ماهان شبکه ایرانیان

من برای همه یا همه برای من!

چگونه می‌توان در مقابل فشار همسالان تاب آورد؟

انسان‌ها در طول رشد خود کم‌کم از محیط خانواده به جمع همسالان گرایش پیدا می‌کنند و برای نظر و تایید همسالان خود اهمیت بیشتری قائل می‌شوند

همسالان

انسان‌ها در طول رشد خود کم‌کم از محیط خانواده به جمع همسالان گرایش پیدا می‌کنند و برای نظر و تایید همسالان خود اهمیت بیشتری قائل می‌شوند. همین امر باعث می‌شود در موقعیت‌های بسیاری، تحت فشار همسالان، ‌از آن‌چه خواسته­ خودشان است، دست بکشند. فشار همسالان اما همیشه در مورد دعوت به سیگار و مانند آن نیست، فشار همسالان می‌تواند در یک مکالمه­ عادی در مورد سلیقه هم احساس شود. اما چگونه می‌شود در مقابل فشار همسالان تاب آورد؟

«دیروز طبق معمول پنجشنبه‌ها دور هم جمع شده بودیم. معمولا با این جمع که هستم بهم خوش می‌گذره، ‌بحث‌هایی که دارند را دوست دارم و بعضی از اون‌ها رو سال‌ها است که می‌شناسم. خیلی وقت‌ها در مورد موضوعاتی حرف زده می‌شه که من دوست دارم با اون‌ها آشنا بشم و چیزهای زیادی یاد می‌گیرم، ‌مخصوصا در مورد فیلم و سینما که خیلی علاقه دارم. ولی زمان‌هایی پیش میاد که از بودن در جمعشون خیلی احساس بدی دارم، ‌وقت‌هایی که به یک فیلم یا کتاب خاص گیر می‌دهند و طوری در موردش صحبت می‌کنند انگار بهترین فیلم یا کتاب دنیا است، در حالی که من پنج دقیقه هم نتونستم اون رو تحمل کنم. نه می‌تونم وارد بحث بشم، ‌چون نظرم با اون‌ها موافق نیست و نه حتی می‌تونم نظرم رو اعلام کنم، چون می‌ترسم همه به چشم یه ابله تو جمع بهم نگاه کنند. این وقت‌ها سعی می‌کنم خودم را به کاری مشغول کنم، مبادا کسی از من نظری بپرسه و درونم را درگیر کند، نکنه واقعا من از شعور یا درک این جمع چیزی کم دارم که همه­ آن­ها با هم یک نظر موافقند و من مخالف؟ »

احتمالا برای شما هم پیش آمده که در جمعی قرار بگیرید که همه یک نظر داشته‌اند و شما به هر دلیلی با نظر آن‌ها مخالف بوده‌اید. خیلی وقت‌ها ممکن است شما به دلیل عدم تمایل به بحث از نظر خود صرف‌نظر کنید یا حتی برای این­که تایید جمع را داشته باشید وانمود کنید با آن‌ها موافقید، در حالی که نیستید. اگر موضوع چندان مهم نباشد و یک اشاره­ گذرا باشد، ‌شاید احساس فشار نکنید یا حتی نظر مخالف خود را ابراز کنید و برای بقیه هم موضع‌گیری قابل بحثی تلقی نشود. اما گاهی حتی بر سر موضوعات نه چندان مهم، بحثی در می‌گیرد که کل سلیقه، تیپ شخصیتی و حتی درک و شعور افراد را زیر سوال می‌برد. به خصوص در بین جوانان امروزی گرایش به سبک‌های موسیقی، نوع کتابی که می‌خوانند، ‌این­که چند کتاب از یک لیست مشخص که در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود را خوانده باشند، نوع فیلم‌هایی که می‌پسندند و… نشانه‌ای از کل هویت یک نفر تلقی می‌شود و مقاومت در برابر این موج هم مساوی می‌شود با بی‌بهرگی از درک و شعور و سلیقه کافی برای قرارگیری در طبقه­ فکری خاصی که این لیست‌ها را دست به دست می‌گردانند. چه کسی دوست دارد در طبقه­ فکری پایین‌تری در برابر دوستانش قرار بگیرد؟ معلوم است هیچ­کس! این یک فشار است، فشار همسالان برای داشتن یا حداقل تظاهر به داشتن سلیقه، تفکر و نگاهی که شاید اصلا نداشته باشیم. در این موارد که کم هم نیستند، چه باید کنیم؟

جمع‌ها را انتخاب کنید
گاهی برخی جمع‌هایی که شکل می‌گیرند، صرفا بر اساس ادعاهایی هستند که ثابت کردنی نیستند. افرادی با ادعای آن‌چنانی و تعصب شدید در مورد مثلا یک گرایش فلسفی یا هنری دور هم جمع می‌شوند. بحث‌های داغی به راه می‌اندازند و با چنان شوری در مورد یک فیلم حرف می‌زنند که اگر کارگردان آن فیلم در جمع حضور داشته باشد هم، تعجب خواهد کرد! از افراط در نشان دادن هیجان که ابایی ندارند و خطوط مرزی خیلی پررنگی بین خودشان و آن‌ها که با خودشان هم نظر نیستند، کشیده‌اند. توصیه اول این­که این جمع‌ها را پیگیری نکنید، ‌چون با‌‌ همان آتشی که شکل گرفته‌اند، خاموش می‌شوند و ادامه‌دار نخواهند بود. خودتان را هم بابت بحث‌هایی که در چنین جمع‌هایی دیده یا شنیده‌اید خیلی ناراحت نکنید، ‌چون خیلی وقت‌ها اجرای چنین نمایش پرشور و هیجانی در موافقت یا مخالفت با یک سلیقه یا دیدگاه، دلیل‌های دیگری دارد که لازم نیست خودتان را درگیرش کنید. این­که یک نفر نیاز دارد توجه بقیه را به هر قیمتی به دست بیاورد که مشکل شما نیست!

هم‌فاز‌ها را انتخاب کنید
سعی کنید در انتخاب جمع‌های همسالانتان، سراغ فازهای خیلی خیلی متفاوت نروید. قرار نیست البته همه مثل شما باشند، ‌اما با فازهای زیادی متفاوت هم شاید نتوانید زیاد دوام بیاورید. بهترین حالت این است که در جمعی باشید که در کلیات نوع فکر، با هم شبات‌هایی داشته باشید و اقلا تفاوت‌های هم را نیز پذیرا باشید. در چنین جمعی می‌توان از بقیه آموخت و مهم‌تر از همه این­که می‌توانید خودتان باشید بدون آن­که احساس فشار کنید.

اهمیت موضوع را بررسی کنید
وقتی اختلاف‌نظری با دوستان خود دارید، ‌ببینید چه­ قدر موضوع اهمیت دارد. مثلا گاهی موضوع تصمیم‌گیری در مورد زمان شما هم هست. این­که وقتتان را در تعطیلات بعدی چه­ طور بگذرانید یا این­که عده‌ای از دوستانتان را چون به عده‌ای دیگر ناسازگارند، کلا از جمع دوستان خود حذف کنید. در این موارد قطعا قرار نیست بگذارید کسی به جای شما تصمیم بگیرد. بهتر است موضع روشنی داشته باشید. نیازی به چانه‌زنی نیست. همین که فقط خودتان برای زندگیتان تصمیم می‌گیرید به اندازه­ کافی دلیل قانع‌کننده‌ای هست. البته، می‌توانید از نظر آن‌ها استفاده کنید، اما تصمیم آخر را خودتان بگیرید. اما وقت‌هایی هم هست که موضوع بحث تاثیر خاصی روی شما و زندگیتان ندارد. مثلا این­که فیلمی که با هم در سینما دیده‌اید از نظر دوستان شاهکار بوده اما از نظر شما مزخرف، مشکلی ایجاد نمی‌کند! اگر جمع را به درستی انتخاب کرده باشید، ‌شما هم به اندازه­ همه حق اظهارنظر دارید و می‌توانید نظرتان را بگویید.

از اختلاف‌نظر وحشت نکنید
خیلی وقت‌ها ما در جمع همسالان احساس فشار می‌کنیم، چون فکر می‌کنیم اگر با آ‌ن­ها مخالف باشیم، فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد. شاید حتی هشیارانه به این موضوع فکر نکنیم. دفعه بعد که چنین احساس فشاری کردید از خودتان بپرسید، فکر می‌کنید اگر مخالفت کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ دوستانتان را ناراحت می‌کنید؟ از شما می‌رنجند؟ شما را از گروه حذف می‌کنند؟ با این سوال‌ها می‌بینید که خیلی وقت‌ها نگرانی‌های ما بی‌مورد هستند. فوقش دو سه جمله با هم بحث می‌کنید و دست آخر به این نتیجه می‌رسید که هر کسی نظر خودش را دارد. هیچ اتفاق بدی هم نمی‌افتد، ‌برخلاف ذهنیت گنگ و مبهمی که داشته‌اید. خیلی وقت‌ها ما از چیزهایی می‌ترسیم که خودمان هم نمی‌دانیم چه هستند! وقتی به آن‌ها فکر می‌کنیم، تازه کشف می‌کنیم که دلیلی واقعی برای ترس وجود نداشته است.

گاهی نظرتان را برای خودتان نگه دارید
اگر فکر می‌کنید اختلاف نظر شما در مواردی اصلا به حیطه­ دوستی شما با جمعی که در آن هستید ارتباطی ندارد، لازم نیست همیشه وارد بحث و اعلام‌نظر شوید. مثلا ممکن است در یک جمع از همکلاسی‌هایتان، در مورد نگرش ما به یک موضوع فلسفی زندگی سوال شود و شما می‌دانید که ذهنیت شما از طرف اکثریت جمع مقبول نیست.

شاید فکر کنید فقط دو راه دارید، ‌اول این­که تظاهر کنید مثل بقیه فکر می‌کنید، ‌ دوم این­که اعلام موضع کنید و دو سه ساعتی را صرف بحث و کلنجار بر سر موضوعی بگذرانید که از اول هم می‌دانید به جایی نمی‌رسد. دست آخر هم دو طرف دلخور از هم و خسته از بحث همدیگر را ترک کنید. نه، راه سومی هم هست. می‌توانید اعلام موضع و نظر نکنید! ‌بله، می‌توانید جواب سربالا بدهید، ‌ موضوع بحث را عوض کنید یا این­که رسما اعلام کنید تمایلی به مشارکت در این بحث ندارید.

گاهی هم باید شما بقیه را با خودتان همراه کنید. مطمئن باشید هستند افراد دیگری که در آن جمع فکر کرده‌اند یکی از‌‌ همان دو راه را بیشتر ندارند، ‌اما همین که ببینند کسی راه سومی را مطرح کرده از آن استقبال می‌کنند.

یادتان باشد شما به اندازه­ تک‌تک بقیه­ افراد جمعی که در آن هستید، حق دارید اظهارنظر کنید، ‌نظر خودتان را داشته باشید و جمعی را با خود همراه کنید. پس، ‌همیشه جمع را یک‌طرف و خودتان را طرف دیگر نبینید، ‌اگر این‌طور ببینید، ‌طوری هم رفتار می‌کنید که دست آخر همین بشود! ‌اما اگر خودتان را یکی از جمع بدانید، درست مثل هر یک نفر دیگر از جمع، احساس فشار نخواهید داشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان