سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تاجزاده: اغتشاشات آبان، خشنتر تکرار میشود
مصطفی تاجزاده، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با سایت اعتمادآنلاین گفته است: اصل این موضوع (اغتشاشات آبان) قابل پیشبینی بود. مردم از نظر اقتصادی تحت فشار بسیار زیادی هستند. از نظر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی احساس میکنند که گوش شنوایی برای اعتراضات و حرفهای آنها وجود ندارد. توجیه نیستند که چرا ایران باید تحریم باشد و فشارها را تحمل کند. فضای فساد هم که کلاً جامعه را گرفته است، آن بالا همه مشغول بخور بخور هستند و کسی به فکر ما نیست!
او میافزاید: من پیشبینی میکردم که دیر یا زود اتفاق میافتد و الان هم باز پیشبینی میکنم که دیر یا زود باز هم اتفاق میافتد. همچنان که آبان 98 از دیماه 96 گستردهتر، خشنتر و غارتیتر بود، بعدی هم گستردهتر، خشنتر و غارتیتر خواهد بود اگر جمهوری اسلامی به سرعت به فکر این نباشد که با مردم آشتی کند و به سمت این برود که رضایت و اعتماد و مشارکت آنها را جلب کند.
تاجزاده میگوید: این اعتراضات همچنان حلناشده باقی مانده است و تمام علل و عوامل و دلایلی که موجب اعتراضات مردمی در بیش از 100 شهر ایران شد، همه به قوت خود باقی است. هیچ یک از آنها کم نشده و با نحوه برخورد حکومت اضافه هم شده است. بنابراین باز مردم منتظر هستند که در یک فرصت دیگر، اعتراض کنند. همانطور که گفتم مگر اینکه یک تجدیدنظر در سیاستها صورت گیرد و مردم احساس کنند حکومت صدای آنها را شنیده و لزومی ندارد که به خیابان بریزند، برخورد کنند، آتش بزنند و غارت کنند.[1]
*ما پیش از این و در بیش از 300 شماره از وبلاگ مشرق، به تفصیل درباره مفهومی به نام «فتنه اقتصادی» توضیحات مبسوطی را ارائه کردهایم و حتی قبل از بروز اغتشاشات دیماه 96 نیز توضیح دادیم که مفاهیم طراحی شده در ستاد جریان سیاسی برای به خیابان کشاندن مردم؛ مقولاتی روانی هستند که قرار است یک عامل واقعی در کنار آنها نقش آتشزنه را ایفا کند.
مسئله "بخور بخور در بالا" هم سخن عوامانهای است که تاجزاده اگرچه میگوید که پژواک آنرا در کف خیابان بشنود اما او خود بهتر از همه میداند که این سخن در واقعیت وجود ندارد و مقامات بالای نظام جمهوری اسلامی ایران جملگی پاکدست هستند. (و خطایی هم اگر رخ بدهد به شدیدترین وجه مورد مقابله قرار میگیرد)
جالب است که دوست تاجزاده یعنی سعید حجاریان نیز زمانی گفته بود: بیاخلاقیها از بالا تزریق میشود![2]
فیالجمله تاجزاده اساساً نه تنها حاضر به بیان مثبتات کشور نیست بلکه این را هم به مردم نمیگوید که او و دوستانش بودند که دولتی را در دامان مردم گذاشتند که قائل به "نظارت بر قیمتها" نیست و سببساز گرانی شده است.
و همین دولت است که بدون هیچ دلیل یا توضیحی، یک طرح بدون پیوست را اجرا میکند و آتشزنهای که آقایان منتظرش بودهاند را به انبار اعتراضات روانی مردم میاندازد.
و دانستن همین کدها بود که ما و مخاطبانمان به فضل الهی، قبل از آقای تاجزاده وقوع این رخدادها را پیشبینی کرده بودیم و دائما بر نوشداروی مسئله جانفرسای فتنه اقتصادی تأکید داشتهایم.
نوشداروهایی مثل بیان مثبتات کشور توسط خواص، بیان راهکار صندوق رأی به جای خیابان، وادارسازی دولت به نظارت بر قیمتها، حمایت خاص دولت از کالاهای سبد معیشتی مردم، نظارت امنیتی بر رفتارهای موجد آتشزنه بودن و...
معالوصف بایستی اشاره کرد که تاجزاده در این زمینه درست میگوید و همانطور که عددی از تحلیلگران کشور نیز بیان کردهاند، قرار است اغتشاشات اخیر در کشور مزمن شود.
مزمن شدنی که یگانه راه استشفای آن استفاده از راهکارهای فوقالذکر، دفاع از دستاوردهای اقتصادی کشور و بیان جنبههایی است که نظام جمهوری اسلامی را به مایه مباهات تبدیل کرده است.
همان جنبههایی که تاجزاده و دوستانش در اصلیترین دستور کار جنگ روانی خود، اصرار بر کتمان و انکار آنها دارند و به جای آن ابراز میکنند که "جامعه ایرانی لجن است"![3]
اینکه چه کردیم و چگونه رفتاری در منصه سیاسی داشتیم که یک مجرم مبرّز سال 88 اکنون اینگونه بر سریر انتقام نشسته و برای ریخته شدن بیشتر خون مردم تئوریپردازی میکند؛ یکی از قابل تأملترین فرایندهای سیاسی 41 سال اخیر در کشور است...
***
"چرا من نیامدم؟!" یک هشدار انتخاباتی به حاکمیت
مرتضی مبلغ، فعال اصلاحطلب و معاون وزارت کشور در دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در اشاره به ارزیابی خود از ثبت نام رجال اصولگرا و اصلاحطلب در انتخابات مجلس یازدهم گفته است: «متاسفانه شرایط کشور به گونهای است که انگیزهها برای حضور فعال و بانشاط در انتخابات بسیار افت کرده است. البته این امر نیز هم به حوادثی که طی سالهای گذشته و مخصوصا اخیرا رخ داد برمیگردد و از آن مهمتر به نگاه بسیار انقباضی که بر انتخابات حاکم است برمیگردد که همواره وجود داشته و علیرغم هشدارهایی که همه دلسوزان میدادند تغییری در رویهها اتفاق نیافتاده است و درنتیجه بسیاری از نیروهای توانمند و شجاع را به این نتیجه رسانده که حضورشان در انتخابات نمیتواند منشأ اثر باشد و به احتمال زیاد با رد صلاحیت مواجه میشوند.»
او میافزاید: بنابراین ما آنطور که باید و شاید به خصوص در طیف اصلاحطلب شاهد حضور نیروهای توانمند و شاخص و شجاع نبودیم اما تعداد اندکی با این ویژگیها ورود کردند که بسیار کار ارزشمندی انجام دادند و جای تقدیر از آنها وجود دارد اما به دلیل همین فضا و شرایطی که اشاره کردم آنطور که باید و شاید ما شاهد این حضور در بین اصلاحطلبان نبودیم. در بین اصولگرایان هم مشاهده میکنیم بسیاری از نیروهای ریشهدار و اصیل اصولگرا هم به صحنه نیامدند. جریانهایی آمدند که نسبتشان با اصولگرایی اصیل و ریشهدار نسبت چندان جدی و عمیق نیست. این هشداری جدی به حاکمیت است که بررسی کند چرا ما شاهد چنین وضعیتی هستیم.[4]
*جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان؛ انتخابات مجلس یازدهم را بر دو محمل "ناامیدی و تظاهرات" به پیش میبرد.[5]
آنها در حالی که خود با "تَکرار میکنم" و روی کار آوردن رئیس جمهور روحانی موجب بروز اشکالاتی در اقتصاد کشور شدهاند و در حالی که خود به جای صندوق رأی؛ آدرس خیابان را به مردم میدهند اما در روی دیگر سکه مدام از ناامید شدن مردم و ضرورت حق اعتراض سخن میگویند!
و با همین نگاه نیز به انتخابات آینده مینگرند و از ماهها قبل دست به «تحریم خاموش» انتخابات زدهاند.
تا شاید از این رهگذر آبی برای تظاهرات اشاره شده گرم شود و شاهد تکرار رویدادهای تلخ سال 88، سال 98 و ایضا اغتشاشات آبانماه گذشته باشیم.
کما اینکه علیرضا علویتبار قبل از بروز رخدادهای آبان 98 اظهار کرده بود که باید از فرصت انتخابات برای برگزاری تظاهرات استفاده کرد و مصطفی تاجزاده نیز به تازگی نوید تکرار این اغتشاشات با خشونت بیشتر را داده است.[6]
در اشاره به بخش ظاهری صحبتهای مبلّغ مبنی بر اینکه رجال اصلاحطلب امیدی به انتخابات ندارند و نیروهای توانمند آنها به صحنه نیامدهاند نیز باید اشاره کرد که این ژست برای دمیدن بر آتش اعتراضات احتمالی است و اصلاحطلبان نیز اوج توانمندی خود را در دولت آقای روحانی نشان دادهاند.
کسانی از این افراد هم که در دولت آقای روحانی حضور ندارند نیز علیالاغلب به دلیل داشتن پروندههای قطور ضد امنیتی؛ آگاه هستند که حائز هیچ صلاحیتی برای حضور در مناصب انتخاباتی نیستند و از همین روست که در انتخابات مجلس ثبت نام نکردهاند.
***
انتشار ناامیدیهای انتخاباتی "عباس عبدی" در روزنامه دولت!
عباس عبدی، فعال چپ و از تئوریسینهای اصلاحات در قسمتی از مصاحبه خود با شماره دوشنبه گذشته روزنامه دولتی ایران درباره انتخابات آتی گفته است: با توجه به وضعیتی که در ثبتنامها هست، من فکر میکنم برای اینکه یک مقدار تنور انتخابات را گرم کنند احتمالاً بیشتر افراد در تهران را هم تأیید صلاحیت کنند؛ حالا با مقداری کم و زیاد کردن. ولی این اصلاً مشکلی را حل نخواهد کرد. به خاطر اینکه با اتفاقات آبان ماه و مسائلی که حتی پیش از آن رخ داده و نشانهای که از وجود اراده معطوف به اصلاحات منعکس نشده، خیلیها انتخابات از ذهنشان میرود و اصلاً به این موضوع نمیپردازند.
او همچنین تصریح میکند: این دفعه اوضاع برای کل بازی انتخابات از مجلس نهم هم بدتر است. مجلس نهم یک جریان یکسویه در میان نامزدها بود. اما اینبار اصلاً بحث یکسویه بودن نامزدها مطرح نیست. بحث این است که نگاه مردم و افکار عمومی به آن (انتخابات) نگاه مثبت و سازندهای نیست.
عبدی در صحبتهای خود گفته است:
«فکر نمی کنم در این انتخابات و با این شکلی که دارد برگزار میشود، کسی پیروز میدان باشد. شما وقتی میتوانید حرف از پیروزی و شکست بزنید که یک بازی قاعدهمند وجود داشته باشد. اگر قرار باشد این بازی به معنای دقیق کلمه رخ ندهد، اصلاً پیروزی و شکست معنی نمیدهد. همه متضرر ماجرا خواهند بود. بنابراین ذهن خود را به این سمت نبرید که رقابتی وجود دارد، پس حالا چه کسی برنده و چه کسی بازنده میشود. ذهن را به این سمت ببرید که آیا این بازی (اشاره به انتخابات!) که دارد رخ میدهد، آن بازیای است که مشکلات جامعه را حل کند یا نه؟ فارغ از اینکه چه تیمی در آن برنده شود. من فعلاً چنین تصوری را ندارم.»[7]
*این سخنان به لحاظ منطق سیاسی، سخنان یک فعال و تحلیلگر سیاسی که زیر پرچم یک حکومت فعالیت میکند، نیست!
به عبارت دیگر و بر اساس منطق سیاست این سخنان در ردیف "اظهارات خائنانه" ارزیابی میشوند که منهای نیتی که پشت آنها وجود دارد؛ موجب کمرمقسازی انتخابات و رماندن مردم از گزینه "صندوق رأی" بعنوان تنها راه نجات میشود.
جالب است که اگر اسم آقای عبدی را از این مصاحبه برداریم و مثلا اسم کسانی از اعضای اپوزسیون خارج از کشور یا دشمنان نظام اسلامی را به جای آن بگذاریم؛ حکما هیچکس متوجه نخواهد شد که این سخنان در داخل ایران و در ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی منتشر شدهاند.
جالب است که این آقای عبدی و دوستان ایشان بودهاند که وضع موجود را در دامن رأی مردم گذاشتهاند و هماکنون نیز خود بهتر از هرکسی میدانند که تنها امید موجود برای حل مشکلات؛ به لحاظ منطق دموکراسی "صندوق رأی" است.
البته پاسخ اینکه راه دیگری غیر از صندوق رأی هم هست یا خیر را دوستان عبدی مثل تاجزاده و حجاریان دادهاند و به سمت "خیابان" اشاره کردهاند!
چپها باید بدانند که انتخابات مجلس یازدهم؛ با یا بدون آنها اما همچون تمام انتخاباتهای گذشته بصورت قانونی برگزار خواهد شد و تاریخ، روزگار پس از مجلس هفتم و نهم را برای آنها تکرار خواهد کرد که از بام تا شام مشغول مذمت یکدیگر از بابت کمرمقسازی انتخابات و عدم مشارکت گسترده در آن بودند.
تحلیلگران معتقدند جریانی که قصد دارد آینده خود و نظام اسلامی را در کف خیابان تعیین تکلیف کند؛ اولا با هر هزینهای اما راه به جایی نخواهد برد و ثانیا به یک عبرت تاریخی بزرگ برای نسل حاضر و نسلهای آینده تبدیل خواهد شد.
***
1_ https://etemadonline.com/content/367798
2_ http://fna.ir/9X0G24
3_ mshrgh.ir/891831
4_ https://khabaredagh.ir/fa/news/835447
5_ mshrgh.ir/1017704
6_ mshrgh.ir/1000000
7_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/7224/1/528988/0