از درهای دانشگاه شریف که گذر کنید، با جمعیتی از جوانان کشور روبرو میشوید که رویاهای بزرگی در سر دارند و دیوار افکارشان آنچنان بلند است که برای رسیدن به آن، فقط و فقط باید همانند خودشان فکر کنید: بیکران.
این روزها که فناوری در پوست و استخوان جامعه نفوذ کرده، بیشتر سر و کارم به شریفیها میخورد تا بدانم آنها چه فکری برای استفاده از تکنولوژی میکنند. آخرین باری که در نمایشگاه کار شریف بودم، با تیمهای زیادی آشنا شدم که پتانسیل بالایی برای یک آینده درخشان داشتند. یکی از آنها تیم ویش ورک بود.
در دل مرکز فناوری شریف تیمهای استارت آپهای متعددی وجود دارد که ویشورک یکی از آنهاست؛ گروهی 4 نفره که با رویایی بلندپروازانه قصد دارند تا کسب و کار فریلنسرها را دگرگون و استفاده از این نیروهای آزاد کار را در بین تمامی شرکتها تبدیل به یک امر رایج کنند. امیرحسین شیرانی میگوید تیم ویشورک در سال 96 آغاز به کار کرد ولی بعد از یک بار شکست، سه ماهی میشود که دوباره شکل و جان گرفته است.
امیرحسین شیرانی دو سال پیش روی ایده ویش ورک با تیم دیگری کار کرده ولی به گفته خودش تیم، آن گروهی نبوده که باید در کنار چنین پروژهای او را همراهی میکردند.
نتیجه آغاز کار آنها در ابتدای راه ویش ورک به شکست ختم شده و امیرحسین بعد از این اتفاق، در IIG (گروه اینترنتی ایران) و در بخش اسنپ مارکت فعالیت کرده است. خودش میگوید در آن دوران با چالشهای خوبی روبرو شده و درسهای خوبی از این محیط کار گرفته است: «فهمیدم که اساسا وقتی محصول به مرحله عرضه میرسد تازه بازی شروع میشود؛ تازه باید بتوانیم سهمی از بازار را بگیریم و تجربه این موضوع درس خوبی بود.»
بعد از این تجربه، تصمیم به رفتن از کشور میگیرد و در نهایت از این کار پشیمان میشود؛ ترجیح میدهد که ایران بماند و شرکت خودش را از نو بسازد: «این بار دنبال حرفهایهای متعهد گشتم، اینجا بود با رضا آشنا شدم.»
«رضا مسلمی» خودش دو استارتاپ تاسیس کرده که یکی از آنها به شکست خورده و دیگری در قالب شرکتی به کار خود ادامه میدهد؛ نگاه او امیرحسین به مساله شکست نگاه جالبی است و هر دو باور دارند که شکست خوردن یک بلوغ فکری به آدمها میدهد.
امیرحسین میگوید:«نظر من Fail شدن در رزومه جزو مزایا و ویژگیهای خوب شخص است. آدمی که محصول خود که مانند بچهاش است را Fail میکند به یک بلوغ کامل میرسد.» رضا و امیرحسین تصمیم میگیرند که همان ایده ویش ورک را پیش بگیرند؛ ایدهای که به موفقیت آن ایمان قلبی دارند.
رضا درباره احیای یک پروژه شکست خورده میگوید: «با خود فکر کردیم که هدفمان چیست؟ دوست داشتیم بلند مدت کار کنیم و کاری را انجام دهیم که از نظرمان ارزش آفرین باشد. ما دیدیم ایده ویش ورک کماکان حرفهای خوبی برای گفتن دارد و تصمیم گرفتیم دوباره یک پروژه Fail شده را راهاندازی کنیم. وقتی یک چیزی را Fail میکنیم و دوباره آن را در گزینههای پیشنهادی داریم، یعنی به آن اعتقاد داریم. مفهوم ویش ورک یک ارزش افزوده خیلی خوبی دارد و حالا که مشکلات آن را میدانستیم، میتوانستیم آن را حل کنیم و این بار درست پیش ببریم.»
امیرحسین نیز باور دارد که تیمهای استارتاپی باید یک رسالت داشته باشند و رسالت آنها این بوده که ویش ورک را راهاندازی کنند: «رسالت یکی از ارکان مهم تیمهای استارتآپی است. استیو جابز عمری صحبت از End To End میکرد و با وجود مخالفت دنیا، به رسالتش ایمان داشت و نتیجه گرفت.»
نگاه بلندپروازانه امیرحسین همینجا، لا به لای همین جمله، به چشم میآید. از او میخواهم درباره چرایی انتخاب یک سایت فعال در زمینه فریلنسینگ بگوید:
«نباید فراموش کنیم که تکنولوژی در زندگی ما رخنه کرده و در جای جای مراحل زندگی ما نفوذ دارد ولی از آنسو وقتی با دقت مینگریم، این تکنولوژی آنچنان در مبحث اشتغال ورود پیدا نکرده و به جز لینکدین و موارد معدود دیگر، تکنولوژی با مبحث اشتغال ترکیب درستی ندارد. همچنین نمیخواستیم روی مسائل پیچیدهای در این مقوله کار کنیم که فعلا زیرساختش وجود ندارد، مسالهای مثل Smart Contract. برای همین تصمیم گرفتم که یک کار تحولآمیز در باب اشتغال انجام دهم و از یک گوشهای کار را شروع کنم که بعدا بتوان آن را گسترش داد ولی توجه داشته باشیم که محصولمان، هماکنون بازار هم داشته باشد.»
نحوه کار در سایت آنها که حالا صد روزی از فعالیت آن گذشته بسیار ساده است؛ اول در سایت ثبت نام میکنید و تعیین میکنید کارفرما هستید یا فریلنسر. سپس میتوانید حوزه تخصصی کاری که نیاز دارید را مشخص کنید که در حال حاضر به چهار دسته تولید محتوا، بازاریابی،طراحی گرافیکی و برنامهنویسی ختم میشود و در آینده نزدیک به تدریج این دستهبندیها زیاد میشود. بعد از این هم فریلنسر مربوطه به مشتری وصل میشود، بدون هیچ محدودیت و نظارت خاصی که سایر سایتها دارند. هزینه پروژهها توافقی بین طرفین است و اگر کسی از محصول راضی نبود؛ تیم داور ویشورک وارد عمل میشود که به عدالت آنها نمیتوان شک کرد چرا که ذینفع مساله نیستند؛ اما چطور؟
در واقع مدل درآمدی ویشورک اما متفاوت با تمامی سایتهای فعال در حوزه فریلنسینگ است؛ آنها اعتقادی به دریافت کمیسیون ندارند.
به قول رضا یا باید ارتباط بین فریلنسر و مشتری به شدت محدود شود که این موضوع قطعا عواقب بدی خواهد داشت یا باید آنها را آزاد گذاشت؛ تیم ویش ورک گزینه دوم را انتخاب کرده است. اساسا تمام خلاقیت تیم در همین بیزینس مدل جدید نهفته است. امیر حسین بیشتر توضیح میدهد:
«در سایتهای بزرگی مثل Upwork بین فریلنسرها و مشتری در نهایت اتفاقی رخ میدهد که سایت مادر را دور بزنند تا درصد سهم آن را پرداخت نکنند. این دور زدن در رقمهای بالا رخ میدهد؛ مثلا در کنسل کردن سفر اسنپ و نپرداختن کمیسیون اسنپ، چندان رخ نمیدهد. نگاه نظارتی حس خوبی به مشتریان و فریلنسرها نمیدهد و ما نمیخواهیم این دید منفی را در ذهن مخاطب شکل دهیم. هوشمندی بیزینس اینست که کاری کند تا آدمها حس منفی نگیرند و ما هم همین کار را در ویشورک کردیم. هرجا حس کنیم که کاربر دنبال یک چیز با ارزش است که حاضر است برای آن پول دهد، به او آن سرویس را میفروشیم؛ به این میگویند Value As a Service.»
این ارزش افزودهای که مدیرعامل ویش ورک دربارهاش حرف میزند همان عنصری است که در گوگل در قالب ADD و صدها ویژگی دیگر تبلور پیدا میکند.او با مقایسه همین موضوع میگوید که تمامی سرویسها در ویش ورک رایگان نیستند: «مثلا اگر کاربر در پروژهاش مسالهای به اسم وجه تضمین بخواهد، یک رقمی پرداخت میکند تا به آن برسد. ثبت پروژه نیز در سایت ما برای بار اول رایگان است و برای دفعات بعد هزینه دارد اما این هزینه برای این گرفته میشود که پلتفرم سرویس کامل و بینقصی را ارائه میکند.» رضا نیز مقایسه جالبی با آگهیهای همشهری انجام میدهد:
«شما وقتی میخواهید خودروی خود را بفروشید میروید و پولی به روزنامه میدهید که آگهیتان چاپ شود، همشهری هم درصدی از فروش این خودرو از شما نمیگیرد. همشهری تریبون شما شده و این هزینه را میگیرد، ویشورک هم همین روش را پیش گرفته است.»
در ابعاد جهانی نیز وقتی کاربران بین لیفت و اوبر تفاوتی حس نکنند، از اپلیکیشنی که ارزانتر است استفاده میکنند. بر اساس آمارهای جهانی این موضوع در سرویسهای نرمافزاری به شدت به چشم میخورد چرا که مردم اپلیکیشن کاربردی خود را راحتتر عوض میکنند تا برفرض گوشی خودشان را. ویشورک هم به دنبال حس کردن این موضوع است و این تیم میخواهند که کاربر آنها را انتخاب کند، از انتخابش راضی باشد و با پرداخت هزینهای برای این انتخاب، سرویس درستی دریافت کند. خودشان میگویند: «تیم ما دانش نرمافزاری بسیار بالایی دارد و میدانیم اگر یک محصول قوی ایجاد و عرضه کنیم، موفق خواهیم شد.»
از امیرحسین و رضا میپرسم که چرا وارد این حوزه شدند در حالی که رقبای بزرگی در زمینه سایتهای فریلنسری فعال هستند؛ در واقع سوالم این بود که از نظر آنها این بازار هنوز کشش خودش را دارد و به اصطلاح شکار نشده است؟ پاسخ فلسفی رضا قانعم میکند:
«یک بار از خودمان پرسیدیم که آیا میتوان موبایلی ساخت که جای آیفون را بگیرد و در نهایت به این جواب رسیدیم که اصلا باید چیزی ساخت که جای خود موبایل را بگیرد. ما در حال ارائه یک بیزینس مدل جدید هستیم و اعتقاد دارم با ارائه خدمات جدید، میتوان حتی بازار را عوض کرد.»
در اینجا «کسری اخوی» مدیر مارکتینگ مجموعه نیز اظهار نظر جالبی را مطرح میکند: « من زیاد در فضای استارتاپی نبودم و تازه وارد این حوزه شدم ولی میدانم که افرادی که بیشتر با عبارت فریلنسر آشنا هستند همان افراد این اکوسیستم هستند در حالی که جامعه این آزادکاران خیلی بیشتر از این صحبتها است. اعتقاد دارم پلتفرم ما باید طوری باشد که هر کسی از هر جامعهای با سایت ما سر و کار داشته باشد..»
دیدگاه بلندپروازانه مجموعه را که در نظر بگیریم؛ میتوان احتمال داد که ویش ورک به بازار جهانی هم فکر کرده است. با طرح این سوال حدسم به یقین تبدیل میشود چرا که امیرحسین شدیدا به این بازار و گرفتن جایگاهی در آن چشم دوخته و نگاهی صادراتی به ماجرا دارد: «ما بیشتر از آنکه رقابتمان را با مدلهای داخلی بدانیم، با سایتهای خارجی میخواهیم رقابت کنیم. ما باید طوری پیشرفت کنیم که بتوانیم از سایتهای خارجی سهم بازار بگیریم. اگر اعتقاد داریم از غرب بهتریم، پس باید یک کاری کنیم؛ مثل کاری که چین و هند کردند.»
آنها معتقدند فریلنسری در باور ایرانیان هنوز تبدیل به شغل نشده اما ایمان دارند که فعالیت کسبوکارهایی مثل آنها و توسعه اکوسیستم استارتاپی، به تدریج این باور اشتباه را درست میکند. به قول امیر حسین «داشتن فریلنسر حرفهای در همه حالت ارزانتر از استخدام یک نیروی ثابت خواهد شد چرا که دیگر هزینههای جاری و فرعی در کار نخواهد بود.»
کسری پا را فراتر پیش میگذارد و میگوید که به اعتقاد او شرکتهای بزرگ در ایران مانند رویکرد جهانی شرکتها، کم کم به استفاده از فریلنسرها به جای نیروی ثابت روی خواهند آورد: «همین الان هم در دنیا شرکتهای بزرگی چون Airbnb نیز با بسیاری از فریلنسرها کار میکنند و در ایران نیز جاهایی مثل اسنپ فود را میشناسم که با فریلنسرها همکاری خوبی دارد. اعتقاد دارم این موضوع به زودی در ایران به جایگاه خوبی میرسد.»
ویش ورک با اینکه عمری کمی بیشتر از سه ماه دارد اما به خاطر همین نگرش جهانی و تیم زبدهای که دارد، پیشنهادات سرمایهگذاری زیادی داشته ولی تاکنون به هیچیک جواب مثبت نداده است. آنها باور دارند سرمایه زمانی باید وارد کار شود که آنها به یک جایی رسیده باشند و سرمایه خودشان را پررنگتر کنند. این پررنگی در چشم تیم ورک در آیندهای نه چندان دور رخ خواهد داد چرا که همه آنها با عزمی راسخ معتقدند سال آینده در دفتر مستقل خوشان هستند و کماکان درباره پیشرفت کارشان صحبت میکنند.
آیندهبینی این بچهها جذاب است و صحبتهای امیدبخش آنها در این شرایط اقتصادی بهترین حسن ختام این گفتگو میتواند باشد.
رضا: یک سال دیگر در جایی هستیم که داریم با یکدیگر بحث میکنیم که فیچر و ویژگی جدید ویشورک چه خواهد بود. نه فقط یک سال دیگر بلکه ده سال دیگر هم همین موضوع است.
کسری: تیم ما به نوعی اعتیاد به کار دارد و اصلا در حالت تعطیلات هم نمیتوانیم مرخصی برویم چون به کارمان ایمان داریم. من تصور میکنم چند سال دیگر در یک شرکت که خودمان دست و پا کردیم نشستیم و درباره پیشرفت کارمان صحبت میکنیم.
امیرحسین: نسل اول استارتاپها خوب آمدند و رفتند جلو و راه را برای ما باز کردند. نسل دوم باید بزرگتر فکر کند و ما همان نسل دوم هستیم. باید جهانیتر فکر کنیم و این سرلوحه ما ویش ورکیها است.