ماهان شبکه ایرانیان

یک اقتصاددان تشریح کرد؛

تخمین سرانگشتی از اثرات تورمی آزادسازی قیمت سوخت

به گزارش اقتصادآنلاین، حامد قدوسی در کانالش نوشت: اکثر مطالعات صورت‌گرفته بر اساس مدل‌های دقیق اقتصادسنجی و تعادل عمومی نشان می‌دهد که در صورت آزادسازی قیمت بنزین، تورم خلق شده چیزی بین 5-20 درصد خواهد بود. میانگین تخمین‌ها البته روی همان 5-6 درصد است و 20 درصد کمابیش حد بالای تخمین‌ها است.

در مورد موضوع پیچیده‌ای مثل رابطه قیمت سوخت و تورم اگر قرار باشد چیزی را جدی بگیریم همین نتایج مطالعات علمی است و نه «حس و تخمین شخصی‌» افراد.  ولی خب در عین حال باید منطق پشت این تخمین‌ها را به شهروندان توضیح داد، چون خیلی‌ها ممکن است بپرسند که آخر چه طور ممکن است قیمت بنزین از 1000 به 5000 برسد ولی تورم اضافه فقط 5-20 درصد باشد؟

برای این که حسی از ماجرا بگیریم اجازه بدهید تاثیر افزایش قیمت سوخت روی «سوخت‌برترین بخش اقتصاد» یعنی بخش حمل و نقل را ببینیم.  یک راننده تاکسی/اسنپ/شخصی در تهران را در نظر بگیرید. چنین خودرویی به طور متوسط روزانه 30 لیتر بنزین مصرف می‌کند. حال ببینیم «هزینه‌های» ارایه خدمات قبل/بعد آزادسازی چه طور خواهد بود:

عناصر اصلی هزینه تولید خدمات برای یک ماشین متوسط را بشکنیم:

1) هزینه فرصت وقت راننده: 40 هزار تومان در روز، 2) هزینه سرمایه‌ای و استهلاک و تعمیر خودرو: 20 هزار تومان در روز، 3) هزینه بیمه و جریمه احتمالی و پارکینگ و الخ: 10 هزار تومان در روز، 4) هزینه سوخت: 30 هزار تومان در روز

با این هزینه‌ها، یک خودرو مسافرکش حدود سه میلیون تومان در ماه هزینه دارد. طبعا تخمین ما متوسط است و برای خودرو/مسیر/افراد مختلف کمی بالا و پایین خواهد بود.

حال قیمت سوخت را از 1000 به 5000 برسانیم. یعنی 400 درصد به قیمت سوخت اضافه کنیم. ببینیم کل هزینه ارائه خدمات حمل و نقل (با فرض ثبات بقیه عناصر در دور اول)، چه قدر بیش‌تر می‌شود:

1) هزینه فرصت وقت راننده: 40 هزار تومان در روز، 2) هزینه سرمایه‌ای و استهلاک و تعمیر خودرو: 20 هزار تومان در روز، 3) هزینه بیمه و جریمه احتمالی و پارکینگ و الخ: 10 هزار تومان در روز، 4) هزینه سوخت: 150 هزار تومان در روز

با این هزینه‌ها، پس از آزادسازی قیمت سوخت، یک خودرو مسافرکش حدود شش میلیون تومان در ماه هزینه دارد. یعنی پس از آزادسازی، با این که قیمت سوخت پنج برابر شده بود، هزینه‌های ارائه خدمات حمل و نقل تقریبا «دو برابر» شد. این عدد را به عنوان یک تخمین حد بالا در ذهن داشته باشید.

خب پس در سکتوری که بیش‌تر تاثیرپذیری را از قیمت سوخت دارد، آزادسازی قیمت سوخت و پنج‌برابر کردن آن، تورم 100 درصدی ایجاد کرد. طبعا این تورم روی قیمت تمام شده بقیه کالاها هم اثر می گذارد چون همه بخش‌ها باید از خدمات حمل و نقل استفاده کنند. ولی نکته این جا است که «سهم هزینه حمل و نقل» از کل هزینه‌های بخش‌های مختلف اقتصاد عدد خیلی بزرگی نیست و در حد سه تا حداکثر ده درصد است. یعنی اگر هزینه حمل و نقل دو برابر شود،  قیمت مثلا یک یخچال یا یک کیلو هندوانه، چیزی حدود «دو ضرب در 0.03 تا 0.1» برابر افزایش پیدا می‌کند.

این افزایش قیمت در دور بعدی باعث تورم قیمت در همه بخش‌های اقتصاد می‌شود و به صورت مارپیچی ادامه پیدا می‌کند. ولی همان طور که می‌بینید تاثیر آن روی هزینه بقیه بخش‌ها ناگهان «یک یا دو درجه بزرگی» کوچک‌تر از بخش حمل و نقل شد. وقتی اجازه بدهیم اقتصاد به تعادل جدید برسد، جمع همه این تورم‌ها به همان عددی می‌رسد که در ابتدای پست گفتیم و از مدل‌ها بیرون می‌آید. 

ممکن است بگویید خب این‌‌ها را می‌فهمیم ولی ما دیده‌ایم که هر سال قیمت‌ها درست به اندازه افزایش کرایه تاکسی زیاد شده است، این را چه طور توجیه می‌کنید؟ اولا آمار و ارقام دقیق همه این مشاهده حسی ما را تایید نمی‌کند و سال‌هایی وجود دارد که این دو عدد با هم بالا نرفته‌اند (ولی ذهن ما تمایل دارد آن‌ سال‌ها را کم‌تر به خاطر بسپارد). ثانیا این مشاهده حتی در سال‌‌هایی که تورم و کرایه تاکسی با هم بالا رفته‌اند، دچار خطای خلط هم‌زمانی و علیت است. آن تورمی که هر سال مشاهده می‌شد تورم طبیعی اقتصاد بود که چون پیشاپیش در کرایه تاکسی به صورت رسمی منعکس می‌شد، جامعه از آن به عنوان شاقولی برای تخمین تورم آن سال استفاده می‌کرد. در نتیجه در سال‌هایی که کرایه تاکسی زیاد نشده است هم تورم داشتیم چون ریشه و علت اصلی تورم کرایه تاکسی نبوده است. کرایه تاکسی فقط با تورم آن سال همبستگی داشته است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان