای 1822 تا 1874 کشف شده است.
این کتیبه متعلق به قرن سوم میلادی و به خط یونانی و کتیبه عمومی است که به مناسبت بازسازی شهر تانائیس نوشته شده است. کتیبه تانائیس متشکل از دو کتیبه نیز می باشد که کتیبه اولی تا حدود زیادی تخریب شده است، اما کتیبه دوم به خوبی حفظ شده است و تاریخش به 220 میلادی بر می گردد که در آن با تعدادی اسم برمی خوریم که بر طبق نظرات کارشناسان این اسم ها می بایست ترسیمی از نام کرواسی باشد. این کتیبه دقیقا در محلی کشف شده است که اقوام ایرانی در آن مستقر بودند. پدیدار شدن این نام های غیر یونانی در این محیط زبانی و شکل آوایی آن نشان می دهد که می توان در مورد ایرانی بودن آن نظر داد.
دست نوشته هورتیکس پادشاه دوشارتا میتانی از سال 1370 قبل از میلاد مسیح نشان می دهد که وی ملت و زبان خویش را HURRVUHE عنوان نموده است که شبیه نام HRVATI (کروات ) میباشد. در زمان پادشاهی #هخامنشیان و قبل از همه ، داریوش و کورش اول ، نام استان شرقی ایران را HARAUVATYA ذکر کرده اند .
تصویری از کتیبه تانائیس
کروات ها ؛ اقوام مهاجر
پژوهشگر انگلیسی، نوئل مالکوم معتقد است واژه کراوات، یا هراوات ( Hravat ) در زبان صربی، ریشه در این زبان ندارد. این واژه از واژه ای شبیه به نامی ایرانی است که ریشه آن نام ، خراوات ( Khoravat ) در اوستا به معنای “دوستانه” است. مطالعات تاریخی نشان میدهد که نژاد فعلی کرواسی، کرواتها، از 1700 سال پیش شروع به مهاجرات از سرزمین مادریشان، ایران، به سمت کرواسی، صربستان و بوسنی نمودهاند. احتمالاً علت این مهاجرت سرکوب مومنین به آئین مانوی در دوران ساسانیان بوده است.
تحقیقاتی که به مزاج اسلاو ها خوش نیامد
همواره کرواتها سعی در متمایز کردن خود از سایر کشور های همپای اسلاوی خود داشته اند . اکثر اندیشمندان کروات ، نیاکان خود را مردمان اسلاو نمی بینند؛ بلکه عقیده دارند که اجداد آنها اقوام ایرانی تبار هستند و برای این ادعا ، فرضیه هایی را مطرح کرده اند. اما در کنار این محققان ، نظریه های اسلاو بودن کرواتها با روی کار آمدن اسلاو گراهای افراطی رو به افزون بود و آنها به نابود سازی تمام شواهد و مدارک و اسناد مختلف می پرداختند و حتی کسانی که در این مورد به تحقیق می پرداختند را شکنجه می دادند. حتی 4 نفر از محققین حوزه ایرانشناسی در زمان تسلط اسلاو ها جان خود را از دست دادند.
زبانی که دستخوش تغییر شد
دکتر ز.گروبیشیچ (Z. Grvbyshych ) به بررسی تشابهات در زبان امروزی ایران و کرواسی پرداخته است. او در تحقیقات خود تشابهات ریشه ای بسیاری از واژگان رایج در زبان کروات و فارسی باستان را یافته است .
پروفسور کاله (Calais) این مسئله را مطرح می کند که این امکان وجود دارد که کرواتهای قدیم به عنوان بخشی از ایرانیان باستان در زمان امپراطوری فارسها بوده اند که به اروپا مهاجرت کرده و زبان آنها به زبان اسلاو تغییر یافته است.
پروفسور اس.ک.ساکاچ ، معروف ترین ایرانشناس ، به مراحل مختلف اجبار و زور برای پذیرش زبان اسلاو و اتصال آن به یوگسلاوی سابق، پرداخته است. این امر توسط ووک کاراجیچ ، ملی گرای بزرگ صرب ،تحقق یافت . وی در اواسط قرن نوزدهم میلادی تمام صربهای متعصب اسلاویست را برای توافقات سیاسی و زبان به کنگره #وین دعوت نمود تا برای آینده یوگسلاوی سابق تصمیم گیری نمایند. پس از توافقات به عمل آمده در این گردهمایی، از سال 1890 میلادی عملیات اسلاویستهای ووک ( گروه منتسب به ووک کاراجیچ ) برای از بین بردن تفاوتهای فرهنگی و زبانی میان صربها و کرواتها تمام کلمات با ریشه هند و ایرانی که در زبان صربها وجود داشت را حذف نمودند و این امر با اعمال زور و فشار از سال 1918 میلادی با تاسیس یوگسلاوی نیز ادامه یافت.
نام های ایرانی
ام.ان.چوریچ ( M.N. Chvrych ) در سال 1991 در کتاب خود پیرامون ریشه ایرانی بودن کرواتها از #آسیا مطرح کرده است که حدود 190 نام فامیلی کروات ها ،شبیه یا حتی کاملا عین نام فامیلهای ایران قدیم میباشد.
کروات ها و پوشش ایران باستان
بام.گوشیچ ، مردم شناس موزه مردم شناسی شهر زاگرب در مقاله خود ، رسوم مردم کرواسی تحت عنوان LJELJA را تجزیه و تحلیل نموده و آن را با برخی از موارد بدست آمده از زمان ساسانیان مشابه دانسته است . به عنوان مثال بسیاری از لباسهای محلی زنان LJELJA را کاملا شبیه لباسهای رایج در امپراطوری قدیم ایران باستان می داند.
مراسم LJELJA را به تماشا بنشینید
در حال بارگذاری ویدئو ...
ظاهری ایرانی
در کل آریایی ها را نژادی با دماغ دراز و باریک قلمی ، قوی هیکل ، موی مشکی ، استخوان بندی بزرگ ، پوستی سفید و موهای صاف توصیف کرده اند. این ویژگی در میان ایرانیان و کردها پیدا می شود . این علم کمک زیادی به یافتن ریشه کرواتهای ایرانی می کند ، کرواتها ، همچنین اسلاوهای غربی در کل ویژگیهای نژاد ایرانی را نشان می دهند. حتی امروزه اکثریت کرواتها تمایل به بلند قد بودن با ویژگی صورتی باریک را دارند.
کرواتها از نظر قد ،بلند هستند ( 180 سانتی متر ) . سری دراز دارند ، اما جمجمه آنها در سرشان کوتاه است ، چنانکه وقتی از جلو به آنها نگاه می شود سری دراز دارند اما پیرامون سرشان کوتاه است.
این ظاهر عمده نوع خاص ایرانی است ، البته این ویژگی به همان اندازه در میان ارمنی ها نیز رایج است که به عنوان نژاد ایرانی به آنها نگریسته می شود. محققین سوئدی معتقدند چیزی بالغ بر 70 تا 75 درصد کروات ها از نژاد ایرانی هستند و بر آن تاکید دارند.
سخن آخر
درآخر چیزی که در این نظریات مشخص است نقش برجسته ایرانی ها در این منطقه است . همچنان ایرانی تبار بودن کروا تها فرضیه ای بیش نیست, اما کاملا مشخص است که ایرانی زبانها بر آنها تاثیر گذاشته اند و امروزه داده های باستانی موید این نظر است. از سوی دیگر اگر باور به ایرانی تبار بودن صرب ها و کروات ها موجودیت نداشته باشد پس علت حضور واژه های ایرانی چه پاسخی خواهد داشت ؟ برخی از محققین گذر ایرانی زبانان را در منطقه ریشه دار نمی دانند , اما سوال اینجاست که چگونه ممکن است که زبان قومی که در یک منطقه حضور ناکافی دارد رد پا و اثرهای کنونی را از خود به جا بگذارد؟