به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، دویچه وله در یادداشتی به قلم ساندرا پیترزمن نوشت: خیابانی فرعی و آرام در کابل با درختان بلند احاطه شده است. با وجود اینکه پایتخت افغانستان مملو افراد مسلح، از ارتش گرفته تا نیروهای امنیتی خصوصی است؛ اما در این خیابان همه چیز عادی است. سه دختر جوان با لباس تابستانی بیرون بازی میکنند. یک مرد ریشسفید پا روی هم گذاشته و روی یک فرش قرمز در نانوایی خود نشسته است. او از پنجره به یک مشتری نان تازه میدهد.
فصل بهار کابل میتواند جادویی باشد و خیابان کوچک در اینجا هیچ نشانی از تروریسم و ترس که بخشی از زندگی روزمره شده است، ندارد. هفت حمله بزرگ در سال جاری در این شهر اتفاق افتاده است و آدمربایی در حال رونق است. اخیرا، یک محافظ افغان و یک امدادگر آلمانی در جریان یک آدمربایی ناکام کشته شدند. یک بمبگذار در آغاز ماه می هشت غیرنظامی را کشت. خشونت بیامان دستگاه امنیتی شهر را به چالش میطلبد.
پیترزمن نوشت: این خیابان فرعیِ ظاهرا آرام، بخشی از یک محله کابل است که خانه امدادگران بینالمللی زیادی در آن واقع شده بود. بسیاری از آنها همزمان با نیروهای بینالمللی اینجا را ترک کردند. عبدالستار، نجار 54 ساله از این محله، ماهانه 200 یورو کسب میکند. او با این درآمدش باید زن و هفت فرزندش را حمایت کند. وی گفت: «من نگران همسر و فرزندانم هستم.» «در کابل، همیشه خطر بودن در یک بمبگذاری وجود دارد». او باور ندارد سربازان خارجی بیشتر این مشکل را حل خواهند کرد. افغانستان باید خود مشکلش را حل کند.
نذیراحمد، رییس او، به نشانه تایید سرش را تکان داد. در حالیکه اکثر نیروهای بینالمللی از خارج شدند، اقتصاد افغانستان که بر محور حضور آنها بنا شده بود بر باد رفت و کار او رونق ندارد. او پرسید: «ناتو برای ما چه آورد؟» «در یک مرحله، بیش از 130 هزار سرباز خارجی در کشور بود و بههر حال جنگ ادامه یافت». امروزه، این تعداد به حدود 15 هزار سرباز، عمدتا از ایالات متحده، کاهش یافته است که مسئول عملیاتهای مبارزه با تروریسم هستند. سربازان باقیمانده ناتو مسئولیت آموزش 350 هزار پرسنل امنیتی خود این کشور را بر عهده دارند. ماموریتهای جداگانهی آموزشی و جنگی با بدترشدن اوضاع امنیتی در هم تنیده شده است.
افغانستان آشوبزده است و غیرنظامیان همچنان کشته میشوند – براساس آمار سازمان ملل متحد نزدیک به 11500 تن سال گذشته کشته یا زخمی شدند. از 34 ولایت این کشور، 31 ولایت تحت حمله قرار دارند. در چهار ماه نخست 2017، 90 هزار تن از افغانها به شمار600 هزار تن آواره داخلی در سال 2016 افزوده شدند. از آنجایی که ایران و پاکستان نزدیک به 200 هزار مهاجر را اخراج کردند، اوضاع در سال جاری بدتر شده است.
بسیاری از این مهاجران از کابل سر درمیآورند، شهری که توانایی کنار آمدن با اینتعداد مهاجران را ندارد. احمد گفت حکومت افغانستان مقصر است: آنها بر سر پول و قدرت میجنگند. نورالله ترکان، همسایه وی گفت فقر و بیکاری بزرگترین تهدیدات هستند: «وقتی مردم کار کنند، دنبال جنگ نمیروند.
نویسنده در ادامه این یادداشت نوشت: افغانستان از زمان حمله آمریکا در سال 2001 به یک کشور با جناحهای متخاصم تبدیل شده است. عبدالرشید دوستم، معاون رییسجمهور، کشور را به مقصد ترکیه ترک کرد تا از اتهامات آدمربایی، شکنجه و تجاوز بر رقیب سیاسیاش طفره برود. گلبدین حکمتیار، مشهور به قصاب کابل، قبل از توافق صلح در لیست فهرست تروریسم قرار داشت. تقلب انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 را آلوده ساخت و انتخابات پارلمانی 2015 هرگز برگزار نشد. طالبان و حدود 20 گروه تروریستی بینالمللی، از جمله داعش و همچنین قدرتهای خارجی مانند چین و عربستان سعودی از این خلای سیاسی بهرهبرداری کردند.
مولوی محمد قاسم حلیمی، یک مقام پیشین طالبان، گفت: سربازان خارجی دیگر راهحلی برای اوضاع نیستند. «99درصد مردم موافق حضور سربازان خارجی نیستد». نیروهای آمریکایی پس از سقوط طالبان حلیمی را برای یک سال به زندان بگرام انداختند. امروز او بخشی از حکومت است و بهعنوان سخنگوی شورای علمای افغانستان خدمت میکند.
وی افزود: سربازن خارجی به ما کمک نمیکنند. ما تجربه وحشتناکی با آنها داریم. آنها همیشه غیرنظامیان را میکشند.
حلیمی از اظهارنظر در مورد اختلافات داخلی حکومت در خصوص برخورد با اعضای سابق طالبان خودداری کرد، اما گفت با توجه به آنچه که او از سابقه کار خودش با طالبان میداند، اکثر اعضای این گروه مذاکره را بر جنگ ترجیح میدهند. با اینحال، امروزه طالبان خود نیز دچار اختلافات بوده و دچار جنگهای داخلی بر سر قدرت و فشار خارجی هستند.
طالبان و دولت افغانستان، هردو، وابسته به کمکهای بینالمللی هستند. راهحل نظامی برای پایان بحران افغانستان ناکارآمد بوده، اما حل آن از طریق سیاسی امکانپذیر است.
اطلاعات روز نوشت: توافق ملی و بینالمللی در مورد اینکه چگونه این کشور میتواند به یک آینده صلحآمیز برسد، در هالهای از ابهام است، اما دخترانی که بیرون بازی میکنند و کسانی چون عبدالستار، باید مطمئن شوند که ترور و خشونت وجود ندارد تا تا آرامش خیابان کوچکشان را از بین ببرد.
/