به گزارش مشرق، آئین رونمایی از کتاب «روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی» با حضور محمدحسین صفارهرندی، عباس عبدی، پیام تیرانداز و محمد دلاوری (نویسنده اثر) در سالن اجتماعات خبرگزاری فارس برگزار شد.
*صفارهرندی: «درد» را باید جدی گرفت
براساس این گزارش، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این مراسم گفت: خدا را شکر میکنم که کار متفاوتی توسط عزیزی که سابقه روزنامهنگاری و رسانهایاش قابل اعتناست، منتشر شد. ما با هم افتخار همکاری در دهههای 70 و 80 را داشتیم و بعد هم حضور مؤثر ایشان را در رسانه ملی دیدم. آقای دلاوری فهم درستی از قدرت رسانه دارد و از این فهم، به خوبی استفاده کرده است.
وی با بیان اینکه دلاوری نه به واسطه اینکه حاشیه امن رسانه حکومتی داشته باشد، بلکه به واسطه رفتاری از جنس مردم دچار مشکل خاصی نشده، گفت: دلاوری کار خود را کرده و تأثیرگذار هم بوده است اما به نظرم قصه «درد» را باید جدی گرفت. معادل نام این کتاب، شلغم بیبو یا کبریت بیخطر است. به نظرم آن عناوین در دوره پس از انقلاب برازنده روزنامهنگاری ما نیست، زیرا روزنامهنگاری ما بلوغ خود را در رساندن پیام و مواضع به مخاطب نشان داده و قابل قیاس با پیش از انقلاب نیست. گذشتهای که من و آقای عباس عبدی در رسانهها به یاد میآوریم. در آن دوران چند روزنامه بیشتر نداشتیم و شاهد تنوع و تکثری که ما پس از انقلاب تجربه کردیم، نبودیم، هرچند در دورههایی پررنگ، پرحجم و دورههایی کمتر بود.
*غیرمسئولانه رفتار کردن از مصادیق بیدردی است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه در دهه نخست پس از انقلاب اسلامی به دلیل حادث شدن مسائلی چون جنگ، مسائل امنیتی و ضدامنیتی، فضا جور دیگری اقتضا میکرد، توضیح داد: پس از انقلاب، فضا به نحو دیگری شد و تعداد روزنامهها زیاد شدند. روزنامهنگاری اصطلاح رایجی است بر عمل رسانه، اما قصه درد و بدون درد بودن آن، تفسیربردار است، میتوان گفت چه باید کرد تا بدون درد باشد؟ غیرمسئولانه رفتار کردن از مصادیق بیدردی است. بیخیال منافع کشور و ملت بودن میتواند از نمونههای بیدردی باشد. هوای خود را داشتن و منافع دیگران را نادیده گرفتن هم از این زمره است. اینکه گاهی جایی دلش برای مردم میسوزد و جایی نه. عدهای را مردم بداند و عدهای را نه. چیزی را موضوع بداند و مسئلهای را نه. اینها را میتوان ذیل درد دستهبندی کرد.
وی با بیان اینکه این نقد به برخی رسانهها وارد است، گفت: البته روزنامهنگار همیشه امکان انتخاب دارد، اما ابعاد قضیه هم مهم است. اتفاقی به وسعت قیام ملتی گاهی توسط رسانهای نادیده گرفته میشود و حرکتی کوچک در جایی بزرگ میشود، بدون اینکه وزندهی به آن صورت گیرد. اصرار هم هست که این گونه باشد. این موضوع در انتخاب گزینه صفحه یک رسانهها که ویترین آنها محسوب میشود، زیاد است.
*حوادث آمریکا دارای مرتبه بالای ارزش خبری هستند اما...
صفارهرندی ادامه داد: در واقع در ویترین رسانهها موارد زیادی از دردمند بودن اهل رسانه نسبت به بیرون و بیدردی نسبت به داخل دیده میشود. من این روزها در ایالات متحده، کشورهای اروپایی، جهان غرب و سرمایهداری اتفاقاتی را میبینم که برخی آن را تشبیه به انقلاب کردند، ولی این حرکتها بیسابقه است. در برخی رسانههای ما اعتنایی به این حرکت بیسابقه نمیشود. هر چند در نُرمها و ملاکهای خبری، این حوادث دارای مرتبه بالای ارزش خبری هستند اما نسبت به انعکاسش نوعی بیدردی را شاهدیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن اشاره به تفسیر کلمه درد، تأکید کرد: ممکن است، کسی بگوید روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی است، اما ممکن است فردی هم بگوید اینگونه نباید باشد، لزومی ندارد که ما رنگ تلخی و درد را به مسائل بدهیم و کام مخاطب را تلخ کنیم و نباید مردم را آزار دهیم.
*شعار اعتدال در سالهای اخیر مضحکه شده
وی به برداشتهای مختلف از تعابیری چون اخلاق و عدالت اشاره کرد و گفت: تعابیر درستی مثل اخلاق و عدالت پذیرفته شده است و منطبق بر وجدان سالم بشر هستند، اما اگر عدالتخواهی را همراه کنیم و رنج دیگری را ناشی از بیاخلاقی به اسم عدالتخواهی که ملاکهای انسانها را لگدکوب میکند بیان کنیم، عدالت دارای درد و خونریزی شده و آن را مجروح کردهایم. اما به مقولهای میرسیم که در دین ما نیز بسیار به آن تأکید شده و آن عدل، اعتدال و میانهروی است.
صفارهرندی در پایان خاطرنشان کرد: میانهروی بیدردی نیست و اعتدال بیاعتنایی نیست، اما میبینیم شعار اعتدال در سالهای اخیر مضحکه شده و در بسیاری از موارد به چیزی نزدیک شده که اعتدال نیست، حتی به افراد میگفتند نقد کنید، وقتی نقد بیان میشد، به آنها «بیسواد» اطلاق میشد. یا میگفتند «برو به جهنم». این نشان میداد خود را تربیت نکردهایم و بر طبق عدل عمل نمیکنیم. معنای اعتدال هم این نیست.
عبدی: اولین چیزی که در ایران باید متحول شود «رسانه» است / اگر رسانه در ایران کارکرد مناسب داشته باشد، مردم بابت مطبوعات هزینه پرداخت میکنند
بر اساس این گزارش، عباس عبدی از پیشکسوتان عرصه رسانه ضمن اشاره به اینکه معتقدم اولین چیزی که در ایران باید متحول شود «رسانه» است، گفت: بارها مطرح میشود که رسانهها درآمد ندارند و اهالی رسانه به مشاغل و جاهای دیگر میروند، اما باید بدانیم تنها ماجرای «درآمد» مطرح نیست، سوال این است چرا یک رسانه باید از بودجه عمومی تغذیه کند؟ رسانهها در دنیای جدید کارکردی متفاوت دارند و اگر رسانه در ایران نیز کارکرد مناسب و به روزی داشته باشد، نتیجه آن میشود که مردم بابت خبرگزاری و مطبوعات هزینه پرداخت میکنند همانطور که هزینه شیرینی یا میوه را میپردازند. در صورت این کارکرد نیاز نیست به منابع عمومی وابسته شویم، اما وقتی یک رسانه وابسته شد استقلالش گرفته میشود.
وی با بیان اینکه روزی مستندی از سوی bbc ساخته میشد بنده، آقای بادامچیان و دکتر یزدی (سال 71) مصاحبههایی در آن مستند داشتیم، گفت: با بنده نیز که آن روزها در روزنامه «سلام» بودم مصاحبهای انجام شد و یک دقیقه در آن مستند از سخنان من پخش کردند، اتاقی ارائه کردیم تا مصاحبه در آن صورت گیرد، چند دقیقه بعد که به همان اتاق رفتم اصلا آنجا را نشناختم، زیرا به سرعت دکور آن را تغییر داده بودند، این موضوع در بحث فنی جای میگیرد؛ اما نکتهای درباره شیوه «محتوایی» باید بگویم، هفته بعد از آن مصاحبه هم از سوی رادیو و تلویزیون خودمان با من مصاحبه کردند. مجری مقابل من نشست و گفت: «هر چه میخواهید بگویید»، حالا شما به عنوان مخاطب آیا خروجی آن مستند هدفدار با این مصاحبه کلی و بدون هدف را یکسان میدانید؟ شما کدام یک را انتخاب میکنید و میبینید؟ آنها حدود 40 هزار دلار برای مستند هزینه میکنند، معلوم است نتیجه چه میشود. آیا در رسانههای امروز شما گزارش تحقیقی خوب و کار شده را میبینید؟ من به شخصه روزنامههایی که اینگونه گزارشها را دارند همه را میخرم، برایش هزینه میپردازم، زیرا برایم جذاب است، اما همین تولید گزارش تحقیقی نیازمند آن است که روزنامهنگار آزادی عمل داشته باشد و هزینه را از محل کارش دریافت کند و به سفر برود و گزارشش را بنویسد، در این صورت است که من به عنوان مخاطب حاضرم برای این رسانه 10 هزار تومان هم که شده پرداخت کنم، اما اگر اینگونه نباشد مرجعیت رسانه شما از رسانههای رسمی دور میشود.
عبدی ضمن تأکید بر اینکه در سال 70 و 71 بیش از 90 درصد مردم از برنامههای صدا و سیما استفاده میکردند، اما وقتی امروز از آنها سوال کنیم زیر 50 درصد آمار مخاطبان مطرح میشود، گفت: این آمار نشان میدهد اهمیت و کیفیت در مرحله اول توجه مخاطبان است.
*مسأله اصلی در ایران تحول رسانه است
وی با بیان اینکه مثلا در کشوری چون فرانسه سردبیر لوموند جایگاهش به حدی بالاست که در نهایت وزیر میشود، اما مدیر رسانه در ایران اینگونه نیست، گفت: پس بنابر این معتقدم مسأله اصلی در ایران تحول رسانه است. رسانه قبل از انقلاب نداشتیم، اما ما باید در مسیری حرکت کنیم که داعیهها با کارهایی که میکنیم انطباق داشته باشد. مثلا در همین ماجرای دادگاه آقای طبری نیز فقدان رسانه آزاد را به خوبی مشاهده میکنیم.
عبدی بخشی دیگری از سخنان خود را به حکم اشتباه یک قاضی و ثمرات آن اشاره کرد و گفت: دو نگاه در این راستا وجود دارد یا حکم اشتباه ناشی از تقصیر است یا قصور؛ ناشی از تقصیر اگر باشد، یعنی در صدور حکم ضوابط لازم رعایت نشده که منجر به حکم اشتباه شده و این مسؤولیتش با قاضی است اما اگر قصور باشد، میگویند مسألهای نیست و برای همه پیش میآید. در روزنامهنگاری هم اینگونه است قبل از رسیدگی و اثبات موضوع، اول به حساب آن رسانه میرسند چه رسد به اینکه بعد مشخص شود که ناشی از قصور بوده یا تقصیر. حالا بخشی از فساد در جامعه ایران هم ناشی از همین مطلب است. وقتی انسان ناظر نداشته باشد ممکن است از 100 نفر 90 نفر سالم بمانند اما 10 نفر دیگر به دلیل فقدان نظارت فساد میکنند. معتقدم دستگاه رسانهای ما اولین دستگاهی است که باید متحول شود. تحول در راستای خوشایندی سیستم نباید صورت گیرد. هر چند فکر میکنم هیچ کاری کمهزینهتر از رسانه آزاد برای ایران نیست، اگر این طور شود دو نتیجه خواهد داشت، اول حکومت تحت نظارت غیررسمی قرار میگیرد که مؤثرتر از نظارت رسمی است، باید بدانیم هیچ رسانهای جانشین دستگاه قضایی و اطلاعاتی نمیشود و هیچ دستگاه قضایی و اطلاعاتی نیز جایگزین رسانه نخواهد شد.
این روزنامهنگار پیشکسوت با تأکید بر این مطلب که فسادها ریزش عظیم دیگری در اقتصاد خواهند داشت زیرا فساد بنیان را از داخل پوک میکند و بیاعتمادی را دچار میشود، گفت: اما حسن دوم برای رسانه است، افرادی که علاقه دارند درد و خونریزی را به جان بخرند عاشقند و کسی در این میان عشاق در پی آن نیست که مدیرکل یا مسؤول جایی بشود. در این مسیر تنها کاری که میشود انجام داد تحول است و باید به رسانهها آزادی عمل بدهیم تا به رسالت خود عمل کنند.
* صفار هرندی خطاب به عباس عبدی: این حرف شوخی است که رسانهها از سوبسید استفاده نکنند
پس از سخنان عباس عبدی محمدحسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به برخی دیدگاههای او اظهار داشت: این حرف شوخی است که رسانهها از سوبسید استفاده نکنند، تنها جایی که سوبسید میدهیم رسانه و فرهنگ است، این حوزه در همه جای دنیا سوبسیدخور است، اما نهادهایی که غیردولتی هستند مثل بنگاه بیبیسی ردیف بودجه در دولت انگلستان دارد حتی در ماجراهای فتنه سال 88 یک مصوبهای در کنگره آمریکا مشخص شد که 70 میلیون دلار در اختیار دولت اوباما برای هزینه جهت تأثیرگذاری در ایران ارائه میکرد. در تفریغ بودجه مشخص شد به توئیتر و فیسبوک چقدر تخصیص یافته است در واقع گیرنده بودجه رسانهها بودند.
* آمار نشان میدهد هنوز هم مردم از صداو سیما استفاده میکنند
وی با انتقاد از بخش دیگری از سخنان عباس عبدی درباره عدم رجوع مردم به صد ا و سیما و کاهش مخاطبان آن گفت: با اینکه در مورد رسانه ملی آن را دارای افت و خیز میدانم ولی هنوز هم در تمام نظرسنجیها میبینیم بالاترین اقبال هنوز متعلق به رسانه ملی است و با فاصله در مقام نخست قرار دارد، اما بخش دیگری از سخنان آقای عبدی اختصاص به روزنامهنگاران داشت که معمولا به جایگاه و مقامی نمیرسند، در این راستا باید بگویم دکتر خرازی در دهه نخست مسئول خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران بود اما سرنوشت او را به وزارت خارجه کشاند، بنده هم روزنامهنگار بودم که به حوزه وزارت آمدم یا دیگر دوستانی که سفیر شدند، کم نبودند افرادی که از این مقطع به امور کشور وارد شدند. البته با دغدغههایی که آقای عبدی در این جهات دارند شریکم.
* عبدی: من حتی بیبیسی را هم نگاه نمیکنم چون تلویزیونی ندارم/ رسانه مستقل نداریم
اما عبدی در بخش دیگری پس از سخنان صفارهرندی گفت: همه جای دنیا رسانهها وابستگیهای خاص خود را دارند، مستقل هم که باشند منافع ملی سهامدار تعیینکننده نهایی است، بیبیسی طبعا از بودجه استفاده میکند و در آن بحثی نیست، بودجه اینترنشنال هم مشخص است که از کجا تأمین میشود، ما رسانه مستقل نداریم، اگر بودجه شخصی هم منتهی به ایجاد یا تأسیس رسانه شود باز هم به دنبال منافع (نه به معنای منفی هستیم)هستیم اما فرق میکند که در پی منافع عمومی باشیم.
وی در پایان گفت: من حتی بیبیسی را هم نگاه نمیکنم چون تلویزیونی ندارم.
*دلاوری: حس میکنم تازه روزنامهنگار شدهام/ روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی ممکن نیست
محمد دلاوری نویسنده کتاب «روزنامهنگاری، بدون درد و خونریزی» در همان ابتدای نشست به سؤالات متعددی که پیرامون نام این کتاب از او پرسیده میشد اشاره کرد و گفت: مدام از من میپرسند چرا این اسم را انتخاب کردی؟ میخواستم اتفاقاً همه این موضوع را بپرسند و این تیتر جزو تیترهای پرسؤال شد.
وی گفت: اگر همین امروز فردی به کتابفروشی مراجعه کند و این کتاب را ببیند، بین هزاران نام قطعاً میپرسد چرا «روزنامهنگاری، بدون درد و خونریزی»؟ البته اسامی وزینتر هم مطرح شد. مثلاً آقای پیام تیرانداز پیشنهاد کردند عنوان «خاطرات و مخاطرات» انتخاب شود، اما احتمال توجه به این اسم را کمتر دیدم.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه سن کمی داشتم که وارد کار رسانه شدم، گفت: همیشه با خودم فکر میکنم طی این سالها لازم بود در کار روزنامهنگاری درد و خونریزی داشته باشیم. البته بنده در حاشیه امنیت رسانه حاکمیتی بودم. طبیعی است فشار بخشی از کار رسانه در ایران و همه جای دنیاست و همه اهالی رسانه استرس دارند، اما چه میشود در یک دهه فعالان این عرصه کار رسانه را کنار میگذارند و پیشنهاد مدیریتی را میپذیرند؟
*آیا میتوانیم کاری کنیم که درخشش رسانهای ما بیشتر شود؟
وی با بیان اینکه مدام اهالی رسانه درباره این مسئله حرف میزنند که تحت فشار هستیم و خسته شدهایم، گفت: حتی گاهی میشنویم که گفته میشود نمیگذارند حرف بزنیم. مدام طی این سالها سؤال این بود آیا میشد به نحو دیگری عمل کرد تا فشارها تعدیل شود؟ آیا میتوانیم کاری کنیم که درخشش رسانهای ما بیشتر شود؟ در مسیر کار رسانه حتی من هم چندین بار تصمیم گرفتم کار را کنار بگذارم. با این حال دنیا را گشتم و در پی آن بودم تا شرایط تازهای برای خود فراهم کنم. فکر میکنم تازه خبرنگار شدهام.
وی به عنوان کتاب اشاره کرد و توضیح داد: عنوان «روزنامهنگاری، بدون درد و خونریزی» دارای طنز بوده و تلاش میکند افراد را به فکر فرو ببرد و در واقع 90 درصد اهالی رسانه میدانند روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی ممکن نیست و این برای افراد مختلف پیامهایی دارد.
نویسنده این کتاب با بیان اینکه کتاب «روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی» خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شد و طبق گفته ناشر، چاپ اول آن رو به پایان است، گفت: این کتاب در مسیر چاپ دوم قرار گرفت. بازخوردهای خوب نشان میدهد که کتاب خوشخوان بوده است. من فکر کردهام اگر افراد عادی را شریک تجربیاتم کنم، میتوانم مؤثر باشم. هر چند این کتاب گران و قطور است، اما با استقبال خوبی مواجه شده. من فکر نمیکردم به این زودیها چاپ اول آن تمام شود.
تیرانداز: کار رسانه بدون درد و خونریزی پیش نمیرود/ باید وقایع را مانند آئینه منعکس کنیم
پیام تیرانداز مدیرعامل خبرگزاری فارس نیز در این مراسم ضمن اشاره به اینکه ایده اصلی کار که آقای محمد دلاوری زحمت جمعآوری آن را عهدهدار شدند، به چهار سال گذشته بازمیگردد، اظهار داشت: در آن زمان مسئله این بود که چه کنیم که جایگاه درست رسانه را در مسیر پیشرفت کشور تعریف کنیم؟ برخی اوقات احساس می شود رسانه آنگونه که باید و شاید در خدمت پیشرفت و توسعه کشور قرار نگرفته، لذا گام اول این شد که با اساتید باتجربه این حوزه رجوع کرده تا دیدگاههایشان را بررسی و پیادهسازی کنیم.
مدیرعامل خبرگزاری فارس با بیان اینکه رسانه به واسطه ماهیت و اهمیتش میتواند اولویتها را جابجا کند، تصریح کرد: رسانه میتواند به مسائل اصلی جامعه توجه دهد و یا جامعه را اسیر حاشیه های کمارزش نماید. رسانه مثل تیغ دودم است که اگر با نیت مصلحانه و مدیریت عالمانه به خدمت گرفته شود، میتواند زمینهساز مسیر پیشرفت کشور باشد و آن را تسریع و تسهیل کند، و یا خدای ناکرده اگر با امیال مغرضانه و مبتدیانه با رسانه مواجه شویم، به مانعی برای پیشرفت کشور نبدیل خواهد شد و خساراتی را به دنبال خواهد داشت.
تیرانداز بخش دیگری از سخنان خود را با مثالی پیگرفت و گفت: ما ارزش خبری با عنوان «تضاد و برخورد» داریم که ارزش مهمی است و اگر بجا استفاده شود، میتواند در روشن کردن حق و باطل، بد و خوب و نشان دادن آن مؤثر واقع شود. در این راستا حتی توصیه قرآنی هم داریم که میفرماید: «حَتَّیٰ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ»، قدرت تشخیص برای مشخص کردن زشتی و پاکی در بسیاری موارد با کنار هم قرار گرفتن اینها محقق میشود، اما برای چه؟ برای اینکه حق مستقر و باطل را از بین ببریم، اما گاهی استفاده ناصحیح از این ارزش خبری یا ارزشهای شبیه به آن، جامعه را دچار خسارت و زیان میکند و عملاً آن اتفاقاتی که نباید رقم زده شود، رقم میخورد. گاهی با اهداف تجاری مثل بالابردن تیراژ و تعداد کلیک بالا مواجهههای ساختگی و غیرضرور طراح می شود که بسیار مخرب است.
*رسانه باید مثل آئینه عمل کند
مدیرعامل خبرگزاری فارس در ادامه ضمن اشاره به اینکه این اتفاقات کشور را به شدت دچار حاشیه کرده و هزینههایی در پی دارد، گفت: این حاشیهها کشور را از اصول اصلی دور میکند و مصداق بر شاخه نشستن و بن بریدن عمل میکند. هر چند رسانه باید مثل آئینه عمل کند و وقایع را آنگونه که هست نشان دهد، همانطور که در فرهنگ دینی ما هم تأکید شده، ما اجازه دخل و تصرف در حقیقت را نداریم و نمیتوانیم آن را معکوس جلوه دهیم.
وی با بیان اینکه مخاطبان رسانهها ما را به عنوان وکیل انتخاب کردهاند تا اخبار و اطلاعاتی که نیاز دارند را دراختیارشان قرار دهیم، گفت: پس نباید با توجه به اینکه وکیل مردم هستیم، قلب واقعیت کنیم. این برخوردهایی که گاهی شاهدیم، به خاطر برخوردهای تصنعی و کاسبکارانه است، کشور را دچار مشکل کرده و جامعه را بیش از حد هیجانی میکند. هیجانهای کاذب، غلط و حتی درست غیرضرور در جامعه ما زیاد شده، اما توجه به عقلانیت میتواند به کشور کمک کند و رسانه میتواند منشأ اثر در این برهه باشد.
تیرانداز همچنین به موضوع مهم «تحلیل درست» اشاره کرد و گفت: یکی از اتفاقات این است که بسیاری پدیدهها در جامعه ما درست تحلیل نمیشوند، حال عامدانه یا جاهلانه، نتیجه این میشود که تحلیل غلط، تدبیر غلط را در پی خواهد داشت. این رخداد وقتی حادث میشود که رسانه به سرمایه انسانی باتجربه و متخصص مستظهر نباشد. اتفاقی که نگرانکننده است و در مصاحبههای آقای دلاوری در این کتاب به آن پرداخته شده است و اینکه اغلب نیروهای متخصص و باتجربه در رسانهها کمتر ماندگار میشوند، حداقلهای معیشتی در رسانههای ما نمیتواند نیازهای زندگی ساده را برآورده کند. بنابراین تنها افراد عاشق در آن ماندگار میشوند.
*رسانه بدون درد و خونریزی کارش پیش نمیرود
وی با بیان اینکه گاهی رسانهها محل گذر افراد میشوند و آن را مسیر نهایی کار خود نمیدانند، توضیح داد: اگر به نام این اثر هم دقت کنیم، «روزنامهنگاری، بدون درد و خونریزی» درمییابیم که طبق آنچه که ما با آن برخورد داشتیم، رسانه بدون درد و خونریزی کارش پیش نمیرود. کار رسانه این است افقهای جلوتر را ببیند و جلوتر از مخاطب حرکت کند و او را به مسائل آن دوره خاص که مورد توجهش نیست هدایت کند. حتماً این مسئله درد دارد و مورد تهمت قرار میگیرد و همین موضوع و عدم مفاهمه خیلی جاها اذیتکننده است.
وی افزود: مسئله ما در این پروژه موضوع پیشرفت بود. یکی از موارد اختلاف سلیقه در کشور، در پی نگاه به پیشرفت حادث شد، زیرا عدهای تصور میکردند پیشرفت را باید خارج از مرزها دنبال کرد، اما همان زمان مطالبی نوشته و گفته شد اگر نگاه ما به آمریکا باشد، حتی مقابل آب خوردن ما را نیز میگیرند، کما اینکه مقابل داروی کودکان سرطانی گرفته شد، ولی متأسفانه خیلیها به این مباحث توجه نکردند و این تفکر غالب شد. همان زمان وقتی متذکر میشدیم، خیلی از سیاسیون مطرح میکردند که اینها «دلواپس» هستند و یا «حرف زدن با دنیا را بلد نیستند»، از این رو ادله رسانهها را نپذیرفتند.
وی در پایان با تشکر از محمد دلاوری برای تألیف اثری با نام «خبرنگاری، بدون درد و خونریزی» عنوان کرد: آقای دلاوری از افراد بادغدغه و صاحب درد است. من طی سالها کار با او غیر از این موضوع را ندیدم. منطبق با آنچه درست میدانست اهل هزینه بود و در این مسیر قدم برمیداشت. این کتاب مجموعه ارزشمندی برای بنده است و توصیه می کنم همه علاقه مندان به رسانه آن را مطالعه کنند.