برخی از مقامات انسانی، مقامات بلند و والایی هستند که حتی خداوند آن را برای اشرف آفریده های خود، شرافت بزرگ بر می شمارد و از انسان ها می خواهد که هدف سیر و سلوک زندگی خویش را آن قرار دهند. از جمله این مقامات انحصاری انسان، مقام محمودی است که از سوی خداوند ستوده و به عنوان مطلوب، مقصد و مقصود تبیین و توصیه شده است. این مقامات به سبب جایگاه خاص خود، افزون بر راه ها و ابزارها و مسیرهای دسترسی عمومی، دارای راه ها و ابزارهای خاصی هستند که فرصت شدن و رسیدن را در کوتاه ترین، زیباترین، آسان ترین و بهترین شکل و شیوه فراهم می کند. مقام محمود نیز از جمله این مقامات است که راه و ابزارهای خاصی برای آن، تعریف، توصیف و توصیه شده است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا نگرش قرآن را به مقام محمود تبیین و راه ها و ابزارهایی که خداوند آن را توصیه و سفارش کرده ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
مقام محمود
حمید از حمد به معنای ستایش، از اسمای حسنای الهی است. برخی حمید را به معنای اسم فاعلی یعنی حامد گرفته اند و گفته اند که مراد از حمید بودن خداوند، این است که وی ستاینده خود و هم چنین ستاینده مومنان است. برخی دیگر بر این باورند که حمید به معنای اسم مفعولی یعنی همان محمود است که در این صورت حمید به معنای ستوده خواهد بود. بر این اساس معنای حمید ستودن خدا خودش یا مومنان است. (روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتاح، ص. 467) حسن مصطفوی بر این باور است که حمید به معنای کسی است که ستایش برای او ثابت شده است (التحقیق، ج 1-2، ص 281، ذیل واژه «حمد») بنابراین، اطلاق حمید به معنای فاعلی یعنی حامد و یا مفعولی به معنای محمود بر خداوند جایز است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 256، ذیل واژه «حمد»)
در قرآن، حمید به عنوان اسم و نیز صفت الهی در آیاتی چون 267 سوره بقره، 131 سوره نساء، 73 سوره هود، 1 و 8 سوره ابراهیم و آیات دیگر به کار رفته است. مجموع کاربرد این اسم و صفت در قرآن 17 بار در سراسر آن است. برای صفات الهی دسته بندی های چندی است که یکی از آن ها، دسته بندی صفات به ثبوتی و سلبی است. به این معنا که بعضی از صفات خدا صفاتی است که معنای ثبوتی را افاده می کند و مشتمل بر معنای کمالی هستند. از این قبیل می توان به صفاتی چون علم و حیات اشاره کرد؛ و بعضی دیگر، صفاتی است که معنای سلبی را افاده می کند و خدا را از نواقص، منزه و پاک می کند. از دسته صفات سلبی می توان به صفاتی چون سبوح و قدوس و حمید اشاره کرد.
خداوند خود را به صفت حمید ستوده است و در آیه 79 سوره اسراء پیامبرش را وعده می دهد که اگر شب زنده داری کنی به مقام محمود دست می یابی: «و من الیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا؛ ای رسول ما پاسی از شب را به بیداری و شب زنده داری بگذار که این تهجد و نماز شب از خصائص تو است، امید است که پروردگارت تو را به مقام محمود مبعوث گرداند!» از آنجایی که درآیه دوم سوره فاتحه یا همان حمد خداوند می فرماید: «الحمدلله رب العالمین؛ تمام مراتب و درجات حمد و سپاس اختصاص به خداوند دارد که او پرورنده عالمیان است»، می توان این معنا را به دست آورد که اگر انسان به مقام محمود برسد، مظهر کامل و تمام الهی می شود و حمدی که درعالم می شود، به سوی محمود می باشد.
به سخن دیگر، وقتی انسانی چون پیامبر (ص) در مقام متاله و مظهریت آن نشسته است، همه حمد کنندگان، این مظهریت و وجه الله را می بینند و ستایش ها متوجه او می شود. بنابراین، مقام محمود، مقام وجه الله بودن است و چون هر موجودی به هنگام ستایش و حمد، متوجه وجه الله است، درحقیقت محمود همان وجه الله می شود. از این رو، هرگونه حمدی از هر حامدی به هر محمودی تعلق گیرد، آن حمد در حقیقت راجع به تو (پیامبر) است؛ چرا که آن مقام محمود از آن تو است! و این مقام، مقامی است که در آن تمام جمال و کمال الهی وجود دارد که همان متاله بودن است.
پیامبر (ص) واسطه بین خلق و خالق
خداوند مقام محمودیت مطلق را به پیامبر(ص) بخشید تا همه حمدها و ستایش ها متوجه او باشد؛ چرا که وی صادر نخست، تعین اول، خلق نخست، وجه الله کامل و تمام، مظهر کامل و تمام مقام الوهیت بلکه هویت محض و مطلق است. پس هر کمال و جمالی از آن جا مترشح می شود و هر خیر و خوبی از آن خاستگاه بیرون می آید و آن مقام منیع محمود، ریشه و سرچشمه همه خوبی ها و وجودها و کمالات است. پس این گونه است که همه حمدها و ستایش ها به پیامبر (ص) درمقام محمود باز می گردد.
اگر هر حمدی از هر حامدی برای خود حضرت حق تعالی است، درمقام واسطه آن چه خلق و آفریده ها می بینند، تعین اول، صادرنخست، مظهر اول خلقی یعنی حضرت ختمی مرتبت(ص) قراردارد. از این رو، چون آن حضرت درمقام محمود است، همه ستایش ها به او باز می گردد؛ چرا که مقام محمود همان مقام واسطیت در ظهور است که در آیات متعدد قرآن به اشکال مختلف تبیین شده است. از جمله در آیات سوره نجم از مقام تدلی، قاب قوسین او ادنی (نجم، آیه 9) سخن به میان آمده است تا بیان شود که وجه الله یعنی محمد (ص) همان حجاب بین ذات و مخلوقات و واسطه در ثبوت و اثبات هستی است. بنابر این، هر حمدی از دریچه محمدی به خداوند حمید می رسد؛ چرا که وجه الله است که نخست و در ظاهر دیده و ستوده می شود و از واسطیت آن حضرت (ص) است که آغاز تکثرات ظهوری تحقق و به سجل ذات وجودی محمدی است که گرد و جمع می شود؛ چرا که در دایره وجودی انالله و انالیه راجعون، مسیر آغاز از همان مسیر رجعت است و اگر «الی ربک الرجعی» از مسیر ربوبیت محمدی (ص) است آغاز و شروع ظهوری نیز از مسیر ربوبیت محمدی (ص) است. از این رو خداوند می فرماید: الی ربک المنتهی، یعنی منتهای هر سیری و پایان هر چیزی بازگشت به ربوبیت محمدی (ص) است. این بدان جهت خواهد بود که مقام محمود از آن پیامبر (ص) است که وجه الله اتم و اکمل است و در مقام مظهریت الله و بلکه هو ذات نشسته است.
البته ناگفته نماند که این دوگانگی تنها در مقام بیان و اظهار است و گرنه وقتی هستی معنای حرفی دارد و هرگز اسم و فعلی نبوده است، فنای کلی ثابت است. براین اساس همواره این احدیت است که هست و جلوه و احدیت درجهان الفاظ و مفاهیم است. این همان معنای وحدت شخصی وجود است که عارفان گفته اند. براین اساس، درخارج جز نمودها هیچ چیزی نیست.
اگر در مقام الوهیت هر حمدی از هر حامدی برای خود حضرت حق سبحانه تعالی است. (حمد، آیه 2) در مقام محمود یعنی مقام مظهریت، هر حمدی از هر حامدی برای حضرت محمد (ص) است. این همان مقام ولایت کبری است. از همین جاست که شفاعت از پیامبر(ص) به عنوان امری طبیعی برای حضرت(ص) ثابت می شود و اگر کسی گفته است که نتیجه مقام محمود، مقام شفاعت است، در حقیقت اشاره به گوشه ای از حقیقت مقام محمود دارد.
مقام شفاعت پیامبر
خداوند درباره مقام شفاعت آن حضرت(ص) می فرماید: «و لسوف یعطیک ربک فترضی؛ و حتماً پروردگار تو ای پیغمبر! به تو در آینده نزدیک عطایی خواهد کرد تا راضی شوی!» (ضحی، آیه 5) این بخشش و عطایی که موجب خشنودی مطلق پیامبر(ص) خواهد شد عطایی مطلق است که از رحمت مطلق آن حضرت سبحانه تجلی می یابد تا رحمت جهانیان بودن پیامبر(ص) در دنیا و آخرت معنا یابد. آن حضرت(ص) چون وجه الله است و رحمت رحمانی را مظهریت می کند، در آخرت نیز همانند دنیا دستگیر همه موجودات هستی از جمله انسان ها می شود و بسیاری از گناهکاران را به صرف محبت خویش به بهشت می برد. از این رو برخی مفاد آیه «و ما ارسلناک الارحمه للعالمین» و آیه: «عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا» را یکی دانسته اند؛ چرا که رحمت مطلق همان تفسیر مقام محمود است؛ زیرا کسی که در مقام محمود است و همه ستایش ها از آن اوست نسبت به همه هستی رحمت دارد که از جمله توجه به بشر گناهکار و خطاکار است. بنابراین از اختصاصات آن حضرت(ص) مقام شفاعت کبری و مقام اذن مطلق در شفاعت به تبع مقام محمود است.
البته انسان ها نمی توانند به اصل و ذات این مقام برسند؛ چرا که از اختصاصات آن حضرت(ص) در مقام مظهریت نخست و تعین اول است؛ اما می توانند با محمدی شدن همانند متاله شدن از آثار آن بهره مند شد؛ زیرا پیامبر(ص) الگو و سرمشق زندگی است که می بایست با پیروی از ایشان به محبت و ولایت و اطاعت، به آثار مقامات آن حضرت(ص) دست یافت. از این رو، سخن گفتن از این مقام محمود برای دیگران به معنای امکان دست یابی تبعی و عرضی به این مقام برای همه انسان هاست.
راه های رسیدن به مقام محمود
چنان که گفته شد، مقام محمود از اختصاصات پیامبر(ص) است ولی کسانی که محمدی می شوند می توانند از آثار این مقام بهره برند. برای این که محمدی شد باید راهی را پیمود که خداوند برای آن حضرت(ص) تبیین و توصیف کرده است. خداوند در آیه 97 سوره اسراء می فرماید: و من اللیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا؛ و پاسی از شب را به زنده داری برخیز، در حالی که عبادتی افزون برای توست. امید است که پروردگارت تو را به مقامی پسندیده برانگیزد.»
در این آیه شب زنده داری به عنوان نافله و عبادتی افزون بر عبادت های دیگر که برای همگان وضع شده برای پیامبر(ص) وضع می شود. به سخن دیگر، شب زنده داری خود به عنوان یک عبادت اختصاصی برای پیامبر(ص) تشریع می شود. بنابراین، یکی از اختصاصات پیامبر(ص) شب زنده داری به عنوان یک وظیفه و عبادت زیاد بر عبادات دیگر مطرح می شود؛ چنان که از آیه این معنا نیز به دست می آید که شب زنده داری خود به عنوان یک عبادت مطرح است، چه همراه با نماز و قرآن خواندن باشد یا نباشد.
البته از آیات سوره مزمل به ویژه آیه 02 آن به دست می آید که قرآن خواندن و نمازگزاردن از مجموعه عبادت هایی است که در شب زنده داری مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. خداوند در آیه 311 سوره آل عمران و 9 سوره زمر نیز نمازگزاردن در شب را مطرح می کند و آن را عامل تمایز مومنان از یکدیگر و یا با دیگر کسان می شمارد. هم چنین از آیه 02 این معنا به دست می آید که شب زنده داری برای پیامبر(ص) می بایست در صورت امکان بخش اعظم شب را شامل شود که دو سوم شب می شود و در صورت ناتوانی، به نصف و یا یک سوم کاهش می یابد.
شب زنده داری زمینه بهره مندی انسان از الهامات الهی را فراهم می آورد و مایه زدودن اشتغالات دنیائی از دل و ازدیاد صفای قلب انسان می شود. (مزمل، آیه 6) تغییراتی که در شب در جان شب زنده داران پدید می آید موجب می شود تا انسان به مقاماتی خاص از جمله احسان برسد. (ذاریات، آیات 61 و71) براساس آموزه های قرآنی مقام احسان مقام بسیار بزرگی است که می توان آن را قریب به مقامات پیامبران دانست؛ چرا که مقامی است که حکمت و یقین و اموری از این دست در جان آدمی پرورش می یابد. رضایت و آرامش خاطری که برای انسان از شب زنده داری به دست می آید، به گونه ای است که خداوند آن را در آیه 031 سوره طه مورد تاکید و تشویق قرار داده است.
البته چنان که گفته شد، اصل شب زنده داری مانند وضو گرفتن خود عبادتی مستقل و نفسی است، ولی اگر همراه با تفکر و تدبر در آیات آفاقی و انفسی باشد و یا همراه با نمازگزاردن و قرائت و تلاوت و ترتیل قرآن باشد، آثار شگرف بسیاری از خود به جا خواهد گذاشت.
شب زنده داری، انسان را در مسیر شدن تا به آن جا پیش خواهد برد که بستر تلقی آیات الهی در جان دل وی فراهم خواهد شد و الهامات الهی به وی می رسد. (مزمل، آیات 2 و 5 و نیز مجمع البیان، ج9 و 01، ص 075) هر چند که در قرآن القای قول ثقیل یعنی وحی و الهامات الهی به عنوان نتیجه شب زنده داری، به پیامبر(ص) اختصاص داده شده است، ولی با توجه به آیات دیگر می توان دریافت که زمینه دریافت الهامات الهی را برای دیگر افراد بشر نیز فراهم می آورد. از این رو شب زنده داری را عامل دریافت الهامات دانسته اند. از آیه 02 سوره مزمل به دست می آید که مومنانی هم پای پیامبر(ص) حرکت می کردند و با شب زنده داری و انجام برنامه خاص شب، در طریق کمال و تعالی گام بر می داشتند.
شب زنده داری اگر با تسبیح گوئی (طه، آیه 031) سجده (همان و نیز سجده، آیات 51 و 61 و انسان، آیه 62)، استغفار (آل عمران، آیه 71 و ذاریات، آیات 51 تا 81 و مزمل، آیه 02)، نماز و تفکر و تدبر و قرآن خواندن (مزمل، آیه 02)، دعا (سجده، آیات51 و 61)، ذکر الهی (مزمل، آیات 2و 8) همراه شود، این تاثیر شگرف خود را بیش تر نشان خواهد داد چنان که آیه 02 سوره مزمل و آیات دیگر بر آن تاکید دارند.
چنان که گفته شد مقام محمود، مقام ستایش هر ستایش گری است. به این معنا که حمد و ستایش هر ستایش گری به او متوجه می شود. شب زنده داری دیگران غیر پیامبر(ص) این فرصت را به شخص می بخشد که چنین مورد توجه قلبی و عنایت روحی دیگران قرار گیرد و محمود همگان شود.
خداوند با اشاره به برخی از اهل کتاب که به شب زنده داری می پرداختند (آل عمران، آیه 311) از مومنان و یاران پیامبر (فتح، آیه 92 و مزمل، آیه 02) می خواهد این گونه باشند. از نظر قرآن تنها، متقین (آل عمران، آیات 51 تا 71 و ذاریات، آیات 51 تا 81) عبادالرحمان (فرقان، آیات 36 و 46) و محسنان (ذاریات، آیات 51 تا 81) همانند پیامبر(ص) به تهجد و شب زنده داری می پردازند و برایشان این عمل عبادی، گران و سخت نیست؛ چرا که ایشان قدر و ارزش شب زنده داری و اعمال نیمه شب ها به ویژه سحرها را می دانند و برای رسیدن به آن مقامات الهی و انسانی تلاش می کنند تا با درک شب زنده داری به درک مقامات الهی نایل شوند. باشد با پیروی از این سیره و سنت الهی- قرآنی پیامبر(ص) بتوانیم درک این مقام و منازل را بیابیم و در مسیر کمال گام برداریم و از مقام محمودی تبعی از ذات نبوی بهره مند شویم.