نگاهی به ابعاد خطبه فدکیه و انتساب آن به حضرت فاطمه زهرا (س)

یکی از متون مهم و پر مغزی که از اهل بیت طاهرین به ما رسیده است خطبه حضرت زهرا (س) معروف به خطبه فدکیه است

نگاهی به ابعاد خطبه فدکیه و انتساب آن به حضرت فاطمه زهرا (س)

مقدمه

یکی از متون مهم و پر مغزی که از اهل بیت طاهرین به ما رسیده است خطبه حضرت زهرا (س) معروف به خطبه فدکیه است. علت شهرت این خطبه به این نام این است که حضرت این خطبه را بعد از غصب فدک توسط سردمداران سقیفه در جمع مهاجرین و انصار ایراد فرموده اند. این خطبه صرفا طرح یک دعوا برای طلب حق خود نیست بلکه مفاهیم عمیق معرفتی شامل بر خداشناسی و توحید و نبوت و اخلاق و فلسفه احکام در آن است. به طوری که می توان این خطبه را حاوی منظومه معارف دین دانست.

ابعاد سیاسی خطبه فدکیه

این خطبه را با واقع نگری و مطالعه در روایات دیگر و گوشه های تاریخ باید از حد یک سخنرانی حماسه ای و یا اظهار مصیبت و شکایت از این که اوضاع عادی که در عصر حیات پیامبر وجود داشته و پایان یافته است خارج کرد؛ حتی نباید به عنوان اعتراض به سیاست مالی و اقتصادی دولت انتخابی - که بر اساس شورا شکل یافته - یا به عنوان موضوع شخصی؛ یعنی درخواست مساحتی از زمین که ذخیرۀ اقتصادی یک خانواده است و یا نزاع مادی بر سر سرزمین معین به اسم فدک و یا دست یابی به سرزمین غله خیز تلقی کرد؛ بلکه فدک، رمز قیامی تاریخی است که از حدود حجاز گذشته و پایه ریز حکومت جهانی می باشد. فدک، انقلابی است که تاریخِ پس از خود را تشکیل خواهد داد.

فدک، انقلاب علیه سیاست دولت وقت و برای برگرداندن خلافت عظمای الهی و اصلاح ملتی است که با نادیده گرفتن همۀ زحمات و خون دل ها می خواهد به جاهلیت نخست برگردد. اگر در طی خطبه صحبتی از مطالبۀ میراث و یا نحله (پیش کشی) به میان آمده مربوط به آن مقداری است که مرتبط به زعامت کبری و حکومت جهانی می شود و به عبارت واضح تر صحبت اسلام و کفر ایمان و نفاق و مسئله نص و شورا است.

برای تصدیق مراتب فوق کافی است که قبل از مطالعۀ خطبه و شرح آن، به اختصار سیری در مضامین قطعه ای از آن بنماییم تا روشن شود که قسمت عمدۀ خطبه، معرف وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام و یادآورِ فداکاری ها و جان فشانی ها و مقاومت های علی علیه السلام در ایجاد اسلام و دوران ضعف آن، و نیز مشخص کنندۀ حق مسلّم اهل بیت علیهم السلام و چگونگی بازگشت جاهلیت در لباس اسلام و چگونگی از دست رفتن سعادت مسلمانان و سپردن کاری به این عظمت به دست نااهل و گرفتاری در فتنه ای بزرگ است. در معرفی پسر عموی بزرگوارش چنین می فرماید:

هرگاه آتشی از جنگ را برمی افروختند خدا آن را خاموش می ساخت. اگر شیطان صفت ها شاخی بلند می کردند یا از ناحیۀ مشرکان دهانی باز می شد و برادرش را در پیش رو می انداخت و وی تا گوش دشمن را نمی مالید و شعلۀ آتش را با شمشیر آب دارش خاموش نمی کرد برنمی گشت. در برادری با رسول اکرم صلی الله علیه و آله رنج پذیر؛ در امر خدا کوشا؛ نزدیک به رسول الله؛ سروری از اولیای خدا و آماده برای دفاع بود. اما شما در فراخنای زندگی در کمال آرامش دنبال خوش گذرانی بودید و در انتظار شکست ما، جویای اخبار بودید و از جنگ عقب نشینی می کردید.هم چنین این موضوع بسیار روشن را می توان از گفت وگویش با زنان مهاجر و انصار - که به عیادتش آمده بودند - استنباط کرد.

انتساب خطبه فدکیه به حضرت زهرا(س)

خطبه فدکیه از جایگاه و اعتبار والایی برخوردار است به طوری که عده ای برای اینکه این خطبه از فضائل حضرت شمرده نشود، سعی کرده اند در انتساب آن به حضرت تردید ایجاد کنند و بگویند که چنین خطبه با عظمتی نمی تواند از ایشان صادر شود.

مستندات صحت انتساب خطبه به حضرت زهرا در منابع شیعه و عامه

بخشی از مستنداتی که می توان آن ها را دلیل بر صحت انتساب این خطبه به حضرت فاطمه زهرا دانست از این قرارند:

1- مؤلف بلاغات النساء از قول راوی نقل می کند که زید علت تردید افکنی در انتساب این خطبه به حضرت زهرا را ناشی از عداوت دشمنان می داند: «چگونه روا نمی دارند این سخن فاطمه علیها السلام باشد در صورتی که حاضرند بزرگ ترین سخن را به عایشه نسبت دهند؛ اما در نسبت دادن این خطبه به جده ام تردید می کنند؟ این نیست مگر عداوتی که با ما اهل بیت دارند»

2- سید مرتضی در کتاب شافی این خطبه را به دو طریق نقل فرموده است:

الف) ابوعبدالله محمد بن عمران مرزبانی از محمد بن احمد کاتب از احمد بن عبیدالله نحوی از زنادی از شرقی بن قطامی از محمد بن اسحاق از صالح بن کیسان از عروه از عایشه

ب) به تحویل سند [1]مرزبانی از احمد بن محمد بن مکی از محمد بن قاسم یمانی از ابن عایشه (ابوعبدالرحمن عبیدالله بن محمد بن حسین تیمی). [2]

ج) ابن طاوس در کتاب طرائف قسمتی از خطبه را که در احتجاج طبرسی است از شیخ اسعد بن شفروة در کتاب فائق از شیخ حافظ که در نزد عامه ثقه محسوب می شود نقل کرده است. [3]

د) شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه (متوفای 371 ه‍. ق) روایت کرده می گوید: خبر داد ما را علی بن حاتم از محمد بن اسلم از عبدالجلیل یاقطانی از حسن بن موسی خشاب از عبدالله بن محمد علوی از رجالی یاقطانی از حسن بن موسی خشاب از عبدالله بن محمد علوی از رجالی از اهل بیت علیهم السلام از زینب دختر امیرالمؤمنین علیه السلام از فاطمه علیها السلام. وی هم چنین می گوید: خبر داد ما را علی بن حاتم از محمد بن عمیر از محمد بن عمارة از محمد بن ابراهیم مصری از هارون بن یحیی ناشب از عبیدالله بن موسی بن عیسی از عبیدالله موسی معمری از حفص احمر از زید بن علی بن الحسین شهید از عمه اش زینب دختر امیرالمؤمنین علیه السلام. وی همچنین قسمتی از خطبه را که متضمن بیان فلسفه تشریع احکام است در علل الشرایع خود از ابن المتوکل از سعد آبادی از برقی از اسماعیل بن مهران از احمد بن محمد بن جابر از زینب علیها السلام روایت کرده است.

ه) مفید در مجالس، ابیاتی را که در خطبۀ مذکور است با سند زیر نقل می کند:

جعانی از محمد بن جعفر حسنی از عیسی بن مهران از یونس از عبدالله بن محمد بن سلیمان هاشمی از پدرش از جدش از زینب دختر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب - صلوات الله علیهم - می گوید: همین که فرمان ابوبکر بر غصب فدک و عوالی صادر شد - فاطمه صلوات الله علیها - مأیوس به سوی قبر پدربرگشت؛ خود را بر روی قبر انداخت؛ تظلم نمود؛ گریه کرد و در آخر این ابیات را خواند: قد کان بعدک أنباء و هنبثة لو کنتَ شاهدها لم تکثر الخطب پس از تو خبرها و حادثه هایی روی داد که اگر حاضر بودی کار به این جا نمی کشید.

نتیجه

می بینیم که هیچ کدام از علمای شیعه و عامه در سند روایت اشکالی وارد نکرده اند. تنها برخی از معاندین اهل بیت این خطبه را به ابوالعینا محمد بن قاسم اهوازی بصری نسبت داده اند. که صرفا یکی از دانشمندان علم ادبیات عرب بوده و جز تخصص در ادبیات عرب، فضل علمی دیگری نداشته است. حال سوال این است که چگونه یک ادیب می تواند در مسائل پیچیدۀ الهیات و نبوت و فلسفه و شرایع احکام و احتجاج قرآن چنین سخنی ایراد کند؟! پس اعتبار این خطبه نیز به جهت نقل مشایخ امامیه (به ویژه سید علم الهدی) و دانشمندان عامه، موجب حصول درجه اعلای اطمینان به این خطبۀ شریف است.

 از طرفی این خطبه صرفا برای دادخواهی در مورد فدک نبوده است بلکه ابعاد آن فراتر از ابعاد اقتصادی، شامل ابعاد سیاسی و اعتقادی و دینی نیز می شده است که همچنان جزو احتجاجات زنده تاریخ علیه جناح ظلم و طاغوت است.

پی نوشت ها:

[1]-  تحویل سند اصطلاح رجالى است؛ یعنى یک نفر خبر را از دو یا چند طریق روایت کند.

[2] - تلخیص الشافی، ج 3، ص 139-140

[3]- طرائف، ص 263.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان