خـواب (sleep) حـالتی از استراحت طبیعی است که در پستانداران، پرندگان، ماهی ها و در برخی بی مهرگان مشاهده میگردد. کاهش حـرکـات ارادی بـدن، کـاهـش واکــنش بـــه محرکات خارجی، افزایش سرعت آنابولیسم و کاهش سرعت کاتابولیسم از خصوصیات خواب میباشند.
آنـابولیسم (ساز)(anabolism): یک پروســـه متابولیکی است که مولکولهای بزرگ از مولکولهای کوچک سنتز میشوند. ساخت ارگانها و نسوج-سنتز مولکولهای پیچیده و ساختارهای سلولی-پروسه های آنابولیک انرژی خواه (مصرف ATP) میباشند.
کاتابولیسم (سوخت)(catabolism): یک پروسه متابولیکی که مولکولهای بزرگ شکسته و به مولکولهای کوچک تبدیل میشوند، سپس در فرایند تنفس سلولی مورد استفاده قرار میگیرند. -شکست ساختار سلولی-پروسه های کاتابولیک انرژی زا (تولید ATP) میباشند.
میزان خواب مطلوب:
افرادی که کمتر از 4 ساعت و یا بیشتر از 8 ساعت میخوابند، احتمال اینکه دچار مرگ زودرس شوند بیشتر است (نظیر عارضه چاقی). افرادی که در 24 ساعت 8 ساعت میخوابند، عملکردشان بهبود یافته و ریسک سوانح در آنها کاهش و عملکرد سیستم ایمنی آنها بهبود می یابد. برای اطلاع از میزان خواب با توجه به سن به مقاله بهداشت خواب رجوع کنید.
فیزیولوژی خواب:
چرخه میان خواب و بیداری در برگیرنده مراحل مختلفی از خواب میباشد. خواب به دو قسمت کلی تقسیم میشود:
1-مرحله غیر رم(NON-REM)(NREM): هفتاد و پنج تا هشتاد درصد کل زمان خواب را به خود اختصاص داده و در آن سیستم پاراسمپاتیک فعال است. این مرحله خود به 4 مرحله تقسیم بندی میگردد. مراحل 3 و4 به خواب امواج آهسته(SLOW WAVE SLEEP)(SWS) نیز معروف هستند.
2- مرحله رم و یا حرکات سریع چشم(RAPID EYE MOVEMENT)(REM):در این مرحله سیستم سمپاتیک فعال بوده و فقدان تونوس عضلات اسکلتی اتفاق می افتد.
تونوس عضلانی(MUSCLE TONE/TONUS): انقباضات مداوم و غیر فعال عضلات می باشد، که کمک میکند به حفظ وضعیت بدنی و تعادل بدن.
مراحل خواب بر اساس امواج مغزی مشخص میشوند.
نوار مغزی و یا الکتروانسفالوگرافی(ELECTROENCEPHALOGRAPHY): اندازه گیری فعالیت الکتریکی مغز (ثبت امواج مغزی) با قرار دادن الکترودهایی بر روی پوست سر و یا درون قشر مخ. نتیجه آن الکتروانسفالوگرافELECTROENCEPHALOGRAPH(EEG) و یا امواج مغزی(BRAINWAVES) میباشد.
امواج مغزی:

1- امواج گاما(GAMMA): با فرکانس 26 تا 100 هرتز-در فعالیت های ذهنی پیچیده، ادراک، حل مسئله، ترس و گوش بزنگ بودن تولید میشود.
2- امواج بتا(BETA): با فرکانس بالای 12 هرتز (معمولا 20 هرتز)-در وضعیت بیداری، افکار مضطرب، تفکر و تمرکز فعال و استدلال تولید میشود. مصرف کافئین باعث تولید امواج بتا میشود.
3- آمواج آلفا(ALPHA): با فرکانس 8 تا 12 هرتز است-در وضعیت بیداری و آرمیدگی(آرامش خاطر)، یادگیری، خیالپردازی طی روز و معمولاً با چشمهای بسته تولید میشود-با خواب آلودگی کاهش می یابد.
4- امواج تتا(THETE): با فرکانس 4 تا 8 هرتز است-در مرحله قبل از خواب و هنگام بیداری (خواب آلودگی)، هنگام خواب (خواب سبک)، دیدن رویاها، مدیتیشن(مراقبه) عمیق، هیپنوتیزم، حالت خلسه، نیایش ،خیالپردازی طی روز، اشراق، خلاقیت، حافظه، یادگیری و رویاهای روشن ظاهر میگردند. امواج تتا دسترسی به اطلاعاتناخودآگاه را میسر میسازد.
5- امواج دلتا(DELTA):با فرکانس 4 هرتز و یا پایینتر. در مراحل 3 و 4 خواب ظاهرمیگردد، در مرحله خواب عمیق و فاقد رویا. دسترسی به اطلاعات ناخودآگاه از طریق امواج دلتا صورت میگیرد.
نکته: یک هرتز برابر یک سیکل در ثانیه است. مثلاً 8 هرتز یعنی 8 سیکل در ثانیه.
مراحل خواب:

1-بیداری:در این مرحله امواج آلفا ظاهر میشود با فرکانس 8 تا 10 هرتز.
2-مرحله غیر رم(NREM) که 90 تا 120 دقیقه طول میکشد:
-مرحله نخست خواب: این مرحله گذر از بیداری به خواب است. با محو شدن امواج آلفا و ظهور امواج تتا (فرکانس 4 تا 8 هرتز) آغاز میشود. البته در این مرحله امواج آلفا نیز حضور دارند، اما امواج تتا غالب میباشند. در این مرحله فرد اندکی از تونوس عضلانی خود را از دست میدهد. در این مرحله فرد ممکن است پدیده تکانهای خواب و توهمات خواب را تجربه کند. تنفس آهسته میشود، ضربان قلب منظم میشود، فشار خون کاهش می یابد، دمای مغز افزایش می یابد، جریان خون به مغز کاهش یافته و چشمها اندکی تکان میخورند. چنانچه فرد در این مرحله از خواب بیدار شود، گویی اصلاً نخوابیده است.این مرحله 5 تا 10 دقیقه بطول می انجامد.
– مرحله دوم خواب:در این مرحله امواج تتا (فرکانس 5 تا 15 هرتز) به شکل دوک هــا (SPINDLES)(انفجارهای فعالیتی) و (K-COMPLEX)(اوج امواج مغزی ناگهان سقوط میکند و سپس مجددا اوج میگیرد) مشاهده میگردد. در این مرحله آگاهی هوشیارانه از محیط خارجی ناپدید میشود، خواب سبک است، فرد را میتوان با صدا زدن براحتی بیدار کرد، فشار خون، دمای بدن، متابولیسم و فعالیت قلب کاهش می یابند -45 تا 55 درصد کل خواب را به خود اختصاص میدهد. این مرحله نیز 5 تا 15 دقیقه بطول می انجامد.

-مرحله سوم خواب: در این مرحله امواج دلتا (2 تا 4 هرتز) و تتا حضور دارند. 20 تا 50 درصد امواج دلتا و مابقی امواج تتا هستند. این مرحله، مرحله خواب عمیق است-برای بیدار کردن فرد بایستی بیشتر تلاش کرد-این مرحله نیز 5 تا 15 دقیقه بطول میانجامد-این مرحله 3 تا 8 درصد کل خواب را به خود اختصاص میدهد.
-مرحله چهارم خواب: عمیق ترین مرحله خواب است و در آن امواج دلتا و تتا حضور دارند. 50 درصد دلتا و 50 درصد تتا. فرکانس در محدوده 0٫5 تا 2 هرتز است-این مرحله 10 تا 15 درصد کل خواب را به خود اختصاص میدهد-تنفس ریتمیک و موزون میشود-بیدار کردن فرد دشوار است-در این مرحله است که اختلالات وحشت شبانه، شب ادراری، خوابگردی و صحبت کردن در خواب روی میدهند- چنانچه فرد در این مرحله، از خواب بیدار شود احساسی گیجی و گم گشستگی کرده و قادر نیست درست راه برود، که به این وضعیت در اصطلاح ایستایی خواب(SLEEP INERTIA) میگویند-در این مرحله فعالیتها و کارکردهای بدن به شدت کاهش می یابد.
نکته:پس از اتمام مرحله 4، خواب مستقیماً وارد مرحله پنجم و رم نمیشود، بلکه مجدداً به طور معکوس به مراحل 3 و 2 بازگشته و سپس وارد مرحله رم میشود.
3- مرحله رم (REM) و یا مرحله پنجم خواب: در این مرحله امواج بتا (فرکانس بالای 12 هرتز) ظاهر میگردد. در این مرحله امواج مغزی کوتاه و نامنظم میشوند-بطوری که امواج مغزی بیشتری مشابه وضعیت بیداری هستند تا خواب-اغلب خوابهای واضح در این مرحله دیده میشوند (به خاطر داشته باشید رویا بینی ممکن است در هر مرحله از خواب روی دهد)-در این مرحله حرکات سریع چشم مشاهده میشود-ضربان قلب نامنظم شده و افزایش می یابد-فشار خون کاهش می یابد-تنفس کم عمق، سریع و نامنظم میشود-فعالیت مخ افزایش می یابد-تمام عضلات ارادی بدن فلج میشود-احتمال حمله قلبی در بیماران قلبی در این مرحله به اوج خود میرسد-مصرف اکسیژن بدن افزایش می یابد-ممکن است انگشتان دست و پا و صورت دچار انقباضات ناگهانی شوند-مردان در این مرحله دچار نعوض و زنان دچار تراکم خون در ناحیه کلیتوریس میشوند-حرارت بدن در این مرحله بدرستی تنظیم نمیگردد-لرز و تعریق متوقف میگردد و دمای بدن با دمای محیط برابرمیشود. این مرحله در حدود 10 دقیقه طول میکشد. البته در چرخه های بعدی از مدت مراحل 3 و 4 خواب کاسته شده و به مدت رم افزوده میگردد، بطوری که آخرین مرحله رم یک ساعت بطول خواهد انجامید.
نکته:یادآوری رویا هنگام بیدار شدن از مرحله غیر رم غیر ممکن اما حین بیدار شدن از مرحله رم با جزئیات کامل امکان پذیر است.
نکته:مصرف قرصهای خواب آور و الکل مراحل عمیق خواب و رم (REM) را سرکوب میکنند. از اینرو روز بعد معمولاً بیشتر احساس خواب آلودگی میکنید.
نکته:نوزادان و کودکان 50 درصد زمان خواب را در مرحله (NREM) و 50 درصد آن را در مرحله (REM) سپری میکنند.
نکته:بزرگسالان 20 درصد زمان خواب را در مرحله (REM) و 80 درصد آن را در مــــرحله (NREM) سپری میکنند.
نکته:افراد مسن تنها 15 درصد کل زمان خواب را در مرحله (REM) سپری میکنند.
نکته:خرخر کردن تنها در مرحله (NREM) ایجاد میشود.
چرخه خواب (SLEEP CYCLE):
عبارت است از چرخه های متوالی غیر رم(NREM) و رم(REM) که در حدود 100 تا 120 دقیقه بطول می انجامد. هر فرد بطور معمول 4 تا 5 چرخه خواب را در طول شب تجربه میکند. چرخه خواب به ترتیب شامل: بیداری-1-2-3-4-3-2-REM میباشد.

نحوه تنظیم خواب:
سیکل خواب و بیداری توسط ساقه مغز، تالاموس، محرکات خارجی و هورمونهای هیپوتالاموس تنظیم میگردد.
1- برخی انتقال دهنده های عصبی در خواب و بیداری نقش دارند. سطوح ملاتونــــــین(MELATONIN) در شب افزایش می یابد. این هورمون خوابیدن را تسهیل میکند. همچنین آدنوزین(ADENOSINE) و نوکلئوتید(NUCLEOTIDE) که در تولید انرژی برای فرایندهای بیوشیمیایی حضور دارند در هنگام بیداری به تدریج در مغز انباشته شده و هنگام خواب از میزان آنها کاسته میشود. این انباشتگی در طی روز در به خواب رفتن انسان نقش دارد. مصرف کافئین اثر آدنوزین را خنثی میکند.
2- فرآیند هموستاتیک: وقتی فرآیندی بطور دائم در حال فعالیت است تا یک سطح ثابت را در بدن حفظ کند، به آن فرآیند هموستاتیک میگویند. هنگامی که مدت خواب شب قبل ما ناکافی باشد، ما در شب بعد تمایل به خواب عمیق تری پیدا میکنیم، و بر عکس. این فرایند کمک میکند تا میزان خواب مورد نیاز بمنظور برخورداری از سطح ثابت و کافی هوشیاری روزانه فراهم آید.
3- هسته فوق چلیپایی (SUPRACHIASMATIC NUCLEUS)(SCN): قسمتی از هیپوتالاموس است که نقش مهمی را در فرایند خواب و بیداری بعهده دارد. این هسته در حضور نور خورشید پیامهایی را به سمت غده صنوبری(PINEAL GLAND) ارسال میکند که دستور توقف ترشح ملاتونین را به آن میدهد.
4- ریتم شبانه روزی(CIRCADIAN RHYTHM): یک چرخه 24 ساعته در فرآیند فیزیولوژیک حیوانات، گیاهان، قارچها و سیانوباکتریها میباشد. این ریتم درونزاد است اما محرکات خارجی نظیر نور خورشید و درجه حرارت محیط میتوانند آن را تعدیل کند. این ریتم در پستانداران در هسته فوق چلیپایی (SCN) هیپو تالاموس مستقر است.(SCN) اطلاعات روشنایی را از طریق شبکیه چشم ها دریافت کرده و فرمان ها را به غده صنوبری انتقال میدهد.
5-(ULTRADIAN): عبارت است از فعالیت های بیولوژیکی که در چرخه های فیزیولوژیکی 20 ساعت و یا کمتر تکرار میگردند. این چرخه مستقل از فاکتور روشنایی عمل میکند. برخی از این چرخه ها شامل آزاد سازی هورمونها، ضربان قلب، تنظیم درجه حرارت بدن و تنظیم اشتها است.
نکته: ژنتیک، سن، مصرف داروها، رفتار، فاکتورهای اجتماعی و بیماریها نیز بر روی میزان و کیفیت خواب تاثیر دارند.
نکته:برای اطلاع بیشتر از این چرخه ها به مقاله “ساعت بیولوژیک بدن” رجوع کنید.
نظریه های مبتنی بر کارکرد خواب:
1-کارکرد ترمیمی(restorative): خواب یک زمان پویا برای ترمیم، بازسازی و رشد موجود زنده محسوب میگردد. مثلا در مراحل 3 و 4 سطح هورمون رشد افزایش و تغییراتی نیز در سیستم ایمنی پدید می آید. حین خواب ترمیم عضلات و سایر نسوج انجام گرفته و سلولهای مرده و یا پیر بوسیله سلولهای جدید جایگزین می شوند. محرومیت از خواب به کاهش تدریجی کارکرد سیستم ایمنی بدن منجر میشود. همچنین محرومیت از خواب متابولیسم بدن را دستخوش تغییر میکند. مرحله(NREM) مرحله آنابولیک است که در آن فرایند های فیزیولوژیک رشد و جوان سازی سیستمهای ایمنی، عصبی، عضلانی و اسکلتی صورت میگیرد. خواب ممکن است نرونها را بازسازی کرده و ترشح برخی هورمونها و سنتز برخی پروتئین های مغز را افزایش دهد.
2-نقش در حافظه و یادگیری: مرحله (REM) خواب کمک میکند به تحکیم و تثبیت حافظه فضایی و روندی، در حالی که مراحل 3 و 4 خواب در تثبیت حافظه اظهاری نقش دارند. مغز ابتدا اطلاعات را در حافظه کوتاه مدت ذخیره کرده و سپس هنگام خواب آنها را رمز گذاری و به حافظه بلند مدت انتقال میدهد.
3-سازگاری: خواب به عنوان یک کارکرد انطباقی عمل میکند. موجود زنده در شب انرژی ذخیره میکند و از خطر شکار چیان و یا احتمال سقوط از دره ها در امان می مانند. خواب باعث کاهش مصرف انرژی و ذخیره آن میگردد. اما نقش حفاظتی خواب مورد پذیرش تمام پژوهشگران نیست چراکه حین خواب موجود زنده هوشیار نیست و ممکن است بیشتر در معرض خطر شکار شدن قرار گیرد.
4-شارژ مجدد مغز: استفاده از آدنوزین به عنوان یک سیگنال مبنی بر اینکه مغز نیاز به استراحت دارد.از آنجایی که ترشح آدنوزین بازتاب دهنده فعالیت سلول های مغز است،افزایش انباشتگی و تمرکز این ماده شیمیایی ممکن است روشی باشد که عضو برای سنجش وضعیت خود، مبنی بر اینکه ذخایر انرژی رو به اتمام است و مغز برای مدت کوتاهی نیاز به خاموش شدن دارد، استفاده میکند. سطح آدنوزین در مغز حین بیداری به تدریج افزایش یافته و حین خواب کاهش می یابد.
اینرسی خواب (SLEEP INERTIA) چیست؟
یک حالت فییولوژیک بدن است که با کاهش چالاکی در حرکات همراه است. یک حالت سستی و گیجی که بدنبال بیدار شدن ناگهانی از خواب عمیق روی میدهد. این حالت 15 تا 20 دقیقه باقی می ماند. هر قدر فرد هنگام پریدن از خواب در حال بسر بردن در خواب عمیق تری باشد، این ایستایی شدید تر احساس میشود. علت ایجاد ایستایی خواب تجمع آدنوزین در مرحله (NREM) میباشد. مصرف کافئین اثر اینرسی خواب را سرکوب میکند.
خواب چند فازی (POLYPHASIC) چیست؟
یک الگوی خواب است که هدفش کاستن از زمان خواب و تقلیل آن تا 2 تا 5 ساعت است. این الگو با تقسیم خواب در چندین دوره خواب کوتاه 20 تا 45 دقیقه ای در طی روز محقق میشود. پیروی از این الگوی خواب بسیار دشوار است، چراکه مستلزم زمانبندی دقیق وسختی است. چراکه اگر حتی یکی از خواب های کوتاه حذف شود، کارایی خود را از دست داده و فرد احساس خواب آلودگی شدید خواهد کرد. اشخاصی که این الگوی خواب را ترویج میکنند، بر این عقیده هستند که مرحله (REM) مهمترین مرحله خواب میباشد. از آنجایی که تصور میشود لئوناردو داوینچی نیز از این روش پیروی میکرده این روش به خواب داوینچی نیز شهرت دارد. یک نمونه خواب چند مرحله ای به قرار زیر است:
6 خواب کوتاه هر کدام به مدت 20 تا 25 دقیقه در فواصل زمانی 4 ساعت.
خواب چند فازی هواداران و مخالفان خاص خود را دارد اما از آنجایی که پیروی از آن در زندگی شهری امروزی غیر ممکن می نماید،از طرفداران اندکی برخوردار است.
کسری خواب (SLEEP DEBT) چیست؟
یک اثر تراکمی عدم برخورداری از خواب کافی است.کسری خواب معمولا بر مبنای 8 ساعت خواب تعیین میگردد(البته نیاز به خواب بسته به سن و عادات فرد متفاوت است). چنانچه یک شب 7 ساعت خوابیده باشید، بایستی برای جبران کسری خواب ، شب بعد 9 و نیم ساعت، یا دو شب پیاپی به مدت 8:45 دقیقه و یا سه شب متوالی 8:30 ساعت بخوابید. و اگر یک شب 6 ساعت خوابیده باشید، برای جبران آن بایستی شب بعد 11 ساعت و یا دو شب متوالی 9:30 بخوابید. شما قادر میباشید توسط تست تاخیر خواب(SLEEP LATENCY) میزان کسری خواب خود را بسنجید. این تست با اندازه گیری سرعت به خواب رفتن، میزان کسری خواب شما را تعیین میکند. شرایط تست: تاریکی مطلق، فقدان سر و صدا، عدم مصرف الکل و کافئین و سایر مواد محرک و یا سرکوب گر، وضعیت هیجانی طبیعی و آرام. اکنون ببینید چند دقیقه طول میکشد که خوابتان ببرد:
1-5 دقیقه: کسری خواب شدید.
5-10 دقیقه: کسری خواب متوسط.
10-15 دقیقه: کسری خواب جزئی.
15-20 دقیقه: بدون کسری خواب و یا کسری خواب بسیار اندک.
بیش از 20 دقیقه: فقدان کسری خواب.
علایم و عواقب محرومیت از خواب ( SLEEP DEPRIVATION):
کاهش سطح هوشیاری در طی روز-نارسایی در حافظه-کاهش توانایی شناختی، تفکر و پردازش اطلاعات-کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن-چرت زدن در طی روز-سرگیجه-تحریک پذیری-تاری دید-خمیازه کشیدن-نارسایی قلبی-سکته-درد عضلانی-توهمات-افسردگی-کور رنگی-حال تهوع-بی قراری-اختلال رشدی در کودکان-کاهش سرعت واکنش نشان دادن-حمله قلبی-ابتلا به پر فشاری خون-دیابت-چاقی.
نکته: ابتلا به پر فشاری خون، حمله قلبی، سکته، دیابت و چاقی از عوارض بلند مدت بی خوابی و محرومیت از خواب میباشند. بی خوابی با افزایش زمان گرسنگی و تاثیر بر متابولیسم باعث چاقی میشود.
نکته:تنها از دست دادن 1٫5 ساعت از خواب مورد نیاز شبانه باعث کاهش 30 درصدی سطح هوشیاری در طی روز میشود.
همزمان سازی امواج مغزی: (BRAINWAVE SYNCHRONIZATION)
و یا فرکانسهای زنش دوگوشی(BINAURAL BEAT FREQUENCIES) بر این اصل مبتنی است که تداخل دو صوت مشابه با فرکانسهای اندکی متفاوت تولید یک صوت با فرکانس جدید را میکند، که در واقع اختلاف فرکانس آن دو صوت اولیه است. البته اختلاف بایستی اندک باشد (کمتر از 30 هرتز) تا فرکانس جدید تولید گردد و گرنه دو صوت مجزا به گوش خواهد رسید. چنانچه محرکات خارجی بر مغز اعمال گردند، این امکان وجود دارد که فرکانس مغز از یک مرحله به مرحله دیگر قابل تغییر باشد. مثلاً چنانچه فرد در مرحله بتا (گوش بزنگ بودن) باشد و یک محرک 10 هرتز به مغز وی اعمال گردد، فرکانس مغز به سوی فرکانس محرک تغییر خواهد کرد، که حس آرمیدگی به فرد دست خواهد داد. هر چه فرکانس محرک نزدیک تر به فرکانس و امواج غالب مغز باشد این اثر کاراتر خواهد بود. بنابراین هنگام تغییر فرکانس به فرکانس دیگر، فرکانس آغازین بایستی تا جایی که امکان دارد به فرکانس جاری مغز نزدیک باشد. همچنین تغییرات بایستی آهسته، یکنواخت و مداوم انجام گیرد. اما از آنجایی که بدون دستگاه ثبت امواج مغزی نمیتوان به این مهم دست یافت معمولاً فرکانس آغازین باید 20 هرتز باشد، چراکه معمولاً مغز در طی روز در مرحله بتا (20 هرتز) میباشد. و یا چنانچه احساس آرمیدگی میکنید فرکانس آغازین بایستی 15 هرتز فرض شود.
آسانترین روش در اعمال محرک به مغز از طریق گوش ها است. از سایر حواس نیز میتوان استفاده کرد که معمولاً حس دیداری است. اما انسان از آنجایی که قادر به شنیدن اصواتی که برای تحریک مغز لازم است نیست (کمترین حد شنوایی در انسان 20 هرتز است) بنابراین از تکنیک فرکانسهای زنش دوگوشی استفاده میشود. اگر از طریق گوش چپ یک صوت یکنواخت و ممتد 500 هرتز و از طریق گوش راست یک نوای یکنواخت و ممتد 510 هرتز به مغز ارسال گردد، این دو صوت در مغز با یکدیگر آمیخته گردیده و اختلاف آنها که 10 هرتز است در مغز ادراک میگردد. این 10 هرتز کاملاً توسط مغز شکل میگیرد. وقتی که از هدفون استریو نیز استفاده میکنید صدای گوشی های چپ و راست تنها در مغز با یکدیگر تلفیق میشوند. اختلاف فرکانس وقتی اینگونه توسط مغز ادراک میگردد زنش دوگوشی(BINAURAL BEAT) نامیده میشود. درک شنیداری زنش دوگوشی وقتی بوجود می آید که دو صوت همزمان با فرکانسهای تقریباً مشابه (البته کمتر از 1500 هرتز) به گوش ها ارائه شود، و مغز اختلاف فاز میان آن دو را تشخیص میدهد، آنگاه مغز دو سیگنال صوتی ورودی را باهم تلفیق نموده و حس شنیدن یک صوت سوم بوجود می آید.
بنابراین از این تکنیک و استفاده از محرکات صوتی میتوان در تغییر سطح آگاهی و هوشیاری و امواج مغزی انسان بهره گرفت. در این تکنیک فرد به ترکیبی از زنش های صوتی دوگوشی به همراه یک صدای زمینه مانند موسیقی یا نویز گوش فرا می دهد. اما گوش دادن منفعلانه به این اصوات کافی نبوده، بلکه بایستی میل و توانایی به ریلکس شدن و تمرکز کردن در شنونده وجود داشـــته باشد. مثلاً برای مراقبه امواج آلفا (8 تا 13 هرتز)، افزایش توانایی یادگیری و حافظه امواج تتا (4 تا 7 هرتز) استفاده میگردند. از این روش میتوان در تنظیم ترشح هورمونها، درمان برخی اختلالات روانی، مراقبه، یادگیری، تقویت حافظه، افزایش خلاقیت، افزایش تمرکز، القاء خواب، خود هیپنوتیزم، آرام سازی، ترک اعتیاد، خواب روشن و غیره سود جست.
میزان نیاز خواب در موجودات مختلف:
خفاش قهوه ای در شبانه روز 20 ساعت، مار پیتون 18 ساعت، نوزاد انسان 16 ساعت، ببر ها 16 ساعت، گربه ها و موش ها 12 ساعت، سگ ها و خرگوش ها 11 ساعت، انسان بالغ 8 ساعت، انسان مسن 6 ساعت، گاو ها و گوسفندها 4 ساعت، خرها و اسب ها 3 ساعت، و زرافه ها تنها 2 ساعت در شبانه روز می خوابند.
نکته:گاو، گوسفند و اسب ها قادر میباشند در حالت ایستاده نیز بخوابند اما برای تجربه مرحله (REM) بایستی حتماً دراز بکشند.
نکته: دلفین ها و وال ها از آنجایی که تنها در حالت بیداری قادر به تنفس میباشند، بنابراین هنگام خواب تنها یک نیمکره مغز شان به خواب میرود و نیمکره دیگر هوشیار باقی می ماند.
نکته: پرندگان نیز میخوابند، اما معمولاً با یک چشم بسته.در پرندگان حین خواب نیز یک نیمکره مغز میتواند هوشیار و فعال باقی بماند. مرحله (NREM) در پرندگان 2 دقیقه و مرحله (REM) تنها 30 ثانیه بطول می انجامد.
نکته: ماهی ها نیز میخوابند. اما ماهی ها فاقد پلک میباشند و بیشتر بنظر میرسد در حال استراحت هستند تا اینکه خوابیده باشند. در حالت خواب امواج مغزی ماهی ها تغییر نمیکند و تنها میزان سطح هوشیاری آنها نسبت به محیط کاهش می یابد.
نکته: هر چه جثه پستانداران کوچکتر باشد، معمولاً بیشتر میخوابند. مثلاً فیلها 4 ساعت و خفاش ها 20 ساعت می خوابند. اما استثنا نیز وجود دارد، مانند شیرها، ببرها،سگ ها و گربه ها. علت آن این است که حیوانات کوچک از ظرفیت ذخیره انرژی کمتری برخوردار بوده و انرژی حرارتی را با سرعت بیشتری از دست میدهند.
نکته:همچنین پستاندارانی که بیشتر میخوابند معمولاً طول عمر کمتری نیز دارند.(البته استثنا هایی نیز وجود دارد)