ماهان شبکه ایرانیان

تغییر راهبردی یا اقدام تاکتیکی؟

پشت پرده‌های تغییر سیاست امارات نسبت به ایران

آناتولی گزارش داده امیر دوبی در جلسه‌ اضطراری با حضور بن زاید گفته «شما به ایالات متحده امید بستید که به ایران حمله کند، اما ترامپ حتی بعد از آنکه پهپادش ساقط شده از گفتگو با ایران حرف می‌زند!»

سرویس جهان مشرق- هفته گذشته هیأتی اماراتی در ایران با مقامات کشورمان دیدار کرد، با فاصله کمی بعد از آنکه بخش عمده‌ای از نیروهای تحت امر ابوظبی از یمن عقب‌نشینی کردند. این دو تغییر جدی بعد از چند سال مشارکت در کمپین غربی-عربی علیه ایران و محور مقاومت دقیقاً چه معنایی دارد؟

داستان به دو واقعیت مهم برمی‌گردد: ابوظبی آن گونه که به نظر می‌رسد همه کاره امارات نیست و اینکه گاهی سر آدم به سنگ می‌خورد!

دبی و فجیره، اقتصاد و امنیت

بعد از شش سال، اولین دیدار میان مقامات اماراتی و ایران در کشورمان برگزار شد و ژنرال مصباح الاحبابی بعد از نشست با سرتیپ قاسم رضایی گفت: «هماهنگی مستمر میان ایران و امارات متحده عربی برای اطمینان از امنیت دریانوردی در منطقه ضروری است». وی ادامه داد مقابله ایران با قاچاق مواد مخدر در سواحل را تحسین می‌کند و «امنیتی که در طول مرز بلند دریایی ایران حاکم است نشان از مدیریت خوب مناطق مرزی دارد».

او قطعاً قبل از این نیز این واقعیت را می‌دانست اما چرا حالا اماراتی‌ها به آن اذعان می‌کنند؟ این دیدار از سال 2009 تا 2013 برگزار می‌شد اما چرا در این مدت متوقف شد و حالا دوباره بعد از شش سال از سر گرفته شده است؟

حملات مکرر به فرودگاه دبی و ابوظبی توسط مقاومت یمن در کنار انفجار چهار نفتکش و کشتی در بندر فجیره، هزینه شیخ‌نشین‌های اماراتی را در ماه‌های اخیر برای حفظ ثبات اقتصادی و امنیت قلمرو خود بسیار بالا برده است و این مسأله کار ولیعهد جوان امیر ابوظبی را در توجیه سیاست تندورانه‌اش علیه ایران دشوار کرد.

انفجارهای فجیره، طرح جایگزینی این بندر به جای عبور از تنگه هرمز را در اولین گام ناکام گذاشت.

هر شیخ‌نشین در امارات، یک امیر دارد و واقعیت آن است که امیرانِ دیگر خود را چندان کمتر از امیر ابوظبی نمی‌دانند به ویژه وقتی مستقلاً به رتق و فتق بسیاری از امور قلمرو خود می‌پردازند،  هر چند اسم امیر ابوظبی بواسطه قدرت نفتی‌اش به  عنوان پادشاه کشور در عرصه بین‌المللی شناخته می‌شود.

بنابر این وقتی که امیر ابوظبی نتواند تندروی‌های فرزندش را کنترل کند تا جایی که فرودگاه ابوظبی و دبی بمباران شود و بندر فجیره تعطیل، طبیعتاً شیوخ ابوظبی نسبت به اقتدار خود در برابر سایر امیران نگران می‌شوند.

نگرانی زایدها وقتی بیشتر  می‌شود که ایران اعلام کرد پهپادِ ساقط شده آمریکایی از خاک امارات بلند شده بوده است. این هشدار جدی یعنی حالا وقت آن است که اتفاقات بدتری از بمباران فرودگاه‌های امارات رخ دهد و طبیعتاً در شرایطی که ولیعهد ابوظبی راهبرد خاصی برای مقابله فوری با این تهدید ندارد، مجبور به عقب‌نشینی، دست کم عقب‌نشینی تاکتیکی می‌شود که فعلاً با یک یادداشت تفاهم خیال خود را تا حدودی آسوده کند تا شاید در فرصتی دیگر بتواند راهی پیدا کند.

خبرگزاری آناتولی گزارش داده که این تصمیم در جلسه‌ای از امرای امارات با حضور محمد بن زاید ولیعهد آن کشور و محمد بن راشد آل مکتوم امیر دوبی گرفته شده است. در این جلسه، امیر دوبی با انتقاد صریح از سیاست‌های ابوظبی می‌گوید: «ما باید سیاست خارجی خود را کاملاً بازبینی کنیم. ما روزانه صدها میلیون دلار خرج می‌کنیم. بسیار خب، در عوض چه چیزی عایدمان شد؟»

وی ادامه داد باید سیاست تهاجمی خود را «هر چه زودتر» کنار بگذاریم و گفت «شما به ایالات متحده امید بستید که به ایران حمله کند، اما ترامپ حتی بعد از آنکه پهپادش ساقط شده از گفتگو با ایران حرف می‌زند!» بنابر این اگر جنگی با ایران آغاز شود «با فرود اولین موشک ایران در امارات متحده عربی همه سرمایه‌گذاران خارجی، حتی کارگران آسیایی هم از امارات فرار می‌کنند!».

بن زاید ظاهراً در این جلسه راهی جز تسلیم در برابر انتقادات شیخ محمد نداشته و حالا با تغییر سیاست‌هایش در قبال ایران،  احتمالاً امیدوار است با کمک تهران راهی آبرومندانه برای خروج از جنگ یمن پیدا کند یا حوثی‌ها را به توافق مد نظر خود سوق دهد. باید تا کنون متوجه شده باشد پیروزی در یمن برای آنها دست نیافتنی است.

سرشان به سنگ خورده است

اما چرا امیر ابوظبی و ولیعهد جوانش سیاست تندروانه‌ای در پیش گرفته و سپس نتوانستند به آن خود ادامه دهد؟ به نظر می‌رسد آنها بیش از آنچه واقعیت داشت بر تسلیحات خریداری‌شده از آمریکا و حمایت مستقیم ناوهای آمریکایی حساب باز کرده بودند در حالی اولی نتوانست جنگ یمن را مغلوبه کند و دومی هیچ واکنش در برابر اسقاط پهپاد خودش نشان نداد، چه برسد به لجستیک امارات.

در واقع رخدادها داشت به گونه‌ای پیش می‌رفت که امارات و سعودی به تنهایی و بدون حمایت آمریکا با ایران درگیر شوند بنابر این وقتِ فرصت دادن به دیپلماسی بود پیش از آنکه کار از کار بگذرد.

نقش سیاست‌های ترامپ در همین قسمت آشکار می‌شود. او نتوانست چندپارگی شورای همکاری خلیج فارس را بعد از قطع روابط سعودی و قطر رفع و رجوع کند و جز فروش تسلیحات کار خاصی برای حاکمان عرب انجام نمی‌دهد. سیاست‌های ملی‌گرایانه او همان طور که مرکل را رفیق پوتین کرد، حالا امارات را با ایران سر یک میز نشانده است.

منابع

https://www.reuters.com/article/us-iran-emirates-sanctions/uae-fully-complying-with-u-s-sanctions-on-iran-official-idUSKCN1NO1IV

https://lobelog.com/the-uae-and-irans-maritime-talks/

https://nationalinterest.org/feature/iran-extends-goodwill-gestures-its-enemies-71841

https://www.tellerreport.com/news/2019-07-31---in-a-remarkable-transformation----emirates--coordination-with-iran-is-necessary-for-the-safety-of-navigation-in-the-region-.r1WsG_9AfS.html

https://foreignpolicy.com/2019/08/01/why-the-united-arab-emirates-is-abandoning-saudi-arabia-in-yemen

https://www.aa.com.tr/en/middle-east/what-is-behind-uaes-shifting-policy-toward-iran/1547290

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان