طی جنگ جهانی اول، آلمان با هدف درگیر ساختن دشمن از نظر روانی زپلینهای ترسناک را در حمله هوایی به لندن مورد استفاده قرار داد که البته موثر هم بود. هیندنبورگ LZ 129 که تحت عنوان زپلین 129 نیز شناخته میشود، یک کشتی بالون بزرگ تجاری مسافربری آلمانی از کلاسی به همین نام بود که توسط شرکت آلمانی خطوط هواپیمایی زپلین اداره میشد.
این کشتی هوایی که در نوع خود برترین و طویلترین ماشین پرواز با ظاهر متفاوت در آن دوره زمانی به شمار میرفت، طی سانحهای در تاریخ 6 ماه مه سال 1937 از بین رفت. هیندنبورگ LZ 129 از فرانکفورت آلمان عازم فرودگاه جیبی امدیال لیکهرست آمریکا بود که در اثر برخورد با دکل زمینی در شهر منچستر ایالت نیوجرسی آتش گرفت و سقوط کرد.
به دنبال رویداد ناخوشایند مذکور، 13 نفر از مسافران، 22 نفر از خدمه کشتی هوایی و همچنین 1 نفر از کارگرانی که روی زمین در حال کمک بودند کشته شدند. لازم به ذکر است که تیم پزشکی موفق به نجات جان 62 نفر دیگر از مسافران شد. همین موضوع در نهایت باعث شد که قوانین مربوط به استفاده از کشتیهای هوایی برای مقاصد حمل و نقل مورد بازنگری قرار گیرد.
از جدیدترین کشتی هوایی تا سانحه هیندنبورگ
مدتی قبل هشتاد و سومین سالگرد فاجعه هیندنبورگ را پشت سر گذاشته ایم، واقعهای وحشتناک در سوانح هوایی که البته جهان بارهای بار شاهد تکرار آن بوده است. با این حال پس از گذشت سالیان سال، همچنان سوالات زیادی در این خصوص هیندنبورگ بی پاسخ مانده اند.
به عنوان نمونه هنوز به طور قطعی مشخص نیست که چرا کشتی هوایی مد نظر به سرعت گرفتار شعلههای آتش شد. البته دانشمندان تا مدت زمانی طولانی دائما در حال بحث و جست و جو پیرامون علل بالقوه حادثه بودند. با این وجود کمبود شواهد جدید با توجه به آن که اکثر مدارک در آتش سوخته بود، روند نتیجه گیری را با ابهامات زیادی رو به رو کرد. شاید به همین دلیل است که سانحه هیندنبورگ پس از 83 سال باز هم میتواند مخاطب را درگیر خود کند.
مدتها پیش از برادران رایت، فردی به نام فردیناند زپلین میزیست که نهایتا موفق به ارائه اولین طراحیهای خود از یک بالون هوایی سفت و سخت شد. وی امیدواتر بود که بتواند از این طریق به تسهیل روند سفرهای طولانی و توسعه تمدن کمک کند.
برای دست یابی به چنین هدفی، زپلین چندین دهه از عمر خود را به تکمیل طرح هایش اختصاص داد تا در سال 1900 یعنی 3 سال پیش از نخستین سفر برادران رایت در سال 1903، توانست اولین کشتی هوایی هیدروژنی جهان را راه اندازی کند. وی دهههای بعدی را صرف بهبود طراحی خود از طریق الهام برداری از مدلهای دیگر کرد. بدین ترتیب تا سال 1910، زپلینها آماده استفاده برای مسافرتهای هوایی و همینطور اهداف نظامی شدند.
به رغم اشتیاق مردم و ارتش آلمان نسبت به این فرم آینده نگر از ترابری هوایی، مسئله اصول ایمنی کشتی هوایی تبدیل به بحثی چالش برانگیز شده بود. سوخت اصلی کشتی یعنی هیدروژن به ویژه در صورت ترکیب با اکسیژن و یک جرقه الکتریکی کوچک، بسیار اشتعال پذیر بود.
جالب توجه است که چهارمین طرح زپلین به نام LZ-4 در سال 1908 در برابر چشمان صدها ناظر به علت برخورد شاخههای درخت با کیسههای هیدروژن، سقوط کرد و در آتش سوخت.
در اکتبر سال 1918 نیز گاز داخل LZ-18 که برای نیروی دریایی سلطنتی آلمان ساخته شده بود، در اثر تابش خورشید به شدت گرم شد. تلاش برای آزاد سازی هیدروژن از این کشتی هوایی منجر به آتش سوزی در قسمت موتور و کشتار تمام 28 سرنشین آن شد!
طی جنگ جهانی اول، آلمان با هدف درگیر ساختن دشمن از نظر روانی زپلینهای ترسناک را در حمله هوایی به لندن مورد استفاده قرار داد که البته موثر هم بود. ساکنین لندن به واسطه رها سازی بمبی توسط زپلین که منجر به مرگ یک دختر سه ساله شده بود، این کشتیهای هوایی را "قاتل کودک" میخواندند. با این حال پس از آن که مقامات نیروی هوایی انگلستان به نقاط ضعف زپلینها پی بردند، اثرگذاری جنگ روانی نیز شدیدا کاهش یافت.
با وجود نقاط تاریک عنوان شده در طراحی کشتی هوایی آلمان ها، هیندنبورگ جواهری در ناوگان زپلین این کشور به شمار میرفت. پس از آن که طراحی و ساخت این نمونه در سال 1935 تکمیل شد، تبدیل به بزرگترین و طویلترین هواپیمای تولید شده در سراسر جهان شده بود.
طی تسلط سریع حزب نازی و شعله ور سازی آتش جنگ جهانی دوم، هیندنبورگ در قالب نمادی از غرور ملی و قدرت رایش سوم به جهان معرفی شد، اما در واقع ابزار تبلیغاتی نازیها محسوب میشد. اولین پروازهای این کشتی هوایی به سال 1936 باز میگردد.
یکی دیگر از پرسشهای مطرح شده، علت توافق آمریکا در راستای فرود هیندنبورگ در لیکهرست به شمار میرود. متخصصین نظامی معتقد هستند که آمریکا این کشتی هوایی را از نظر مهندسی و فناوری، یک شگفتی کامل میدانسته است. با وجود آن که این پرنده عجیب و غریب اندازهای بسیار بزرگتر از یک بوئینگ 747 (3.5 برابر) داشت، میتوانست با سرعت 135 کیلومتر در ساعت حرکت کند.
هرچند طبق استانداردهای امروزی این سرعت چندان زیاد نیست، اما بدین معنا است که زپلین قادر بود عرض اقیانوس اطلس را در یک سفر دو و نیم روزه به اتمام برساند. این در حالی است که همین سفر با کشتیهای اقیانوس پیمای معمول 5 روز به طول میانجامید.
کشتی هوایی نام برده میتوانست تا 70 مسافر و 50 خدمه را به همراه خود جا به جا کند و امکانات کامل از جمله اتاق خواب، اتاق ناهار خوری، اتاق تحریر، یک پیانوی سبک آلومینیومی و یک اتاق سیگار را در اختیار آنها قرار دهد. گفتنی است که متصدی اتاق سیگار تنها کسی بود که میتوانست فندک برقی مجاز در کشتی را به همراه داشته باشد.
هیندنبورگ پنجرههایی طویل داشت و چشم انداز زیبایی از محیط اطراف را برای مسافران فراهم میآورد. تعجبی ندارد که چرا بلیطهای پرواز با این کشتی هوایی بسیار گران بودند: هزینهای حدود 450 دلار معادل 8000 دلار امروز.