ماهان شبکه ایرانیان

الگوی دینی ازدواج و زندگی مشترک

خانواده از نهادهای مهم و تأثیرگذار جامعة انسانی است که سلامت آن در سلامت فرد و جامعه نقش مهمی دارد. احساس کامیابی و شادکامی همسران و همچنین رشد و تربیت فرزندان، به موفقیت خانواده بستگی دارد و اگر این نکته مورد توجه قرار نگیرد، ممکن است آسیبهای فراوانی مانند: همسرآزاری، اعتیاد، طلاق، خیانت، فرار از خانه و

الگوی دینی ازدواج و زندگی مشترک

معرفی اجمالی کتاب «رضایت زناشویی» و برش هایی از آن

مقدمه

خانواده از نهادهای مهم و تأثیرگذار جامعة انسانی است که سلامت آن در سلامت فرد و جامعه نقش مهمی دارد. احساس کامیابی و شادکامی همسران و همچنین رشد و تربیت فرزندان، به موفقیت خانواده بستگی دارد و اگر این نکته مورد توجه قرار نگیرد، ممکن است آسیبهای فراوانی مانند: همسرآزاری، اعتیاد، طلاق، خیانت، فرار از خانه و... را در پی داشته باشد. اغلب آسیبهای یادشده، به طور قطع در ازدواج نادرست و گاه، ادارة نادرست زندگی و نبود مهارتهای لازم برای تعامل با همسر ریشه دارد.

بنابراین، از مسائل خانواده نمی توان به سادگی گذشت و باید برای موفقیت آن تلاش کرد و راه های آن را شناخت. موفقیت و کامیابی خانواده، در گرو کسب مهارتها و توانمندی های لازم برای زندگی خانوادگی است. خوشبختانه، از آنجا که در منابع اسلامی، خانواده از جایگاه بلندی برخوردار است، آموزه های دینی فراوانی دربارة آن در دسترس ماست که باید ضمن گردآوری و دسته بندی، مورد تجزیه، تحلیل و پردازش قرار گیرند.

کتاب «رضایت زناشویی» در همین راستا، با تحلیل احادیث مربوط به خانواده، جهت ترسیم و تبیین «الگوی دینیِ ازدواج و زندگی زناشویی» به نگارش درآمده است.

ساختار و محتوای کتاب

کتاب «رضایت زناشویی» در سه فصل، تدوین شده است؛ در فصل نخست به صورت کوتاه، مسئلة ازدواج و ترغیب به آن مورد بحث قرار گرفته است. سبک اسلام در این مسئله، از یک سو برطرف سازی موانع و از سوی دیگر، تشویق به ازدواج موفق است. در فصل دوم عوامل پیشینیِ پایداری و رضامندی مورد بررسی قرار گرفته است. در این فصل، نخست به توانمندی های شناختی و سپس به مهارت انتخاب همسر پرداخته شده است.

در فصل سوم به صورت گسترده عوامل پَسینیِ پایداری و رضامندی مورد بررسی قرار گرفته، به این نکته توجه می شود که راهبرد اسلام در پایداری و رضایت زناشویی «مودّت و رحمت» است؛ اما تحقق این راهبرد، بسته به تعامل مثبت و سازنده ای است که در ادبیات دین از آن به عنوان «حُسن معاشرت (هم نشینی شایسته)» برای مردان و «حُسن تَبَعُّل (شوهرداری شایسته)» برای زنان یاد شده است.

در مرحلة بعد شیوة این تعامل با توجه به موقعیتهای مختلف و نیازهای متفاوت زندگی بیان گردیده است.

رضایت زناشویی

«رضایت زناشویی» به عنوان یک موقعیت روانشناختی، جنبه ای پیچیده و مهم از رابطة زناشویی است. بدین جهت، یکی از موضوعات مهم و مورد علاقة بسیاری از پژوهشگران خانواده در سراسر دنیا می باشد. رضایت زناشویی، فرایندی است که در طول زندگیِ زوجین به دست می آید و لازمة آن: انطباق سلیقه ها، شناخت صفات شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده ای است.

با این توضیح، رضایت زناشویی به عنوان یک ارزیابی ذهنی از کیفیت کلی ازدواج و اینکه تا چه اندازه نیازها، انتظارات و تمایلات در ازدواج برآورده می گردد، تعریف می شود.

عوامل پیشینیِ رضایت زناشویی

[1]

موفقیت و رضامندی همسران، بسته به توانمندی هایی است که آنها پیش از آغاز زندگی مشترک و در آستانة آن به کار می گیرند. این توانمندی ها به دو دستة شناختی (نسبت به ازدواج و همسر) و مهارتی (در انتخاب همسر) تقسیم می شوند که از آنها به عوامل پیشینی یاد می کنیم.

1. توانمندی های شناختی

نوع نگاه و تلقی انسان از هر پدیده ای، در چگونگی تعامل با آن نقش مهمی دارد؛ اینکه اساساً خانواده تا چه اندازه اهمیت دارد و چرا باید ازدواج کرد و پرسشهایی از این دست، از مسائل اساسی هستند که اگر پاسخ مناسبی برای آنها وجود نداشته باشد، آیندة خانواده را به مخاطره می اندازد. بنابراین، جوانان باید پیش از ازدواج به این توانمندی های شناختی دست یابند و اگر اشتباهی در هر کدام وجود دارد، آن را اصلاح نمایند. این توانمندی های شناختی در دو مورد کلی قابل پی گیری است:

الف) تنظیم دیدگاه نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده

ارزش و جایگاه ازدواج و تشکیل خانواده نزد همسران در پایداری و رضایت زناشویی نقش مهمی دارد. اگر مفهوم ازدواج و تشکیل خانواده به یک «پیمان جنسی و همباشیِ موقّت» تنزّل یابد و امری معمولی و زمینی به شمار آید و به دنبال آن، ارتباط زن و مرد به ارتباط حیوانی محدود شود، به گونه ای که با تکامل، معنویت و خدایی شدن ارتباطی نداشته باشد، چنین کاری ارزش چندانی نزد زوجین نخواهد داشت. در نتیجه، بودن در خانواده و تلاش برای ماندن در آن، رضایت بخش نخواهد بود؛ اما اگر ازدواج از سوی همسران، پیمانی مقدس و نقطة آغاز حرکت به سوی پختگی اخلاقی و کمال روحی تلقی شود، حرمت بیش تری برایش قائل شده، از آسیب دیدن و یا آسیب رساندن به آن جلوگیری می کنند. از این جهت، تلاش برای بودن و ماندن در آن، به همسران احساس رضایت می دهد.

ارزشمندی ازدواج و تشکیل خانواده

خانواده از دیدگاه اسلام، امری مقدس و آسمانی به شمار می آید. در برخی روایات، از خانواده به عنوان «محبوب ترین نهاد» نزد خداوند متعال یاد شده است. پیامبر(ص) می فرمایند: «مَا بُنِی بِنَاءٌ فِی الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِنَ التَّزْوِیج؛[2] در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده که نزد خداوند محبوب تر و ارجمندتر از ازدواج باشد.»

همچنین می فرماید: «تَزَوَّجُوا وَ زَوِّجُوا، أَلَا فمِنْ حظِّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِنْفَاقُ قِیمَةِ أَیمَةٍ، وَ مَا مِنْ شَی ءٍ أَحَبَّ إِلَی اللهِ (عزّ و جلّ) مِنْ بَیتٍ یعْمَرُ فِی الْإِسْلَامِ بِالنِّکاحِ؛[3] ازدواج کنید و پسران و دختران مجرد را همسر دهید. همانا نشانة نیک بختی مسلمان این است که مخارج شوهر کردن زنی را بر عهده گیرد و چیزی نزد خداوند محبوب تر از خانه ای نیست که در اسلام به سبب نکاح آباد شود.»

در روایاتی دیگر تصریح شده است که درهای رحمت خداوند هنگام ازدواج گشوده می شوند و کسانی که ازدواج می کنند، مورد لطف خاص خداوند قرار می گیرند.

در دسته ای دیگر از روایات، از ازدواج به عنوان «سنّت» پیامبران یاد شده که نشانگر قداست آن است؛ زیرا چیزی که سنّت پیامبران باشد، امری ارزشمند و مقدس به شمار می رود.

فراتر از رهنمودهای پیشین، در احادیث دیگری تأکید شده است که ارزش عبادت افراد متأهل، افزایشی چشمگیر می یابد. اگر ازدواج امری پست و یا معمولی می بود، باعث افزایش ارزش عبادت نمی گردید! تمام این امور نشان دهندة قداست و ارزش الهی خانواده در اسلام اند. در این میان، مهم آن است که این ارزش باید توسط افراد درک شود تا تأثیر خود را در زندگی زناشویی آنان بگذارد.

فلسفة تشکیل خانواده

در معارف اسلامی، فلسفة اساسی تشکیل خانواده، کسب آرامش همسران و تربیت نسل توحیدی است. توضیح آنکه خداوند متعال، زن و مرد را با تفاوتهای جنسی، جنسیتی، عاطفی و روانی آفریده است. به گونه ای که به شدت به همدیگر تمایل دارند و ازدواج و رسیدن به هم، یکی از نیازهای حتمی آنهاست. برآورده شدن این نیاز اساسی به آرامش می انجامد. به همین جهت، قرآن کریم فلسفة ازدواج را سکونت و آرامش روان زوجین اعلام فرموده است.

افزون بر این، از منظر متون دینی، یکی از اهداف اصلی ازدواج، تربیت انسانهای یکتاپرست است. به عنوان نمونه پیامبر (ص) می فرمایند: «مَا یمنَعُ الْمؤْمِنَ أَن یتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَّهُ أَنْ یرْزُقَهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ؛[4] چه چیزی از مؤمن جلوگیری می کند که برای خود زوجه ای بگیرد، به امید آنکه خداوند فرزندی را نصیب او کند تا زمین را به "لا اله الا الله " گفتن سنگین کند؟» در این حدیث تصریح شده است که اهل ایمان باید برای دستیابی به نسل توحیدی، تشکیل خانواده دهند.

البته ارزشمندی ازدواج و تشکیل خانواده، منحصر در موارد یاد شده نیست؛ بلکه کارکردهای خانواده نیز می تواند راز اهمیت و فلسفة تشکیل خانواده را روشن سازد. خانواده در شکلهای مختلفش، کارکردهای گوناگونی دارد که عبارت اند از: تنظیم رفتار جنسی، تولید نسل، مشروعیت فرزند، تداوم شبکه های خویشاوندی، حمایت و مراقبت از فرزندان، انس و عاطفه میان والدین، مشارکت و همیاری در زندگی و کنترل اجتماعی همسران و فرزندان.[5]

ب) تنظیم دیدگاه نسبت به همسر

ازدواج، سرآغاز زندگی مشترک با همسر و تعامل همیشگی با اوست. بخش مهمی از موفقیت این تعامل، به دیدگاه فرد نسبت به ازدواج و همسر بستگی دارد. در آموزه های اسلامی از همسر (زن) به عنوان «امانت الهی» یاد شده است؛ پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «... أَیهَا النَّاسُ! إِنَّ النِّسَاءَ عنْدَکمْ عوَانٍ لَا یملِکنَ لِأَنْفُسِهِنَّ ضَرّاً وَ لَا نَفْعاً أَخَذْتُمُوهُنَّ بِأَمَانَةِ اللَّهِ وَ استَحْلَلْتُمْ فرُوجَهُنَّ بِکلِمَاتِ اللَّهِ فَلَکمْ عَلَیهِنَّ حَقٌّ وَ لَهُنَّ عَلَیکمْ حَق...؛[6] ای مردم! زنان نزد شما اسیرند. اختیار سود و زیانی برای خویش ندارند. آنان را به عنوان امانت خداوند گرفته اید، و با کلمات خداوند بر خویشتن حلال کرده اید، پس برای شما بر عهدة آنها حقی است و برای آنان بر عهدة شما حقی.»

اگر کسی همسر خود را امانت بداند، از هرگونه بدرفتاری پرهیز خواهد کرد. شخص امین سعی می کند امانت خود را به بهترین شکل نگهداری کند و سالم به صاحبش بازگرداند.

جالب اینکه همسر در روایت فوق، امانت خانواده اش شمرده نشده؛ بلکه امانت خدا دانسته شده است. در حقیقت، کسی که ازدواج می کند، همسر خود را به عنوان امانت از خداوند متعال تحویل می گیرد، پس «امانت بودن همسر» و «خدایی بودن این امانت» دو ویژگی مهمی هستند که در تنظیم روابط میان همسران نقشی اساسی دارند. این دو نکته، ازدواج و تشکیل خانواده را از یک مسئلة انسانی و زمینی به یک مسئلة الهی و آسمانی تبدیل می کنند و همین امر در موفقیت و کامیابی خانواده تأثیر عمیقی خواهد گذاشت؛ زیرا وقتی انسان بداند صاحب امانت، خداوند متعال است، به جهت عظمت او فکر خیانت و بدرفتاری را کنار می گذارد. بنابراین، از عوامل مهم در موفقیت و کامیابی خانواده، تنظیم دیدگاه افراد نسبت به همسر است.

2. مهارت در انتخاب همسر

از دیگر عوامل پیشینیِ رضایت زناشویی، دقت و مهارت در انتخاب همسر است؛ انتخاب همسر، هم برای مرد و هم برای زن، از دوره های حساس زندگی به شمار می رود. کامیابی زندگی آینده در تمامی ابعادش، به انتخاب درست هنگام ازدواج بستگی دارد. بسیاری از ناکامی های زندگی زناشویی، از انتخاب نادرست سرچشمه می گیرد. منطق این امر، آن است که موفقیت خانواده به ویژگی های همسران بستگی دارد و خاستگاه بخشی از این ویژگی ها، پیش از ازدواج است. از این رو، انتخاب شایسته در پایداری ازدواج نقش مهمی دارد.

دقت در انتخاب همسر، از امور مسلّم و انکار ناکردنی در آموزه های دینی است که در آن به انتخاب روشن و صحیح در همسرگزینی دعوت و سفارش شده است. به عنوان نمونه «حسن بن محبوب» می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: همسر من فوت شده است. او همسر خوب و سازگاری بود. اکنون قصد دارم دوباره ازدواج کنم. امام فرمودند: «انْظُرْ أَینَ تَضَعُ نَفْسَکَ وَ منْ تشْرِکهُ فِی مَالِکَ وَ تُطْلِعُهُ عَلَی دِینِکَ وَ سِرِّکَ وَ أَمَانَتِک...؛ خوب دقت کن که خودت را در کجا می نهی و چه کسی را در مالت شریک می کنی و بر دین و اسرارت آگاه می سازی.» بنابراین، همسر کسی است که در مال و دین و اسرار و امانت انسان شریک می شود و فرد باید بیندیشد که خود را در چه موقعیتی قرار داده و پایبند می سازد!

انتخاب همسر، علاوه بر اینکه در سرنوشت شخصی تأثیر دارد، در تربیت فرزند توحیدی نیز سهم تعیین کننده ای خواهد داشت. از این جهت، برخی روایات همین بُعد را از منظر حق فرزند مورد توجه قرار داده اند. بر پایۀ این روایات، انتخاب درست، حق فرزند نیز هست؛ چون فرزندان، حقوق گوناگونی بر پدرشان دارند که یکی از آنها، انتخاب مادر خوب برای آنان است.

امام صادق(ع) می فرمایند: «تَجِبُ لِلْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ: اخْتِیارُهُ لِوَالِدَتِهِ، وَ تَحْسِینُ اسمِهِ، وَ الْمُبَالَغَةُ فِی تَأْدِیبِهِ؛[7] فرزند سه حق بر گردن پدرش دارد: مادر خوبی برایش انتخاب کند، نام نیکویی بر او بنهد و در تربیتش بکوشد.»

توجه به معیارهای انتخاب

پس از روشن شدن ضرورت انتخاب همسر، مسئلة مهم دیگر، معیارهای انتخاب است. بررسی متون دینی نشان می دهد که برای انتخاب همسر باید به معیارهایی از قبیل: دینداری، همسانی (هم کفو بودن در ایمان)، حسن خُلق (خوش اخلاقی) و خردمندی توجهی ویژه داشت.[8] این معیارها در راستای تأمین هدف اصلی ازدواج و تشکیل خانواده (که عبارت است از: سکونت و آرامش زوجین و تربیت فرزندان)، تنظیم شده اند.

ایمان و دینداری؛ معیار بنیادین در انتخاب

آنچه از واژة «جعل» در آیة: (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْواجاً لِتَسْکنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ)[9] فهمیده می شود، این است که ازدواج، پیوند دلها و همبستگی عواطف همسران به یکدیگر است و این پیوند به جَعل الهی و به ارادة خداوند متعال ایجاد می شود و به طور قطع، آن چیزی که دخالت و جَعل الهی را به دنبال می آورد، «ایمان زوجین» و دینداری آنهاست. از این رو، یکی از اساسی ترین و مهم ترین ملاکهای مورد سفارش اسلام در انتخاب همسر شایسته، توجه به ایمان و تقیّد به دستورات دینی وی است؛ چه اینکه تدین و پایبندی به ارزشهای الهی، از جمله عوامل مهم خوشبختی در زندگی زناشویی است؛ زیرا ایمان به عنوان یک عامل درونی، افراد را از ارتکاب به اعمال خلاف انسانی باز می دارد.

قرآن کریم می فرماید: (وَ لا تَنْکحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خیرٌ منْ مُشْرِکةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکمْ وَ لا تُنْکحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّی یؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیرٌ مِنْ مُشْرِک وَ لَوْ أَعْجَبَکمْ أُولئِک یدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یبَینُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُون)؛ بنابراین، در فرهنگ اسلامی، آنچه به عنوان تضمینی مطمئن برای دوام و سلامت خانواده به حساب آمده، همین عنصر ایمان و دینداری است.

به این جهت، پیامبر(ص) جوانان را از انتخاب همسر صرفاً با انگیزه های اقتصادی و اجتماعی، پرهیز می دهد و می فرماید: «منْ تزَوَّجَ اِمْرَأَةً لا یتَزَوَّجُها الَّا لِجَمالِها لَمْ یرَ فیها ما یحِبُّ، وَ مَنْ تَزَوَّجَ لِمالِها لا یتَزَوَّجُها الَّا وَکلَهُ اللَّهُ الَیهِ، فَعَلَیکمْ بِذاتِ الدّین؛[10] کسی که تنها به جهت زیبایی زن با او ازدواج کند، به خواستة خود نمی رسد و کسی که به خاطر ثروت با زنی ازدواج کند، خداوند او را به خودش وامی گذارد، پس بر شما باد به ازدواج با زن متدین!» البته زیباییِ همسر، یک صفت کمالی است که اگر با صفات و معیارهای اساسی دیگر مثل: تدیّن، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگی همراه باشد، ارزشمند است؛ ولی به تنهایی ملاک اصلی و اولی نیست.

همسر دیندار، در تضمین سرنوشت توحیدی فرد و همچنین، تربیت توحیدی فرزند نقشی اساسی دارد؛ زیرا شخص دیندار ویژگی هایی دارد که عامل موفقیت در زندگی زناشویی و پایداری خانواده می گردد که در بحث عوامل پسینی، روشن خواهد شد. در یک کلام می توان گفت که تمام ویژگی های لازم برای یک زندگی موفق و شاد، به نوعی زیرمجموعة ایمان و دینداری قرار می گیرد. از این رو، به دیندار بودن همسر توجه جدی شده است. این امر در مورد مردان نیز صدق می کند.

از آنجا که تأثیر مرد بر زن در جنبة ایمانی بیش تر است، در برخی روایات تأکید شده در صورت ناچاری، از کسانی که دربارة اهل بیت(ع) تردید دارند، زن بگیرید؛ ولی به آنان زن ندهید. همچنین آمده است که به شراب خوار زن ندهید؛ چراکه او را به سمت ناپاکی سوق داده اید[11] و این ازدواج، موجب قطع رَحِم خواهد شد.[12] از این رو، طبق روایات، والدینی که دختر خود را به فرد فاسق شوهر بدهند، مورد نفرین می شوند.[13] این نمونه ها و موارد مشابه نشان می دهند که انتخاب همسر در سرنوشت خود انسان و فرزندان نقش مهمی دارد، پس باید در انتخاب شریک زندگی دقت فراوانی داشت.

این نکته را نباید از نظر دور داشت که مراد از دینداری، فقط انجام دادن تکالیف دینی (نماز و روزه)، شرکت در مراسم مذهبی (دعاها و عزاداریها) و داشتن ظاهری دیندار (حجاب و ظاهری ایمانی) نیست؛ زیرا برخی افراد با این ملاکها دست به انتخاب می زنند و به ناگاه با خلاف آنچه تصور می کرده اند، روبرو می شوند. در واقع، هیچ یک از این موارد را نمی توان نماد دینداری واقعی دانست. این مواردِ ظاهری و رفتاری، گاه واقعیت را به صورت کامل بیان نمی کنند.

برای تشخیص دینداری، از چند نشانة مهم می توان استفاده کرد. یکی از آنها «صداقت و امانتداری» می باشد که در روایات به آن اشاره شده است. از جمله امام صادق(ع) می فرمایند: «لَا تَغْتَرُّوا بصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیامِهِمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبمَا لَهجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّی لَوْ تَرَکهُ استَوْحَشَ، وَ لَکن اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ؛[14] فریب نمازها و روزه هایشان را نخورید؛ زیرا ممکن است که شخصی چنان به نماز و روزه عادت کرده باشد که اگر آن را ترک کند، وحشت او را فراگیرد؛ اما افراد را در راستگویی و امانتداری شان بیازمایید.»

پی نوشت ها

[1] رضایت زناشویی، عباس پسندیده، صص 45 - 103.

[2] من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ دوم، ج 3، ص 383، ح 4343؛ بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، دار إحیاءالتراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج 103، ص222، ح 40.

[3] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علی اکبر غفاری، دار صعب و دارالتعارف، بیروت، چاپ چهارم، 1401ق، ج 5، ص 328.

[4] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 288، ح 4340.

[5] برای آگاهی از کارکردهای ذکر شده ر.ک: رضایت زناشویی، صص 59  72.

[6] خصال، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، 1362ش، ص487، ح 63.

[7] تحف العقول، ص 322.

[8] برای آشنایی تفصیلی با این معیارها ر.ک: رضایت زناشویی، صص 78  98.

[9] روم / 21.

[10] بحار الانوار، ج 103، ص 235.

[11] امام صادق(ع): «إنَّ مَنْ زَوَّجَ ابْنَتَهُ شَارِبَ الْخَمْرِ فَکأَنَّمَا قَادَهَا إِلَی الزِّنَا.» من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 58، ح 5091.

[12] امام صادق(ع): «مَنْ زَوَّجَ کرِیمَتَهُ مِنْ شَارِبِ الْخمْرِ فقَدْ قَطَعَ رَحمَهَا.» الکافی، ج 5، ص 347.

[13] پیامبر(ص): «مَنْ زَوَّجَ کرِیمَتَهُ بفَاسِقٍ نَزَلَ عَلَیهِ کلَّ یوْمٍ أَلْفُ لَعْنَةٍ، وَ لَا یصْعَدُ لَهُ عَمَلٌ إِلَی السَّمَاءِ، وَ لَا یسْتَجَابُ لَهُ دُعَاؤُهُ، وَ لَا یقْبَلُ مِنْهُ صرْفٌ وَ لَا عدْلٌ.» ارشاد القلوب، حسن بن محمد دیلمی، مؤسسه أعلمی، بیروت، چاپ چهارم، 1398ق، ص 174.

[14] الکافی، ج 2، ص 104.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان