به گزارش خبرنگار
گروه حقوقی و قضایی
خبرگزاری میزان، محمود عباسی، معاون حقوق بشر و دستیار ویژه حقوق شهروندی وزیر دادگستری در یادداشتی به موضوع حقوق شهروندی و چهارشنبه سوری پرداخت و نوشت: با نزدیک شدن به ایام آخر سال و فرا رسیدن شب چهار شنبه سوری نگرانیهای شهروندان مخصوصا خانوادهها در خصوص صدمات حاصله از مواد منفجره زیاد میشود بطوری که در این روز همه در تب و تاب سریع رسیدن به خانه قبل از غروب آفتابند؛ کارمندان به ویژه خانمها در ادارات وشرکتهای مختلف بدنبال این هستند که هرچه سریعتر به خانه برسند تا در مسیر برایشان حادثهای پیش نیاید.
والدین مرتب تلفنی با بچه هایشان در تماسند که اگر بیرون کاری دارند سریعتر به خانه برگردند، سالمندان حتی المقدور در ساعات پایانی عصر بیرون نیامده که مبادا گرفتار شوند و غروب در خیابان باشند، صدا و سیما مرتب مصاحبه با مسئولان آتش نشانی و پلیس و اورژانس را پخش میکنند و هر یک نکتهای میگویند.
هیچ کس محاسبه نمیکند که چه گردش مالی میلیاردی در فروش مواد منفجره در چهارشنبه آخر سال نهفته است و به جیب چه کسانی میرود؟ هیچکس محاسبه نمیکند که چه میزان از بودجه عمومی ویژه این شب هزینه میشود تا صدمات به مردم کمتر باشد؟ هیچکس نمیپرسد که این منابع را آیا نمیشد برای شادی منطقی و لذت بخش همه مردم هزینه کرد؟
بنابر گزارشی که چندی قبل در روزنامه شرق به چاپ رسید طبق آمار مرکز آمار ایران اگر هر 23 میلیون و 800 هزار خانواده ایرانی فقط یک نوع از مواد محترقه ارزان قیمت، به طور مثال یک آبشار 2هزارتومانی خریداری کند. در روزهای پایانی سال گردش مالی این مواد محترقه به 47 میلیارد و 600 میلیون تومان از کشور خارج میشود. این در حالی است که برای برگزاری مراسم تا چندصدهزارتومان نیزتوسط یک نفر هزینه میشود.
سخن از این دردها از قاعده و قانون و نگاه حقوقی خارج است؟ سلب آسایش عمومی نقض آشکار حقوق شهروندی است؛ باید همه عمیقتر به این وضع جامعه خود فکر کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که ریشه این دردها کجاست که این گونه برخی را بر آن میدارد تا به دیگران صدمه بزنند. این چه دردی است که عقل و هوش از کف برخی ربوده و در مسیری گام میگذارند که یک جامعه را نگران و مضطرب میسازد به جای آنکه شادی را بین مردم تقسیم کند.
نیاکان ما در این شب شادی را بین هم تقسیم میکرده اند و همبستگی خانوادهها را تقویت مینموده اند. از آن میراثها چه ساخته ایم؟ آیا نباید هرفرهنگ پویایی، بتواند خود را مستمرا پالایش کند و سنتهای خود را روز آمد نموده و متناسب با هر زمانه شکل منطقی آنرا پیدا کند واصل وریشه درست فرهنگ خود را حفظ وبه آیندگان منتقل کند؟
تا همه نخواهیم، همین روال ادامه خواهد یافت و بیم و اضطرابها و خسارتهای مادی و معنوی و جسمانی تداوم دارد.
هر گاه همه بخواهیم و به سلامت خود و دیگران اهمیت دهیم، روش درست شادی کردن در چهارشنبه آخر سال پیدا خواهد شد و سودجویان بازیگر با سلامت جامعه منزوی خواهند گشت.
متأسفانه، تعدادی افراد فرصتطلب و سودجویان پیدا و پنهان نسبت به حقوق شهروندی مردم و شهروندان بی گناه، به بهانه چهارشنبه سوری اقدام به تهیه و توزیع گسترده و فراگیر انواع مواد محترقه انفجاری و آتشزا و حتی، دست ساز بین مردم میکنند.
از آنجا که خریداران اینگونه مواد را اکثراً، جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند که با بهکارگیری این گونه مواد در معابر عمومی و مراکز پرجمعیت باعث ایجاد صداهای مهیب انفجاری، رعب و وحشت و سلب آسایش شهروندان شده و به تبع آن، زمینه اخلال در نظم و آسایش عمومی و ایجاد مزاحمت برای بانوان و اطفال را فراهم میکند، به نحوی که در طول سالیان گذشته بر اثر اقدامات مذکور و احتــراق چنین موادی، بسیاری از مردم، کودکان، نوجوانان و جوانان به علت انفجار یا احتراق جان خود را از دست داده یا دچار صدمــات شدید و غیر قابل جبرانی شدهاند و در برخی موارد نیز خسارات مالی فراوانی به مردم و استفاده کنندگان آنها واردشده است.
بروز پارهای انحرافات و استفاده از انواع ترقه و برافروختن آتشهای مهیب از سوی برخی افراد در سالهای گذشته موجب شده است تا شاهد انواع سوختگیها و صدمات جدی روحی و روانی به افراد شرکت کننده در این مراسم باشیم به گونهای که عدهای از منتقدان به آن، عنوان «چهارشنبه سوزی» داده اند و در چندین سال گذشته شاهد جلوه دیگری از مزاحمتها هستیم با صدای بلند و گوش خراش سیستمهای صوتی خودروها در خیابانها و غیره که نادیده انگاشتن حقوق شهروندی است.
حمل، نگهداری، خـــرید و فروش و توزیع و ساخت و مونتاژ مواد محترقه به موجب قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز مصوب 7/6/1390؛ جرم محسوب و از 3 ماه و یک روز تا 2 سال حبس برای مرتکبین اینگونه جرایم در نظر گرفته شده است.
مطابق ماده 676 همان قانون: “هر کس اشیاء منقول متعلق به دیگری را به آتش بزند به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد”. همچنین ماده 677 این قانون مقرر میدارد: “هر کس عمداً اشیاء منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب نماید یا به هر نحو، کلاً یا بعضاً تلف نماید و از کار اندازد، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد”. در همین ارتباط، برابر ماده 678 قانون مزبور: “هرگاه جرائم مذکور در مواد 676 و 678 به وسیله مواد منفجره واقع شده باشد، مجازات مرتکب دو تا پنج سال حبس است”. وضعیت موصوف، متاسفانه، یکی از پیامدهای خسارت بار و مجرمانۀ حاصل از اقدامات مرتبط با چهارشنبه سوری نیز محسوب گشته و قابل تحقق است!.
چه بسیار اموال منقول و غیرمنقولی که طعمه حریق و آتش شده یا به شدت، مورد تخریب و انفجار واقع شده اند و هر آینه نیز با تکرار این روند غیر قابل تجریه و بازآموزی، تکرار خواهند شد!
بعلاوه، برابر ماده 689 قانون مجازات اسلامی همان قانون هرگاه اقدامات انجام شده منتهی به قتل یا نقص عضو یا جراحت و صدمه به انسانی شود، مرتکب علاوه بر مجازاتهای مذکور، حسب مورد به قصاص و پرداخت دیه و در هرحال، به تادیه خسارت وارده نیز محکوم خواهد شد.
از اینرو، صدمات وارده به جسم و جان شهروندان در اثر استفاده از مواد محترقه و انفجاری چهارشنبه سوری و مانند آن میتواند مستوجب مجازات قانونی مقرر در قانون باشد؛ لذا با توجه به ماده 618 قانون مجازات اسلامی که مقرر میدارد «هرکس باهیاهو وجنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش وآرامش عمومی شود یامردم را ازکسب و کار بازدارد به حبس ازسه ماه تا یکسال و تا (74) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»؛ این موضوع قابل پیگیری است؛ لذا با توجه به مراتب فوق بنظر میرسد برنامه ریزی و مدیریت موضوع چهارشنبه سوری بسیار حائز اهمیت است و همه باید شرایطی را فراهم کنیم تا جنبه ملی بودن و شاد و مفرح بودن این سنت دیرینه حفظ شود و از آن به عنوان عاملی برای اتحاد، انسجام و همبستگی اجتماعی و ملی نام برده و متولیان امر را به برنامه ریزیهای خوبی برای استقبال از این جشن ملی بهره گیریم.
به راستی، کارکرد دولت و دوائر دولتی و انتظامی را در تکرار حوادث زیانبار ملی در چهارشنبه سوری و عدم هدایت بی خطر و هدفمند آن و نیز جلوگیری جدی و همه جانبه از ورود و توزیع و یا تولید و عرضه مواد محترقه و عدم فرهنگ سازی موثر در بین خانوادهها با استفاده از رسانهها و ابزارهای فرهنگی را چگونه باید توجیه و ارزیابی کرد؟
با به روز کردن قوانین و اجرای درست آنها، همراه با توجه به «طرح جامع و ملی چهارشنبهسوری» و هدایت آن از سوی متولی و سازمانی خاص، با شرح وظایفی مشخص و تعریف شده و نیز با استفاده از مواد آتشزای بیخطر و همسو با فرهنگ و تاریخ ایرانی و ملی و فراهم آوردن موجبات شادی و نشاط عمومی مردم، میتوان از ظهور و بروز بسیاری از آسیبهای خطرناک وضعیت موجود در چهارشنبه سوری پیشگیری و جلوگیری گردد؟
اگر چنین شادیهایی بی رونق شود، در سالهای آینده، هالوین هم وارد جامعه ایرانی خواهد شد و جای مراسمی مانند چهارشنبهسوری را میگیرد!. تحقق این حقیقت، علاوه بر فضاهای خصوصی با استفاده از شبکههای مجازی، گسترش فزاینده و غیر قابل انکاری را به خود خواهد گرفت. باید برای امروز فکر کرد، چراکه، فردا؛ زود، دیر میشود…!
پس به نظر میرسد برای جلوگیری از تکرار این گونه حوادث و یا عدم انحراف از اصل وریشه این گونه مراسم و سنت ها، ابتدا باید خانوادهها و افراد جامعه اصل و حقیقت و طرق درست را به دیگران و فرزندان خود انتقال دهند و مسئولین از ساخت، ورود و توزیع و فروش مواد محترقه خطرناک جلوگیری کنند و با متخلفان برخورد شود و در نهایت باید مراسمی برنامه ریزی شود تا همانند راه پیمائی 22 بهمن وسایر مراسمهای ملی، آیینی طراحی و اجرا شود تا تمام مردم جامعه وشهروندان در محیطی امن و شاد بتوانند در کنار هم آئین و رسومهای موجود در فرهنگ ایرانی را به مورد اجرا گذارند و دیگر شاهد اتفاقات ناگوار و جبران ناپذیر و مزاحمتها و نقض حقوق شهروندان نباشیم.