سرویس سیاست مشرق – طی چند هفته اخیر و در خلال قال و مقالهای سیاست داخلی و خارجی پیرامون ایران اسلامی، اظهار نظرهایی از سوی دو مقام بلندپایهی انگلستان و پاکستان درباره کشورمان منتشر شد که بصورت جدی جای تأمل دارد.
نفر اول «جرمی کوربین» رهبر حزب کارگر انگلیس بود که در صحبتهایی ایران را کشوری بسیار موفق و در حال ثبت «پیشرفتهای عظیم» توصیف کرده بود .[1]
نفر بعدی هم «عمران خان»، نخستوزیر کشور پاکستان بود که در سخنانی در هنگام حضور تازه خود در تهران گفت:
«در زمانی که دانشجو بودم در سال 1972 سفری را به تهران داشتم و در آن زمان شکاف فرهنگی عمیقی را بین فقرا و اغنیا مشاهده کردم. اما طی دیروز و امروز با چشمان خودم دیدم که این شکاف بسیار بسیار کاهش پیدا کرده و این بخاطر برکات انقلاب شماست. ما هم از انقلاب ایران حمایت می کنیم و همچنین در پاکستان جدید ما هم بهدنبال چنین انقلابی هستیم که فاصله فقرا و اغنیا را کاهش دهد .»[2]
این گفتارها از آنرو جای تأمل جدی دارد که این روزها و در کلام و افواه اغلب سیاسیون و اقتصاددانان ایرانی، کمتر اثری از آنها مییابیم.
به سخن دیگر اینکه چرا گفتارهای پیرامون پیشرفتهای ایران خاصّه در مسائل اقتصادی را بیشتر باید از زبان بیگانگان و کسانی در خارج از مرزها شنید؟!
*تأیید صحبتهای عمرانخان و جرمی کوربین در آمارهای جهانی
واقعیت این است که آنچه که عمرانخان و جرمی کوربین گفتهاند؛ چیزی غیر از آمارهای جهانی و واقعیتهای محرزی که از چشم نهادهای بینالمللی دور نمانده، نیست.
مثلاً اگر عمرانخان به کاهش شکاف میان فقیر و غنی در ایران اشاره میکند؛ این مسئله در علم اقتصاد «بهبود ضریب جینی» نام دارد.
مفهومی که سازمان ملل نیز آنرا برای جمهوری اسلامی ایران تأیید و اذعان کرده است که ضریبجینی ایران امروز حتی در جایگاهی بهتر از آمریکا و چین قرار دارد .[3]
و یا همینطور پیشرفتهای عظیمی که جرمی کوربین به بروز آنها در ایران اشاره کرده مقولاتی از قبیل بیشترین کاهش ضریب گرسنگی در ایران [4] کاهشی 85 درصدی فقر در ایران طی 3 دهه گذشته [5] ارائه ارزانترین نان، سوخت و مالیات جهان به شهروندان و… هستند.
دانستن این حقایق مطلوب اما وجوب پاسخ به سؤالی که پیش از این مطرح شد را بیشتر روشن میکند. و آن اینکه این حقایق چرا در لسان چهرههای خارجی بروز و نمود دارند اما در نوشتهها و افواه عموم سیاسیون و اقتصاددانان ایرانی، کمتر اثری از آنها مییابیم؟!
*تنها کسی که در ایران بر مثبتات اقتصادی اشاره میکند… / تعبیر یک سکوت در صبح «فتنه اقتصادی»
شاید برای شما هم جالب باشد که با رصد ما تنها کسی در داخل ایران که بصورت منظم و به تناوب به پیشرفتهای اقتصادی کلان ایران اشاره میکند مقام معظم رهبری است.
ایشان بودهاند که در سالهای اخیر بر حقایق بزرگی مثل بهبود ضریب جینی در ایران، کم بودن میزان بدهیهای خارجی کشور، کاهش یافتن اثر تحریمها به میانگین 30 درصد، نزدیک شدن تفاوت حقوقها و البته ظرفیتهای عظیم دستنخورده در ایران تأکید کردهاند.
بخش تلختر ماجرا هم اینست که با رصد ما و بصورت کلی، رهبر انقلاب تنها کسی بودهاند که در بیانات و بیانیههای خود، اشارات منظم و پر اصراری به این مثبتات و حقایق داشتهاند.
به این معنی که در کلام بخش اعظمی از خواص، سیاسیون و اقتصاددانهای کشور اثری از اصرار بر این مثبتات نمیبینیم و در عوض تا چشم کار میکند تأکید بر بد بودن اوضاع، بحران نان، احتمال شیوع گرسنگی، احتمال بحران دارویی، سوء تغذیه 70 درصد مردم، شیوع فساد و غیره است که وجود دارد.
تکصدایی رهبر معظم انقلاب در این ماجرا به حدّیست که متأسفانه حتی از درون دولت بعنوان متولی اصلی بخش اقتصاد کشور نیز صدای چندانی در تأکید بر مثبتات اقتصاد کلان ایران دیده نمیشود و کار به جایی رسیده است که حتی خود دولتیها در اشاره به صحبتهای سیاهنمایانه یکدیگر، عبارت «گِرا دادن به دشمن» [6] را به کار بردهاند.
البته بدیهیست که ایران اسلامی نیز همچون تمام دیگر کشورهای بزرگ دنیا با مشکلات اقتصادی و روزمرهای دست به گریبان است اما بحث بر سر آتش زدن قیصریه به خاطر یک دستمال و پا گذاشتن بر تمام مثبتات یک کشور به بهانه چند شاخص منفی است.
چرایی این پارادوکس و علت عزمی که در کتمان و پا گذاشتن بر مثبتات اقتصادی کشور دیده میشود؛ پاسخی دارد که برخی محافل تحلیلی معتقدند اگر دقیق و بهموقع به آن داده نشود؛ موجب افزودگی بر خطر وقوع «فتنه اقتصادی» خواهد شد.
***
1_ http://jjo.ir/cjwygski
2_ https://tn.ai/1994815
3_ https://tn.ai/1645720
4_ mshrgh.ir/944980
5_ mshrgh.ir/934256
6_ mshrgh.ir/787753