امام حسین علیه السلام در کتاب مقدس

سالم بن ابی جعده از کعب الاحبار نقل می کند که گفت:

امام حسین علیه السلام در کتاب مقدس

سالم بن ابی جعده از کعب الاحبار نقل می کند که گفت:

 در کتاب ما آمده است که مردی از فرزندان محمد رسول الله (ص) کشته می شود و هنوز عرق چارپایان یارانش خشک نمی شود که به بهشت در می آیند و دست در گردن حور العین می اندازند. در این هنگام حسن(ع) بر ما گذشت و ما گفتیم: آیا او این است؟ گفت: نه. سپس حسین (ع) بر ما گذشت و ما گفتیم: آیا او این است؟ گفت: آری. در کامل الزیارة از خالد ربعی نقل شده است که گفت: کسی که از کعب شنیده بود برایم چنین نقل کرد: نخستین کسی که قاتل حسین (ع) را لعنت کرد ابراهیم خلیل الرحمن بود. خودش او را لعن کرد و از فرزندانش نیز عهد و پیمان گرفت که او را لعن کنند. سپس موسی بن عمران او را لعن کرد و امّتش را نیز به این کار فرمان داد. سپس داود او را لعن کرد و بنی اسرائیل را به این کار فرمان داد. سپس عیسی او را لعن کرد و فراوان می گفت: ای بنی اسرائیل قاتلش را لعنت کنید؛ و اگر روزگارش را درک کردید از یاری او باز مایستید. زیرا هر کس با او شهید شود گویی که با پیامبران در جنگ پیشروی کرده است... گویا من به بارگاهش می نگرم. هیچ پیامبری نبود مگر اینکه کربلا را زیارت کرد و کنارش ایستاد و گفت: تو بقعه ای هستی با خیر فراوان و ماه تابان در تومدفون می شود. خوارزمی نقل می کند که وقتی کعب الاخبار در روزگار عمر بن خطاب مسلمان شد به مدینه آمد. مردم شهر از او درباره حوادث روزگار آخر الزمان می پرسیدند و او در پاسخ آنها می گفت: بزرگ ترین آنها درگیری خونینی است که هرگز فراموش نمی شود؛ و آن همان فسادی است که خدای متعال در کتاب شما از آن یاد کرده و فرموده است: تباهی در خشکی و دریاآشکار گردید. تبهکاری با هابیل به دست قابیل آغاز گردید و با قتل حسین بن علی (ع) پایان می پذیرد. سپس کعب گفت: شاید قتل حسین را آسان می گیرید، آیا نمی دانید که در روز قتل او درهای همه آسمانها گشوده می شود و به آسمان اجازه داده می شود که خود تازه بگرید؟ وقتی دیدیدکه سرخی از شرق و غرب آسمان برآمده است، بدانید که برای حسین (ع) می گرید. به او گفتند: ای ابا اسحاق چرا آسمان برای پیامبران پیشین و فرزندانشان و برای کسانی که از حسین (ع) بهتر بودند چنین نمی کند؟ او جواب داد: وای بر شما قتل حسین (ع) کاری است بس بزرگ، چرا که او پسر دختر بهترین پیامبران است و او را آشکارا و ظالمانه به قتل می رسانند و سفارش رسول خدا (ص) را درباره اش رعایت نمی کنند، در حالی که از نسل پیامبر(ص) و پاره تن اوست و با دریایی از اندوه در کربلا کشته می شود. ابن کثیر گوید: از کعب الاحبار روایاتی درباره کربلا نقل شده است. رأس الجالوت گفته است: من می شنیدم که فرزند یکی از پیامبران در کربلا کشته می شود. چون به این سرزمین می رسیدم، چارپایم چنان می دوید که من جا می ماندم! اما پس از کشته شدن حسین (ع) به آرامی حرکت می کردم. سبط بن جوزی به نقل از ابن سیرین گوید: پانصد سال پیش از بعثت پیامبر(ص) سنگی به زبان سریانی پیدا شد که ترجمه عربی آن چنین بود: أرتجوا امّة قتلت حسیناً شفاعة جدّه یوم الحساب آیا قاتلان حسین(ص) در روز قیامت از جدّش امید شفاعت دارند؟ خوارزمی از یکی از رهبران بنی سلیم نقل می کند که گفت: بزرگان ما برای ما چنین نقل کرده اند: بر یکی از کنیسه های روم وارد شدیم. در دیوارش صخره ای دیدم که در آن چنین نوشته بود: آیا امتی که حسین را کشته است در روز قیامت به شفاعت جدّش امید دارد؟ نه به خدا سوگند، برای آنها شفیعی نیست؛ و آنان در قیامت در عذاب هستند. ما به یکی از بزرگان کنیسه گفتیم: از چه زمانی این نوشته در اینجا هست؟ گفت: سیصد سال پیش از بعثت پیامبر شما. در برخی کتاب ها آمده است که ششصد سال پیش از مبعث رسول خدا(ص) این شعر در اینجا یافت شده است. زرندی از سلیمان بن یسار نقل می کند: سنگی یافت شد که بر آن نوشته شده بود: ناگزیر فاطمه(ع) در قیامت باز می گردد، در حالی که پیراهنش به خون حسین (ع) آغشته است؛ وای بر کسی که در روزقیامت، چون در صور دمیده شود، شفیعانش دشمنش باشند. مهمّ تر از همه اینها در عهد جدید و قدیم مطالبی آمده است که بر امام حسین (ع) انطباق دارد.

استاد شیخ احمد الواسطی که خود آشنا به زبان عبری است درکتاب ارزشمند «اهل البیت فی الکتاب المقدس» می نویسد: یوحنا از قربانی کربلا خبر می دهد در سفر یو حنا آمده است: کی أتّا نشحطتا فی بدمخا قانیتا لإیلوهیم من کل مشبحا فی لا شون فی کل عم فی گوی فی ایریه فا اشمع قول ملاخیم ربیم قورئیم عوشیر فی حاخما فی گبورها فی هدار کافود فی براخا تو آنی که قربانی شدی و خون پاکت را برای بیداری اقوام و ملّتها به عنوان قربانی، تقدیم پیشگاه پروردگار کردی این کشته به مجد و عزّت و کرامت ابدی خواهد رسید چرا که او تجسّم عالی قهرمانی و فداکاری است. متن عبری، از خلال آنچه بر زبان یوحنا جاری شده است، به امام حسین (ع) اشاره دارد؛ مبنی بر اینکه او قربانی ای است که جان خود و اهل بیتش را به خاطر خداوند فدا کرد؛ و او در طول گذشت روزگاران و نسل ها به مجد و عزّت خواهد رسید.

این معنا از تحلیل لغوی متن عبری بر می آید: نشحطتا، اسم فاعل از فعل شاحط به معنای: سر برید و کشت می باشد. فعل قانیتا در عبارت بَدِمْخا قا نیتا در اصل قانا به معنای خرید و تا در قانیتا، تای مخاطب است؛ و کل عبارت تأکید دیگری است براینکه قربانی خونش را به ازای نزدیکی به خداوند و کسب رضایت او می فروشد. آنگاه به نکته دیگری اشاره می کند و آن این است که قربانی تقدیم شده به وسیله حسین (ع)، متعلق به همه اقوام و ملتها با زبانها و نژادهای گوناگون است. آنجا که می گوید: (من کل مشبحا و لاشون و عمّ و گوی). آن گاه با عبارت (فی اشمع قول ملاخیم ربیم قورئیم عوشر فی حاخمافی گبورا فی هدار کافود)، تأکید می ورزد که خداوند مجد و کرامت و عزّت را نصیب سید الشهدا (ع) خواهد کرد. این عبارت ها برسید الشهدا (ع)، قربانی کربلا، انطباق دارد؛ زیرا او تنها کس در میان همه شهیدان تاریخ است که این ویژگی ها را دارا می باشد. أرمیا از قربانگاه کربلا خبر می دهد در سفر ارمیا آمده است: فی هیوم هَهو کاشلوا فی نافلوا تسافوناعل ید نهر فرات فی آکلا حیرب فی سابعا فی راوتا من دمام کی زبیح لأدونای یهفا تسفاؤوت با ایرتس تسافون إل نهر فرات در آن روز کشتگان در معرکه می افتند در نزدیکی نهر فرات و نیزه ها و شمشیرها سیر و سیراب می شوند از خون هایی که در میدان نبرد جاری می گردد به سبب کشتار ربّ الجنود در زمین واقع در شمال نهر فرات متنی که ارمیا از آن خبر می دهد، به روشنی کامل از قربانگاه طف در کربلای حسین (ع) پرده بر می دارد.

تحلیل لغوی نشاندهنده سختی حوادث آن روز است. آنجا که کشتگان در میدان نبرد می افتند: (کاشلوا فی نافلوا)؛ در شمال نهر فرات: (تسافونا عل ید نهر فرات). آن گاه بر این نکته تأکید می ورزد که شمشیرها و نیزه ها از خون هایی که در میدان نبرد می ریزد سیر و سیراب می شود: (فی آکلاحیرب فی سابعا فی راوتا من دمّام)؛ و بار دوّم اشاره می کند که این کشتار در شمال نهر فرات اتفاق می افتد: (تسافون إل نهر فرات). اینکه ارمیا از سقوط شهیدان و سیراب شدن شمشیرها از خون آنها در زمینی واقع بر نهر فرات خبر می دهد به روشنی دلالت دارد بر اینکه آن سرزمین کربلا است. چرا که عبیداللّه زیاد چون عمر سعد را در رأس سپاه فرستاد، در جایی در کنار فرات به نام کربلا به حسین بر خورد؛ پس او را از آن منع کردند و میان او و آب حایل گشتند. این دو متن واخباری که درباره حوادث کربلا و پیش آمدهای سید الشهدا (ع) در آنها آمده است، با آنچه از رسول خدا (ص) و ائمه (ع) درباره مظلومیت حسین (ع) واشاره به قتل وی در دوران کودکی اش نقل شده است مطابقت دارد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان