خبرگزاری فارس: دولت آمریکا در ادامه سیاست فشار بر گروههایی که از طریق مبارزه با گروههای تروریستی، این کشور را در پیشبرد اهدافش در منطقه ناکام گذاشتهاند، روز دوشنبه (19 فروردین) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به فهرست سازمانهای اصطلاحاً «تروریستی» خود اضافه کرد.
در کنار این اقدام و در راستای تداوم سیاستهای خصمانه، واشنگتن اعلام کرده که با شروع ماه میمیلادی، درصدد صفر کردن صادرات نفت ایران است و بدین منظور معافیتهای تحریمی به برخی کشورها برای واردات نفت از ایران را تمدید نکرده است. این در حالی است که مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران تأکید کردهاند که ایران بدون توجه به اقدامات آمریکا، هر طور شده، نفت خود را خواهد فروخت.
خبرنگار فارس در گفتگو با «ریچارد نفیو»، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا در 1+5 و نویسنده کتاب «هنر تحریم»، در خصوص این مسائل پرسیده است که در ادامه، این گفتگو را میخوانیم.
ریچارد نفیو، کارشناس تحریمها برای مذاکره با ایران در سالهای 2013 و 2014 میلادی در وزارت امور خارجه آمریکا و طراح تحریمهای ضد ایرانی در دولت باراک اوباما بوده است. او در حال حاضر محقق دانشگاه کلمبیا آمریکاست.
بدیهی است که انعکاس نظرات ریچارد نفیو توسط خبرگزاری فارس بهمعنای تأیید نظرات او نیست، بلکه از این رو صورت میپذیرد که امکان آشنایی با نگاه معمار تحریمهای ضدایرانی به تحولات فعلی و آتی فراهم آید.
فارس: آمریکا اعلام کرده است که طرفهایی که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران همکاری میکنند به صورت خودکار مشمول تحریم نمیشوند. این یعنی این که آمریکا حق تحریم افراد، شرکتها و دولتهایی را که با سپاه همکاری میکنند خواهد داشت. آیا این حق، قانونی است؟
نفیو: من فکر میکنم آمریکا حتماً حق تعیین شرایط مناسب را برای آنهایی که میخواهند در آمریکا به تجارت بپردازند دارد؛ البته ایران هم چنین حقی دارد.
این تصمیم که دسترسی کسانی را که با سپاه پاسداران به تجارت میپردازند به آمریکا مسدود کنند نیز مبنی بر همین حق بنیادی است.
علت اینکه گاهی این تصمیم، غیرآمریکاییها را ناراحت میکند، اندازه و مقیاس اقتصاد آمریکاست. این اندازه و مقیاس، کشورها و افراد را به این تصمیم سوق میدهد که گزینه بهتر را انتخاب کنند. آنها بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب میکنند و بسیاری ممکن است بخواهند در درون آمریکا به تجارت بپردازند. ولی این به این معنی نیست که آنها حق انتخاب ندارند یا حق نادیدهگرفتن تحریمهای آمریکا را ندارند، ولی باید با پیامدهای تصمیم خود روبرو شوند.
فارس: آیا ممکن است تروریستیخواندن سپاه در دولت بعدی آمریکا هم تمدید شود؟
نفیو: تروریست نامیدهشدن سپاه پاسداران، همچنان برجای خود میماند مگر اینکه دولت جدید تصمیم به حذف نام سپاه از فهرست تروریستی بگیرد یا اینکه بر اساس قوانین آمریکا، سپاه پاسداران دیگر شرایط این نامگذاری را نداشته باشد.
این بدان معناست که مسأله، چندان به انتخابات آتی رئیسجمهور مربوط نیست بلکه به این مربوط است که آیا برای دولت بعدی – هر که آن را در دست گیرد – دلیل خوبی برای بازنگری این موضوع وجود داشته باشد.
فارس: از ماه مه [بر اساس تحریمهای آمریکا]ایران قادر به صادرات نفت نخواهد بود. آیا این با برجام در منافات نیست؟
نفیو: بله در منافات است، ولی در نوامبر سال 2018 میلادی، تصمیم به اِعمال دوباره تحریمها گرفته شد.
فارس: آیا تحریمها علیه ایران از سوی ترامپ افزایش پیدا میکند؟
نفیو: تا حدودی میتوان گفت: مطمئناً. چیزی که مبهم است این است که کِی و چگونه؟
فارس: آیا آمریکا به شخصه قادر خواهد بود سپاه را از جنبه بین المللی تروریستی بخواند؟ آیا مکانیسم حقوقی برای این اقدام وجود دارد؟
نفیو: اعتبار تروریستیخواندن سپاه، تنها محدود به داخل آمریکاست. آنها از مکانیسمی که برای این اقدام وجود دارد، استفاده کردهاند؛ اما سؤال مهمتر این است که آیا مراجع صلاحیتدار بینالمللیی هستند که بتوانند باعث اعمال این تصمیم در کشورهای دیگر شوند؟ شاید شورای امنیت سازمان ملل بتواند تصمیم بگیرد چنین کاری بکند، ولی خیلی بعید به نظر میرسد.
فارس: اگر ترامپ در انتخابات 2020 میلادی شکست بخورد آیا رئیس جمهور جدید آمریکا برجام را «بدون تغییر» خواهد پذیرفت؟
نفیو: در واقع این چیزی است که رئیس جمهوری بعدی باید درباره آن تصمیم بگیرد. برخی کاندیداها چنین پیشنهادی دادهاند در حالی که پیشنهاد برخی دیگر محتاطانهتر بوده است.
مسأله مهمتری که مطرح است این است که آیا برجام به همین شکل که هست ارزش خود را برای آمریکا و ایران حفظ خواهد کرد یا تغییراتی برای اِعمال، وجود دارد که ممکن است هر دو طرف با آن موافق باشند. نباید به تغییرات در برجام به چشم تابوشکنی نگاه کرد و آن را اشتباه تصور کرد. من مطمئنم که شاید ایران بخواهد تغییراتی در برجام ایجاد کند.
ایدهآل این است که پس از انتخابات 2020، شرایط بهگونهای پیش برود که دیپلماسی واقعی، دوباره آغاز گردد و مسائل اساسی بین دو کشور (و کشورهای دیگر) را بتوان از طریق گفتگو حل کرد.