آداب و رسوم مازندران بسیار گسترده، شیرین و حاکی از فرهنگ حاکم آن است و فرهنگ توده مردم مازندران نیز از ارزش و غنای فرهنگی خاص برخوردار بوده و با توجه به پیشینه تاریخی اقوام مازنی، موسیقی محلی این خطه نیز قابل توجه است.
این موسیقی رابطه موثر با فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای محلی دارد و پیوسته سخنانی از پند، اندرز، سرزنش، فریاد، اعتراض، ترانههای جدایی، عشقی و دلدادگی در آن جاری بوده که شامل موسیقی کتولی، تبری، امیری، نجما، صنم و چند نمونه دیگر است.
گویش و زبان مازندرانی (مازنی، مازرونی، تبری، گیلکی) از دیرباز اهمیت خاصی داشته و طبق بررسی کارشناسان در جلگهها و نواحی کوهستانی دارای 12 لهجه است. درباره تاریخ زبان مازنی همین بس که "اِبن خُردادبِه" جغرافی دان، تاریخنویس و موسیقیشناس خراسانی در قرن چهارم هجری در کتاب معروف مسالک و ممالک از گویش طبری یاد کرده است و نیز شمس الدین مقدسی جغرافیدان قرن چهارم میگوید: در کلمات "هاکِن و هادِه" زبان تبری حلاوتی خاص است.
از اینگونه نوشته ها در کتب برمی آید که گویش تبری در قرون نخستین اسلامی شناخته شده بوده است.
عدم آموزش والدین به کودکان، کاربرد کم و ترویج محدود، عدم تمایل جوانان به کاربرد گویش مازنی به دلایل مختلف و نیز رشد مدرنیته عواملی است که باعث انحطاط تدریجی زبان مازندرانی شده است.
علت کاهش استفاده از گویش محلی در مازندران
یک پژوهشگر علوم اجتماعی که به بررسی علل و عوامل کاهش استفاده از زبان مادری در مازندران مطابق پژوهشهای میدانی در 5 شهر آمل، نور، بهشهر، رامسر، ساری و 12 منطقه روستایی پرداخته است، در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: تفاوت و کمبود استفاده از زبان مادری در 4 حوزه خانواده، مدرسه، اداره، کوچه و بازار باعث شده تا کاربرد کم زبان بومی بر فراموشی آن اثر مستقیم گذارد.
فاطمه قاسمی با تشریح هر یک از چهار عامل فوق تاکید کرد: بیشترین کاربرد زبان مازنی (مازندرانی) مربوط به خانواده است و هر چه این محدوده رسمیتر نباشد زبان مادری کاربرد بیشتری دارد که در این حوزه 67 درصد از افراد زبان اولشان مادری است اما در حوزه اداری که نسبتاً رسمی بوده حدود 63 درصد مراجعه کنندگان با کارمندان فارسی صحبت میکنند.
وی در ادامه افزود: در حوزه مدرسه برخلاف مناطق آذری زبان و نیز کرد زبانان که زبان مادری خود را پررنگ حفظ کردهاند در مازندران این زبان رنگ و دوام خود را از دست داده و متاسفانه در حاشیه قرار گرفته و 97 درصد از دانش آموزان به زبان فارسی صحبت میکنند، این در حالیست که در حوزه کوچه و بازار چون تنوع مخاطب فراوان است کاربر نسبت به جنسیت، تحصیلات، سن، تیپ و شخصیت ظاهری افراد نوع گویش خود را تنطیم میکند.
علل به خطر افتادن زبان مازنی
این مؤلف و محقق حوزه علوم اجتماعی با تصریح اینکه زبان مازنی از خرده زبانهایی است که در خطر مرگ قرار دارد، گفت: رغبت نداشتن خانوادههای مازندرانی برای آموزش زبان مادری به فرزندانشان مهمترین علل به خطر افتادن زبان است.
قاسمی، محدود شدن حوزه کاربردی زبان مادری را یکی دیگر از دلایل فراموشی گویش مازنی دانست و اظهار کرد: تاثیر خوب زبان فارسی بر روی اعتماد بنفس کاذب جوانان از دیگر عوامل تهدید کننده بوده و این نگرش منفی در دختران بیشتر از پسران و در کودکان و نوجوانان بیشتر از بزرگسالان وجود دارد.
وی به برخی از آثار از میان رفته گویش تبری در دوران چهارم و پنجم هجری اشاره کرد و گفت: "مرزبان نامه" اسپهبد مرزبان رستم از جمله آثار نثر مسجع تبری است که متن مازندرانی آن متاسفانه از بین رفته است؛ از دیگر آثار تبری میتوان به "نیکی نامه" در قالب دیوان شعر اثر دیگر ارزشمند مرزبان رستم، "باوند نامه" تاریخ تبرستان به شعر در سدههای پنجم و ششم هجری و "شکره" در نوروزنامه خیام یاد کرد.
آفات زبان مادری در مازندران
این مؤلف و پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی کاربرد زبان فارسی توسط افراد 14 تا 18 سال را بیش از 3 برابر گروه بالای 50 سال و بیش از 2 برابر کاربرد آن در افراد 30 تا 40 ساله دانست و تاکید کرد: بر این اساس آموزش زبان مادری به کودکان و جوانان ما باید اولویت اول باشد.
قاسمی با تصریح اینکه گرایش دختران جوان به زبان فارسی میتواند باعث مرگ زبان مازنی شود، گفت: از آنجائیکه دختران، مادران آینده فرزندان این مرز و بوم هستند بنابراین فراگیری زبان بومی برای این قشر از اهمیت فوق العادهای جهت گسترش، ترویج، اشاعه و زنده ماندن زبان اصیل مازندران برخوردار است.
وی در ادامه به رابطه مستقیم تحصیلات با نگرش منفی به زبان مادری سخن گفت و خاطرنشان کرد: گرایش افراد تحصیل کرده و شهرنشین به زبان فارسی به منزله کاهش گویشوران مازندرانی در آینده خواهد شد.
این کارشناس علوم اجتماعی از نبود نگرش مثبت علاقه و دلبستگی عمیق به زبان مادری یاد کرد و افزود: این مطلب بیانگر آن است که عزم گروهی برای حفظ این زبان در هیچ یک از حوزهها وجود ندارد بنابراین باید گامی اساسی برداشت تا از سقوط و مرگ جدی این زبان اصیل جلوگیری شود.
عواقب مرگ زبان مادری مازندران
قاسمی با هشدار درباره عواقب نابودی و فراموشی زبان مادری مازندران تصریح کرد: مرگ زبان مازنی منجر به از بین رفتن و سقوط فولکلور یک استان میشود و زمانی که زبان مادری فراموش شود تمام فولک (ضرب المثلها، داستانها، هزلیات، هجوهها، موسیقی ها، آداب و رسوم) در معرض نابودی قرار میگیرد.
وی نابود شدن فولک یک منطقه را برابر با نابودی اصالت و هستی آن منطقه اعلام و تاکید کرد: نگاهی عمیق و موشکافانه به عمق مسئله و نگرانیهای موجود و اطلاع رسانی گسترده در این زمینه، آیندگان و نسلهای آتی را از آسیب ها و زیانها مطلع کرده و چه بسا موجبات پیشگیری از انحطاط این زبان اصیل بومی را فراهم کند.
خرده فرهنگها رو به انقراض هستند
عزیز عیسی پور محقق، مؤلف و پژوهشگر حوزه تاریخ و فرهنگ در گفت و گو با ایسنا، خرده فرهنگها را رو به انقراض توصیف کرد و با اشاره به آمار اطلس جغرافیایی زبانهای دنیا گفت: مطابق دادههای ارائه شده اکنون حدود 100 زبان خرده فرهنگ یا گویش محلی منقرض شده و بسیاری دیگر نیز رو به اضمحلال هستند.
وی، بُعد کم خرده فرهنگها و گستره محدود آنان را یکی دیگر از دلایل نابودی زبان معرفی و تصریح کرد: چون گویشهای محلی نهایتاً محدود به یک استان شده و در استانهای دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد به همین دلیل در معرض فراموشی بیشتری قرار داشته زیرا هرچه دامنه و حوزه گسترش یک زبان و فرهنگ گستردهتر باشد امکان بقای آن بیشتر خواهد شد.
عیسی پور هجوم زبانها و فرهنگهای بیگانه به ویژه انگلیسی و نیز آموزش فارسی دانی به کودکان در خانوادهها را سبب تسریع در فراموشی زبان محلی دانست و تاکید کرد: خانوادههای بومی نسبت به آموزش زبان مادری کمتر بها داده و درست در زمانی که باید به فرزندان در سنین یادگیری زبان، گویش مادری را بیاموزند، با بکار بردن کلمات فارسی و ممانعت از بکارگیری لغات بومی باعث کمرنگ شدن و نابودی زبان اصیل میشوند.
تفاوت رفتار بین مازنی زبانان و آذریها
این محقق، مؤلف و پژوهشگر حوزه تاریخ و فرهنگ با ذکر مثالهایی در تشریح تفاوت رفتار بین افراد شمالی و آذری زبانان خاطرنشان کرد: زمانی که دو شمالی در پایتخت یکدیگر را ملاقات میکنند برای معاشرت از زبان فارسی استفاده کرده اما دو آذری زبان به محض اینکه بدانند هردو ترک زبان هستند بلافاصله گویش بومی خود را به کار میگیرند.
وی تفاوت رفتاری بین دو گروه آماری نمونه را مربوط به احساس حقارت و خجالت در یکی و نبود این احساس در گونه دیگر دانست و ادامه داد: به دلیل اینکه گویشها در برخی موارد به سخره گرفته شدهاند و در جامعه هجویات و طنازیهای نامناسبی با گویشها به ویژه زبانهای شمالی صورت گرفته است بنابراین این احساس به متکلم وارد میشود.
عیسی پور با بیان اینکه این خصیصه در بانوان نمود بیشتری دارد دلیل اصلی این اتفاق را اینگونه توضیح داد: از آنجائیکه گویشهای محلی شمالی به زبان فارسی نزدیک بوده و برخی از واژهها برای شنونده غیر بومی مفهوم است بنابراین مورد تمسخر و تفنن قرار میگیرد اما این مطالب در مورد زبان آذری و یا کردی به دلیل غیرقابل فهم بودن آن برای سایرین به وجود نمیآید.
راهکارهای بقای زبان مازنی
این پژوهشگر حوزه تاریخ و فرهنگ اهمیت دادن خانوادهها به ویژه والدین به گویش محلی و صحبت کردن آنان در جمعهای خانوادگی را سبب ترویج فرهنگ بومی دانست و اضافه کرد: حکومت، وزارت آموزش و پرورش و دانشگاهها میتوانند با اتخاذ تصمیمات سازنده نقش بسیار مهمی در این زمینه داشته باشند.
عیسی پور با اشاره به برخی برنامههای خوب شبکه مازندران که به زبان اصیل و بومی تنظیم و طراحی شده است گفت: رسانه مهمترین نقش را در اشاعه و ترویج فرهنگ عهده دار است و میتواند با برنامه ریزی بیشتر و مستمر به نامیرایی زبان و گویش مازنی کمک شایانی کند.
وی به تالیفات بومی و نقش شاعران محلی نیز اشاره کرد و با تصریح اینکه میتوان با استفاده از ظرفیت آموزش و پروش به دستاوردها ارزشمندی دست یافت پیشنهاد کرد: آموزش زبان محلی میتواند با استفاده از تدریس معلمان و یا با ایجاد کتب درسی به کمک نسل آینده در حوزه یادگیری زبان آمده و افقهای روشنی را برای شکوفایی و رونق بیشتر زبان اصیل مازندران آشکار کند.