سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"اصلاحطلبان دیگر انگیزه کافی برای حضور در انتخابات را ندارند"
موسوی تبریزی: مجلس یازدهم کشور را به سمت "وضعیت امنیتی" سوق میدهد!
حسین موسوی تبریزی، فعال اصلاحطلب و از حامیان رئیسجمهور روحانی، در بخشی از مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است:
«شرایط موجود چشمانداز مناسبی نسبت به آینده نشان نمیدهد و به نظر میرسد چالشهای کنونی در آینده نیز وجود خواهد داشت. در انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری گذشته مردم با امید و انگیزه زیادی پای صندوقهای رأی حاضر میشدند به امید اینکه مشکلات آنها حل شود. این در حالی است که در سالهای گذشته این اتفاق رخ نداده و کسانی که وارد دولت یا مجلس شدهاند در تحقق مطالبات مردم موفق عمل نکردهاند. از سوی دیگر رویکردی که در ردصلاحیت چهرههای سیاسی انجام می گیرد در مشارکت مردم در انتخابات تأثیرگذار بوده است. هنگامی که مردم مشاهده میکنند گزینههای مورد نظر آنها که مطالباتشان را پیگیری میکنند در صحنه حضور ندارند انگیزه خود را برای حضور موثر در انتخابات از دست میدهند.»
او میافزاید: "امروز کارخانه تولید یأس و ناامیدی در کشور راه افتاده که ناامیدی و بیانگیزگی را بین مردم تزریق میکند تا مردم را مأیوس کنند. هدف از تشکیل چنین کارخانههایی نیز این است که به مردم تلقین کنند هیچ کاره هستند و این ما هستیم که هر کاری دوست داشته باشیم انجام خواهیم داد. این رویکرد در برخی مصاحبهها، سخنرانیها و به خصوص در مجلس شورای اسلامی آشکار است. این عده متوجه این نکته نیستند که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، وضعیت امنیتی در کشور شکل میگیرد که عواقب ناگواری برای کشور دارد. به همین دلیل نیز باید آزادی بیشتری به مردم داده شود. "
موسویتبریزی همچنین تصریح میکند: اصلاحطلبان دیگر انگیزه کافی برای حضور در انتخابات را ندارند! [1]
*"وضعیت امنیتی" که موسوی تبریزی از آن حرف میزند؛ گزینه "فتنه اقتصادی" است که تماماً دستپخت ستاد اصلاحات و کسانی در اردوگاه اعتدال بوده و هیچ ربطی به مجلس یازدهم و سایر نهادهای کشور ندارد.
دستپختی که تقلا شد مواد لازم آن طی 10 سال گذشته با مقولاتی مثل بزرگنمایی از تحریمها، عدم نظارت بر بازار و قیمتها، سیاهنمایی از مشکلات کشور، دروغگویی برخی رجال چپ به افکار عمومی، تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان و ناامیدسازی مردم فراهم شود.
کما اینکه شاهدیم موسوی تبریزی در همین گفتگو اصرار دارد که "شرایط موجود چشمانداز مناسبی نسبت به آینده نشان نمیدهد و به نظر میرسد چالشهای کنونی در آینده نیز وجود خواهد داشت! "
اکنون نیز که اصلاحطلبان به زعم خود در حال استشمام ایجاد شرایط این فتنه هستند با گفتن اظهاراتی مثل اظهارات فوق؛ قصد دارند شرایط را به گردن نهادهایی مثل مجلس، مثل شورای نگهبان و احیاناً به گردن دولت آینده (اگر همسو با آنان نباشد!) بیاندازند.
پر واضح است که اگر هم فعالیتی در مجلس سببساز ایجاد وضعیت امنیتی باشد آن فعالیت شامل کار نکردن، بیتفاوتی نمایندگان به مطالبات اقتصادی مردم، سلفی حقارت و... است که تمامیت چنین رخدادهایی را در مجلس دهم با اکثریت اصلاحطلب و اعتدالی آن شاهد بودیم.
در واقع ما و مردم در حال خوانش یک رمان با موضوع فتنهگری همراه با تمام لوازم آن هستیم.
فتنهای عمیق و بزرگ که تاکنون دو پیشلرزه آن در دیماه 96 و آبان 98 بروز کرده است و اصلاحطلبان ستادی نیز دائما اصرار دارند که این رخدادها تکرار میشوند. و البته با مزاجی خونین و در سطحی وسیعتر! [2]
راه مبارزه نیز در وهله اول، ورود خواص و روشنگری در محضر مردم است.
و در مرحله بعد نیز اعتراف یکان یکان فرماندهان این آشوب بزرگ در محضر مردم و پاسخ به این سؤال که چرا مردم را رسما به آشوب فراخواندند، چرا ساختار نظام را به سخره گرفتند، چرا از نظارت بر بازار و قیمتها طفره رفتند و چرا برای گرم نگه داشتن تنور این فتنه دست به "تحریم انتخابات" زدند!؟
در اشاره به گام اول، این توضیح به مردم از سوی خواص ضروریست که چرا "تحریم انتخابات" یک خیانت آشکار است، چرا اثر تحریمها بر اقتصاد کلان ایران دستخوش بزرگنمایی شد، چرا برخی آیتمهای زندگی معیشتی در ایران از برخی کشورهای دیگر بهتر است، چرا نرخ بیکاری در ایران بحرانی نیست و...
موسویتبریزی کسی است که چند سال قبل در اظهاراتی گفته بود: ما حتی یک بار هم نمیبینیم که امام در مورد زنان گفته باشد که باید حتما حجاب داشته باشند! [3]
تأکید موسوی تبریزی بر "وضعیت امنیتی" در حالی است که پیش از این عبدا... ناصری از دیگر رجال ستادی اصلاحطلب نیز در اظهاراتی از عبارت "نجات ملی" استفاده کرده بود. [4]
***
ورژن جدید روحانی در انتخابات ریاست جمهوری!
حسین مرعشی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد در پاسخ به این سؤال که "اولویت دولت آینده چیست!؟ " گفته است:
"اولویت این است که دولت آینده باید در واقع از شرایط جدیدی که بعد از انتخابات آمریکا به وجود میآید استفاده کند در واقع با توجه به اینکه یک دولت تازه نفس هم در ایران شکل میگیرد، ما باید تلاش کنیم بستر روابط عادی را با دنیا برقرار کنیم و با تکیه بر قدرت ملی از تحریمها، عبور کنیم. "[5]
*این تفکر، تفکر همان کسانی است که با شعار مذاکره و "کدخدایی آمریکا"؛ رئیسجمهور روحانی را در دو انتخابات 92 و 96 در دامن رأی مردم گذاشتند...
و اکنون نیز به جای پاسخگویی درباره علت گرانیها، ناکارآمدیها و سوء مدیریتها اما دوباره همان حرفهای 8 سال قبل را تکرار میکنند.
و البته این مردم عزیز ایران هستند که باید انتخابات کنند آیا دوباره مایلند تجربه انتخاباتهای 92 و 96 تکرار شود یا اینکه این بار را به سمت گفتمان مدیریت جهادی، مقاومت و توجه به ظرفیتهای داخلی میل میکنند!؟
جالب است که آقایان به جای عذرخواهی از مردم، اشاره به مثبتات رقیب و درس گرفتن از اشتباهات گذشته اما همچنان بر همان مسیر بیبنیاد سابق راه میسپرند و استدلالی هم در این زمینه اقامه نمیکنند که چرا علیرغم تجربه یافتن صریح از اوباما و ترامپ بصورت همزمان اما هنوز هم فکر میکنند که سیاستهای آمریکا نسبت به ایران قابل تغییر است و یا قرار است از بابت تغییر در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اتفاق خاصی هم در ایران رخ دهد!؟
جالبتر هم آنکه اهل پذیرفتن این معنی نیستند که عمده مشکلاتی که سبب بروز مشکل در زندگی و معیشت مردم شده به دلیل ناکارآمدی و "عدم نظارت بر قیمتها" است نه به دلیل تحریم و یا مثل به دلیل سیاستهای ترامپ!
این احتمال بدبینانه وجود دارد که این حدّ از تأکید بر اشتباه و غلط دوستی در اردوگاه اصلاحات نه به دلیل تحلیل غلط یا محاسبه اشتباه که به دلیل وجود عزمی جدی برای به آتش کشیدن کشور و تبر زدن به ساقه انقلاب اسلامی باشد.
***
"نوید افکاری"؛ از تأسف برای یک مجازات تا صلابت قوه قضائیه
نوید افکاری، مجرمی که ناجوانمردانه و از با ضربه چاقو یک کارمند دولتی را در خیابان به قتل رساند، روز شنبه گذشته قصاص شد.
او پیش از این در دادگاه به قصاص محکوم شده بود و اولیای دم نیز بر اجرای حکم اصرار داشتند.
برادر این فرد (حبیب افکاری) هم قبلا یک مأمور انتظامی را با سلاح سرد مجروح کرده بود.
در جریان اعلام حکم قصاص برای افکاری اما رسانههای ضد نظام و برخی دنبالههای داخلی آنها با به راه انداختن هشتگهای حمایت آمیز؛ فضایی را بوجود آوردند تا به زعم خود با فشار بر قوه قضائیه از اجرای عدالت جلوگیری کنند.
در این میان حتی شایعاتی مبنی بر شکنجه افکاری هم منتشر شد که بیبنیاد بودند و تماماً با دلیل و سند تکذیب شدند. [6]
پس از اجرای حکم قصاص اما همچنان شاهد حملات گسترده اصلاحطلبان علیه تصمیم قوه قضائیه و مخالفت عدهای در شبکههای اجتماعی با اجرای عدالت هستیم.
اما این افراد چرا با اجرای عدالت مخالفند و چرا هرکس که سابقهای علیه نظام اسلامی داشته باشد در نظر اینان محترم است!؟
*صد البته بایستی اذعان کرد که هیچکس از بابت مجازات یک فرد و یا مثلا اجرای حکم قصاص و اعدام خوشحال نیست و نباید باشد.
اما یک جامعه عقلانی و اسلامی از اجرای عدالت در هر سطحی و برای هر شخصی ناگزیر است و آن تأسف در پیامد یک فرایند منطقی قرار دارد.
نوید افکاری نیز میتوانست همچون همه جوانان ایران اسلامی در شادی و سلامت به زندگی خود ادامه دهد و به سمت رفتارهای شرارتآمیز و قتل نرود.
اما او به حیطهای مثل قتل ورود کرد که ناگزیر از پذیرش فرجام آن بود.
در این میان البته سابقه خانوادگی افکاری در معارضه با نظام اسلامی نیز البته موجب طمع دشمن و دنبالههای داخلی او شد و این افراد با علم به اینکه نظام اسلامی از احقاق حقوق عامّه نخواهد گذشت و حق خانواده مقتول در قصاص محترم است؛ فرصت را مناسب دانسته و شروع به مظلومنمایی از افکاری و ظلم جلوه دادن تصمیم دستگاه قضا برای مجازات یک قاتل شدند.
چه اینکه برای آنها و سردمداران آنها نه نوید افکاری مهم است و نه حکم اعدام! زیرا این افراد در فتنه سال 88 نشان دادند که خود چگونه به محض بیقانونی و اغتشاش حتی از مثله کردن آدمها نیز اِبایی ندارند، در آبان 98 نشان دادند که همواره برای کشتن یک نفر با سنگ عذاب وجدان نمیگیرند، حتی از فاصله یک متری به صورت جوان بسیجی شلیک میکنند و در دیماه 96 نیز به هیچ وجه از خبر له شدن یک پدر و فرزند با خودروی اغتشاشگران برآشفته نشدند.
جالب است که افرادی از اصلاحطلبان مدعی شدهاند پرونده نوید افکاری در آستانه اخذ رضایت بوده است!
این در حالی است که قتل 2 سال قبل انجام شده و مدعیان اخذ رضایت در تمام این مدت وقت داشتهاند که رضایت خانواده مقتول را بستانند (جدای از جنبه عمومی جرم) و دو دیگر اینکه با چنین فرضی اساساً هیچ قصاصی نباید انجام شود چون نزدیکان قاتل میتوانند تا روز قیامت برای خود مهلت ستاندن رضایت فرض کنند.
در این میان البته صلابت قوه قضائیه هم موجب دلگرمی مظلومین و دوستداران انقلاب شد. صلابتی که نشان داد اسیر جوّسازیها و ترندهای توییتر نمیشود و عدالت را به هر قیمتی اجرا میکند.
و عدالتی که البته اجرای آن بایستی تداوم یابد زیرا دشمنان نظام و دنبالههای داخلی آنها هرگز دست از حمایت از ایادی خود و مجرمان دیگری (مثل مجرمان فتنه آبان 98) که در بند قوه قضائیه هستند دست بر نخواهند داشت و این قضیه استحکام همیشگی قوه قضائیه را طلب میکند.
***
1_http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/296817
2_mshrgh.ir/1018114
3_ http://www.598.ir/fa/news/285274
4_ mshrgh.ir/1117129
5_https://etemadonline.com/content/432191
6_mshrgh.ir/1116828