غفلت مسئولان از حیات وحش و محیط زیست هم برای جانوارن و هم برای طبیعت بسیارگران تمام شده، تعداد زیادی از گونههای جانوری و گیاهی در آستانه انقراص یا در معرض خطر هستند و به عبارت دیگر بسیاری از پرندگان و حیوانات همچنان قربانی بیتدبیری مسئولان میشوند.
به گزارش به نقل از قانون ،این در حالی است که داستان غمانگیر شکار غیرمجاز از سوی شکارچیان همانند قبل ادامه دارد. تفاوتی هم ندارد که پرنده شکاری باشد یا غیر شکاری سلیقه برخی از شکارچیان پرندههای شکاری بهویژه خانواده شاهینها در مناطق کویری و در استانهای کرمان، زاهدان و شمال کشور و فروش آنها به اعراب حاشیه خلیج فارس است اما برخی نیز اقدام به شکار پرندگان مهاجر میکنند؛ به طوری که به محض ورود آنها به کشور، دامگاهها و تورهای هوایی شکارچیان از این پرندگان میزبانی کرده و زنده یا مرده سر از بازارهای محلی درمیآورند. شکار و کشتار بیرویه و غیرقانونی پرندگان مهاجر در سالهای اخیر، بازتابهای رسانهای فراوانی داشته است. پرندگانی که شکار می شوند یا به مصرف انسانی میرسند یا از آنها برای تاکسیدرمی (خشک کردن) استفاده می شود. حجم بالای شکار پرندگان مهاجر، دهها میلیارد تومان درآمد را نصیب شکارچیان میکند.
اما همین حجم زیاد شکار، نسل برخی پرندگان را تا حد انقراض نزدیک کرده است. در این زمینه طیبه سیاوشیشاهعنایتی نماینده مجلس از شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر در فریدونکنار انتقاد کرده و گفته است: قیمت بالای فروش پرندگان مهاجر سبب افزایش شکارغیرمجاز آنها شده است به گونهای که از این طریق روزانه حتی یک میلیون تومان هم به دست می آورند؛ بنابراین مقابله با این افراد بسیار سخت و مشکل است. در این زمینه بیشک اگر تمامی مسئولان محلی تعامل و همکاری مناسب را با هم داشتند این معضل به خوبی کنترل و مدیریت میشد. اما براساس اظهارات کارشناس محیط زیست در حال تلاش هستند با حمایت دادستان تا حدودی از معضل قاچاق پرندگان جلوگیری کنند و بر این اساس سختگیریهایی نیز در زمینه صدور مجوز شکار پرندگان ایجاد شد در واقع در گذشته تعداد روزهای شکار نامحدود و بیشتر بود اما در حال حاضر تنها دو روز در هفته و حداکثر دو مجوز شکار صادر می شود.
سیاوشی یادآور شد: برخی از سرسودجویی و برخی دیگر برای تامین معیشت شکار میکنند که اگر اشتغال این افراد در دستور کار قرار گیرد نسبت به تغییر اکوسیستم و کشتار پرندگان و تخریب محیط زیست اقدام نمیکنند. اما نکته قابل تامل اینکه قوانینی که در حوزه شکار وجود دارد بازدارنده هستند که باید ضمانت اجرایی مناسب داشته باشند و همچنین با آموزش و ارتقای آگاهی مردم نکوهش شکار را به آنها گوشزد کرد.
شکار و قاچاق هوبره به کشورهای حوزه خلیج فارس
در کنار شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر، شکارچیان در جنوب ایران نیز به دنبال شکار هوبره پرندهای زیبا هستند تا آن را به قوشبازان عرب بفروشند و آنها حاضرند مبالغ هنگفت برای خرید این پرنده زیبا پرداخت کنند. زندهگیری، شکار و قاچاق این پرندگان به کشورهای حوزه خلیج فارس، نسل این گونههای ارزشمند کشور را در آستانه انقراض قرار داده است. شیوخ عرب با آموزش پرندگان شکاری از آنها برای شکار، بهویژه شکار هوبره استفاده میکنند. مناطق رامشیر، رامهرمز، ماهشهر، اطراف اهواز، آبادان، امیدیه و خرمشهر در کشور از مراکز پرندگان شکاری گرانقیمت به حساب میآیند. علاقه شیوخ عرب به بازی با پرندههای ایرانی، هر روز قیمت آنها را بالاتر برده و سودجویان را برای قاچاق بیشتر ترغیب میکند.
براساس بررسیهای انجامشده قیمت پرندهها از 20میلیونتومان شروع میشود و حتی به دومیلیاردتومان هم میرسد.هوبره پرندهای بسیار زیباست در جنوب شرق و مرکز ایران سکونت دارد. هوبرهها بعد از شکار در دشتهای ایران به استانهای ساحلنشین جنوبی منتقل و در نهایت به کشورهای عربی جنوب خلیجفارس منتقل میشوند. اعراب حوزه خلیج فارس از هوبره بهعنوان طعمه بازهای شکاری خود در مسابقات شکار استفاده میکنند. این در حالی است که جمعیت این پرنده زیبا به دلیل تخریب زیستگاه طبیعی و شکار غیرمجاز به شدت کاهش یافته و به همین دلیل در فهرست گونههای آسیبپذیر (VU) و در طبقه تهدید شده اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرارگرفته است.
علیم یارمحمدی عضو مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس با ابراز نگرانی از کاهش چشمگیر جمعیت هوبره در این مناطق به خانه ملت گفتهاست : هوبره در مراتع و چراگاههای منطقه بلوچستان، ایرانشهر و حوالی شهرستانهای فنوج، دلگان، بزمان، زندگی میکند. متاسفانه جمعیت هوبرهها به دلایل مختلف از جمله خشکسالیهای گسترده و شکارغیرقانونی کاهش چشمگیری داشته است. بدین منظور افراد سودجویی با حضور در منطقه، بومیان محلی استان را ترغیب به زندهگیری هوبره میکنند و پس از زندهگیری با سود هنگفت اقدام به قاچاق این پرندگان به کشورهای حوزه خلیج فارس میکنند، اما این موضوع به صورت گسترده در کشور انجام نمیشود و تنها افراد خاصی به صورت مخفیانه و غیرقانونی دست به این کار میزنند.
جریمهها از قدرت بازدارندگی برخوردار نیستند
در حالی که اوضاع و احوال محیط زیست و حیات وحش کشور به شدت بحرانی شده و مخاطرات بسیار زیادی این حوزه را تهدید میکند، قوانین در این حوزه به هیچ عنوان با جرایمی که توسط سودجویان صورت میگیرد، متناسب نبوده و به عبارت دیگر در بسیاری از موارد از بازدارندگی لازم برخوردار نیستند. یک کارشناس محیطزیست درباره جریمههای اختصاص داده شده به تخلفهای محیطزیستی گفتهاست : اغلب جریمههای اختصاص داده شده به اندازه کافی قدرت بازدارندگی را ندارند. برای مثال اگر شما از خودرو خود زباله را به بیرون پرتاب کنید، جریمه آن فقط 35هزار تومان است. همچنین فرد در شرایطی جریمه میشود که افسر این تخلف را مشاهده کند. با این تفاسیر اگر دیگر افراد چنین تخلف فرد خاطی را به مسئولان امر گزارش کنند، مساله مورد رسیدگی قرار نمیگیرد. محمد درویش میافزاید: با بررسی قوانین باید تاکید کرد که هیچانگیزهای برای ارزش قائل شدن به مسائل محیطزیستی در کشور وجود ندارد. به این ترتیب همچنان تخلفات محیطزیستی در کشور تکرار میشود. برای مثال با بررسی وضعیت آتشسوزی عمدی در جنگلها، پرتاب سیگار روشن در طبیعت، سرعت غیرمجاز و کشته شدن حیوانات در حیات وحش و ... جریمههای اعمال شده چندان بازدارنده نیستند.
بهگفته او این جریمههای اندک هیچگاه عامل بازدارندگی محسوب نمیشود؛ بهگفته او در دیگر موارد محیطزیستی هم جریمهها گرانتر از اقدام فرد خاطی اعمال میشود که تبعات آن سنگین است. برای مثال در زمینه شکار حیات وحش جریمهها به حدی سنگین است که وقتی یک شکارچی به دام میافتد، ترجیح میدهد که محیطبان را کشته و به این شکل از صحنه فرار کند، چون فرد خاطی بهدلیل قوانین موجود بر این باور است که در صورت تسلیم شدن به قانون باید تاوان این اشتباه را برای همیشه بپردازد.
بهگفته او اگر امروز بیش از 130 نفر شهید محیطبان و جنگلبان در کشور وجود دارد، یکی از دلایل آن همین عدم تناسب بین جرم و مجازات بوده است. این کارشناس محیطزیست درباره قوانین بازدارنده میگوید: باید دانست که مجازات جایگزین از سوی قوه قضاییه اعمال میشود. برای مثال وقتی یک فرد درختی را در منطقه باغ شادی قطع کند، بر اساس مجازاتهای جایگزین باید 500 اصله درخت در آن خطه بکارد. در این شرایط وقتی بهدلیل خشکی دریاچه شادگان آن محیط بهشدت خشک شده است، طبیعتا این اقدامات محیطزیستی نیز به تشدید بیابانزایی میانجامد. باید دانست که در هر خطهای نمیتوان درختکاری را تجویز کرد، اما این مساله در احکام قوانین جایگزین رعایت نمیشود و احکام اغلب حالت احساسی دارند.
محدودیتهای مکانی، زمانی و نوعی برای شکار
علی مشهدی ، عضو هیات علمی دانشگاه قم نیز در رابطه با شکار غیرمجاز و قوانین در این زمینه به قانون میگوید: در قانون، شکار برخی از گونهها ممنوع شده است و هدف قانون شکار و صید، محافظت از گونههای در معرض خطر و جلوگیری از انقراض گونههایی است که در معرض نابودی قرار دارند. البته باید گفت تمامی گنجشکسانان حفاظت شده نیستند و در مورد شکار آنها محدودیتی اعمال نشده است. طبق لیستی که کنوانسیون سایتس ارائه کرده و ایران هم عضو آن است، برخی از گونههای گنجشکسان نیز حفاظت شده هستند و شکار آنها ممنوع است. شکار غیرمجاز در حالی همچنان توسط افراد سودجو صورت میگیرد که سازمان حفاظت از محیط زیست متولی حمایت و صیانت از این حوزه است. هرچند اقداماتی در این زمینه انجام شده اما به هیچ وجه نه موثر بوده و نه اینکه کاهش تخریب محیط زیست و حیات وحش را به دنبال داشته است.
مشهدی در این زمینه خاطرنشان میکند: یکی از تکالیف ماموران حفاظت از محیط زیست، نظارت بر کسانی است که وارد قلمروی محیط زیست میشوند. این محدودیتها، زمانی، مکانی و نوعی هستند که قانونگذار برای شکار پیشبینی کرده است. محدودیت مکانی به معنای آن است که در هر مکانی نمیتوان مبادرت به شکار کرد. به عنوان مثال در مناطق حفاظت شده یا پارک ملی شکار جایز نیست .
محدودیت زمانی یعنی، در زمانهای خاصی که حیوانات زاد و ولد یا تخمریزی میکنند شکار ممنوع است و محدودیت نوعی هم که گونهخاصی از حیوانات را نمیتوان شکار کرد یا روش خاصی از شکار را نمیتوان انجام داد مانند تور انداختن یا روشهایی که قانونگذار ممنوع کرده، مانند صید با باروت، شکار از طریق انفجار یا روشهایی که در شب بهصورت سنتی اقدام صورت میگیرد. در خاتمه باید گفت محیط زیست کشور به شدت نیازمند توجه جدی از سوی مسئولان است. مشکل کم آبی کشور، جنگلهایی که هر روز کوچک و کوچکتر میشوند و تخریب طبیعت توسط گردشگران و گونههای جانوری که در آستانه نابودی قرار گرفتهاند و... تنها بخشی از این مشکلات مربوط توجه جدی توسط سازمانهای متولی و بخشی دیگر نیازمند فرهنگ سازی و آموزش به گردشگران و افراد جامعه است. به گفته کارشناسان ساخت هر مترمربع خاک سالها زمان نیاز دارد. پس آموزش به افراد جامعه برای نگهداری و استفاده بهینه از این منابع خدادای، سبب خواهد شد تا فرزندان و آیندهگان کشور نیز مانند ما از آن بهره ببرند در غیراینصورت خشکسالی و نابودی جنگلها میتواند زندگی آیندگان را با مشکلات جدی مواجه کند.