ماهان شبکه ایرانیان

در حاشیه اظهارات حسین الله کرم:

واکاوی یک زخم کهنه در جریان انقلابی/ ماجرای نفوذ کارگزاران در انصار حزب‌الله چه بود؟ +تصاویر

نخستین‌بار عباس سلیمی‌نمین، به عنوان یک فعال سیاسی اصولگرا، در سال ۸۴ از نفوذ عمیق جریان کارگزاران در تشکیلات «انصار حزب‌الله» سخن گفت که با اظهارات اخیر الله‌کرم در برنامه دست‌خط تایید شد.

سرویس سیاست مشرق- برنامه تلویزیونی دست‌خط شبکه پنج سیما، روز 3 مرداد 98، میزبان یکی از چهره‌های جنجالی عرصه سیاسی ایران در دهه هفتاد بود. حسین الله کرم، از رزمندگان قدیمی لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) که از مسوولان اطلاعات عملیات این لشکر در دوران فرماندهی شهید بزرگوار محمدابراهیم همت بود، در دهه هفتاد چهره‌ای بسیار فعال و پررنگ بود که تشکیلاتی که او جزو مسوولان ان بود، یعنی «انصار حزب‌الله»، به طور معمول سرخط روزنامه‌های دوم خردادی را در نقد جناح راست تشکیل می داد. این روزنامه‌ها الله‌کرم و جریان او را محور «گروه فشار» جناح راست علیه دولت خاتمی معرفی می کردند. الله کرم در این گفتگو، نکات بسیار مهمی را درباره عملکرد خود و انصار حزب الله مطرح کرد که شنیدن آن‌ها از زبان کسی که خود در بسیاری از وقایع دهه هفتاد حضور مستقیم داشت، بسیار قابل تامل بود.

حسین الله کرم در دوران رزمندگی

در بخشی از مصاحبه، مجری برنامه درباره انتقاداتی که به عملکرد انصار حزب الله در دهه هفتاد می شد و مبحث «نفوذ» در این جریان، از الله‌کرم پرسید که به دلیل اهمیت، این بخش را به طور کامل مرور می کنیم:

" *ممکن است بتوان این را تفسیر کرد که همین جریان نفوذی با یکسری تحرکات که مورد تائید اصل شما نبود، باعث شد که فضای برای رای آوردن دوم خرداد و دوم خردادی‌ها فراهم شود؟

این تحلیل آقای حجاریان است که ... اگر به مجلس پنجم برگردید، انصار حزب‌الله موجب پیروزی جریان انقلابی – حالا در آن زمان انقلابی نبود ولی به اصطلاح راست سنتی -  در مجلس شد. چون یک لیست ترکیبی از طریق انصار حزب‌الله داده شد و این لیست ترکیبی پیروز شد. یعنی نباید نقطه‌ای نگاه کرد. مجلس پنجم در حمایت انصار حزب‌الله به این ترکیب درمی‌آید و در ریاست جمهوری... البته مسائل متعددی در ریاست جمهوری هست، به نظر من باید در بحث بعد از آن برویم. باید در کوی دانشگاه برویم.

*به آن هم می‌رسیم، ولی می‌خواهم این را بدانم که با شعار عدالت‌طلبانه که آن زمان نیاز مردم بود با توجه به عملکردی که دولت آن زمان داشت، چرا نتیجه‌ای در انتخابات ریاست جمهوری نگرفتید؟ نتیجه عکس گرفتید

آنها بزرگنمایی کردند اشتباهاتی که از طریق نفوذی‌ها به وجود می‌آمد. از طریق نفوذی‌ها مثلاً بحث فیلم «آدم برفی» بود. این بزرگنمایی شد در حالی که واقعیت ندارد.

*آن هم برای نفوذی‌ها بود؟

بله. مثلاً حمله به سینمای قدس در میدان ولیعصر است.

*در سال 74 بود.

بله. جریانی که بعدها معروف به جریان تندروی دوم خرداد شد، آن زمان هم در روزنامه سلام بودند و این مسائل را حرکت می‌دادند و عمدتاً انها می‌خواستند پرچم عدالت‌خواهی در دست خودشان بماند، گرچه اینها فقط در حد نماد بود و اینها تغییر رویه داده بودند.

*لیدر جریان نفوذی در جمع شما چه کسی بود؟

اجازه دهید اسم ایشان را بیان نکنم. نیروهای امنیتی اسم ایشان را می‌دانند. مسائلی که جریان نفوذی ایجاد می‌کرد، مثلاً درگیر شدن با سروش در دانشکده فنی بود که اصلاً قرار ما نبود. حتی آقای ده‌نمکی هم آنجا بحث مناظره را مطرح می‌کند، اما می‌بیند جلسه متشنج است و بهم خورده است، در حالی که انصار حزب‌الله اساساً در آن جلسه حضور ندارد، مگر جریان نفوذی در آن جلسه حضور دارد.

*ایکاش اسم این را می‌گفتید. جالب بود.

به درد بینندگان ما نمی‌خورد. وقتی من می‌پذیرم جریان نفوذی وجود دارد و هر گروهی باید این کار را انجام دهد، مراقبت و حراست کند...

*حداقل بگویید عاقبت این جریان نفوذی چه شد؟ در کارگزاران ادغام شدند؟

به هر حال جایزه خود را هم از کارگزاران گرفتند؛ در حد معاون وزیر! "[1]

البته، اولین بار، فردی به نام «امیرفرشاد ابراهیمی»، از اعضای وقت انصار حزب‌الله، در نواری که در آذرماه سال 78 در دفتر شیرین عبادی و محسن رهامی(وکلای جریان اصلاحات در آن مقطع) از او ضبط شد، به بخش‌های از این نفوذ «کارگزارانی» اشاره کرد. گفتنی است که جریان اصلاحات در آن دوران، از این خاطرات برای زدن مرحوم هاشمی که از دید این جریان چهره شاخص «جناح راست» بود، استفاده می کرد. امیرفرشاد ابراهیمی که چندین سال پیش از کشور خارج شد و اکنون به عنوان یک چهره اپوزیسیون مهمان تلویزیون‌های ضدانقلاب می شود، در آن اظهارات چنین گفته بود:

"در همین رفت و آمد مثلا در همدان هسته دانشجویان حزب الله تاسیس شد. در اصفهان، شیراز دفتر زدیم. در قم دانشجو نداشتیم، بعنوان هسته طلاب قم از حوزه علمیه و چند حوزه دیگر اینکار را کردیم که آنها را هم بعنوان دانشجو قبول داشتیم. خلاصه بحث اتحادیه شکل گرفت و به شعبات پول می دادیم. در همان زمان بود که دست کارگزاران (سازندگی) برای ما رو شده بود که کارگزاران (سازندگی) یکی از نهادهایی است که می خواهد ما شکل بگیریم. اصلا سیاست آقای هاشمی (رفسنجانی) همین بود. ایشان از بدنه تحکیم وحدت آقای طبرزدی را انتخاب کرده بود و او را مطیع کرده بود که اگر در دوره بعد رئیس جمهور شوم اینکار را می کنم و آن کار را می کنم. همه هم فهمیدند طبرزدی اغفال شد. "

امیرفرشاد ابراهیمی در ادوار مختلف

ابراهیمی درباره حمایت مالی مستقیم کارگزاران از حرکات تند و افراطی گروه موسوم به «حزب الله» مدعی شده بود:

" ... زمانی که بحث بوسنی و خانم فائزه هاشمی مطرح شد ما از کارگزاران (سازندگی) پول می گرفتیم و به آنها فحش می دادیم. یعنی به ما می دادند تا علیه شان تبلیغ کنیم. بحث حرکت زنان و دوچرخه سواری آنها که آن زمان توسط فائزه هاشمی مطرح شده بود به خاطر دارم که ما از خود خانم {شهلا}حبیبی (همسر مرحوم دکتر حبیبی معاون اول دولت هاشمی) و خانم (فائزه) هاشمی پول می گرفتیم و عکس هایی که آنها در چیتگر و استادیوم های ورزشی داشتند، عکس ها خود خانم فائزه هاشمی که با آقایی بنام مسعود قندی هماهنگ کرد، رفت کیش گفته بود من می روم کیش پاتیناژ بازی می کنم، سوار قایق می شوم، شما بیایید مثلا از من مخفیانه فیلمبرداری کنید. بعدا فیلمش را همه جا پخش کنید. خانم هاشمی به ما پول می دادند تا بر علیه اش تبلیغ کنیم. یک فقره اش را به خاطر دارم که من و آقای مصطفوی و مسعود قندی به دفتر ایشان رفتیم. چیزی حول و حوش ٤-٣ تومن به ما پول داد که آن عکس هایی که ما از توی کیش و مجموعه چیتگر از ایشان گرفتیم بزرگ کنیم و با عنوان (کل یوم عاشورا) مطرح کنیم. "

امیرفرشاد ابراهیمی در انتهای عکس(دایره دور صورت)

او سپس به نقش غلامحسین کرباسچی(شهردار وقت تهران و دبیرکل کنونی کارگزاران) هم در تحریک «انصار حزب الله» به حمله به چهره‌های وابسته به این جریان هم اشاره می کند:

" بعدا فهمیدیم که ایشان معتقد بوده اند که چون انصار حزب الله در جامعه بعنوان یک گروه افراطی شناخته شده هستند، به هر کس که فحش بدهد آن فرد در جامعه محبوب می شود. درست در همان زمان بود که ما از کارگزاران (سازندگی) پول می گرفتیم تا به آنها فحش بدهیم. می گفتند به ما فحش بدهید تا ما بتوانیم در مجلس پنجم نماینده بفرستیم مجلس، آن موقع ما از شما حمایت می کنیم. مثلا آقای کرباسچی و خانم هاشمی با ما هماهنگی کردند که ما می رویم در مسجد نازی آباد سخنرانی می کنیم شما بیایید آنجا ما را بزنید. یادم می آید بچه ها رفتند و آنها را زدند و آنها هم ترسیدند و سوار ماشین شده از مسجد رفتند. ولی، خوب با هماهنگی خود آنها بود. به ما پول می دادند تا بر علیه شان تبلیغ کنیم. "

کرباسچی در دوره شهرداری تهران در دهه 70
فایزه هاشمی، مدیر مسوول روزنامه زن و نماینده مجلس پنجم در دهه 70

اولین‌بار عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا و پژوهشگر تاریخ معاصر بود که در مناظره‌ای با صادق اشک تلخ (عضو شورای مرکزی انصار حزب‌الله) به تاریخ 30 مرداد 84، به ماجرای نفوذ افراد وابسته به کارگزاران در جریان انصار پرداخت. سلیمی نمین در آن مناظره که به بهانه بیانیه بسیار تند انصار حزب‌الله در مرداد 84 در واکنش به انتخاب احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری برگزار شده بود، چنین گفت:

" از این بیانیه آتش خشم و نفرت می بارد، در حالی که الان باید رأفت اسلامی جلوه گر شود. این بیانیه پیروان رهبری نیست. من می گویم کسانی پشت این بیانیه هستند. جریانات منسجم و تشکیلاتی که پیش از این نیز به شما (انصار حزب الله)  پول داده است تا آنها را قهرمان کنید، امروز هم با استفاده از سادگی شما به دنبال قهرمانی در عرصه فرهنگ است.


 کارگزارانی ها می خواهند بگویند دولت اسلامی که با شعار رافت و عطوفت و مهرورزی بر سر کار آمده است، چهره ای مخوف دارد و فقط ما منادی آزادی در جامعه هستیم. من اگر بتوانم ثابت کنم که عضو شورای مرکزی انصار حزب الله عامل کارگزاران است، کار مهمی انجام داده ام و فهم جامعه درباره پیچیدگی سیاسی جامعه را بالا می برد. "[2]

البته سلیمی نمین در آن جلسه اسم فرد مورد نظر را نبرد، ولی سایت فردا بعد از این مناظره، از یک مدیر نفتی نام برد، مسعود سلطان‌پور:

" وی مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران تنها مدیر ارشد مجموعه وزارت نفت می باشد که همزمان عضو شورای مرکزی گروه انصار حزب الله و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است. سلطانپور اگرچه در رده مدیران ارشد نفتی ایران است و قراردادهای میلیاردی امضا و اجرا می کند اما ظاهری همچون دیگر اعضای گروه انصار حزب الله دارد؛ محاسن انبوه باپیراهنی گاه روی شلوار. او به خوبی انگلیسی حرف می زند اما معمولا کت و شلوار نمی پوشد. " 

سال‌ها بعد، خود سلیمی نمین در مقاله‌ای، با جزییات بیشتری این جریان نفوذی در تشکیلات «حزب‌الله» را ترسیم کرد. او در مقاله‌ای به تاریخ 14 آذر 94، در خبرگزاری تسنیم، چنین نوشت:

" صاحب این قلم که در آن روزگار مدیریت یک رسانه را بر عهده داشت، پس از بررسی و تحقیق بسیار از طریق خبرنگاران به پیوندهای غیرقابل تصوری پی برد و آن این که جریان سیاسی به ظاهر مورد تعرض قرار گرفته خود طراحی پشت صحنه را به عهده داشته است. اگر خاطر خوانندگان گرامی باشد در آن سال‌ها گروهی نیمه علنی به نام " انصار حزب‌الله " مطرح بود که به دلیل عدم انسجام و ناشناخته بودن اعضای آن به سهولت قابل نفوذ بود. لذا یک جریان سیاسی از طریق مدیر یکی از شرکت‌های تابعه وزارت نفت (شرکت منابع دریایی) به نام آقای " مهندس سلطان‌پور" با صرف هزینه‌های چشمگیر توانسته بود برخی از افراد مرتبط با گروه انصار را به خدمت گیرد. لذا از این طریق بود که به سهولت مظلومیتی ساختگی برای یک جریان رقم خورد. این مظلومیت طراحی شده نیز صرفا" بر احساسات جامعه اثر می‌گذاشت. صاحب این قلم بعد از تکمیل و مستندسازی اطلاعات خود در یک مناظره با نماینده انصار حزب‌الله و با حضور نمایندگان قاطبه رسانه‌های مکتوب و تصویری، ارتباطات پشت صحنه این گروه با حزبی متعارض با خودش را عرضه کردم. به دنبال ارائه این مستندات به رسانه‌ها گروه انصار از اینجانب به دستگاه قضا شکایت کرد اما دادگاه شکایت را وارد ندانست و مرا تبرئه کرد. نکته حائز اهمیت این که حزب سیاسی مورد بحث که توانسته بود در چارچوب بازی‌های چندوجهی به توفیقات دست یابد، کاملا سکوت کرد و ترجیح داد این موضوع شفاف‌تر نشود. "[3]

مسعود سلطان‌پور

خود مسعود سلطان‌پور، که زمانی به مدیریت شرکت تاسیسات دریایی در وزارت نفت هم رسید، عضویت خود را در انصار حزب‌الله در مصاحبه‌ای روزنامه جام جم(مهرماه 91) تایید کرد:

" من هیچ وقت در حوزه سیاسی، کار سیاسی انجام نداده‌ام. عمل سیاسی داشتم، اما عمل سیاسی‌ای که به نتیجه معطوف بوده و کارکرد حزبی داشته باشد نداشتم. در همین مجموعه‌های انصار حزب‌الله یا ایثارگران ‌ بودم اما ‌ هیچ وقت با همه مواضع همراه نبودم. "[4]

سلطان‌پور در دهه 70

عبدالحمید محتشم، دبیرکل انصار حزب الله، در مصاحبه‌ای در 13 اردیبهشت 93 با خبرگزاری ایسنا، باز بر نقش سلطان پور صحه گذاشت و تعریضی هم به خاطرات امیرفرشاد ابراهیمی زد:

" این داستان به آن‌جا برمی‌گردد که یکی از افراد حزب‌الله به نام آقای سلطان‌پور مهندس تاسیسات نفت است و ایشان در آن زمان در شرکتی مشغول به کار بودند که مهدی هاشمی یکی از پسرهای هاشمی در آنجا مشغول به کار بود، ولی ابدا کمکی صورت نگرفت و سلطان‌پور به شدت با کارگزاران مخالف و زاویه داشت. این حرف‌ها را ابراهیمی مطرح می‌کرد که حرف‌هایش اصلا سندیت ندارد و از رفیقش علی افشاری گرفته بود چرا که علی افشاری، سلطان‌پور را می‌شناخت و هر دو در امیرکبیر درس خوانده بودند. اتفاقا علی افشاری راجع به انصار اطلاعات بیشتری از ابراهیمی داشت چون سلطان‌پور را می‌شناخت. "[5]

عبدالحمید محتشم

محتشم در جواب این که مهندس سلطان پور در ان مقطع(93) کجاست و چه موضعی دارد، هم نکته جالبی گفت:

"‌ آیا سلطان‌پور همچنان انصار است؟  

- بله، هستند و از دولت روحانی حمایت می‌کنند و انتقادش نسبت به دولت روحانی کمتر از ماست. در دوران احمدی‌نژاد نسبت به مهره‌چینی که در وزارت نفت رخ می‌داد، منتقد بود. در روزنامه همشهری در جواب مجلسی‌ها که به قرارداد کرسنت اعتراض می‌کردند، آمد و از آن موضوع دفاع کرده بود و معتقد بود بالاخره بعد از احمدی‌نژاد باید یکسری کسانی می‌آمدند و وضع را جمع می‌کردند. با مشی احمدی‌نژاد نمی‌شد این کار را انجام داد و در واقع معتقد بود دولت روحانی شاید بهترین گزینه بوده است. "

مسعود سلطان پور

 

[2] https://aftabnews.ir/fa/news/9940/

[3] http://akharinkhabar.ir/analysis/2312783

[4] https://www.parsine.com/fa/news/67571

[5] http://www.qudsonline.ir/news/206926

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان