ماهان شبکه ایرانیان

چشم در چشم های خونین؛

خشم، جرقه اتفاقات غیرقابل برگشت را روشن می‌کند

دغدغه های کاری، زندگی های ماشینی و دور شدن آدم ها از یکدیگر و همچنین فشارهای روحی گاهی باعث می شود تا مردم در نگاه به یکدیگر، خشمشان را بروز دهند.

خشم جرقه اتفاقات غیرقابل برگشت را روشن می‌کندبه گزارش خبرنگار حوزه شهری گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دغدغه های کاری، زندگی های ماشینی و دور شدن آدم ها از یکدیگر و همچنین فشارهای روحی گاهی باعث می شود تا مردم در نگاه به هم خشمشان را بروز دهند. این اتفاق ناخوشایند با پیشرفت شهرها و فراموش شدن ارزش های انسانی بیش از پیش خود را نشان می دهد.

این روزها حتی کسی حال اینکه جواب کسی را بدهد هم ندارد و با کوچکترین برخوردی جرقه اتفاقات غیرقابل برگشت روشن می شود. خشم و خشونت در بین مردم با توسعه شهرنشینی و قرار گرفتن در شرایط دشوار بیشتر شده است و هر روز می توان در جای جای این شهر شاهد دعوا و حوادث ناشی از آن بود.

خشمگین شدن والدین نیز در محیط خانواده و بروز آن در همان محیط، مجادله و فشار عصبی در فرزندان را افزایش می دهد. فرزندانی که در خانواده هایی با خشونت بزرگ می شوند خشم در وجودشان ریشه می کند و این انتقال خشم نهادینه شده فرزندان را وادار به ایجاد دعوا می‌کند که نتیجه اش می شود درگیری های خونین.

کم نیستند مجادله های فردی و دسته جمعی که به کشته شدن و یا جراحت های شدید ختم شده اند و حالا برای یک لحظه عصبانیت باید منتظر چوبه های اعدام باشند لحظاتی که اگر برای جلوگیری از خشم خود آموزش می دیدند نقطه ای برای پایان زندگیشان نمی شد. 

حال این مهم متوجه خانواده ها به عنوان کانون تربیت فرزندان است که باید محیطی آرام را برایشان فراهم کنند و آموزش های لازم را برای کنترل خشم به آن‌ها بیاموزند. خانواده ها می توانند در نقش کشتی نجات ظاهر شوند و یا با ایجاد تلاطم فرزندانشان را در ناآگاهی خود غرق کنند.

مجید ابهری جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به اهمیت کنترل خشم افراد اشاره کرد و گفت: در هنگام خشم و عصبانیت به شدت دچار تنش می شوند و این تنش علاوه بر به وجود آوردن جراحات جسمی، کینه ها را افزایش می دهد.
 
وی افزود: پرخاشگری زمانی برای فرد ایجاد می شود که با یک مانع جدی مواجه شده باشد و احساس ناکامی می کند و این امر منجر به بروز پرخاشگری می شود که اگر به طور صحیح کنترل نشود، می تواند تاثیر نامطلوبی در آینده فرد داشته باشد.

ابهری ادامه داد: فرد زمانی که خشم و عصبانیتش کاهش  پیدا می کند، آرام شده و از رفتارهایی که انجام داده پشیمان و شرم سار می شود، اما بهتر است که فرد در زمان عصبانیت از تکنیک های کنترل خشم آگاهی داشته باشد و در همان زمان شروع بتواند موضوع را مدیریت کند.
 
وی تاکید کرد: اغلب نزاع های خیابانی به دلیل نداشتن مهارت کنترل خشم است که باید افراد با تمرین های مکرر این موضوع را در خود نهادینه کنند.

احمد بخارایی، مدیر گروه مسائل و آسیب های اجتماعی در انجمن جامعه شناسی ایران، واکاوی مفهوم خشونت را موضوعی دارای اهمیت دانست و گفت: گاهی خشونت در سطح فردی است و اغلب، دلایل روانشناختی دارد؛ خشونت در سطح کلان، بیشتر به ساختارهای سیاسی باز می گردد و این نوع خشونت در سطح خرد نیز جاری و بازتعریف و بازتولید می شود.

وی تصریح کرد: مشاهده یک رفتار خشن، تجربه و تقلید آن و نیز سیاست های تنبیهی و تشویقی از علل سطحی بینانه خشونت به شمار می روند اما اگر بخواهیم دلایل خشونت را عمیق تر واکاوی کنیم، می توانیم به نظریه چرخه فرهنگی «جان استوارت هال» رجوع کنیم.

بخارایی ادامه داد: در چرخه فرهنگی به دو بحث بازنمایی ذهنی و بازنمایی از روی نشانه ها اشاره می شود؛ بازنمایی ذهنی به آن معناست که فرد بر مبنای تجاربی که طی مدت‌ها در ذهن او شکل گرفته و بر اساس جهان معرفت شناختی خود رفتار می کند و دست به خشونت می‌زند.

این جامعه شناس اضافه کرد: در اینجا باید به این نکته توجه کرد که نقشه مفهومی ذهن افراد چگونه شکل گرفته است، آیا این نقشه مفهومی ذهن در کوتاه مدت شکل گرفته یا اینکه ریشه دار است؟ اما باید به این نکته هم توجه شود که فرهنگ در طول تاریخ و در جریان نسل‌ها ایجاد می شود، پس رفتارهای امروز ما نتیجه یک بازنمایی در طول تاریخ و نسل ها است.

یک فرد خشمگین می تواند با آموختن برخی مهارت ها بر خشم خود غلبه کند، کنترل خشم از تاکیدات و توصیه های آموزه های دینی و فرهنگی ما است. بروز خشم ریشه در بسیاری از ناملایمات فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد، عدم مهارت در کنترل خشم موجب بروز خشونت می شود. خشونت را مردم به ضرب و جرح و درگیری فیزیکی می شناسند، در حالی که خشونت انواع دیگری هم دارد، خشونت کلامی و عاطفی از انواع شایع خشونت با اثر تخریبی بالا است که در جوامع مختلف و به خصوص جامعه ما رواج دارد. از آنجایی که قربانیان خشونت های عاطفی و کلامی افراد آسیب پذیری مثل زنان و کودکان هستند، بنابراین انتظار می رود که آسیب های جدی تری را نیز بر کلیت سلامت جامعه وارد کند.

در کنار خانواده ها، جامعه هم وظایفی را برای کاهش خشم بر عهده دارند. این نقش اگر بیشتر از نقش خانواده اهمیت نداشته باشد کمتر هم نیست، چراکه تاثیرات اولیه بروز خشونت از جامعه به افراد و بعد به خانواده منتقل می شود. امروز نیازمند ساخت شهری با نشاط هستیم که بتواند خشونت را از چهره و وجود مردم بزداید و شادی را به آن‌ها هدیه کند.

گزارش از مینا افسریان


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان