روزنامه قانون: حمید حسین زاده با نام هنری حمید هیراد، چند صباحی است که به بهانههای مختلف در صدر اخبار قرار میگیرد و چه بسا همین حاشیههای دنباله دار به شناختهتر شدن او بیشترین کمک را کرده است.
او توفانی وارد این عرصه شد و در همان بدو ورود،طرفداران ثابت خود را که بیشتر در گروه سنی نوجوان بودند، پیدا کرداما به تدریج این توفان سمت و سوی دیگری گرفت و در پرده اول گریبانگیر شخصِ هیراد شد،توفان جنجالی که هنوز هم حول هیراد میچرخد و در آخرین پرده،او را به جرم اجرای پلی بک در کنسرت شیراز و توهین به شعور صدها تماشاگر محکوم میکند؛آن هم به اجرای کنسرت رایگان برای همان تماشاگران!
اما ماجرا از کجا شروع شد؟در گفتار پیش رو در نظر داریم که در شش پرده،به حواشی اخیر این خواننده بپردازیم.
پرده اول؛ آرامش قبل از توفان!
برای جوان بیست و چند ساله ای که به گفته خودش،از 6 سالگی رویای ورود به دنیای موسیقی را در سر می پرورانده،ورودی آنچنان پر سر و صدا و اقبالی که قشرخاصی از مردم به اولین ترانه هایش نشان دادند،خالی از لطف نبود و شاید نوید راهی طولانی را میداد که به ماندگاری در این عرصه مختوم میشد.
در سال 95 پایان کم دیده شدن ها فرارسید و شهرت آغاز شد.روز به روز از فعالیت هنری هیراد می گذشت و او مشهورتر می شد.ابتدا با پازل بند قطعه «بی تاب» را خواند. «شوخیه مگه»، «یار»، «نیمه جان»، «دلارام» (همراه با پازل بند)، «فراموش کن»، «خدا» و ...، قطعاتی است که در سال 96 با صدای هیراد،بارها میان مردم تکرار شد و جای خود را میان آنها باز کرد.حال هیراد خواننده محبوبی شده بود که حتی برنامه پرطرفدار مهران مدیری هم، او را به عنوان هنرمندی جوان و جویای نام،مهمان خود کرد.
هیراد با حضور در برنامه دورهمی، مشهور تر هم شد و معدود کسانی که صدایش را نشنیده بودند یا علاقه خاصی به موسیقی او نداشتند، هم با او آشنا شدند،آشنایی که آرامش را به توفان تبدیل و در پرده اول او را محکوم به پرداخت 100 میلیون تومان در ازای حضورش در این برنامه کرد.
ادعایی که برای بار اول در لایو اینستاگرام یک خواننده زیرزمینی مطرح شد و علی اوجی،تهیه کننده این برنامه و حمید هیراد را وادار به پاسخگویی کرد.در نهایت قرار به شکایت و پیگیری این ادعا شد اما همچنان سرنوشت این شکایت و ادعا نامعلوم است!
پرده دوم؛ جنجالی از جنس سرقت
اما پرده دوم ماجرای هیراد، با دست بردن در اشعار برخی شعرای جوان و معرفی آنها به عنوان «شعر خودم»، شکل گرفت.اشعاری که گاه با دستکاری و تلفیق با ادبیات هیراد تغییر میکرد و گاه به همان شکل اولیه و به نام هیراد،اجرا میشد. در واقع این جنجال از آنجا شروع شد که شاعری به نام شهرام سببی با انتشار پستی در اینستاگرام مدعی شد که حمید هیراد در قطعه معروف خود از اشعار او سوءاستفاده کرده است.
این اتفاق در حالی رخ داد که هیراد قبل از مطرح شدن این موضوعات در برنامه دورهمی مدعی شده بود تمام اشعار آثارش را خودش سروده است. دومین واکنش را در ماههای پایانی سال 96 علیرضا بدیع نشان داد. وی در برنامه «چشم شب روشن» -که از شبکه چهار سیما پخش میشود- به سرقت ادبی حمید هیراد از آثار شاعران دیگر اشاره کرد.
وی در بخشی از سخنانش گفته است:«ما شما را رصد میکنیم و میدانیم شعرهای مولانا و فلان شاعر خانم خراسانی را با هم تلفیق میکنی و میگویی شعر خودم است. ما از کودکی با این اشعار و این شعرا بزرگ شدهایم و شما نمیتوانید ما را گول بزنید».
به دنبال آن صابر قدیمی از طنزپردازان و ترانهسرایان کشور نیز در قالب طنز به همین مساله اشاره کرد.حال بحث بالا گرفته بود و از گوشه و کنار در فضای مجازی ،عده ای از شاعران و اهالی شعر و ادب، از سرقت ادبی در اشعار و قطعات حمید هیراد خبر میدادند و از این میگفتند که اشعاری که هیراد به اسم خودش منتشر کرده، سرقت ادبی است.
او در ابتدا هیچگونه واکنشی نشان نداد اما بعدها آنها را تهدید به شکایت کرد، در حقیقت به نوعی از شاکیان طلبکار هم شد که چرا میآیند و از حق خود دفاع میکنند!این اتفاقات باعث شد تعدادی از شاعران و ترانهسرایان با انتشار بیانیهای با موضوع «تضییع حقوق مولفان و حواشی ایجاد شده توسط حمید هیراد» خواستار رسیدگی این موضوع از طریق مراجع ذیربط شوند.
بعد از به راه افتادن کمپین #نه- به - سرقت ادبی ، شدت اعتراضات اهالی شعر و ادبیات به دلیل استفاده بدون اجازه از آثار برخی شاعران توسط هیراد، چنان شد که مسئولان موسسه «آوازی نو» مجبور شدند با تعدادی از شاعران جلسهای برگزار کنند.
این جلسه درنهایت به متن عذرخواهی از شاعران و ترانهسرایان منتهی شده که در آن، این موسسه و حمید هیراد تعهد دادند تا همه حقوق مادی و معنوی شاعران را بپردازند. در این اوضاع و احوال، مدیر برنامه حمید هیراد که توهینهای زشت و ناپسندی به شاعران کرده بود نیز از کار خود اخراج شد.
پرده سوم؛ صدور بیانیه عجیب!
در حالی که حمید هیراد کماکان در سکوت رسانه ای به سر می برد و در آن دوره حتی مصاحبهای هم انجام نداد که درباره اتفاقات رخ داده توضیحی دهد،با بالاگرفتن افشاگریها و حواشی مجبور به صدور بیانهای شد که در آن عذر تقصیر کند،عملی که به زعم بسیاری عذر بدتر از گناه بود اما باز جای شکر داشت و انتظار می رفت تا نقطه پایان حواشی هیراد باشد و ما را به پرده چهارم نکشاند،اما چنیننشد!
در بخشی از این بیانیه آمده است:«چندی قبل هم در مصاحبه مکتوبی، بی آنکه داعیه کارشناسی داشته باشم، گفته بودم که استفاده عینی از بخشی از سروده شاعری یا تغییر یافته بیتی از ترانهای یا بهرهمندی محتوایی از شعر سراینده محترمی، منحصر به کار بنده نیست و سابقه ای طولانی در ادب فارسی دارد و نمونههای این بهرهمندی اینجانب هم عموما مورد تایید اهالی ادب معاصر، از جمله شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی کشور قرار گرفته است و نمونههای این به اصطلاح «تدوین» و پیوند، هرگز با مخالفت این شورا یا مشروط کردن تولید این آثار، مواجه نشدهاند و طبعا مثل سایر آثار دارای مجوز در این کشور، دارای سابقههای مستند در دفتر موسیقی وزارت ارشاد است.
البته بنده هم به عنوان عضو کوچکی از جامعه هنری این خاک، برای نشان دادن اعتقادم به ناپسند بودن سرقت ادبی از آثار دیگران و رعایت عرف و ادب، در پیوست معرفی آثار ارائه شده، به ویژه در قطعات اخیر، مرجع هر برداشت را هم ذکر کرده و در صورت دسترسی، از شاعر مورد نظر هم کسب اجازه و رضایت کردهام.
ناگفته هم نماند که پرهیز از ذکر نام صریح و همگانی این عزیزان، صرفا به دلیل فقدان اعتماد کامل به صحت اسامی در محدوده فضای مجازی و تردید اخلاقی در ضایع شدن حقوق صاحبان حقیقی این آثار بوده است نه نیتی دیگر».او در پایان بیانیه خود نوشته است: «... شاید قدمی به اشتباه رفته باشم یا کلامی به پختگی نگفته باشم، به گمانم فرصت اصلاح شیوهها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است و همچون امید به لطف واسعه خداوند، همیشه میتوان امیدوار بود که دنیای گسترده هنر، برای ایفای نقشهای مختلف و رساندن نغمههای متفاوت، صحنههایی بسیار بکر و وسیع دارد».
پس از این بیانیه، محمدعلی بهمنی، رییس شورای شعر دفتر موسیقی ارشاد در مصاحبهای گفت:« ایشان (هیراد) اشتباه کرده و عذرخواهی هم کرده است. از طرفی رضایت برخی از شاعران که معترض شده بودند نیز جلب شده است. دو شاعر دیگر نیز به زودی حقوق مربوط به آثارشان را دریافت خواهند کرد تا این ماجرا خاتمه پیدا کند».
البته اتهامات حمید هیراد موارد دیگری هم داشت ازجمله سرقت ملودی از دیجی معروف هلندی تیستو در قطعه «دیوانه شهر» که هیراد آن را برای سریال گلشیفته خوانده است. در چشم به هم زدنی این خبر هم در فضای موسیقی پیچید. البته که هیراد به رسم پیشین این موضوع را هم در ابتدا تکذیب کرد اما سرانجام اتهاماتش را پذیرفت و عذرخواهی کرد.
در این میان اما عدهای هم به حمایت از هیراد پرداختند.از جمله رضا رشیدپور که در برنامه «حالا خورشید» به موج هجومی که در روزهای اخیر علیه حمید هیراد راه افتاده اعتراض کرد. او گفت: «در هزارتوی فضای مجازی معلوم نیست چه کسی درست میگوید. اینکه همه دست به دست هم دهیم و آبروی طرف رو تاراج کنیم کار درستی نیست».
پرده چهارم؛دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را!
ماجرای چهارم اما خیلی دور نیست.مربوط به همین چند ماه گذشته است که در جریان کنسرتی که در 25 تیر سال جاری در شیراز و با بلیت های ان تومانی برگزار شد،ناگهان هیراد توان هماهنگ کردنِ خود برای لب زدن را با صدای در حال پخش برای چند ثانیه از دست میدهد، یکباره به حالت احترام سرش را پایین میآورد و همزمان صدای او که میکروفن در مقابل صورتش نیست پخش میشود. هیراد پس از چند ثانیه پشت به مردم میکند و خواندن ادامه همان قطعه را بازی میکند!
نکته جالبتر این کنسرت اما صحبتهای پایانی هیراد است.وقتی که او در کسوت یک فیلسوف و عارف دلسوخته، مخاطبانش را به نادیدهانگاری بدیهای دیگران دعوت می کند. بحث این خواننده پرحاشیه زمانی زشتتر میشود که او دوباره با یک اعتماد به نفس منحصربهفرد دست پیش را گرفته و به جای جبران خسارت و مافات، منتقدان و روزنامهنگاران حوزه موسیقی را به کنسرت خود دعوت میکند!
کماکان شکایت هست و نتیجه مسکوت!جنجال به پا می شود،بعد آب ها از آسیاب می افتد و دوباره روز از نو.انگار که هیچ اتفاقی رخ نداده و روند معمول یک خواننده مثل آلبوم روانه بازار کردن و کنسرت دادن ادامه پیدا می کند.
پرده پنجم؛عذر بدتر از گناه
اما ماجرای کنسرت نیز ، هم از سوی هیراد و هم از سمت حامیانش تکذیب و برای رد ماجرا،این خواننده با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرامش ادعا کرد که ویدیوی اول توسط مخالفانش صداگذاری شده و با انتشار ویدیوی دیگر ، مدعی شد که لب خوانی نکرده است و از آنجا که در آن دوره نظارت جدی ازسوی معاونت هنری صورت نگرفت،این قضیه تا چند ماه بعد همچنان در ابهام باقی ماند.
عده ای می گویند که شاید جنجالهای اخیر پیرامون حمید هیراد،شدت حساسیت ها را نسبت به او بیشتر کرد اما این بهانه تا زمانی پذیرفتنی بود که او با انتشار یک ویدیوی جعلی در خندیدن به شعور مخاطبانش تا این حد پافشاری نمیکرد ! شاید همان ویدیو و حمایتهای گروهی نظیر رشیدپور میتوانست این رسوایی را نیز همچون بسیاری دیگر از وقایع اینچنینی به سمت فراموشی سوق دهد اما فشار رسانه ها و عموم مردم و سرانجام ورود دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرایط را تغییر داد.
پرده ششم؛معلق بازیِ قاضی!
در نهایت وزارت ورود پیدا کرد اما نه داوطلبانه و از سر مسئولیت بلکه بر اثر شدت پیگیری رسانهها و مردم،مجبور به پاسخگویی درباره نتیجه بررسیهای فیلم این کنسرت شده و در نهایت «پلی بک» بودن (بخشی) از کنسرت هیراد را تایید کرده است.مجید فروغی، مدیر روابط عمومی معاونت هنری در گفتوگویی با «ایرناپلاس» ضمن تایید این خبر از نبود قانون برای برخورد با موارد اینچنینی خبر داد و ادعا کرد: «پیش از این، مواردی از پلی بک در کنسرتها نبوده و با وجود این اتفاق باید قوانین مرتبط با آن نیز وضع شود».
مهدی رنجبر، معاون هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، نیز ضمن تایید خبر «پلیبک»خوانی هیراد از تذکر به خواننده، موسسه و تهیهکننده خبر میدهد و خبر ممنوعیت هیراد از برگزاری کنسرت در شیراز تا پایان سال 97 را، در حالی اعلام میکند که در این گفتوگو، از اختصاص یک سانس رایگان برای مردم در شیراز در ازای آن بخش از کنسرت که «پلی بک» بوده نیز خبر داده است! رنجبر، دلیل تاخیر در اعلام نظر ارشاد درباره کنسرت شیراز هیراد را ماه محرم و صفر و ایام سوگواری را دلیل رسانهای نکردن این خبر اعلام کرد!
پس از در نظر گرفتن این مجازات، این شوخی در فضای مجازی فراگیر شده که وقتی هیراد برای خریداران بلیت 150 هزار تومانی سی دی پخش میکند و لب میزند، برای کنسرت رایگان حتما سی دی میگذارد و لب نیز نمیزند و حتی در کنسرت حضور هم پیدا نمی کند!
به هر حال، عدم واکنش سریع و صریح به این موضوع تا زمان پیگیری و فشار افکار عمومی،آشکارا بیانگر این نکته است که در پشت پرده به ظاهر آرام موسیقی ایران نیز،مسیرهای ناآرام و مرموزی طی می شود.مسیرهایی که می توان نام آن را ،پشتِ پرده هفتم گذاشت!