به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا، یک پژوهشگر اقتصادی میگوید که در این رابطه مشکلی معرفتشناختی وجود دارد و راهحل، این است که عینک خود را در رابطه با مسائل جهانی و روابط خارجی تغییر دهیم.
سیاستزدگی اقتصاد را میتوان بهصورت تأثیر افراطی سیاست بر اقتصاد تعریف کرد. این رابطه میتواند در هر دو حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی رخ دهد. تعامل این دو حوزه و اثرگذاری و اثرپذیری این دو بر یکدیگر بهطور طبیعی در تمام جوامع وجود دارد، اما آنچه اهمیت دارد، حداقل کردن آثار منفی تعامل بین این دو حوزه و استفاده بهینه از فرصتهایی است که از تأثیر و تأثّر اقتصاد و سیاست بر یکدیگر به وجود میآید.
ناصر ذاکری، پژوهشگر مسائل اقتصادی، نحوه ارتباط اقتصاد و سیاست را یک رویکرد سیاستگذاری میداند و به عقیده او لازم است سیاستگذاران در سطح کلان کشور و همچنین سیاستگذاران حوزه سیاست خارجی و قوای سهگانه، نحوه ارتباط اقتصاد و سیاست را بهعنوان یکی از قواعد بازی بپذیرند.
**باور به تواناییها و محدودیتها برای بهبود اقتصادی
وی در ادامه توضیح داد: باید این باور به وجود آید که حساسیتهای ما نسبت به تحولات جهانی، متناسب با شرایط ما باشد و باید پذیرفت با توجه به توان اقتصادی کشور، نمیتوان در تمام زمینهها، همه خواستهها را بهطور همزمان دنبال کرد. این بحث در اقتصاد مطرح است که یک خط بودجه وجود دارد که نشاندهنده امکانات محدودی است و نشان میدهد همه خواستهها بهطور همزمان، قابلدسترس نیستند و باید بین آنها دست به انتخاب بزنیم.
ذاکری درباره انتخاب و گزینش خواستهها میگوید: تمرکز ما باید بر رشد اقتصادی و همچنین حل مشکلات اقتصادی کشور باشد. ما در حال حاضر با بیکاری و فقر گسترده مواجهیم. معنایش این است که نیاز داریم به مسائل داخلی کشور توجه کنیم و همچنین شیوهای برای تعامل مثبت با جهان و گسترش صادرات تعریف کنیم. هماکنون در همین فضایی که در آن مشکلات فراوانی نیز وجود دارد، اگر این امکان را داشته باشیم که صادرات را گسترش دهیم و شیوه ارتباطمان با کشورهای مختلف، در مسیری باشد که به توسعه روابط تجاری بینجامد، میزان قابلتوجهی شغل ایجاد خواهد شد و رونق اقتصادی را در پی خواهد داشت.
این پژوهشگر مسائل اقتصادی از توصیههای دلسوزان اقتصاد ایران سخن گفت: بسیاری از دلسوزان اقتصاد میگویند از این ظرفیت استفاده کنیم و اجازه ندهیم در حالی که همه کشورها به دنبال رشد اقتصادی هستند، ما به دنبال اهداف دیگری باشیم و در این هدفگذاری عقب بمانیم. هر میزان که این عقبماندگی گسترش پیدا کند، اثرگذاری ما در مراحل بعدی کاهش پیدا خواهد کرد.
**نقش اقتصادی سفارتخانهها
ذاکری با اشاره به اهمیت سیاست خارجی و تأثیر مثبت آن بر اقتصاد کشور با تأکید بر نقش سفارتخانهها در این رابطه گفت: سفارتخانه بسیاری از کشورها، حوزههای گسترده اقتصادی را پوشش میدهند و خدمات گستردهای را در اختیار فعالان اقتصادی میگذارد و به شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری و برگزاری نمایشگاهها و نشستهایی برای جذب سرمایهگذاری خارجی مشغول بوده و موقعیتهایی را برای شراکت با کشور ایجاد میکنند. این در حالی است که سفارتخانههای ما، خانه امن و پایگاه فعالان اقتصادی ما در کشورهای دیگر نیستند. حتی ممکن است خیلی از تجار ما مشکلات فراوانی هم پیدا کنند، ولی احساس نمیکنند که سفارتخانه ما میتواند به کمکشان بیاید.
وی با توضیح این مشکل که از نظر سیاستگذاری، سیاست خارجی ما در مسیر کمک به اقتصاد، رشد پیدا نکرده، ادامه داد: سفارتخانههای ما و سفرای ما در کنار اینکه دیپلمات هستند و تجربه خوبی در روابط بینالملل دارند، در حوزه اقتصاد هم باید دیدگاه خوب و ارتباطات مناسبی داشته باشند. به این معنی که با بنگاههای اقتصادی، فعالان اقتصادی و اتاق بازرگانی بهعنوان پارلمان بخش خصوصی و... تعامل داشته باشند و بتوانند در کنار فعالیتهای خود، به اقتصاد ایران هم خدمت کنند، اما متأسفانه این کسری بهشدت احساس میشود که گویا وزارت امور خارجه ما کار مهمتری دارد و اقتصاد، بخش کوچکی از فعالیتهایش است.
**تغییر نگاه نسبت به مسائل جهانی و روابط خارجی
این پژوهشگر مسائل اقتصادی در ادامه با یادآوری سخنان رئیسجمهور روحانی در دیماه 1393 در کنفرانس اقتصاد ایران گفت: ما میتوانیم یک مطالبه اقتصادی از حوزه سیاست خارجی داشته باشیم. همانطور که در کنفرانس اقتصاد ایران این بحث از سوی رئیسجمهور مطرح شد که اقتصاد ما در خدمت سیاست است و باید در یک دوره، شرایطی را برقرار کنیم که سیاست به اقتصاد خدمت کند. اقتصاد باید از سیاست امتیازاتی بگیرد و بعضی از بحرانها و ناکارآمدیهایی که داریم درمان شود.
ذاکری در پایان اضافه کرد: متأسفانه در این زمینه، یک مشکل معرفتشناختی وجود دارد و راهحل این است که عینک خود را در رابطه با مسائل جهانی و روابط خارجی تغییر دهیم.