فرادید؛ کتاب آخرین انسان، رمانی علمی تخیلی نوشتهی مارگارت اتوود است که نخستین بار در سال 2003 وارد بازار نشر شد. این رمان جذاب از اتوود، هم عاشقانهای فراموش نشدنی است و هم تصویری هیجان انگیز از آینده. اسنومن (یا آدم برفی) که قبل از در هم شکسته شدن نوع بشر به وسیلهی طاعون، با نام جیمی شناخته میشد، برای زنده ماندن در دنیایی تلاش میکند که شاید خودش تنها انسان بازمانده در آن باشد. او علاوه بر این، رنج از دست دادن بهترین دوستش، کرِیک و زنی زیبا و زیرک به نام اوریکس را نیز به دوش میکشد.
اسنومن در جست و جو برای یافتن پاسخ، سفری را با کمک فرزندان چشم سبزِ کرِیک در محیط وحشی و انبوهی آغاز میکند که تا چندی پیش، شهری بزرگ بود؛ تا این که شرکتهایی قدرتمند، انسانیت را بازیچهی ماجراجویی خود در انجام روشهای کنترل نشدهی مهندسی ژنتیک کردند. مارگارت اتوود در کتاب آخرین انسان، ما را به آیندهای نزدیک میبرد که هم بسیار آشناست و هم، ورای تصورات ماست.
تکنولوژی، تیغ دولبه برای آیندهی بشریتبه نظر میرسد که «آتوود» در رمان «آخرین انسان» به شکلی غیر مستقیم به این نکته اشاره میکند که هرچه ریاضیات، کامپیوترها و «زیست-فناوری» پیچیدهتر شده و محصولات خطرناک بیشتری به وجود میآید، روابط میان انسانها نیز بیش از پیش خشونت آمیز، تقلیل یافته و دو بُعدی میشود.
مفهوم دوستی نیز در این داستان مورد توجه قرار میگیرد. «جیمی» در مدرسه، پسری بازیگوش و متفاوت است و پس از مدتی با پسری نابغه به نام «گلِن» دوست میشود. آنها با هم سایتهای مختلف را بررسی و هک میکنند. در حین یکی از همین گشت و گذارهای اینترنتی است که «جیمی» و «گلِن» با پسری آشنا میشوند که بعدها به «اُریکس» تبدیل میشود.
«اتوود» موفق شده «جیمی» را به کاراکتری به یاد ماندنی تبدیل کند: هنرمندی تراژیکمیک در آینده، که بخشی از او جهان را به سخره میگیرد و بخشی دیگر، شیفتهی زیباییهای آن است؛ عاشقی حسدپیشه که در سوگی دائمی است؛ مردی رویاپرداز که فقط میتواند گذشته را به یاد آورد. درست مثل «وینستون اسمیت» در کتاب «1984» و «آفرد» در کتاب «سرگذشت ندیمه»، «جیمی» نیز به قدرت عشق باور دارد. اما برای او، دیگر دیر شده است.
او، اما در این ساحل تنها نیست. موجوداتی زیبا و دوست داشتنی با چشمهای سبز به نام «کرِیکر ها» در آنجا هستند که قلهی مهندسی ژنتیک به شمار میآیند. آنها برای شنیدن قصهی «خالقین» خود یعنی «اُریکس و کرِیک» سراغ «اسنومن» میروند. او میداند پس از فرا رسیدن مرگش، تنها رد و نشان از او، در خاطرهی آنها باقی خواهد ماند، و در توانایی در حال شکوفایی آنها برای انجام همین کار.
کتاب «آخرین انسان» بدون تردید یکی از برترین آثار «مارگارت آتوود» است: اثری تاریک، بی پرده، طنز آمیز و با نثری جذاب و شعرگونه. جهان متفاوت و پرجزئیات «آتوود» جذابیتی دوچندان پیدا میکند به این خاطر که آینهای را در مقابل مخاطبین خود نگه میدارد و با ارائهی داستانی هیجان انگیز، به همهی شهروندان جهان هشدار میدهد.
نظر «مارگارت آتوود» در مورد کتاب «آخرین انسان»
«این یک رمان ماجرایی پر از سرگرمی و شوخی دربارهی سقوط احتمالی نژاد بشر است.»
«آتوود» این جمله را در سال 2004 دربارهی کتاب «آخرین انسان» گفت. این رمان، که خود «آتوود» ترجیح میدهد به جای «علمی تخیلی» آن را «داستان گمانه زن» بنامد، دربارهی دورانی تاریک است، اما همانطور که «آتوود» بیان میکند، «بسیاری از دورانها تاریک بوده اند؛ و یکی از کارهایی که به عنوان انسان از ما برمی آید، شوخی کردن و خندیدن است.»
همانطور که گفته شد، شخصیت «اسنومن» در نزدیکی گروهی از موجودات تراریخته و شبه انسان به نام «کرِیکرها» زندگی میکند که نامشان را از خالق خود، دانشمندی نابغه به نام «کرِیک» گرفته اند. «آتوود» دربارهی این موجودات توضیح میدهد: «آنها مهندسی ژنتیک شده اند تا بهتر از ما باشند. به عنوان نمونه، آنها به شکل خودکار در برابر اشعهی خورشید مقاوم هستند و دفع کنندهی حشرات دارند. آنها کاملا گیاهخوار هستند و برخلاف ما میتوانند علفها و برگها را بخورند. بهتر از همه، آنها هیچ وقت حسادت جنسی را تجربه نمیکنند، چون برخلاف ما—ما به صورت سریالی تکهمسر هستیم! —آنها فصلی یا دورهای هستند، مانند بسیاری از حیوانات دیگر و ماهیها و پرندگان.»
با این که «کرِیکرها» همچنان رفتارهایی را از خود نشان میدهند که در نظر ما ذاتا انسانی هستند—مانند رویا دیدن، خلق موسیقی، و مواجهه با مسائل خداشناسانه—اما «آتوود» بیان میکند که؛
«کرِیک آنها را طوری طراحی کرد تا دچار مشکلاتی نشوند که ما به عنوان یک گونه با آن مواجه هستیم. به همین خاطر آنها به خاطر چیزهایی که ممکن است برای ما ناراحت کننده باشد، ناراحت نمیشوند. ما به خاطر منابع محدود ناراحت میشویم. اما آنها به منابع زیادی نیاز ندارند».
درباره نویسنده
مارگارت آتوود در 18 نوامبر 1939 در اتاوا زاده شد. او کودکی خود را در جنگلهای شمال کبک در کنار پدرش که یک گیاه شناس بود، گذارند. تجربهی این نوع زندگی در دوران کودکی، بعدها در آثار آتوود در به کارگیری تعبیرهایی از دنیای جانوران و طبیعت نمود یافت. او تاکنون بیش از 30 کتاب شامل رمان، داستانهای کوتاه، شعر و نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و کتابهای کودکان را به تألیف رسانده است. آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارند و در نوشته هایش از زن به عنوان شخصیت اصلی استفاده میکند. آتوود در داستان هایش واقعیتهای اجتماعی را با تخیل، اسطوره شناسی و طنز همراه میکند. مارگارت اتوود نویسنده، شاعر و منتقد کانادایی طی مراسمی در پراگ، جایزه بین المللی «فرانتس کافکا» 2017 را به پاس یک عمر دستاورد ادبی خود دریافت کرد.