به گزارش ایسنا، لیلا ارشد در نشستی با عنوان شهر دیگر شهر برابر در مورد فعالیتهای خود در زمینه آسیبهای اجتماعی گفت: بیشتر صحبت من در این جلسه بر این مبنا است که به عنوان یکی از افرادی که در نهادهای مدنی فعالیت می کنند چه کارهایی کردهام و همچنین در مورد این صحبت میکنم که چرا وجود نهادهای مدنی لازم است ولی کافی نیست.
وی افزود: تجربیات من به عنوان یک مددکار اجتماعی تجربیاتی است که با لایههای پنهان زندگی خیلی از این مددجوها ارتباط دارد.
مدیر خانه خورشید ادامه داد: نهادهای مدنی اصولا به صورت خودجوش ایجاد میشوند و معمولا کسانی که در یک حوزه خاص تخصص دارند دور هم جمع میشوند و بر یک دغدغه یا مسئله اجتماعی تمرکز میکنند. این افراد قرار نیست ثروت اندوزی کنند و تنها صدای ذینفعان بی صدای خود هستند.
ارشد در مورد موانع پیش روی فعالیتهای مدنی و آسیبهای اجتماعی گفت: پس از آغاز فعالیت در این زمینه به مشکلاتی برخورد میکنیم که نیاز است برای رفع آن در بخشهای دیگری فعالیت کنید. به عنوان مثال در دهه 80 گزارشهایی به ما میرسید که در پنج استان کشور در روز به صورت میانگین 2.5 نفر به دلیل وجود مینهای زمان جنگ آسیب میبینند. رفتن ما به این روستاها و برخورد با خانوارهای آسیب دیده ما را به این فکر فرو برد که انجمنی تاسیس شود تا در این زمینه به افراد این استانها که در معرض خطر هستند اطلاع رسانی شود. به همین دلیل شروع به انجام کارهای آموزشی فرهنگی با کمک نهادهای مدنی استانها کردیم. یکی از کارهای ما این بود که توانستیم برای درمان این افراد آسیب دیده که از حمایتهای اجتماعی بهرهمند نبودند با کمک هلال احمر و نهادهای دیگر کارهایی انجام بدهیم.
این فعال مدنی به تجربیاتش در انجمنهای مدنی اشاره کرد و گفت: آن زمان که در انجمن بودیم با کودک آزاریهای زیادی مواجه میشدیم و تلاش کردیم طرحی را تدوین کنیم تا کودک آزاری به عنوان یک جرم عمومی شناخته شود که در نهایت در مجلس ششم این مسئله به تصویب رسید حتی این قانون هم تصویب شد که اگر کسی در جریان یک کودک آزاری باشد و آن را اعلام نکند امکان مجازات او به شش ماه حبس وجود دارد. این قانون کمک کرد تا نهادها و افراد مختلف نسبت به تعهداتشان جدیتر باشند.
وی به یکی دیگر از تجربیاتش اشاره کرد و ادامه داد: زمانی متوجه شدیم که به پیشگیری سطح اول در کشور ما توجه نمیشود و به همین دلیل جوانان قبل از ازدواج به نقش بالغ بودن و همسر بودن خود آگاهتر نبودند و همین مسئله یکی از دلایل افزایش طلاق است. در نهایت با این پیگیریها یک واحد "تنظیم خانواده" تدوین شد.
ارشد گفت: در سال 84 پیشنهاد شد مرکز DIC (مرکز گذری کاهش آسیب) زنان اجرا شود. از آنجایی که من در دوران دانشجویی تجربه کارورزی در محله دروازه غار را داشتم و بعد از آن کودکان کار بسیاری را دیدم تصمیم گرفتم در این محل کار کنم. بسیاری از این کودکان کار به این دلیل کار میکنند که والدین آنها سوء مصرف مواد مخدر دارند و هزینه مصرف آنها را تأمین میکردند.
مدیر خانه خورشید به معضلات اجتماعی زنان اشاره کرد و گفت: زنان به دلیل اینکه نقشهای مختلفی دارند. انگهای بیشتری به آنها زده میشود. با بررسیها متوجه میشویم زنهایی که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند در خانوادههای خودشان هم شرایطی وجود داشت که احساس بی پناهی میکردند و اگر یک فردی به آنها ابراز علاقهای میکرد برای از دست ندادن او هر کاری میکردند و به همین دلیل بسیاری از زنانی که زندانی هستند جزء افرادیاند که مجبور به پنهان کردن مواد مخدر همسرانشان بودند یا اینکه از طریق آنها تحت فشار قرار میگرفتند تا در کارهایی مانند سرقت با آنها همراهی کنند. این افراد وقتی که مجبور به ترک خانه خود میشدند دیگر خانوادهشان هم پذیرای آنها نبود.
وی اضافه کرد: طی سالهای فعالیتم متوجه شدم که این چرخه آسیبهای اجتماعی شکسته نشده است و اگر مادری امروز 50 ساله است و با مشکلاتش دست به گریبان است دخترش هم در کنار او قرار گرفته است.
ارشد گفت: برخی از اینها شناسنامه ندارند و 12 سال است که دنبال این موضوع هستند. در کنار این گروه ما با دگرباشان جنسی مواجه هستیم که حتی زنان معتاد نیز آنها را تحقیر میکنند. به آنها نیز توجه داشتیم بنابراین نمیشود بگوییم فقط با زنان کار داریم.
وی به موانع مربوط به هویت آسیب دیدگان اجتماعی اشاره کرد و گفت: بسیاری مواقع با موانعی در راهمان برخورد کردیم و شناسنامهها یکی از نمونههای آن بود. وقتی این افراد شناسنامه نداشته باشند برای رفع نیازهای درمانیشان باید هزینههای بسیار زیادی را پرداخت کنند که این امر برای آنها مقدور نیست.
ارشد به انگیزههایش برای حضور در شورای شهر اشاره کرد و گفت: به عنوان کسی که سالها چنین فعالیتهایی را انجام داده است. معتقدم افرادی که تجربههایی از این جنس را دارند میتوانند در شورای شهر کمک کننده باشند. به خاطر تجربیات طولانی و ارتباطاتی که دارند. معتقدم که می شود در شورای شهر نقش و جایگاه NGOها را پررنگ کرد و از کمک آنها بهره برد. سالهاست که تلاش میکنیم تا اتحادیهای برای NGOهایی که فعالیت میکنند ایجاد کنیم ولی موفق نبودیم. شورای شهر جایی است که باید دیدبان شهر تهران باشد و فعالان این حوزه به درستی میتوانند کمک کنند تا اوضاع شهر ما بهتر شود. امیدوارم روزی نهادهای مدنی حال شهرمان را از چیزی که الان هست بهتر کنند.
ادامه دارد...