آل سعود قریب به چهار سال است که شبانهروز در یمن به این بهانه جنایت میکند که یمنیها نمیخواهند تابع و منقاد عربستان باشند. روزی نیست که خادمین حرمین شریفین مدرسهای را بمباران نکنند، مجالس عروسی را به عزاداری مبدل نکنند، زیرساختها را ویرانه نسازند، غذا و آب را به روی کودکان، زنان و غیرنظامیان نبندند و در یک کلام، فجیعترین جنایات نیمقرن گذشته را رقم نزنند.
اشغالگران توهم داشتند که طی سه هفته خواهند توانست خاک یمن را به توبره بکشند اما درحالیکه سومین سال تجاوزشان در حال کامل شدن است، نهتنها نتوانستهاند به ابتداییترین اهداف خود دست یابند بلکه نقاط مهم و راهبردیشان ازجمله فرودگاهها و پالایشگاههای نفت در تیررس موشکهای بالستیک و نقطه زن انصار الله قرارگرفته است.
با این روند، تردیدی نیست که شکست سنگینی در انتظار آنان خواهد بود و به تعبیر روز گذشته رهبر معظم انقلاب در جمع خانوادههای معظم شهدا، «این جنایتی که آل سعود برای اشغالگری در یمن انجام میدهد، به ضرر خودش تمام میشود؛ نزدیک چهار سال است که اینها در یمن جنایت میکنند؛ تصور میکردند در چند روز یا چند هفته مسلط بشوند، اما هرچه جلوتر بروند سقوطشان سختتر و ضربه وارد به آنها موثرتر خواهد شد... خادم حرمین شریفین باید «اشداء علی الکفار» باشد؛ اینها اشداء علی الیمن و اشداء علی البحرین هستند. این، خشم الهی را برمیانگیزد.»
از طرفی، جنایات عربستان در یمن، تشابه زیادی به سبعیت رژیم صهیونیستی دارد و حملات گاه بیگاه آنان به اهداف غیرنظامی، یادآور موشکباران غزه از سوی صهیونیستهاست. مقام معظم رهبری در فروردین 94 جنایات عربستان در یمن و رژیم صهیونیستی در غزه را با یکدیگر مقایسه کرده و فرمودند: «کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیستها در غزه انجام دادند. سعودیها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و بههیچوجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که تواناییهای نظامی صهیونیستها چندین برابر توانایی نظامی این سعودیهای کذا و کذا است؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزه یکوجبی بود. اینجا طرف مقابل، یک کشور است، یک کشور دهها میلیونی؛ یک ملت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البته اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد.»
نکتهای که در خصوص پیشبینیها و تحلیلهای رهبر انقلاب پیرامون موضوعات منطقهای و بینالمللی وجود دارد این است که نظرات ایشان در جهان از اعتبار زیادی برخوردار است، بهطوریکه بسیاری از تحلیلگران، مراکز پژوهشی و اتاقهای فکر، بخش جداگانهای برای تحلیلهای رهبر انقلاب بازکردهاند و هر بخش از سخنان ایشان را بهدقت مورد تحلیل قرار میدهند. لذا اگر پیشبینی میکنند که سقوط قبیله سعودی سختتر خواهد بود و بینی آنها به خاک مالیده میشود، مبتنی بر شواهد و استدلالهایی غیرقابلانکار و خدشه است که نشانههای آن از هماکنون قابلمشاهده است. نکات ذیل در این خصوص قابلاعتنا به نظر میرسند.
1- جنبش انصار الله که در پیشانی خط مقاومت در برابر قارونهای عربستان قرار دارد، از روز اول با هوشمندی و فراستی مثالزدنی رفتار کرد. در هر جنگی، بخش عمده پیروزی به دلیل حلم، حزم و صبر در مقابل دشمن به دست میآید و ساز و برگ نظامی در رتبههای بعدی تاثیرگذاری قرار دارد.
سعودیها با اتکا به تجهیزات جنگی خود که به قیمت دوشیده شدن توسط آمریکا به دست آوردهاند، دست به هر جنایتی که میتوانستند زدند؛ تروریست اجیر کردند، کشورها را در رودربایستی قرار دادند تا به ائتلاف آنها بپیوندند، از صهیونیستها برای مشارکت در حمله دعوت کردند، آمریکاییها را بهطور مستقیم به معرکه وارد نمودند، درحالیکه رزمندگان یمنی از حمله به اهداف غیرنظامی خودداری کردند و فقط نقاط راهبردی را هدف قرار دادند.
انصار الله از یکسو مشت خود را در برابر آلسعود و متحدان استیجاری آن در عرصه نبرد باز نکرد تا غافلگیری ناشی از حملاتش، ضربات عمیقتری را بر پیکره آلسعود وارد کند و از سوی دیگر با خودداری و صبر در موضع دفاع، عملاً مشروعیتسازی برای مقابلهبهمثل را شکل داد. مجاهدان مقاومت با سعهصدر و ایجاد دوقطبی ظالم و مظلوم (متجاوز- مدافع)، علاوه بر اینکه انسجام داخلی و قدرت خود را به رخ حریف کشیدند، پیشاپیش پیروزی در حوزه قدرت نرم را برای خود رقم زدند و افکار عمومی منطقه و جهان را با خود همراه ساختند.
2- اگر عربستان پیش از حمله، یک درصد نزد افکار عمومی یمن مقبولیت داشت، اکنون به زیر صفر تنزل کرده و خشم عمومی از نسلکشی آل سعود به اوج خود رسیده است. یمن کشوری است که بیش از 90 درصد غذای خود را وارد و 100 درصد ملزومات دارویی خود را از خارج تامین میکند.
عربستان به دنبال بهزانو درآوردن مردم یمن با اشاعه بیماریهای اپیدمیک است. کمبود آنتیبیوتیک در درمان بیماریهای عفونی، مردم یمن را بسیار در فشار قرار داده و مراقبتهای پزشکی بهجز موارد خاص، در دسترس اکثریت بیماران قرار ندارد. قحطی گسترده به نحوی است که طبق گزارش اخیر سازمان ملل، 10 میلیون یمنی نیاز فوری به غذا دارند. عربستان با علم به این موارد و با حمله به مردم، به دنبال پشیمان کردن یمنیها از انقلاب خود هستند و از این رهگذر، نفرت عمومی را برانگیختهاند.
3- یمنیها با پایبرهنه و با اتکا به توانمندیهای خود در برابر بزرگترین سلاحهای نظام سلطه و هزینههای یکصد میلیارد دلاری سعودیها پایدار ایستادند و سعودیها را مجبور کردند که به مذاکره سیاسی تن دهند. آمدن سعودیها پای میز مذاکره به مفهوم شکست راهحل نظامی و صحه گذاشتن بر حقانیت گفتگوهای سیاسی است که جمهوری اسلامی چهار سال پیش آن را برای توقف سبعیت سعودیها پیشنهاد کرده بود. بهبیاندیگر، حرفی که ایران اسلامی اول آن را مطرح کرده بود، حالا سعودیها با تحمل اینهمه فضاحت و بیآبرویی در آخر به آن رسیدهاند!
4- افزون بر این، آل سعود با اعزام نیروهایش به بحرین موسوم به «سپر جزیره»، هفت سال است از حکومتی دفاع میکند که یدطولایی در شکنجه، سلب آزادیهای شهروندی، سلب تابعیت، حصر علماء و زندانهای طویلالمدت برای مخالفان دارد. مدتی پیش جمعیت الوفاق اعلام کرد که از آغاز انقلاب این کشور تاکنون 5 هزار و 98 نفر قربانی شکنجه در زندانهای آل خلیفه شدهاند. حمایتهای بیدریغ سعودیها از تروریستهای تکفیری سوریه نیز قصه مفصل و ماجرایی دیگر دارد.
آل سعود در پرونده جنایاتشان در یمن، شرکای دیگری نیز دارند که بیتردید با هم سقوط خواهند کرد. غرب باآنهمه هیاهوی حقوق بشری، در مقابل کشتار نزدیک به 100 هزار کودک خفهخون گرفته اما برای کشته شدن یک خبرنگار منتقد در کنسولگری عربستان که آنهم در جای خود مذموم است، جاروجنجال به راه انداخته است. و بالاخره اینکه سعودیها و غربیها بر یک کشتی پوسیده سوار هستند و طوفان ظلمی که به راه انداختهاند، بهزودی آنها را در خود غرق و نابود خواهد کرد.
منبع: حمایت