زی طلبگی یا سبک زندگی طلبگی از ابتداییترین مفاهیمی است که طلاب را به صورت چالشی با خود درگیر میکند. زی طلبگی بهطور کلی شامل نحوه برخورد طلبه با تمام مسائل زندگی روزمره میشود. بر خلاف حدود احکام الهی که به صورت کاملاً مشخص در توضیح المسائل توضیح داده شده است، زی طلبگی تعریف دقیقی ندارد. معمولاً این استادان و پیشکسوتان حوزه هستند که حدود مفهوم «زی» را برای طلاب مشخص میکنند. این کار در سخنرانیهای هفتگی یا همان «درس اخلاق» و یا صحبتهای استادان در جمعهای دوستانه انجام میشود. نمیتوان نقش تأثیرگذار سبک زندگی بزرگان حوزوی و خصوصاً مراجع تقلید را در تعیین استانداردهای طلبهزیستن منکر شد؛ اما در عین حال بعضی از مسائل زی طلبگی بسته به عرف مناطق و حتی جمعهایی که طلاب با آن سر و کار دارند متفاوت است. تفاوت تعاریف در باب زی طلبگی گاهی طلاب را با سردرگمیهایی مواجه میکند. به راستی چه چیزهایی با مفهوم طلبگی همخوانی دارد و چه چیزهایی مناسب با شأن زندگی طلبگی نیست؟ این سؤالات حیطه وسیعی را شامل میشوند؛ از پوشش، خوراک و حتی ساعت خواب و بیداری تا نوع وسیله نقلیه، شکل داخلی دکوراسیون محل زندگی (حجره یا خانه) و حتی انتخاب همسر و نوع پوشش و منش تکتک اعضای خانواده. در هر صورت این سردرگمیها باعث میشود تا هر طلبه مجبور به گزینش تیپ ایدهآل مورد نظر خود برای آینده زندگیاش باشد.
دغدغه فهم حدود «زی طلبگی»
اما به راستی تعریف و حدود زی طلبگی چیست؟ این مسأله و برخی دیگر از مسائل در این زمینه، مدتی است که به صورت خاص در گروهی خاص با عنوان «زی طلبگی» پیگیری میشود. اعضای این گروه از میان طلاب، استادان حوزه و دانشگاه و کسانی که به نوعی درگیر مباحث حوزوی هستند انتخاب شدهاند. کلیدیترین و اولین بحثی که در این گروه مطرح شد، مسأله ماهیت «زی طلبگی» بود. بهطور خلاصه میتوان گفت که پاسخدهندگان به این پرسش، دو طیف کلی را تشکیل میدهند. گروهی معتقدند اساس و محور در ماهیت زی طلبگی، همان حدود شرعی است و زیست طلبگی یعنی زندگی در حدود و قواعد شرعی. ولی گروهی دیگر معتقدند زی طلبگی مفهومی است که حیطه بزرگتری از مفاهیم فقهی را بهکار میگیرد. ازاینمنظر، در طلبه زیستن اگر چه انجام واجبات و ترک محرمات هم مطرح است، اما این تمام داستان زندگی طلبگی نیست و ریشههای طلبهبودن در مسائل دیگر زندگی همچون میزان توجه به مادیات، توجه به مستحبات و ترک مکروهات و… نیز ریشه دوانده است. برای نمونه آقای دکتر محمدهادی مفتح با تکیه بر مفهوم رهبری روحانیت، محدوده زی طلبگی را ضیقتر از عمل به واجبات و ترک محرمات میداند و معتقد است نمیتوان حدود زی طلبگی را بر حدود مباحات الهی منطبق نمود. نمیتوان گفت هر عملی که برای همه مسلمانان جایز است برای طلاب نیز (با حفظ عنوان طلبگی) مجاز است. از این جهت آقای مفتح نیز حدودی ضیقتر از قواعد شرعی را برای زندگی طلبگی تعریف میکند. حجتالاسلام والمسلمین کاظم قاضیزاده نیز زی طلبگی را مفهومی مرتبط با اختصاصات شرعی، عقلی و عرفی طلبگی میداند. این مفهوم از نگاه ایشان، ضوابطی بیش از دینداری عرفی دارد. برخی دیگر از استادان همچون حجتالاسلام والمسلمین سید محمدکاظم شمس، توجه به تاریخچه روحانیت را در پذیرش این محدودیت کلیدی میداند. آقای شمس بر این باور است که اساس روحانیت در دوره پس از غیبت کبری و باهدف پرکردن خلأ جایگاه امام(ع) شکل گرفته و تبلیغ دین از وظایف خاص روحانیت تلقی شده است. بر این اساس عملکرد و روش زندگی روحانی بهترین روش تبلیغ دین است. با توجه به این مقدمات، حداقل لوازم این شکل زندگی، عمل به واجبات و ترک محرمات است و توجه به مستحبات و مکروهات از باب تأثیرگذاری بیشتر، مورد توصیه بوده است و آقای شمس نیز این مسأله را لازم میداند. حجتالاسلام والمسلمین محمد جواد واعظی نیز زی طلبگی را مسیر و صراطی میداند که طلبه را در رسیدن به هدف اصلی طلبگی راهنمایی میکند. از جمله حدود این زیستروش، بودن در صراط توحید، عمل به دانستهها، مردمی بودن، زندگی در حد متوسط مردم، توجه به زیردست و التزام به اصول طلبگی همچون تحصیل و تحقیق و تهذیب و تدریس و تبلیغ است.
حجتالاسلام والمسلمین مهدویزادگان هم تعریف زی طلبگی را مفهومی سلبی ـ ایجابی میداند که بر اساس آن، طلبه در عین اینکه خود را در جامعه تعریف میکند، در عین حال خلوتنشینی خود را فراموش نمیکند. وی همچنین اشاره میکند که دو تعریف و دو باور دیگر نیز برای زی طلبگی وجود دارد؛ تعریف سلبی که طلبه بسیاری از مسائل جامعه را موضوعاً کنار میگذارد و صرفاً به گوشهنشینی رو میآورد؛ تعریف ایجابی که خود را صرفاً در متن جامعه میبیند و زندگی عرفی را حتی در حد اشرافیگری برای خود مباح میشمارد. این دوتعریف اگرچه غیردقیق و ناقصاند، اما مصادیق هر دو در جامعه وجود داشته و دارد. برخی از صاحبنظران نیز زی طلبگی را با پیچیدگیهای مسائل روز گره میزنند و معتقدند برای بحث دقیق از حدود زی طلبگی نباید صرفاً از این مفهوم در محدوده رعایت حدود شرعی سخن گفت. برای نمونه حجتالاسلام والمسلمین سید محمدعلی ایازی بر این باور است که با توجه به اینکه بحث زی طلبگی فراتر از بحث «زی» است، باید در اخلاق صنفی روحانیت سخن گفته شود و این اخلاق باید با توجه به آسیبهایی که امروز این صنف در اتصال به قدرت دارد، مورد توجه قرار گیرد. در مقابل این طرز فکر که زی طلبگی را محدودتر از حدود شرعی میداند، برخی دیگر بر این باورند که زیست طلبگی باید همراه و همگام با زندگی عادی مردم باشد و مفهوم طلبگی نباید مانع از ارتباط نزدیک با مردم شود. حجتالاسلام سید محمدعلی ابطحی، زی طلبگی را «زیست متناسب با جایگاه روحانیت» میداند. آقای ابطحی همچنین حدود اصلی زی طلبگی را همان بایدها و نبایدهای شرعی میداند و قراردادن حدودی بیش از این مرزها را، موجب فاصله پیدا کردن طلاب از متن جامعه میداند که دلیلی شرعی نیز بر این مسأله وجود ندارد. آقای دکتر علیرضا فیض نیز در تعریف خود از مفهوم زی طلبگی، ضمن اشاره به معنای لفظی کلمه «زی» که به پوشش اشاره دارد، مفهوم زی را اعم از پوشش میداند که «شمایل کلی و چگونگی زیستن» را نیز در بر میگیرد. بهعلاوه ایشان زی طلبگی را متوجه به ساحت تاریخی آن میداند؛ چون از دوره ترویج مدارس جدید و دانشگاهها، بر هویت لباس طلبگی بیشتر تأکید شد و لباس روحانیت مفهوم و هویت جدیدی پیدا کرد. همچنین آقای فیض معتقد است از آنجا که طلاب منادی دین اسلام هستند، باید همچون پیامبر اسلام مانند مردم عادی زندگی کنند و فقط منهیات شرعی از مفهوم زی طلبگی بیرون است. البته ایشان این نکته را نیز مورد توجه قرار دادهاند که چون طلاب رهبران معنوی و دینی مردم هستند و لباسشان مشعر به این مفهوم است، باید در الزام به شرع مقدس از مردم عادی یک گام جلوتر باشند؛ یعنی در منهیات، مکروهات را نیز ترک کنند و در اوامر، مستحبات را نیز علاوه بر واجبات انجام دهند تا مردم عادی که به آنان اقتدا میکنند، حداقلها را انجام دهند. اما در مجموع آقای فیض تأکید میکند که برای سنجش مفهوم زی طلبگی، غیر از محدوده حدود شرعی، نباید حدودی برای زی طلبگی در نظر بگیریم.
در پایان، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در حالی که بسیاری از طلاب در تعریف زی طلبگی به نحوه زیست مراجع تقلید مینگرند، اما در این میان برخی از صاحبنظران به متفاوتبودن زی اصناف مختلف در فضای طلبگی باور دارند؛ مثلاً حجتالاسلام والمسلمین مسیح بروجردی – که این گعده به همت ایشان شکل گرفته است – با تفاوت گذاشتن میان دو مفهوم «شأن طلبگی» و «زی طلبگی» معتقد است، شأن مراجع و استادان طلاب، جدای از شأن طلاب است. رویکردی که اگرچه شاید پذیرش آن برای برخی از طلاب سخت باشد، اما به واقعیت نزدیکتر است.