سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ما بد بودیم ولی شما به "اصولگرایانِ جهادی" رأی ندهید!
هدایت آقایی، از حامیان رئیس جمهور روحانی و از دستگیرشدگان فتنه 88 طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است: بحث انتخابات ریاستجمهوری در حال حاضر از اولویتهای زندگی مردم نیست. در هیچ زمانی انتخابات ریاستجمهوری آنقدر کمرنگ نبوده که مردم به علت فشارهای اقتصادی که در جامعه وجود دارد اهمیتی به مباحث انتخاباتی نمیدهند. در میان عموم مردم انتخابات ریاستجمهوری کماهمیت شمرده میشود. آنچه ما به عنوان یک شهروند و کسی که با شخصیتهای مختلفی در ارتباط است اطلاع داریم این است که انتخابات در میان مردم به دلایل مختلف فعلا اهمیتی ندارد. انتخابات برای مردم باید موضوعی مهم باشد اما اکنون دلیلی نمیدانند که فکر خود را درگیر کسانی کنند که قصد شرکت در انتخابات دارند.
او در ادامه می افزاید:
"مردم متوجه شدهاند که در هر دو طیفی که به کرسی ریاستجمهوری میرسند قدرت تحولزا بودن در حد مطلوب و مورد پذیرش همگان وجود ندارد. آنچه ریاستجمهوری انجام میدهد اجرای یکسری فعالیتها در یک محدوده خاصی که برای مردم آن انتظار لازم را برآورده نمیکند! "[1]
*قبل از آقایی، محمدعلی وکیلی از نمایندگان سابق مجلس و سخنگوی ستاد انتخاباتی رئیس جمهور روحانی هم در اظهاراتی با اشاره به کارنامه ضعیف روحانی مدعی شده بود: جریانات سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا در تامین معیشت و پاسخ به مطالبات معیشت گرایانه مردم ناکارآمد بوده اند! [2]
این در حالیست که "اصولگرایان و مدیران جهادی این جریان" طی 30 سال گذشته هرگز در قوه مجریه کشور نبوده اند و قدرت اجرایی نداشته اند.
مردم ایران حتما باید بدانند و خواص کشور هم نسبت به این قضیه روشنگری کنند که اصلاح طلبان از آنجا که خود را در پایان عمر سیاسی خویش می دانند و در این تصور هستند که توانسته اند نظام اسلامی را به ورطه "فتنه اقتصادی" و یکسره شدن کارها بکشند؛ لذاست که دیگر ضرورتی به حفظ ژست های دموکراتیک و انتخاباتی خود نمی بینند و قصد ناامید کردن مردم از راه حل مهم "صندوق رأی" را دارند.
چه اینکه به زعم آنها ناامید شدن مردم از صندوق رأی می تواند به قوام بیشتر فتنه اقتصادی و به اغتشاش کشاندن کشور نیز کمک کند.
دقت شود که در این بازی یک تیر و چند نشان! فرض بر اینکه نظام اسلامی بتواند از چالش فتنه اقتصادی هم عبور کند اما به دلیل ناامید شدن مردم از صندوق رأی و فهم نشدن راه های عبور از مشکلات؛ چپ ها به راحتی خواهند توانست از بار مسئولیت کارنامه ضعیف دولت اعتدال نیز شانه خالی کنند و در ادامه گزینه های کارآمد اصولگرا که میتوانند کشور را از مشکلات موجود عبور دهند را نیز از سبد رأی مردم خارج سازند.
روی دیگر این سخنان آنست که مردم باید بدانند چپ ها قصد دارند حال که قرار است با وزنه سنگین کارنامه ضعیف روحانی به قعر دریا بروند؛ میخواهند مردم و اصولگرایان را نیز با خود به پایین بکشند.
و این رأی و نظر مردم است که تکلیف تمام این رخدادها را مشخص می کند...
***
آخوندی: کدام تولید داخلی؟ مرغ هم نمیتوانیم تولید کنیم!
عباس آخوندی، وزیر سابق راه در دولت آقای روحانی و از فعالان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین منتشر کرده است، در اشاره به مشکلات اقتصادی کشور اظهار کرد:
«اتفاقی که در ایران رخ داده است این است از سال 84 به این سو سیاستمدار (منظور، احمدی نژاد است) تمام هزینههای سیاسی خودش را به منابع عمومی ملت تحمیل کرده و بهجای آنکه برای مردم تولید منافع عمومی بنماید، هزینه عمومی تولید کردهاست. تورمی که ملت ایران در این سطح با آن روبهرو هستند هزینهای است که سیاستمدار بر آنان بار کردهاست. این کلیت ماجراست!»
او درباره برجام روحانی نیز گفته است: برجام یک توافق امنیتی بود و میبایست با دو توافق دیگر شامل FATF و با پیوستن به WTO تکمیل میشد. هر دو اینها نه تنها رخ نداد بلکه علیه همان برجام که از نظر امنیتی بسیاری از مشکلات را مرتفع میکرد انقدر صحبت شد و اقدام شد که اگر یک بنگاه بینالمللی یا هرکسی که میخواست وارد ایران بشود و مبادله تجاری کند، انقدر با انواع تهدیدهای مختلف سیاسی مواجه میشد که امکان حضور نداشت.
آخوندی در بخش دیگری از این اظهارات تصریح می کند: میگویند که برویم تولید داخلی بکنیم. کدام تولید داخلی؟ مگر ما کشوری هست که منعزل از کل جهان امکان تولید داخلی داشتهباشد؟ 65 درصد یک کیلو مرغی که تولید میشود ارزی است. دستور جدیدی که برای ترخیص کالاهای مانده در گمرک داده شد، بخش عمدهاش نهادههای دامی است. چیزی حدود سالانه 12 تا 15 میلیارد دلار، محصولات دامی و کشاورزی مثل کنجاله و سویا و دان مرغ و انواع اینها وارد کشور میشود. مگر میشود تصور کرد که یک مرغ معمولی را بدون مبادله بینالمللی تهیه کرد؟ همین آقایانی که کشور را به چنین وضعی رساندهاند که در آن تولید با مشکل جدی مواجه شده است و اکثر بنگاههای کشور در حال تعطیلی است، حال فکر میکنند که با ضرب و زور دستگاه قضا و یا تعزیرات میشود بنگاهها را راه انداخت. [3]
*آنچه که خواندیم، مانیفست فکری عباس آخوندی یا همان لیبرالیسم است که تحلیلگران اصولگرا قبل از انتصاب آخوندی به سمت وزارت راه از سوی رئیس جمهور روحانی درباره آن دادند.
اما آقای روحانی در حالت خوشبینانه! نمی دانست و با انتصاب این فرد به وزارت مسکن؛ فاجعه گرانی چند صد درصدی مسکن را به نام دولت خود سند زد.
ما قضاوت درباره اظهارات آخوندی مبنی بر اینکه همه چیز تقصیر احمدی نژاد است و یا برجام توافق امنیتی بود و برای نفحات اقتصادی باید متبع FATF شویم! را بر عهده مخاطبان محترم می گذاریم. چه اینکه پاسخ این ادعاها طی 7 سال گذشته بارها از سوی خواص کشور و محافل تحلیلی داده شده است. [4]
اظهارات آخوندی در بحث عدم توانایی کشور برای تولید گوشت مرغ! نیز چیزی جز رسوبات تفکر لیبرال نیست. که زمان دیگری در همین دولت گفته بود ما فقط توانایی رقابت در آبگوش بزباش را داریم!
و در زمانی قبل تر و در ایام رژیم پهلوی از این می گفت که ایرانی حتی لولهنگ (آفتابه) هم نمی تواند، بسازد.
جالب است که آخوندی با ابتنا به همین تفکر، نتیجه می گیرد که اگر تحریم هستیم پس فاتحه کشور خوانده است و هیچ کاری نمی توانیم بکنیم!
در این باره جدای از اینکه باید اشاره کرد تفکرات آخوندی به شدت نخ نماست اما باید گفت که آخوندی گویا حتی کتاب هم نمی خواند و نمی داند که ملت های دیگری هم در جهان بوده و هستند که در حین تحریمها؛ پیشرفتهای بزرگی داشته اند.
و ایران اسلامی هم امروز توانسته با رفع نیازهای استراتژیک خود؛ از بنزین گرفته تا غذا و موشک؛ دست دشمن در تمسک به عمده ابزارهای تحریمی را قطع کند و بعنوان سلسله جنبان کشورهای مقاوم؛ به پیشرفت خود ادامه دهد.
ضمن اینکه آخوندی گویا نمی داند که تحریم در دنیای جدید؛ بیشتر یک ابزار روانی است تا یک ابزار واقعی!
بایستی پیرامون این حقیقت توضیح بیشتری داد که چپهای امثال آخوندی و چهره هایی که جز ناکارآمدی، عدم نظارت بر بازار و کرنش در مقابل سیاست های اقتصادی آمریکا هنری ندارند؛ در حالی موجبات مشکلاتی مثل گرانی را در کشور ایجاد کرده اند که این مشکلات راه حل های مشخصی در نزد مدیران کارآمد و جهادی دارند.
مشکلاتی که برخی از آنها حتی راه حل های چند روزه دارد و به محض اعمال نظارت های معقول بر بازار؛ تشت رسوایی افراد اشاره شده با صدایی بلند از بام فرو خواهد افتاد.
البته اگر جریان اصولگرا و مدیران جهادی مورد اقبال مردم در انتخابات قرار گیرند.
اظهارات آخوندی در بحث تولید مرغ هم صحیح نیست و اگرچه میزانی از فرایند تولید فعلی مرغ در کشور با واردات تأمین می شود اما این وابستگی استراژیک و حیاتی نیست و در صورت قطع واردات؛ ایران اسلامی ظرفیت های فراوانی برای جبران کمبودها دارد.
***
خط و نشان ستاد اصلاحات برای احزابی که بخواهند در انتخابات شرکت کنند
دیکتاتوری حزبی و تشویق تلویحی مردم به برداشتن سلاح!
علی صوفی، فعال چپ و عضو شورایعالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین، ضمن اشاره به رفتار ستاد چپ مبنی بر تحریم انتخابات مجلس یازدهم گفته است: -در انتخابات سال 98- این مساله اعلام شد که اگر چهره های شاخص تایید شوند لیست می دهیم که این اتفاق رخ نداد. دلیلی هم ندارد که اصلاح طلبان با شرایط کنونی تجربه های تکثرگرایی شکست خورده پیشین را تکرار کنند. اگر احزابی تصمیم دارند این تجربه را تکرار کنند باید مسئولیت این شکست را هم قبول کنند!
او همچنین اظهار کرده است: کاهش مشارکت مردم در انتخابات سال 98 بی سابقه بود و نشان داد که مردم دیگر گرایشی به حضور در انتخابات ندارند! [5]
*ما معتقدیم که اگر رفتار شریرانه تحریم خاموش انتخابات (با متد عدم معرفی کاندیدا) آنطور که باید مورد رصد خواص کشور قرار گرفته و در منابر کشور شماتت شده بود؛ امروز اینگونه شاهد زبان گشایی و تهدید دوباره ارتکاب به این رفتار از کسانی مثل صوفی نبودیم!
جالب است که جریان اصلاحات با رفتار تحریم خاموش انتخابات که هدفش کاهش مشارکت مردم در انتخابات و در ادامه القای نامشروع بودن نظام اسلامی؛ پروژه خود را کاملا به پیش برد اما هنوز هستند کسانی که متوجه این تحریم نشده اند...
تحریمی که گویا قرار است برای انتخابات سال 1400 نیز تکرار شود!
گفتنیست، منظور صوفی از " اگر احزابی تصمیم دارند این تجربه را تکرار کنند باید مسئولیت این شکست را هم قبول کنند! "؛ احزابی مثل حزب کارگزاران هستند که در انتخابات مجلس یازدهم و علیرغم تحریم این انتخابات از سوی ستاد چپ؛ اما لیست انتخاباتی دادند و در یک رفتار دموکراتیک رسما در انتخابات شرکت کردند.
این رفتار آنها مورد شماتت اصلاح طلبان ستادی قرار گرفت و طعنه های آنها به کارگزاران همچنان ادامه دارد.
برخی معتقدند با توجه به خروج جمعی و ستادی جریان چپ از دموکراسی (که با رفتار تحریم انتخابات رخ داد) من بعد از این بایستی به مزاج کارگزارانی چپ ایرانی عادت کرد زیرا اصلاح طلبان با تحریم انتخابات عملا به سمت خروج از سپهر سیاست کشور عزیمت کرده اند و وارد فاز براندازی شده اند.
چه اینکه وقتی یک رجل سیاسی از ناامیدی از صندوق رأی می گوید به این معنیست که می خواهد مردم را به آشوب تشویق کند...
***
1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/300395
2_ mshrgh.ir/1136873
3_ https://etemadonline.com/content/442402
4_ mshrgh.ir/897746
5_khabaronline.ir/news/1449522