سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
پروژه سیاسی شهردار تهران برای ناامیدسازی مردم از قالیباف ادامه دارد
"پیروز حناچی"؛ نه هنر ساختن نه توان خراب کردن!
پیروز حناچی، شهردار اصلاحطلب تهران که چندی قبل در مصاحبهای مدعی بازپسگیری املاک از تیم قالیباف شده بود [1] اما پس از اعلام تیم حقوقی قالیباف مبنی بر پیگیری این اکاذیب، حرفهای خود را اصلاح کرد [2] به تازگی و در مصاحبه با خبرنگار ایلنا صحبتهای جدیدی را علیه قالیباف مطرح کرده است.
حناچی در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه "شما یکی از مخالفان احداث پل صدر بودید و اعلام کردید در شرایطی که همه دنیا نسبت به برچیده شدن پلها اقدام میکنند، ما یک پل جدید احداث کردیم، با این وجود آیا برنامهای برای جمع آوری این پل دارید؟ " گفته است:
"بعد از اینکه این همه هزینه شده است، منطقی نیست که نسبت به جمع آوری اقدام کنیم، اما خیلی از کشورهای دنیا این کار را کردند؛ آنهایی که زودتر از ما شروع به احداث پل اقدام کردند. زمانی که نقد میکردیم حداقل به 20 مورد پل در حال جمع آوری در دنیا که عمدتا در کشورهای اروپایی و آمریکایی اتفاق افتاد، اشاره کردم. یک مورد هم در شهر سئول بود و شهردارش اعلام کرد، اگر رای بیاورم این پروژه را در اینچئون اجرا میکنم و واقعا این کار را کرد و من مرتب به آن پروژه اشاره میکردم. انتقاد من هم این بود، زمانی که همه دارند این سازهها را بر میچینند، چرا شما آن را اجرا میکنید. "
او میافزاید: الان طبیعتا باید اجازه دهیم دوره بهرهبرداری از آن تمام شود و همانطور که گفتم منطقی نیست که بعد از این همه هزینه، این اتفاق رخ دهد. روزی که می خواستند پل صدر را احداث کنند، اعلام کردند که بین 500 تا 700 میلیارد تومان برای آن هزینه شده، اما عملا ساخت این پل بیش از 4 هزار و 500 میلیارد تومان هزینه برده است که اگر تملکات اراضی اطراف برای احداث پل را نیز به آن اضافه کنید، بیش از این رقم است! [3]
*به نظر میرسد این روند سیاسی آغاز شده از سوی آقای حناچی به مثابه یک نسخه جایگزین تلقی شده که قرار است ضمن پوشاندن ناکارآمدی و ناتوانی اصلاحطلبان در اداره شهر تهران؛ "ترور قالیباف" را نیز پیگیری کند تا هرگونه امید مردم به مدیریت جهادی برای آینده نیز خدشهدار شود.
این در حالی است که باید دانسته شود اصلاحطلبان ستادی چندیست که با شدتی دو چندان؛ تخریب قالیباف را با عناوین مختلفی از جمله "کاندیدای نظامی" و غیره در دستور کار خود گذاشتهاند. فلذا میتوان اظهارات اخیر حناچی را بخشی از همین پازل ارزیابی کرد.
در بحث "پل صدر" نیز حناچی طوری از برچیده شدن پلها در کشورهای خارجی حرف میزند و در ادامه از منطقی نبودن تخریب پل صدر میگوید که انگار در کشورهای خارجی پلهای شهری را بصورت رایگان میسازند که تخریب آنها منطقی است!
به دیگر سخن اینکه حناچی اگر فکر میکند تخریب پل صدر عقلانی و به نفع مردم است حتما بایستی با هر هزینهای این کار را انجام دهد و عواقبش را بپذیرد نه اینکه از پل صدر (که البته یک پروژه موفق شهری است) ابزار نقزنی برای خود و اصلاحطلبان بسازد و منتظر به ثمر نشستن حرفهای خود باشد!
گفتنیست، پیش از این، شکایت تیم قالیباف از یک عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران که ادعای بدهی کلان برجای مانده از دوران شهرداری سابق را مطرح کرده بود؛ منجر به صدور حکم حبس و شلّاق برای این عضو شورای شهر به جرم کذبگویی شد.
***
"عذرخواهی مسئولانه" از مردم برای گرانیها یک ضرورت است
اولویت فراموش شده حزب کارگزاران برای انتخابات 1400
خبرگزاری دولتی ایرنا گزارش داد: در جلسه شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران که برای نخستین بار به صورت آنلاین و مجازی برگزار شد، سیدحسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران گزارشی از برگزاری جلسات مستمر کمیته سیاسی حزب درباره انتخابات 1400 و ورود این کمیته به فاز بررسی شخصیتها برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ارائه داد.
مرعشی در گزارش خود گفت: حزب کارگزاران تیم پیشنهادی خود را برای اداره دولت آینده، پیش از انتخابات -و- پس از مشورت با نامزد اصلی ریاست جمهوری و شخصیت های محوری جبهه اصلاحات اعلام میکند.
وی با بیان روند تدوین برنامه انتخاباتی حزب و اصلاحات آن، سیاستها و برنامههای پیشنهادی این کمیته برای انتخابات ریاست جمهوری را جهت تصویب مطرح کرد که بر اساس آن و با تصویب شورای مرکزی ورود حزب کارگزاران سازندگی ایران به انتخابات 1400 «برنامهمحور» خواهد بود.[4]
*اگرچه تلاش حزب کارگزاران برای ورود معقول به انتخابات 1400 علیرغم تقلای هسته سخت اصلاحات برای تحریم انتخابات و کاهش دادن مشارکت مردم قابل تحسین است اما معالوصف به نظر میرسد یک اولویت مهم در این فعالیت انتخاباتی از سوی کارگزارانیها نادیده گرفته شده است...
و آن اینکه مردم بیش از آنکه انتظار شنیدن اسم رجال کابینه پیشنهادی اصلاحطلبان را داشته باشند، منتظر شنیدن توضیح از بابت اینهمه ناکارآمدی و گرانی هستند که بواسطه گزینه اصلاحطلبان در 2 انتخابات در دامن مردم گذاشته شد.
در یک سیاست روشمند نمیتوان اولویتها را جابهجا کرد و یا نسبت به آنها بیاعتنایی نمود.
و پر واضح است که اولویت فعلی اصلاحطلبان باید عملکرد مسئولانه در قبال وضع موجود و ناکارآمدیهای باشد که مردم از بابت رأی دادن به گزینه اصلاحطلبان در دو انتخابات متحمل شدند.
در کنار توضیح اصلاحطلبان البته گزینههای "عذرخواهی مسئولانه" و "اشاره به کارآمدی و مثبتات رقیب" هم اقتضای سیاستورزی عقلانی هستند که بایستی حزب کارگزاران به آن توجه کند.
بدیهیست که اگر کارگزارانیها و هر رجل اصلاحطلب دیگری قصد ورود بدون توضیح و عذرخواهی به انتخابات 1400 را داشته باشد به این معنی است که این جریان از بابت گذاشتن گزینههای ناکارآمد در دامن رأی مردم توبه نکرده و بسا که مردم در صورت رأی دادن دوباره به کاندیدایی که اصلاحطلبان میگویند؛ بایستی منتظر ادامه روند گرانیها و ناکارآمدیها باشند.
***
70 درصد مردم توان کمک به دیگران را دارند
اعتراف یک آیتا... درباره وضع زندگی مردم
سیدحسین موسوی تبریزی، از فعالان اصلاحطلب و دبیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم که رسانههای چپ از او با عنوان "آیتا..." یاد میکنند به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت شفقنا پیرامون اوضاع اقتصادی کشور گفته است: با توجه به شرایط امروز کشور حرفهای شعاری نمی تواند دردی را تسکین کند، حکومت باید در جهت رفع مشکلات بیش از گذشته تلاش نماید مخصوصاً در زمینه اشتغال و تولید کار برنامه ریزی دقیق و کاربردی داشته باشد، در مسیر رفع فقر و بیکاری اگر عواملی مانع هستند و تنها با قراردادهایی این موانع برطرف می شود و برای جامعه مفید است، هیچ اشکالی ندارد!
او میافزاید: من تعجب میکنم از برخی که فقط شعار می دهند و به عوارض شعارها و اقدامات خود توجه ندارند. نمایندگانی که قوانینی را تصویب می کنند هم باید متوجه پیامدهای مصوبات خود باشند. برخی حقوق خود را می گیرند و سفرهای مختلف می روند و کارهای خود را پیش می برند و شعار می دهند، اما فقر مردم را نمی بینند. اگر آزادانه در خیابان ها رفت و آمد کنید متوجه می شوید که مردم در چه شرایطی هستند.
این فعال اصلاحطلب تصریح میکند: من اخیراً شخصی که در قم وجوهات می داد و یکی از خیرین معروف است را دیدم، این شخص دست نیاز دراز نکرده بود، اما ناله هایش بدتر از این بود که بخواهد بگوید به من کمک کنید. اهالی بازار، کارمندان، کارگران و از همه مهمتر جوانان هر کدام به نوعی در شرایط سخت اقتصادی قرار دارند. جوانانی که خوشبختانه به توصیه بزرگان خود گوش دادند و ازدواج کردند، متأسفانه در وضعیت نامناسبی هستند، برخی توانایی تأمین نیازهای زندگی خانواده خود و درمان بیماری فرزندانشان را ندارند.
موسویتبریزی اما در کنار بیان تمام این حرفها و در بخش دیگری از همین مصاحبه اذعان کرده است:
"ممکن است 20 تا 30 درصد از افراد جامعه توان مالی کمک به دیگران را نداشته باشند، اما 70 درصد از مردم از نظر مالی در وضعیتی هستند که بتوانند حتی ناچیز به محرومان کمک کنند. "[5]
*نسبت 70 به 30 اشاره شده در صحبتهای موسویتبریزی را باید با نسبت سیاهنمایی بزرگ او از شرایط کشور سنجید.
و اکنون سؤال اینجاست که آیا این حد از سیاهنمایی نسبت به کشوری که دچار برخی مشکلات اقتصادی عادی شده، طبیعی است یا خیر؟
از پاسخ مشخص این سؤال که بگذریم باید دانست هنگامی که رجال سیاسی و خواص یک کشور عزم خود را برای "سیاهنمایی" جزم کنند و بصورت روزانه مشغول کتمان مثبتات یک کشور و بزرگنمایی از مشکلات باشند آنگاه مردم دچار "تصور زیست جهنمی" خواهند شد و دیگر هیچ نکته مثبتی را نخواهند دید. و این پدیده حتی میتواند ساکنان بهشت را نیز به تلخکامی و نارضایتی بکشاند.
بدیهیست که در فرجام این پروژه طراحی شده از خارج! البته "فتنه اقتصادی" و سوریهسازی ایران نیز هرگز دور از تصور نخواهد بود.
صد البته در ماههای اخیر مشکلات اقتصادی و گرانیها شدت پیدا کرده و مردم عزیز ایران در تمام دهکهای درآمدی نیز با مشقّت بیشتری مواجه شدهاند اما آنچه که اقتضای شأن یک رجل سیاسی در این شرایط است؛ "بیان راه حلها" و معرفی مسببان این مشکلات است نه برنامهریزی برای "پرچم سوزی"، دعوت مردم به خیابانها و نمک ریختن بر زخمهای جامعه!
قبل از این احسان کرمی از سلبریتیهای فضای مجازی اظهار کرده بود که ایرانیها "قومِ غم" هستند. [6]
علی ربیعی از رجال عضو ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان نیز چندی قبل در اظهاراتی با مفهوم "ناامید سازی" گفته بود: مردم امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ میبینند. [7]
گفتنیست شاخص "امید به زندگی" در ایران بر اساس دشمنانهترین تحلیلها نیز در رتبه میانی جدول رتبهبندی کشورهای جهان قرار دارد.
ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران ارزانترین سوخت، ارزانترین مالیات و ارزانترین کالری را در جهان در اختیار شهروندان خود گذاشته است. [8]
میزان بیکاری در ایران هم ضمن اینکه در آستانه تک رقمی شدن است اما اکثریت میزان بیکاری فعلی نیز به قول اقتصاددانان، "بیکاری شیک" است. به این معنی که بخش اعظمی از کارجویان به دلیل برخورداری از یک سطح معیشتی حاضر به پذیرفتن هر شغلی نیستند. [9]
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1007738
2_ khabaronline.ir/news/1464777
3_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1008766
4_ www.irna.ir/news/84142813/
5_ https://fa.shafaqna.com/news/1058401/
6_ mshrgh.ir/1154410
7_ mshrgh.ir/1152104
8_ mshrgh.ir/944980
9_ https://www.eghtesadonline.com/n/1Rj4